به یاد سایت توسعه ، قصر نیوز و کرمانشاه پست. گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست

روزی ز سر سنگ عقابی بهوا خاست /  واندر طلب طعمه پر و بال بياراست


بر راستی بال نظر کرد و چنين گفت / امروز همه روی زمین زير پر ماست


بـر اوج فلک چون بپرم از نظـر تــيز /  می‌بينم اگر ذره‌ای اندر ته درياست


گر بر سر خـاشاک يکی پشه بجنبد / جنبيدن آن پشه عيان در نظر ماست


بسيار منی کـرد و ز تقدير نترسيد / بنگر که ازين چرخ جفا پيشه چه برخاست


ناگـه ز کـمينگاه يکی سـخت کمانی /  تيری ز قضاو قدر انداخت بر او راست


بـر بـال عـقاب آمـد آن تير جـگر دوز /  وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست


بر خـاک بيفتاد و بغلـتيد چو ماهی /  وانگاه پر خويش گشاد از چپ و از راست


گفتا عجبست اينکه ز چوبست و ز آهن /  اين تيزی و تندی و پريدنش کجا خاست


چون نیک نگه‌کرد و پر خويش بر او ديد /  گفتا ز که ناليم که از ماست که بر ماست

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی