حیات غرب - محمود دولتآبادي گفت: «هم ظريف ميخواهيم و هم قاسم سليماني»! وي درپاسخ به اين پرسش كه «همين الان در جامعه ما كسي مثل محمدجواد ظريف ميرود و با مذاكره مساله را حل ميكند ولي جامعه ايران بيشتر نگاهِ حماسي را دوست دارد. مثلا فرمانده سپاه قدس؛ قاسم سليماني را بيشتر ميستايد و اين دوگانه نگاه كردن را بيشتر روشنفكران ما ترويج ميكنند.» اظهار میکند: « متاسفانه اين طور است. اتفاقا من هم قاسم سليماني و امثال او را ميپسندم در جاي خود و همين طور آقاي ظريف و امثال او را. به همين روشني هم اين حرف را چاپ كنيد. وي درباره ظريف و سليماني ميگويد: «بعيد ميدانم در ميان روشنفكران ما كسي با چنين صراحتي اين موضع را داشته باشد.» دولتآبادي ادامه ميدهد: «من اهل فكر هستم ولي روشنفكر نيستم.» او در بخش ديگري از گفتوگو با مهر نامه در پاسخ به اينكه «البته شما بحث قاسم سليماني را كرديد و ما به ياد داريم كه شما پيش از اين هم از تصويرِ مرسومي كه ادبيات و هنر ما نسبت به نظاميگري وجود داشت، خوشتان نميآمد. به ما گفتيد تحقير نظاميها را در ادبيات و سينما درست و جالب نميدانيد» ميگويد: واقعا غلط است چنان نظرگاهي. اين مجموعه هستند كه مملكت را حفظ كردهاند، در سالهاي طولاني. در آستانه و شروع انقلاب توجه داشتهايد چطور و با چه نيرنگهايي نيروي نظامي ما را تهي كردند پيش از يورش عراق به اين كشور؟ بله، پس دردمندانهترين اثري كه من نوشتهام، «زوال كلنل» بوده و كلنل مظهرِ قرباني شدن كاراكتر نظامي در ادبيات و فرهنگ كشور ماست. در روز جهاني صلح نيز صحبت كردم و گفتم: «سرداران و سربازانِ ما نگذارند اين خنازير به مرزهاي كشور ما واگير شود»؛ بنابراين، هر انساني با هر ظرفيتي براي كشور خودش لازم است و اين ديدي خارج از تعصب است.