این ضرب المثل کنایه از رشوه دادن و به اصطلاح دیگر حق و حساب دادن است و آدم خریدن وخوش رقصی است .برای رشاء و ارتشاء اصطلاحات زیادی وجود دارد که از همه مصطلح و معروفتر همین ضرب المثل است.
در عصر صفویه بازار سبیل رونق داشت و غالبا سبیلهای چخماقی و کلفت می گذاشتند . کسانی که سبیلهای بلند و چخماق داشتند ناگزیر بودند همه روزه چند بار به نظافت و آرایش آن بپردازند زیرا اگر تعلل و تسامح می ورزیدند سبیلها آویزان می شد و آن هیبت و زیبایی که نظر دیگران را به خود جلب نماید از دست می داد.
سبیل پر پشت و متراکم وقتی به هم پیوسته می شد و جلا پیدا می کرد که آن را چرب می کردند و با دست مالش می دادند.
آنهایی که قدرت و تمکن کافی نداشتند خود به این کار می پرداختند و ولی سران و ثروتمندان افرادی را برای سبیل چرب کردن داشتند. کار سبیل چرب کن این بود که در مواقع معین که صاحب سبیل مهمانی رسمی داشت و یا می خواست به مهمانی برود دست به کار می شد و با روغن مخصوص سبیل را جلا و زیبایی می بخشید.
بدیهی است اگر از عهده سبیل چرب کردن به خوبی بر می آمد صاحب سبیل مشعوف و خرسند می شد و در این موقع سبیل چرب کن هر چه می خواست از طرف صاحب سبیل بر آورده می شده است.
به این ترتیب بود که اصطلاحات: سبیلش را چرب کن ، سبیل کسی را چرب کردن ، سبیل چرب شده ، و امثال آن مرسوم شد و کم کم رایج گردید.
برخی از آقایان که به گزاف نام سیاسی برخود نهاده اند این روز ها مشغول احیای شغل سبیل چرب کردن هستند . سبیل آویزان و ناموزن برخی مسئولین ناکارآمد را خیلی خوب چرب می کنند .