قاپ کسی را دزدیدن/ اسمی فراموش شده ولی رسمی بجا مانده

حیات غرب -  عبارت قاپ کسی را دزدیدن  کنایه از این است که کسی را به لطایف الحیل تحت تاثیر قرار دهند و آنچنان نظر مساعدش را به خود جلب کنند که :" هر چه از او بخواهند بکند و هرحرفی به او بگویند باور نماید و مخصوصا در مورد قسمت دوم بیشتر موقع استعمال دارد ." 
 قاپ مورد نظر استخوان پاشنه و سر زانوی گوسفند است که با آن قاپ بازی می کردند  . 
این بازی مخصوص  جوانان بود و با آن چند نوع بازی می کردند مانند  قاپ سرپا  و سه قاپ وچهارقاپ . بازی سه قاپ همان طوری که از اسمش پیداست ازسه قاپ تشکیل می شد .

قاپ بازی به این ترتیب است که مقداری قاپ معمولی را در وسط دایره ای که در زمین کشیده اند  میچیدند . هر یک از بازیکنان یک شاه قاپ در میان دو انگشت دست داشت  و در خارج دایره متناوبا و پشت سر هم با شاه قاپها به قاپهای وسط دایره میزد . هر کس می توانست قاپهای بیشتری را بزند و از دایره خارج کند برنده شناخته می شد . 
مطلب و موضوع مقاله بر سرهمین شاه قاپ است . شاه قاپ بزرگتر از قاپهای معمولی است . و برای آنکه سنگین باشد معمولا قسمت مقعر وفرو رفته آن را که جیک میگویند با سرب پر می کنند و یا به طور کلی آنرا سوراخ کرده درونش را سرب می ریزند تا به علت ثقل وسنگینی بتواند قاپها را از وسط دایره خارج کند . این عمل را بار زدن قاپ و آن قاپ را قاپ پر یا قاپ بار زده می گفتند . 
معمولا به مردم کهنه  کار  و قالتاق  و آزموده و ناقلا  میگویند : فلانی قاپش پراست ." 
پیداست هرکس قاپش از نظر سنگینی خوشدست و آماده تر باشد در بازی موفقتر است . در بازیهای دیگر هم بعضیها با قاپهای مخصوص خودشان که قبلا آن را پر کرده اند بازی می کنند تا هر نقشی را که بخواهند بر زمین بنشیند . 
این قاپها در نزد اهل فن خیلی قیمت دارد و اگراین قاپها دزدیده شود سارق و رباینده آن هر چه از صاحب قاپ بخواهد ناچار است تمکین کند و قاپش را پس بگیرد . 

این روز ها این بازی شکلی دیگر به خود گرفته و بزرگتر ها و بعضا سیاسیون هم علاقه مند به این بازی شده اند  در کشور و استان برخی می گویند فلانی ها قاپ فلانی را دزدیده اند . برخی هم با قابهای پر و سنگین خود برخی دیگر را در رقابت برای خدمت گذاری فقط و فقط برای رضای خدا و خدمت به خلق از  دایره بازی بدر  و  دودره می کنند . رسم شده  اگر کسی قصد بازی در این میدان را دارد ، ابتدا باید قاپ و قلب خود را از محبت و دوستی و همفکری و همدلی خالی کنی و قاپ ، قلب  و فکر خود  را پراز سرب کینه ، باندبازی و صفات مذموم کند آنگاه به میدان بازی وارد شود .این بازی   نام خود را عوض کرده و شده خدمت برای خدا و خلق خدا . آن قاپ بازی نام مناسب تری بود . چون در همان حد و قواره بازی باقی می ماند . از کینه بعد از بازی خبری نبود . متاسفانه در این بازی این کینه و نفرت از هم بازی به نسل بعد هم منتقل می شود . آشفته بازاری می شود که شاهدیم 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی