حیات غرب - محتاج کسي است که مخارج يوميه خود را ندارد و اغلب لنگ معاش روزانه خويش است. علمالاجتماع و تجربه نشان داده است که شخص محتاج عواطف طبيعي و انساني و عقايد، حتي صداقت و شخصيت ذاتي خود را، ممکن است به آساني از دست داده و تبديل به يک هيولاي «آزمند» وبي وقار گردد. احتياج خود هيولايي است که با وعظ و موعظه و نصايح و اخطار و بخشنامهها و مقالات، رام و تسليم شدني نيست و نخواهد بود و جز با درايت و همت و مديريت صحيح و سالم و انقلابي، اين ديو احتياج مهارشدني نيست! مسلماً در کشوري که چند بانک آن هم محلي با همکاري چند کلاش تحميلي بتوانند هزاران ميليارد تومان پول را به راحتي جابهجا کنند و يکي از مهرههاي اصلي آن هم به راحتي از کشور خارج شود و در غرب براي خود عمارت امن و زندگي و آسايش افسانهاي با ارز مملکت يعني با پول همين «محتاجان» بسازد و تهيه کند، ازدياد و تکثر فقر و «محتاجان» حتمي و قطعي خواهد بود.
متجاوزين به بيت المال را با بخشنامه و سخنراني و شعارها نميتوان مجبور به رعايت قانون و اصول اخلاقي کرد. تنها اصلاح علمي و انقلابي سيستم اقتصادي است که مقدمات تعديل ثروت و طبقات جامعه را ممکن ميسازد و بيمه همگاني قشر محروم و آسيبپذير و رشد جدي و حتمي و عملي تعاوني ها آنگونه که در آغاز انقلاب اسلامي بود، راه پرفراز و نشيب فقر زدايي را هموار خواهد کرد. حقيقتاً پذيرفته شدني نيست که مسوولان متوجه اين واقعيت نشوند که محتاجان هر جامعهاي معضل سازان و مشکل آفرينان آينده و حال هر جامعه اي هستند و بدون اصلاح معضل اقتصادي و طبقاتي در کشور، مبارزه با فساد و تبهکاري و جنايات، يک عمل عبث، تکراري و قرون وسطائي و شکست خورده خواهد بود و جز پرکردن زندانها و صرف بودجه هنگفت نتيجه ديگري نخواهد داشت.
فقر اقتصادي و مادي در اغلب سرزمينهاي آسيائي به ويژه در کشورمان ايران هميشه و همواره با فقر فرهنگي همراه بوده است اين دو يعني فقر مادي و فقر فرهنگي همانند دونوزاد دوقلو با هم متولد ميشوند و پرسش از مسوولين محترمي که متعهدند و کليد کارهاي مربوط به معضلات اقتصادي و فرهنگي در دستان مبارکشان است، اين است که چرا به جاي برخورد قضائي و انتظامي، وضعيت نابسامان اقتصادي را سامان نميدهند.
مگر در ضربالمثلهامان که جزو خرده فرهنگهايمان است گذشتگان ما نگفتهاند: «علاج واقعه قبل از وقوع بايد کرد؟!» که البته سوگمندانه واقعه اتفاق افتاده و عزت نفس در بحران اقتصادي تا حدي تحليل رفته. گراني و بيکاري جوانان تبديل به يک فاجعه جبران ناپذير ميگردد. کشمکش بين قواي سه گانه در مورد مسائل اقتصادي و اجتماعي و تضاد گزينشي و سليقه مابي که هيچ دليل روشن علمي نيز در آن تضادها ديده نميشود به يک معضل و مانعي براي پيشرفت اقتصادي و سياسي و اجتماعي تبديل شده است. ما کشور مستقل و يکپارچهاي داريم که داراي منابع سرشار طبيعي زيرزميني بسيار غني است. ملتي داريم ناسيوناليست که اين ناسيوناليستي و وطندوستي شان معنوي و اعتقادي و منطقي است نه نژادپرستي! ايراني جماعت خاک وطن را جزو ناموس خود ميپندارد و مقدس تلقي ميکند و در ادبياتش معتقد است: «نه ظلم کن به کسي و نه زير ظلم برو!» دانشمندان ما در طول تاريخ اغلب همراه مردمي بودهاند که طرفدار صلح و صفا و قسط و عدل بودهاند. مردم شريف ايران غيور و صبورند و اين يک شعار نيست بلکه يک حقيقت است که در طول هشت سال دفاع مقدس مردم ما اين يک بيت شعر شيخ شيراز حافظ را الحق و الانصاف معني کردند که فرموده: در عين تنگدستي در عيش کوش و مستي...!
واقعاً همانگونه بود، مردم ما در عين تنگدستي با نوشيدن مي معناي شهادت و غيرت و شجاعت سرخوش و سرمست براي رضاي خدا به عنوان دفاع از حقوق حقه خود و خاک خود که مورد تجاوز ناجوانمردانه قرار گرفته بود عاشقانه به جبهههاي دفاع مقدس رفتند و نگذاشتند آيندگان و جوانان يکصد سال بعد ازما در جغرافياي کوچک و تحقير شده ايران فردا بين ديگر ملت ها سرافکنده شوند.
دقيقاً به همين جهت است که ميتوان از لسان همه شهداي معزز ايران اسلامي از مسوولين کشور پرسيد: مگر در کشور براي ساختن يک جامعه سالم و بالنده و نمونه در حد معقول و مقبول چه چيزهايي کم داريم که تا به امروز به آن حد، حداقل نيمه ايدهآل نرسيدهايم؟ دنيائي از منابع سرشار و عظيم حوزههاي نفت و گاز و صدها معدن و هفتاد و چند ميليون مردم وطندوست و قانع و مطيع و صبور و غيور داريم و دانشگاههايمان مملو است از دانشجويان جوان و اساتيد مجرب، پس علت اين همه ناهنجاري و معضلات اقتصادي و اجتماعي چيست؟
مردم ما هنوز هم خدا را ناظر اعمال خود ميدانند؛ هنوز هم مسجد و منبر و دين و ديانت و عقيده در کشور مطرح است. اين تدين و ايمان به خدا و حق و حقيقت حتي اگر تضعيف شده باشد اما هنوز سرمايههاي ملي و اصلي ما محسوب ميشوند.
ما بايد امروز به جائي برسيم که شکوه و مجدتمدن تاريخيمان توام با شکوه و عظمت و صلابت و عزت بزرگان صدر اسلام و پاکي و نيکي و عدالت ائمه اطهار (ع) در وجنات و سکنات ملت ما متجلي باشد. ما وسيله رشد و تکامل را در داخل کشور خود داريم اما در اثر سوءمديريت هاي ضعيف و بعضاً سخيف، در بازار همين تهران، نود درصد حجرات و مغازه هاي فرش فروشي بازارهاي ما تبديل به فروشگاههاي لباس وارداتي از چين شده است. حتي سنگ قبر و دستهبيلها هم از واردات چين است!
بزرگترين کارخانههاي چيت بافي ماکه سه شيفته هم کار مي کردند و هزاران کارگر ايراني در آن مشغول بودند تعطيل شدهاند.
اي کاش روند فعلي معضلاتي چون بيکاري و اعتياد و گراني را جديتر بگيريم.
نظرات