آش شور کرمانشاه و سجده شکر استاندار برای رفتن

حیات غرب -هفته نامه غرب به نقل ازجناب امیری مقدم استاندار کرمانشاه  نوشته است :پوست کلفت شده ام . اگر هم اکنون به من بگویند استاندار نیستی سجده شکر بجا می آورم .

در عصر حاضر زبان بدن ، تک جمله  و حتا کلمه بار معنایی بالایی داشته و نا گفته های بسیار زیادی را در دل خود مستتر دارند .

آقای امیری مقدم استاندار کرمانشاه ، بعنوان عالی ترین و مطلع ترین فرد در استان که  بر زوایای پیدا و پنهان  اشراف کامل دارند ، وقتی میفرمایند برای رفتن از کرمانشاه سجده شکر بجا می آورم، برداشتهای بسیار زیادی می توان نمود . آدم را یاد آن ضرب المثل می اندازد که می گوید :( آش آنقدر شور شده است که قلی خان هم صدایش در آمد ) . زیر مجموعه ایشان در استان و سرمایه گذارانی که مدتی است مقامات وعده حضور آنها را می دهند  ، چشمشان به دهان مسئولین است . سرمایه  و سرمایه گذار فرار است و همیشه به دنبال ایمن ترین جا می گردد . لذا یک جمله ساده حتا در جمعی کوچک از سوی مسئولین خصوصا استاندار ، ممکن است باعث تغییر نظر سرمایه گذاران شود. ( هر چند تا کنون چیزی زیادی ازسرمایه گذاران ندیده ایم و هرچه بوده منقوش به کاغذ است )

استان کرمانشاه بعنوان یکی از مهمترین استانهای استراتژیک در کشور، با توانمندیها و استعدادهای بالقوه فراوان ، در تمام حوزه ها ، همواره در فرایند توسعه و مطالبه گری دارای مشکلات عدیده ای بوده که سهم مدیران و نمایندگان منتصب بسیار فراوان است . از ابتدای انقلاب در بحث مطالبه گری بسیار ضعیف عمل کرده ایم و همواره مردم ما اجازه داده اند سکان استان در دست افرادی باشد که نتوانسته و یا نخواسته اند کرمانشاه به جایگاه واقعی خود برسد .

استان زرخیزکرمانشاه با این همه نعمت خدا دادی ، استاندارانی می خواسته است که در حد و قامت یک وزیر واقعی بدرخشند و عمل کنند. ولی شوربختانه همواره سکان این کشتی طوفان زده به دست ناخدایانی سپرده شده است که با وا ژه ی توسعه یا بیگانه بوده اند و یا با اطلاع اندک ، به موضوع رشد در بخشهایی محدودی پرداخته اند  و بعداز آخر پاییز مسئولیتشان جوجه ای برای شمردن نداشته اند .

با توجه به پیشینه مدیریتی جناب آقای امیری مقدم مشخص بود این انتصاب  نیز بر اساس ارتباطات بوده وحمل این وزنه سنگین در توان ایشان نیست . همان ابتدا تعدادی ازفعالین مدنی و سیاسی در قالب دو بیانیه و با فاصله چند ماهه از ایشان تقاضای برنامه و چشم انداز در تمام عرصه ها را نمودند  تا بتوانند عملکرد ایشان را بدور از حب و بعض ، احساسات ، تبلیغات و عوام فریبی رصد و ارزیابی نمایند . دریغ از یک پاراگراف برنامه .

گروههای مختلفی تعجیل بر نقد ایشان را جایز نمی دانستند  و توصیه به صبر نمودند . برخی نیز چون امام زاده به گرد ایشان حلقه زدند و به منتقدین هجمه بردند . حال و روز کاسبان و دلالان نیزمشخص است و همواره بدنبال توفیق مالی خود هستند . شمال و جنوب و شرق و غرب وچپ و راست هم برایشان فرقی ندارد . برخی عزیزان اصولگرا نیز چنان حمایتی از ایشان کردند که گویی منجی چهل سال پیشین ظهور کرده است . البته خیلی زود تعدادی از آنها پشیمان و مسیر سکوت و یا نقد عملکرد استاندار را پیش گرفتند.

بسیاری از آن نقدها از سر خیر خواهی و درست است . برخی از این منتقدین جناح اصولگرا اعتقاد دارند استانداری که تا کنون نتوانسته معاونین خود را انتخاب کند ، مدیران کل همتراز با استان و همسو را انتخاب نماید . استانداری که فاقد برنامه کاربردی و عملیاتی برای استان است . استانداری که در عمل دچار روزمرگی شده و بجای کنش متوسل به رفتار واکنشی شده است چه جای دفاع دارد ؟

در این فضا و حجم بالای کارهای بر زمین مانده در استان کرمانشاه  ، با عنایت به اینکه جناب امیری مقدم فردی پاکدست است و مثل بعضی از استانداران پیشین به فکر کاسبی خود و اطرافیانش از خان گسترده کرمانشاه نیست ، شاید اگر  بگوید عطایش را به لقایش بخشیدم و بعد از رفتن سجده شکر بجا می آورم حق دارد . ولی به زبان آوردن اینگونه جملات بر مشکلات مردم کرمانشاه می افزاید ./ رضا منتظریانی  

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی