پاسخ صمدی سخنگوی جبهه اصلاحات به مرصاد نیوز

تابعين و پيروان مولا علي (ع) ، نیاز به یادآوری نیست که ، آموزه هاي ديني و انساني

به ما حكم مي كنند ، در كنار بسياري از سجاياي ديني و انساني ، در رابطه با آنچه به ما
مي سپارند از مال تا گفتار و از جان تا اسرار ، امانت داران راستکردار و نيكوسرشتی
باشيم . به ويژه شما دوستاني كه داعيه ارزشمداري و دينداريتان شهره آفاق است و  البته
که انشاا... درستی ادعاهایتان متقن .
 اما در خصوص گفتگوی تلفنی که با جناب معین صورت گرفت که البته بر خلاف مصاحبه های
معمول از دیدگاه من بیشتر به بازجویی ، مجادله و مناظره البته با رعایت متانت  و ادب
فراوان از سوی جناب معین شبیه بود . زیرا مصاحبه آداب و راه و رسمی دارد که ، روزنامه
نگار با تجربه ای چون ایشان به خوبی از آن آگاه است.  بر خويش لازم ديدم براي تنوير
افكار عمومي و ابهام زدايي از این گفتگو  نكاتي را به عرض برسانم  و توقع دارم سپس 
قضاوت را به خوانندگان بسپاريم. و يا اگر این توضیحات  از دیدگاه شما خالی از راست 
گفتاری  و دگرگونی سخن و تعویض رنگ و موضع به شمار آمد . کار به داورانی دادگر سپرده
شود تا بي كم و كاست نوار گفتگو پياده شود و با هزينه اينجانب در اختيار رسانه ها قرار
گیرد ، تا صداقت ، امانتداري و ارزشمداري شما برادران اصولگرای متدين و عامل به آموزه
هاي ديني و مسلمان ناب ،  به اثبات برسد و بزدلي ، دروغگويي و دو رنگي من اصلاح طلب
تهی از درستکرداری  وسرشار از خیانت پیشگی بر همگان روشن شود.
1--ابتدا بايد به عرض برسانم آنچه یادآوری  مي شود ، به معني مخالفت و يا موافقت از سر
موضع گيري و عقيده ، با آنچه شما نگاشته ايد نيست ، بلكه توضيحاتي است كه بايد عرض کنم
. تا گامي اگر چه اندك در رعايت امانتداري به ويژه در حوزه رسانه برداشته شود ، آنگونه
كه بياموزيم ، حتي سخنان زيبا ، مفيد ، منطقي و درست را به ديگران اگر نگفته اند نسبت
ندهيم. 
 2-از مقاله و اظهار نظرتان در خصوص جلسه كه آوردن آن زير تيتر گفتگوی تلفنی  مربوط به
من و شما که  بر خلاف اصول حرفه ايي است و نسبت هايي كه به برخي حضار داده ايد و صفاتي
را آراسته آنان فرموده ايد و از یادآوری عباراتي چون تلاش براي انحراف ، كه همواره در
ديدگاهی ویژه  ، از سوي برخي صورت مي پذيرد ، از نظرتان در پیوند با ضعف شدید مديريت و
ديگر انتقادات به جلسه كه درست يا غلط حق شماست مي گذرم و از تيترتان شروع  مي كنم كه
البته در متن نيز موجود است : از قول من تیتر فرموده اید : " شعارهای انحرافی در
برنامه حمایت از مردم کوبانی را محکوم می کنیم / جاداک برگزار کننده نبود ( در متن
نوشته اید ما برای حمایت از دوستانی که می خواستند این همایش را برگزار کنند اعلام
کردیم جاداک بر گزار کننده است اما واقعیت این است که این تشکل برگزار کننده نبوده...)
/ یک نفر که مرگ بر سوریه گفت توسط جمعیت خفه شد (در متن: ... حتی بیرون انداخته شد ) 
3-  اما آنچه من گفتم و آنچه نگفتم :   من به هيچ عنوان از اين جمله كه شعارهاي انحرافي
در برنامه  را محكوم مي نمايم استفاده نكرده و بر خلاف اصرار شما تاكيد داشتم كه شعار
انحرافي در جلسه سر داده نشده است  و در مورد شعارهايي نظير درود بر گريلا و بژي "ی پ گ
" و بژی "ی پ ژ"  که شما معتقد بودید که این ها همان گروه های معاند هستند و اصرار
داشتید که " ی پ ژ" { یا اسمی شبیه این } همان پژاک است ، طی گفتگوی مفصلی توضیح دادم
که این دو گروه و حزب کردی سوریه تنها مدافعين كوبانيند كه غيرتمندانه مقاومت می کنند و
تا کنون از سقوط کوبانی جلوگیری کرده اند  و اگر شما معتقد هستيد كه جمهوري اسلامي حامي
و مدافع كوباني است كه همينگونه مي باشد،  پس شعارها  در حمايت از مدافعين مورد حمايت
نظام داده شده و انحرافي نيست. و البته در پي اصرار و عدم توانایی من در اقناع شما ،
گفتم  چنانچه شعاری هم بر خلاف اهداف برگزاری همایش و تجمع که از سوی برگزارکنندگان
ترسیم شده و خارج از چهارچوب هاي قانوني  سر داده شده   ما با آن مخالف هستيم و مورد
تاييد ما نبوده و در رابطه با  شعار مرگ بر سوريه كه تنها از سوي يك نفر از حضار كه به
نظر من نه جواني معاند  ، كه در حوزه نسبتهاي شما بگنجد بود ، بلكه جواني بود كه
احساسات و تاثر او رابه سر دادن اين شعار وا داشت و با عدم همراهي جمعيت و تذكر دوستان
مسئله حل شد و اگر بنده هم از واژه خفه شد استفاده كردم ، که حقیقتا بخاطر ندارم گفته
ام یا نه ، منظور سكوت طرف بوده  به هيچ عنوان چنين سخني كه جمعيت او را خفه كرد و حتي
بيرون انداخته شد ، بر زبان بنده جاري نشده .جوان مذكور هم  پس از تذکر ساکت گوشه ای
نشست وتا پايان نشست  نیزدر همایش حضور داشت . از سوي ديگر گويي ارادت به آقاي بشار اسد
و سوريه  و عدم انتقاد از آنان نيز آرام آرام جز مقدسات و خط قرمزهای ما تبديل مي شوند
، كه شعار يك نفر دوستان را اینگونه مي آزارد . من معتقدم مناسبات ما با اسد و سوريه نه
اعتقادي بلكه سياسي و بر اساس مصالح است و شعاردادن نه تنها یک نفربلکه يك عده  کثیر هم
نمي تواند خللي بر آن وارد سازد و گر نه چگونه است عده ای از برادران ارزشي اگر موي
خانمي از شهروندان اين كشور بيرون باشد آن را در بوق و كرنا مي دمند كه وا اسلاما ،
غیرت ، دیانت ، شرافت از کف رفت . شهروند این کشور را بخاطر بدحجابی همسرش به هزار انگ
روا و ناروا می آرایند ، برای تخربیبش تصویر چند تار موی پیدای او منتشر می شود .  ضد
دین و نظامش می خوانند ، اعتقادات و التزاماتش را زیر سئوال می برند  و  او را از دایره
غیرت و شرف اخراج می کنند( تکرار می کنم ذکر این موضوعات به معنی تایید یا رد آنان از
سوی من نیست و فقط جنبه اثباتی دارد) اما چگونه مي توان پذيرفت ، دوستان ، اسدی را عزیز
بدارند که مثلا همسرش آنگونه  مبتذل در انظار ظاهرمی شود . قطعا نه جناب اسد که ساختار
نظامش سکولار و سوسیالیستی است اعتقادی به اسلام مورد نظر ما دارد و نه همسرش اصولا
التزامی به دین ( جداي از زشتي يا زيبايي عملشان كه بنده صلاحيت ورود به اين بحث را
ندارم) انصافا می توان پذیرفت اینان هم پیمانان عقیدتی ما و نظام باشند.  بنابراين
جريان اسد و سوريه را به تابو و خط قرمز تبديل نفرماييد. آنان را در ترازوی سیاست و
مصلحت قرار دهیم ، تا از تعصب نسبت به آنان بگریزیم که اگر روزی مصلحت چیز دیگری شدد دل
کندن از آنان آزارمان ندهد.
4-اما در خصوص جاداک به هيچ عنوان من چنین سخنی را که مرقوم فرموده اید بر زبان جاری
نساخته ام ،  بلكه برادر صادق عرض كردم : بر خلاف انچه در رسانه ها ذكر نموده ويا در
افواه  بیان گردیده جاداك برگزار كننده اين مراسم نبوده بلكه خود بنده به عنوان يك
شخصيت حقيقي عضو كميته برگزار كننده بوده ام . خود انصاف بدهيد جمله ای که  نگاشته اید
با انچه من گفته ام ، داراي يك بار معنايي و پيامد هستند . البته كه جاداك  واعضاي آن
در اين  همايش حضوري فعال داشتتند و حمايت نمودند. 
5- در خصوص این که نوشته اید: "... باعث شد فرماندار کرمانشاه به موضوع ورود کرده و این
تجمع که مدیریت ان به شدت با ضعف مواجه بود متفرق کند"واقعیت اینگونه بود : جناب
فرماندار وقتی به محل رسیدند که ما عده قلیل تجمع کنندگان را قانع کردیم که متفرق شوند
انان نیز پذرفتند و شخصا پلاکاردها و بنرها را از انان گرفته و جمع کردم . فرمانده
انتظامی و مامورانی که آنجا بودند که جا دارد در اینجا از زحمات از کمک و از متانت و
صبوری آنان خالصانه تقدیر کنم در خصوص مدیریت خوب و تلاش های بنده و برگزارکنندگان برای
برگزاری خوب و کوشش ما برای متفرق کردن عده قلیل به فرماندار گزارش دادند ایشان هم از
بنده تشکر کرد و من نیز پس از اطمینان از پایان تجمع محل را ترک کردم . بعد از من چه
گذشته از آن بی خبرم.
6-  از سر راستگفتاری ، جدای از هر امر و اعتقادی ، من در سخنانم از صفت مقدس برای
جمهوری اسلامی استفاده نکردم و اصطلاح سنگ تمام در کمک ها را به کار نبردم.
در پایان از این که عضوی از برگزار کنندگان و زحمت کشان این همایش و تجمع با شکوه و کم
نقص و انسانی بودم به خویش می بالم و معتقدم صفت کم نظیرترین و کم حاشیه ترین تجمع و
راهپیمایی حمایت از کوبانی شایسته و حق چنین گردهمایی می باشد. و جا داشت مسئولین از
برگزار کنندگان تقدیر به عمل آورند. کلام طولانی و از حق قانونی من برای انتشار فراتر
رفت ، اما برای بیان حقیقت چاره ای نبود.
خداوند باورها ، عقاید و اعمال ما را قرین انصاف و داد نماید ، تزویر و ریا را از ما
دور و دین و ایمانمان را به منافعمان گره نزند که اگر اینگونه شد دینمان قربانیست.
20 مهر ماه 93 حمیدرضا صمدی

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی