آفتی که دامن گیر کرمانشاه شده است

حیات غرب - میر جلاالدین کزاری   معتقد است، اگر نیروهای کرمانشاه همگرا و همبسته باشند، کرمانشاه می‌تواند ابرشهر شود.

دکتر میرجلال‌الدین کزازی به مناسبت پنجم مرداد روز ملی کرمانشاه با اشاره به افتی که گریبان‌گیر کرمانشاه شده است، گفت: این افتی که گریبان‌گیر کرمانشاه در پایگاه و جایگاه شده، پدیده‌ای است که تنها به یک انگیزه باز نمی‌گردد و انگیزه‌های گونه‌گون و خاستگاهی بسیار درکارند.

وی با بیان اینکه این انگیزه‌ها از گون‌ی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، روانشناختی و ... است، ادامه داد: یکی از آن انگیزه‌ها که در پی رخدادهای گوناگون در این سالیان روی داده آن است که کرمانشاه یکپارچگی و همگونی فرهنگی، اجتماعی و تیره شناختی خود را از دست داده است.

این چهره ماندگار کرمانشاه یادآوری کرد: دودمان نژاده کرمانشاهی که سالیان بسیار و سده‌ها در کرمانشاه زیسته‌اند و می‌توان آنها را  کرمانشاهی نامید، در شمار بسیار از کرمانشاه کوچیده‌اند و به شهرهای دیگر ایران راه برده‌اند و یا حتی به کشورهای دیگر.

به گفته کزازی از شهرهای پیرامونی کسانی به کرمانشاه آمده‌اند و در آن کاشانه جسته‌اند که کرمانشاهی شمرده نمی‌توانند شد و کمابیش فرهنگ، منش و گاه گویش و زبان دیگری دارند.

وی معتقد است، باید سال‌ها زمان سپری شود تا این نوآمدگان بتوانند انجمنی یکپارچه، هم‌بسته و یکنواخت پدیده بیاورند که مانند آن انجمن پیشین که کرمانشاهیان در چندین سال گذشته آن را می‌ساخته‌اند، بشود.

این استاد دانشگاه بیان کرد: این گونه‌گونی یکی از زمینه‌هایی است که مایه این افت در کرمانشاه شده‌ است.

کزازی انگیزه دیگر افت در کرمانشاه را خوی و خیم ایلی، قبیله‌ای و تیره شناختی دانست که این خوی و خیم به‌گونه‌ای است که آن زمینه بایسته برای شکوفانی را از کرمانشاهیان باز می‌گیرد و دریغ می‌دارد.

وی افزود: تیره‌ها، تبارها و گروه‌های گونه‌گونی که باشندگان کرمانشاه‌اند، بیش در اندیشه آن تیره و مردم خویشند تا مردمان کرمانشاه و از این روی گونه‌ای هماوردی زیان‌بار در میان کرمانشاهیان دیده می‌شود.

این محقق و پژهشگر یادآوری کرد: همچنان می‌توان خاستگاه و انگیزه‌های دیگر از این دست را برای افت کرمانشاه برشمرد و کاوید که در این گفت و گوی کوتاه نمی‌گنجد.

کزازی درباره راهکار برون رفت از این وضعیت نیز افزود: هیچ راهکاری جز راهکار فرهنگی پیشاروی کرمانشاهیان نیست و از سویی باید تلاش بسیار کرد و از سوی دیگر تلاشی سنجیده، سوی‎مند، بنیادین و بدان سان که امروزیان می‌گویند راهبردی کرد که این اندیشه را در میان کرمانشاهیان گسترش داد و سرانجام به باور فرا برد که وابسته به هر گروه و تیره و ایل که هستند کرمانشاهی‌اند و باید غم کرمانشاه را بخورند و در راه شکوفانی و آبادانی آن بکوشند.

وی با بیان اینکه باید بکشوند تنگ‌بینی‌های ایلی و گروهی را به کناری بنهند، گفت: اگر به هماوردی با دیگران می‌پردازند این هماوردی سودمند و سازنده باشد، نه زیان‌ده و زیان‌گر.

به گفته این ادیب و نویسنده، اگر در میان کرمانشاهیان این اندیشه و باور پدیده بیاید، پیداست که نمود کردارینه و رفتارشناختی خواهد یافت و نیروها به جای آنکه واگرا باشند و به هدر بروند همگرا و همبسته خواهند شد، این نیرو نیروی شگرف خواهد بود که بی گمان بهترین و بنیادین‌ترین بستر را برای پیشرفت کرمانشاه پدید خواهد آورد.

کزازی کرمانشاه را انباره‌ای از مایه‌ها، نیروها و توانش‌های گوناگون دانست و تاکید کرد: پرسمان افت و واپس‌ماندگی کرمانشاه بازمی‌گردد به اینکه نیروها یکدیگر را یاری نمی‌دهند و به زیان یکدیگر در کارند.

وی با بیان اینکه از همین روی است که کرمانشاه و کرمانشاهیان نمی‌توانند این نیروها را به شایستگی در کار بیاورند، خاطرنشان کرد: اگر این نیروها همگرا بشود، کرمانشاه یکی از ابرشهرهای ایران خواهد شد، زیرا این آمادگی و توان و شایستگی را دارد.

ایسنا

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی