لزوم آسیب‌شناسی جدی تدریس زبان

حیات غرب - اسفند سال ۸۷ کمیته تخصصی محتوای آموزشی و پرورشی برنامه درسی ملی آموزش و پرورش، یکی از سندهای پیش‌نویس برنامه درسی ملی را منتشر کرد. در بخش مربوط به آموزش زبان دوم چنین آمده بود: «از آنجا که یادگیری زبان دوم به دلیل یکسویه شدن مغز که در حدود ۱۰ تا ۱۲ سالگی رخ می‌دهد توام با مشکلاتی خواهد شد به همین دلیل جا دارد تا حد امکان سن و دوره تحصیلی آموزش زبان را پایین آورد.» در دوران آقای احمدی نژاد و ریاست آقای حاجی بابایی بر وزارت آموزش و پرورش این سند منتشر شد، اما بندی که در آن ذکر شده آموزش زبان باید در سال‌های اولیه دوران کودکی اتفاق بیفتد حذف شده بود! وقتی این سند درسی در دوران حاجی بابایی تصویب شد، آموزش زبان انگلیسی که در این سند پیشنهاد شده بود در سال های اولیه اتفاق بیفتد و در دوران دبستان از سوم دبستان به صورت اختیاری ارائه شود، حذف شد و چون آموزش زبان خارجی بر اساس تحقیقات در سنین پایین بهتر انجام می شود، در ایران این آموزش به دوره متوسطه بعد از ابتدائی منتقل شده است. با این اقدام در واقع سن طلایی آموزش زبان از دست می رود. زبان انگلیسی در حال حاضر یک زبان مرجع جهانی است، در حالی که زبان‌های دیگر مانند فرانسه، ایتالیایی و حتی زبان آلمانی هم در زمینه علمی و فرهنگی مهارت‌های زیادی را به افراد آموزش می دهند و یادگیری این زبان‌ها هم مشکلی را به وجود نمی آورد. به نظر من باید در حال حاضر برگردیم به این مساله که در زمینه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی چقدر موفق عمل کرده ایم؟ آموزش زبان انگلیسی و به طور کلی همه زبان های روز دنیا زمانی تحت عنوان زمان طلایی دارد که بر این اساس هرچه این آموزش ها در سنین کمتری انجام شود احتمال یادگیری فرد بالاتر است. با این وجود در مدارس ایران آموزش زبان انگلیسی به دوره متوسطه اول منتقل شده و تا قبل از آن آموزشی در این زمینه انجام نمی شود. زبان انگلیسی سالهاست که در مراکز آموزشی و مدارس کشور تدریس می شود و به هر حال ساعاتی از درس و واحدهای درسی اکثر افرادی که در مدارس تحصیل کرده اند به آموزش زبان انگلیسی اختصاص یافته است؛ اما هنوز نتوانسته اند در این زمینه آموزش مناسبی ارائه دهند. در مدارس ایران با وجود تدریس چندین سال زبان انگلیسی کمتر کسی توانسته است در میان این آموزش ها و بدون مراجعه به کتاب‌های دیگر و کلاس های فوق برنامه، یعنی تنها از طریق مدرسه، زبان انگلیسی را بیاموزد. در حال حاضر بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی حتی با مدرک فوق‌لیسانس و دکترا با زبان انگلیسی آشنایی ندارند، در حالی که در طول تحصیل خود از دوران دبیرستان و دانشگاه بارها واحدهای زبان را گذرانده اند. باید در این زمینه آسیب شناسی صورت بگیرد که چرا آموزش زبان در ایران تا این اندازه ضعیف است؟ باید این آسیب‌شناسی جدی باشد و نباید به آسیب شناسی صوری اکتفا شود! من با آموزش زبان های دیگر مشکلی ندارم ولی به نظر من تنها در صورتی این اتفاق می افتد که برنامه ای برای آن وجود داشته باشد.

آموزشگاه‌ها موفق‌ترند

گزارش جهانی چندی پیش منتشر شد که در آن کشورهایی که مردم آن می توانستند به زبان دوم صحبت کنند، به ترتیب در این گزارش آمده بود. کشورهای اسکاندیناوی در صدر این فهرست بودند و در آنها نزدیک ۷۰ درصد مردم می توانستند با زبان دوم صحبت کنند. در ایران تعداد کسانی که به زبان دوم تسلط داشته باشند خیلی کم است و به همین دلیل باید برنامه ریزی در این زمینه انجام شود. کسانی که در ایران زبان انگلیسی یاد می گیرند این آموزش ها را در آموزشگاه ها فرا می گیرند و نه در مدارس و این آسیب شناسی جدی نیاز دارد. در درجه اول باید گفت در آموزشگاه ها سن یادگیری زبان بدون محدودیت است و هر فردی از هر رده سنی می تواند در آن ثبت نام کند. در کنار این مساله آموزش هایی که ارائه می شود در آموزشگاه ها کاربردی تر بوده و آموزش زبان شکل منسجم تری دارد. به همین دلیل افرادی که در آموزشگاه های زبان در ایران زبان انگلیسی را می آموزند بسیار موفق تر عمل می کنند، در مقایسه با کسانی که در مدارس این آموزش ها را دریافت کرده اند. روش های سنتی که در آموزش زبان انگلیسی و سایر زبان ها مانند زبان عربی در مدارس وجود دارد باعث می شود دانش آموز به گرامر بیشتر از گفت و گو توجه کند و در نتیجه دانش آموز تا مقطع فوق لیسانس و دکتری پیش می آید ولی زبان بلد نیست. من از نزدیک با کسانی ارتباط دارم که در ایران تا مقطع فوق لیسانس و دکتری پیش رفته اند اما زبان انگلیسی بلد نیستند و این بسیار آسیب رسان است. اگر آموزش و پرورش مایل است دانش آموزان زبان یاد بگیرند باید آسیب شناسی جدی در این زمینه انجام دهد.

آموزش زبان در پایه ابتدائی

سند درسی ملی که در ابتدای صحبتم به اشاره کردم سندی جامع بود. من هنوز نسخه ای از این سند را دارم که در آن عنوان شده بود در سنین خاصی که تنها در سنین پایین است ذهن انسان قدرت بیشتری برای یادگیری زبان دارد و تمرکز ذهنی بالاتر است. در این سند توضیح داده بودند در پایه های ابتدائی در آموزش و پرورش ایران حداقل به صورت اختیاری بهتر است آموزش زبان انگلیسی ارائه شود. متاسفانه وقتی این سند به دوران آقای حاجی بابایی رسید به طور کلی این بند از سند حذف شد. در حال حاضر نیز این سند موجود است اما شرط سن پایین از آن حذف شده است و به نظر من مطالعات بنیادی پشت این مساله که باید زبان از دوران ابتدائی آموخته شود، وجود داشت که به دست عده ای حذف شد. با توجه به موضوع آموزش زبان های خارجی بدون زبان انگلیسی هم اگر قرار است به این طرح جامه عمل بپوشانند بهتر است به این مساله توجه شود که نکته مهم در آموزش زبان انگلیسی یا زبان دوم، سال آغاز این آموزش است. آموزش زبان خارجی می‌تواند در بخش دروس اختیاری از مرحله دوم ابتدائی آغاز شود. بدیهی است که آموزش در این دوره، محدود به یادگیری آواهای زبان و تعدادی از واژگان پایه خواهد شد. این آموزش با استفاده از اشعار آهنگین و بازی‌های آموزشی زبان صورت می‌پذیرد و هرچند در آن آموزش، چهار مهارت زبانی مد نظر قرار می‌گیرد بیشترین تاکید بر مهارت‌های شنیداری و گفتاری است. در آموزش زبان خارجی تنها از آغاز دوره متوسطه، الزامی خواهد بود.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی