سالگرد انتخابات ریاست جمهوری و مصاحبه اختصاصی با دکتر صحرایی ریاست ستاد / آرزوها ، امید ها و نا کامی ها/

                       

 حیات غرب - رضا حاتمی - روز پنجشنبه 26 اردیبهشت ماه به مناسبت سالگرد انتخابات ریاست جمهوری و یاد آوری امید ها و آرزوهای آن ایام شیرین ، دکتر جلیل صحرایی ریاست ستاد انتخاباتی دکتر روحانی دعوت رسانه حیات غرب را برای مصاحبه پذیرفت .

مسافت درب ورودی تا پای آسانسور کوتاه و توسط مسئولش با مواد شوینده نظافت شده بود . همین مسافت مختصر و بوی رقیق مواد شوینده کافی بود تا آثار بمب های شیمیایی بعثیون در ایام جنگ بر ریه های این جانباز خود نمایی کند. در ابتدا از احوال جسمی و نیش نیشدر دشمن بر ریه هایش سوال کردیم که از زمان جنگ به یادگار دارد .در این خصوص راضی به صحبت نبود . کوتاه گفت : شکر .عوارض جانبی داروها خوب نیست برای دری تسکین و برای عضوی دیگر سم است . بیشتر شبها تا نزدیکی های صبح نمی توانم بخوابم .

این استاد فیزیک دانشگاه رازی بسیار صادقانه و بی تکلف پاسخگوی سوالات ما بود    

     ***آقای دکتر صحرایی ضمن تشکر از اینکه دعوت رسانه حیات غرب را پذیرفتید. بعنوان اولین سوال بفرمایید در دور دوم ریاست جمهوری ، فعالیت برای دکتر روحانی مسیر درستی بود؟آیا آن اهداف و آرزوهایی که در انتخابات برای کشور و استان داشتیم مسیر درست تحقق را طی می کند ؟ آیا خود را مسئول میدانید که برای این انتخابات به مردم پاسخگو باشید؟

- ما آقای روحانی را به این دلیل انتخاب کردیم که رقبای ایشان رای نیاورند و کاندیدای مطلوب ما نبود .آقای روحانی از اول انقلاب همیشه کاندیدای اصولگرایان بوده و پایگاه و جایگاهش در اصولگرایی تعریف میشود . با توجه به شعار ها و صحبتهای ایشان در انتخابات اعتقاد داشتیم با ایشان یک گام به آزادی و دموکراسی که از اهداف اصلاح طلبی است نزدیک خواهیم شد. ما به عنوان جبهه اصلاحات کاندیدای اصلاح طلب نداشتیم. یا باید در انتخابات شرکت نمی کردیم که آن را به حال کشور مفید نمی دانستیم . یا اگر شرکت می کردیم و با آن محدودیتی که ایجاد شده بود ، انتخاب ما آقای روحانی بود و الان هم پشیمان نیستیم. ولی چاره ای جز این انتخاب نداشتیم.

در ایام انتخابات هم به مردم صادقانه گفتیم که قرار نیست شرایط تغییر چندانی کند و مملکت در فاصله کوتاهی گلستان بشود . ولی با توجه به تجربه دوران احمدی نژاد نخواستیم دوباره دچار آن شرایط شویم و به این علت انتخاب ما آقای روحانی بود .

بی انصافی است اگر نگوییم که آقای روحانی در دوره اول موفقیت های شایان توجهی داشت . گرانی و بی ثباتی در یک سال اخیر بوجود آمد. در دور اول نرخ ارز ثابت بود و تورم تک رقمی شده بود و رشد چند درصدی را نیز شاهد بودیم و از همه مهمتر برجام دستاورد دولت آقای روحانی بود که در آن شرایط ایران را نجات داد. قطعنامه های شورای امنیت و اجماع جهانی بر ضد ایران را فراموش نکرده ایم . دولت امریکا اذعان داشت که برجام سبب شد شرایط تغییر کند و ایران از جنگ و بی ثباتی رهایی پیدا کند . اگر فقط بخاطربرجام از آقای روحانی حمایت کردیم جا داشت و پشیمان هم نیستیم.

     ***ولی درصد بسیار بالایی از توقعات محقق نشد . مردم با هزار امید و آرزو پای صندوقهای رای آمدند چگونه می توان  از انتخاب روحانی راضی  بود؟

_ باید به این نکته توجه کرد در شرایط سیاسی کشور رییس جمهور حرف اول و آخر را نمیزند و محدودیت هایی در تصمیم گیری دارد. ولی قبول دارم که آقای روحانی می بایست به وعده های انتخاباتی پایبند می بود و باید سعی و تلاش خود را میکرد . نمونه آن رفع حصر است که در ایام انتخابات در این خصوص زیاد سخن گفت ولی در عمل اتفاقی روی نداد . اگر اختیار این کار نداشت ، نباید مطرح میکرد و یا با مردم صادقانه در میان میگذاشت که چرا قادر به انجام آن نیست.

     ***تصمیم گیری در انتخاب وزرا ظاهرا در حلقه ی بسته ای شکل گرفت . بطوری که بسیاری از استانها مثل کرمانشاه در سطح تصمیم سازی کلان بی نصیب ماندند . آیا با ستادهای فعال مثل کرمانشاه که بیشترین رای را به روحانی دادند مشورتی صورت گرفت ؟

_ هیچ مشورتی صورت نگرفت . روحانی با مشورت در انتخاب ، می توانست برخی از وزرا و برخی از مدیران میانی قوی تری داشته باشد .  این چنین نشد و پس از یکسال آن محبوبیت ایشان و شور و شوق مردم سیر نزولی طی کرد. با مشورت و انتخاب بهتر می توانست محبوبیت قبلی را حفظ کنند.

     ***وزیر کشور با انتخاب استانداران،  بیشترین تصمیم سازی و تاثیر گذاری برای استانها را دارد. آیا برای وزارت کشور پیشنهادی داشتید ؟دولت در انتخاب وزیر کشور توانست همگام با رای مردم قدم بردارد؟

از سوی ستادهای سرا سر کشور پیشنهاد فردی همگام با جریان اصلاح طلبی برای وزیر کشور به روحانی داده شد .این کار صورت نگرفت و دیدیم که با طرز تفکر غیر اصلاح طلبانه وزیر کشور  چه شرایطی بر استان ها حاکم کرد.نتیجه اش این شد که الان مشاهده می کنیم استانداران بسیاری از استانها که منتخب وزیر کشور هستند عملکردشان باعث نا امیدی مردم شده است.

روحانی می توانست وزیر کشور و رئیس دفتر بهتری انتخاب کند که متاسفانه اینگونه نشد . وزیر کشور اگر در راستای مطالبات مردم حرکت میکرد، در استانها ی کشور استانداران بهتری وارد سیستم مدیریتی میشدند. این یکی از خواسته هایی بود که ازآقای روحانی انتظار داشتیم ولی محقق نشد.

     ***چرا محقق نشد؟ مگر ایشان پشتوانه قوی رای مردم را بدنبال نداشتند ؟

علت آن طبیعی است . دولت پنهان و کسانی که در انتخابات شکست خوردند و قدرت در اختیار داشتند نمی گذاشتند که دست رییس جمهور در انتخابها باز باشد.

     *** گفته میشود در ایام انتخابات موج بنفش از کرمانشاه شروع که منجر به آن رای بالا به روحانی شد در این خصوص توضیح میفرمایید؟

در آن ایام آقای روخانی و تیمش به کرمانشاه آمدند . باورشان نمیشد همچنین جمعیتی در کرمانشاه ببینند. بله درست است . موج بنفش از کرمانشاه آغاز شد و آقای روحانی معترف این موضوع بود.  مردم خوش درخشیدند و در پای صندوق های رای علیرغم تمام مشکلاتی که استان در بیکاری ، طلاق ، حاشیه نشینی و اعتیاد که رتبه های اول را داشتیم، با تمام وجود حاضر شدند و دین خود را ادا کردند.

     ***نقش احزاب و تشکلها را در ایام انتخابات و پس از آن چگونه ارزیابی می کنید؟

_ احزاب و تشکلهای استان با احساس مسئولیت ،تلاش خود را انجام دادند و مثل سایر اقشار مختلف مردم در ستادهای انتخاباتی حضور پیدا کردند و توانستند این نتیجه خوب را رقم بزنند .

از احزاب و تشکلها انتظار هماهنگی، همدلی و انسجام بیشتر داشته و داریم .احزاب آن عقبه اجتماعی لازم را به تنهایی ندارند . لذا اگر هم افزایی بیشتر باشد درعرصه انتخابات نتیجه مطلوبتری حاصل میشود . ایام انتخابات فرصتی است که عیار هر حزب مشخص می شود. آن پایگاه مردمی که باید احزاب داشته باشند دیده نشد. همزمان با انتخابات ریاست جمهوری انتخابات شورای شهر را شاهد بودیم و بسیاری که مدعی بودند که فعال سیاسی هستند ما دیدیم که اصلا رای نیاوردند وکاندیدای احزاب به شورا راه پیدا نکرد . احزاب اگر میخواهند موفقیتی به دست بیاورند باید هم افزایی و همدلی و مهمتر از اینها ندیدن منافع شخصی را سرلوحه ی کار قرار دهند.واگرایی که الان در احزاب دیده می شود ریشه آن در منافع شخصی و حزبی است. اگر کسی چهارچوب تفکر اصلاح طلبی و اصول گرایی دارد باید مقید به چهارچوب تعریف شده باشد .

     ***ظاهر اعضای ستاد قرار گذاشته بودند بر خلاف دوره های قبل مطالبه شغلی و شخصی نداشته باشند . البته برخی به این موضع گیری انتقاد داشته و می گویند کسانیکه در راه محقق کردن ایده ای تلاش کرده اند بهتر می توانند پاسدار آن باشند .لذا باید به دنبال کسب پستهای اجرایی میرفتند در این مورد چه نظری دارید ؟

_ از قبل اعلام کردیم اعضای ستاد به دنبال مطالبه شخصی نخواهند بود و در عمل نیز این را ثابت کردیم . اعضای ستاد مرکزی نیازی به این کار احساس نمی کردند . بیشتر به دنبال نجات کرمانشاه بودند . شخصا اعتقاد بر این داشتم که اگر اصلاح طلبیم باید اصلاحاتی هم بر ستادها ایجاد شود .

     ***گروه متشکل در ستاد قابلیت خوبی برای مشاوره دادن داشت .چرا آن ساختار را حفظ نکردید ؟

 _ آقای شریعتمداری به عنوان رییس ستاد انتخابات آقای روحانی بعد از انتخابات توصیه داشت  که ساختار ستادها را حفظ کنیم .تا به یک پارلمان مشورتی برسیم و ما چندین ماه اول بعد از انتخابات ساختار ستاد را حفظ کردیم . متاسفانه ستادها از سوی مرکز فراموش شدند .که آقای روحانی و رییس دفتر ایشان نقش اصلی را داشتند. به طوری که کوچکترین تشکر و تقدیری از ستادها در استان ها نشد.ستادها از دست روحانی گله مند شدند.  انتخاب روحانی در شرایط سهل و آسانی حاصل نشد. ولی نه تنها قدر شناسی نکردند ، بلکه این را وظیفه ما می دانستند.متاسفانه نتوانستیم این استعداد و انسجام خوب را حفظ کنیم.

     ***بعد ازانتخابات برای تاثیر گذاری در سیاستگذاری و سکانداری فردی توانمند برای استانداری کرمانشاه کاری کردید؟

_ ما انتظار داشتیم که بعد از انتخابات ،مدیریتی که برای استان انتخاب می شود بتواند همفکری را با سیاستها و اهداف انتخابات داشته باشد .یک جلسه عمومی با استاندار فعلی آقای بازوند داشتیم . استاندار اذعان داشتند که همچنین ترکیبی را در ستاد استان ها ندیده است و گفتند: اگر بخواهم شورایی یا گروهی را بعنوان مشاور انتخاب کنم قطعا از ستاد خواهد بود . متاسفانه اینچنین نشد و ستاد و قول استاندار کاملا فراموش شد. جلسه دومی به اصرار معاون سیاسی ایشان گذاشتیم که انتقادی برخورد کرد.مشکلات اولیه زلزله فروکش کرده بود و این جلسه انتقادی از سوی برخی از دوستان به تشنج کشیده شد .

چون آقای روحانی برآمده از احزاب اصلاح طلب نبود ، علی رغم انتظار و تلاش دلسوزان ، استاندار از خانواده  اصلاح طلبان یا تفکر سیاسی این جبهه  انتخاب نشد . این بود که ارتباط ما بطور کامل با استانداری قطع شد. بعد از انتخابات دو بار رییس جمهور وارد استان شد. به این توجه نکرد که آن جمعیتی که در استادیوم برای سخنرانی ایشان جمع شده بود از کجا آمده بودند؟ و این ستاد کجا رفت؟

اگر حوزه تاثیر گذاریمان کم شد به خاطر حضور مدیریتی بود که از تفکر اصلاح طلبی برخوردار نبود و از طرفی برای حفظ انسجام نیاز به حمایت داشتیم که بازوند این کار را نکرد . بعضی ها متاسفانه مردم را برای حضور پای صندوق و ایام انتخابات می خواهند .ولی ما صادقانه با مردم برخورد کردیم و رای حلال برای روحانی جمع کردیم . کوچکترین تخلف و دروغ را نداشتیم. در خواستهاو مطالبات جامعه اهل سنت و اهل حق را به سمع و نظر رییس جمهور رساندیم .نامه رهبر محترم اهل حق را شخصا به دست روحانی دادم .

      ***آقای رازانی استاندار سابق را چگونه ارزیابی می کنید ؟

_ ایشان از یک طرز تفکر سیاسی بهره مند بود و از دل اصلاح طلبان بیرون آمده بود . در انتخابات هم نقش جدی و مهمی ایفا کرد. آقای رازانی را دارای چهارچوب سیاسی مشخص میدیدم و مهمتر از همه ،علی رغم بسیاری از مدیران در سطح کلان، ایشان خود را نقد می کرد و ضعف هایش را بیان می کرد قبل از انتخابات گفت : مدیران و مشاورانم را قطعا تغییر خواهم داد . بعد از انتخابات فرصتی نداشت که برنامه ریزی کند . ما از ایشان حمایت کردیم به علت اینکه می دانستیم استاندار بعدی که خواهد آمد ، قطعا بهتر از ایشان نخواهد بود. رازانی ثبات فکری داشت و تحت تاثیر فشار برخی نبود و هزینه اش را هم پرداخت می کرد.

     ***گفته می شود شما برای آمدن بازوند خیلی تلاش کردید . حتی ایشان را بر یک فرد توانمند بومی ترجیح دادید؟

_ کدام نیروی قوی بوی مطرح شده بود ؟ چنین خبری نبود .متاسفانه صحبت ما تحریف شد . ما به این نتیجه رسیدیم که بعد از آقای رازانی افرادی که برای استانداری مطرح هستند بهتر از ایشان نیستند و هیچگونه تبلیغی هم برای فرد خاصی انجام ندادیم .تمایل ستاد این بود که آقای رازانی حفظ شود . ایشان از جایگاه اصلاح طلبی برخوردار بود. تحلیل ما این بود که اگر یک فردی با این مشخصات استان را ترک کند به نفع تفکر اصلاح طلبی نیست. تا آخرین لحظه هم از ماندن رازانی دفاع کردیم . از طریق آقای شریعتمداری پیاممان را به روحانی رساندیم .توجهی به آن نشد . بعد از اینکه رفتن رازانی قطعی شد، یکی از افرادی که مطرح بود آقای بازوند بود . هیچ شناختی نسبت به ایشان نداشتیم.

     ***عملکرد بازوند را چگونه می بینید؟آیا ایشان توانسته است سرمایه های اجتماعی استان را حفظ و تقویت کند؟

_ بازوند بیشتر فعال عمرانی هستند . تلاشهایی در استان داشته است. فرد فعالی است ولی هنوز برنامه ای ارائه نداده است . شایدهم بدست ما نرسیده . ایشان از همان اوائل علاقه زیادی به در برابر دوربین قرارگرفتن داشتند ..

به لحاظ فرهنگی و سیاسی ما در استان ضعف جدی می بینیم چون یکی از معضلات اصلی استان مسئله فرهنگی است . ایشان قدم خاصی در این زمینه بر نداشته و اگر هم برداشته مشهود نیست .

بازوند نتوانسته است سرمایه های اجتماعی را حفظ و تقویت کند . یکی از این سرمایه های اجتماعی، پیکره فکری و انسجام ستادها بود . اگر بازوند ارتباط صحیح و منطقی با ستادها برقرار می کرد موفق می شد . مهمترین بخش مدیریتی یک مدیر این است که بتواند سرمایه اجتماعی را حفظ کند و اگر مدیر نتواند اینکار را انجام دهد شکاف بین مردم و حاکمیت ایجاد میشود . متاسفانه بازوند نه دیدگاه سیاسی دارد ونه دیدگاه فرهنگی . دستاوردی در این مدت که استاندار بوده نداشته است و این است که ما الان سر در گم هستیم برای آینده استان.

     ***آقای دکتر رشته شما فیزیک و هوا شناسی است .آیا آن حجم تبلیغات در خصوص پیشگیری ازسیل لزومی داشت؟شنیده میشود اقدامات پیشگیرانه بازوند مانع خسارت فراوان به مردم شد

_ با توجه به نقشه های جهانی و پیش بینیهای اعلام شده امکان وقوع سیل در کرمانشاه مثل لرستان و گلستان وجود نداشت .در استان یک اتفاق مهار شدنی بود  . قرار نبود اتفاق خاصی پیش بیاید . از قبل مشخص بود که خطری فراگیر متوجه ما نیست.ولی آنقدر بزرگنمایی شد که مردم را ترساندیم . به استقبال بحران رفتن حرکت درستی نیست . ما در استان یک بار با زلزله مواجه شدیم و یک بار با تبلیغات سیل (سیل تبلیغات). کسانی که به استقبال بحران می روند فاقد برنامه بوده و بیشتر دنبال تبلیغات هستند.

     ***نقش نمایندگان را  از زمان آقای رازانی تا کنون را چگونه می بینید ؟

_ اعتقاد داریم که مدیریت استان باید یک تعامل منطقی با نمایندگان مجلس داشته باشد. اما نه اینکه منویات و خواست نمایندگانی که مخالف جدی دولت آقای روحانی بودند و در ایام تبلیغات انتخاباتی مشکلاتی برای یاران ستادی ما ایجاد می کردند ، بیایند و سیاستگذاری را در استان انجام دهند و افراد مد نظر نمایندگان در پستهای مدیریتی سکاندار شوند . متاسفانه این یک ضعف از آقای رازانی بود.

بازوند نیز در اوایل کاملا در راستای خواست نمایندگان گام بر میداشت و ترجیح داده بود که توجه به نمایندگان بهتر از توجه به یاران ستادی و تشکلها است . ایشان فکر می کند با اینکار جلو استیضاح وزرا را می گیرد .ولی این تصمیم بازوند نتیجه نداد و می دیدیم نمایندگان کرمانشاه برگ استیضاح را امضاء می کردند .

     ***گفته می شود در جامعه یک بی اعتمادی و نا امیدی خصوصا از جانب کسانی که به روحانی رای دادند در حال رشد است. اگر این موضوع را قبول دارید چه دلایلی برای آن متصور هستید؟

_ بی اعتمادی و نا امیدی حاکم بر مردم ، احزاب و تشکلها و نیروهای سیاسی به خاطر این است  که مردم نتیجه و اثر رای خود را ندیدند . مردم به این نتیجه رسیدند که ظاهرا رای ما بی اثر است و دلایلش را ذکر کردم. اگر قرار بود تشکل های سیاسی تقویت شوند دو سال از عمر دولت دوم روحانی می گذرد . در این دو سال باید تحرکاتی میدیدیم که متاسفانه می بینیم در استان این چنین نیست . صرفا یک تبلیغات جسته و گریخته از سوی مدیران استان انجام میشود و نه یک خط مشی و برنامه مشخص و منسجم .

برخی از مدیران چون فاقد یک تفکر سیاسی مشخصی هستند، دنبال حاکم کردن یک تفکرفرهنگی نرفته و سرمایه گذاری دراز مدت برای کادر سازی نمی کنند .زیرا خود را مهمان میدانند.لذا برنامه ریزی ویادگاری که مردم بعدا به عنوان صالحات و باقیات از آن نام ببرند به جا  نمی گذارند. متاسفانه وقتی مدیران غیر بومی باشند همین اتفاق می افتد و ثانیه شماری می کنند که کی از کرمانشاه بروند.

البته در این بی اعتمادی و نا امیدی و شکاف عمیق که بین مردم و حاکمیت ایجاد شده ،مشکل اساسی و اصلی ما ساختار سیاسی و حقوقی نظام ما است و تا این تغییر نکند مشکلات به قوت خود باقی است.

 حاکمیت دوگانه این شکاف را ایجاد کرده است . مردم وقتی می بینند قدرت در دست رییس جمهوری منتخب نیست و قدرت در جاهای دیگر متمرکز است ، این شکاف روز به روز عمیق تر می شود .

ساختار حاکم بر کشور یک ساختار بیمار است . بعد مشکل که پیش بیاید رییس جمهور اعلام می کند من در سیاست خارجی نقشی ندارم.

     ***در خاتمه چه انتظاری از مردم ،مسئولین و تشکلها دارید ؟

_ الان ما در یک وضعیت نا به سامانی قرار داریم به لحاظ اقتصادی در فشار هستیم . فراز و فرودهای زیادی در طول تاریخ کشور داشتیم. باید امیدمان را برای بهتر شدن کشور از دست ندیم.

از مسئولین انتظار داریم که مردم را ببینند و خود را واقعا خادم مردم بدانند. امام فرمود اگر به من خدمتگذار بگویید بهتر از رهبر است . ایشان اعتقاد قلبی به این حرف داشت . اگر مردم سکوت می کنند به این دلیل نیست که متوجه نیستند مردم محجوب هستند و تحمل می کنند.

تشکلها یا نباید وارد فعالیت های سیاسی شوند یا باید قواعد آن رارعایت کنند و از خود گذشتگی نشان داده و منافع شخصی را به منافع گروهی ترجیح ندهند . در این شرایط اعتقاد دارم یک همگرایی بین اصلاح طلبان و اصول گرایان ایجاد شود زیرا کشور در بحران خطرناکی قرار گرفته است و نیاز به همدلی و مهربانی دارد.

     ***از وقتی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگزاریم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی