در این میان اگر یک غیر کرمانشاهی بخواهد دغدغه ها و مطالبات کلان و یا ظرفیت ها و پتانسیل های بزرگ و ارزشمند و بیشمار این دیار را از لابلای رسانه های استان دریابد، آخر کار چیز خاص و روشنی عایدش نخواهد شد. در پیش گرفتن این رویه موجب تک بعدی شدن فعالیت ها، هرز رفتن انرژی ها و کمرنگ شدن میزان اثرگذاری معدود فعالیت های ارزشمندی شده که در سطح رسانه های استان در حال انجام هستند.
وضعیتی که مختص همه جاست
البته این پراکندگی آراء و نظرات و رویکردها تنها مختص رسانه های مجازی و مکتوب کلاسیک نیست و ردپای آن را آشکارا می توان در شبکه های اجتماعی جدید مانند “وایبر” و “واتس آپ” نیز به سادگی دید. اعضای پرشمار این شبکه های اجتماعی شاهد بروز و ظهور اتاق های گفتگویی هستند که به دلیل اختلاف سلیقه ها و دیدگاه ها تبدیل به اتاق های تهاجم و تخاصم می شوند و در کمتر از یک هفته از هم می پاشند. در این اتاق ها اغلب توافق خاصی بر سر موضوعات، مطالبات و دغدغه هایی که مطرح می شوند وجود ندارد و اغلب مباحث مطرح شده با هجمه های خاصی روبرو می_شوند. همین امر باعث شده که اعضاء عطای حضور در این اتاق های گفتگو را به لقایش ببخشنند و یا اینکه تبدیل به یک ناظر بی_طرف شوند.
البته در این میان کسانی هم ابتکار به خرج داده و اتاق های گفتگویی بر مبنای یک علاقه مشترک ادبی و یا فرهنگی تشکیل داده اند تا با محدود شدن دایره سلایق، با آرامش بیشتری به فعالیت در این شبکه های اجتماعی بپردازند.
کلانگری حلقه مفقوده رسانه ها
شاید دلیل بسیاری از این عدم همگرایی ها و میل به تفرق و گریز از فعالیت های جمعی را در عدم وجود گفتمان کلان، فراگیر و همه جانبه در استان کرمانشاه به شکل کلی، جستجو کرد. گفتمانی که بر مبنای منافع کلان استان و با در نظر گرفتن هویت ایرانی اسلامی و بومی کرمانشاهی ها در حوزه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، تجاری، اجتماعی، فرهنگی و هنری تعریف شده باشد و مورد توافق کلی جامعه قرار گرفته باشد. عدم وجود چنین گفتمان کلان مورد توافقی باعث شده همان اندک فعالیت های ارزشمند انجام گرفته در سطح رسانه های استان به شکل پراکنده و در سطحی محدود دنبال شده و از حداقل اثرگذاری ها نیز برخوردار نباشند. در این میان گام اول برای سر و سامان بخشیدن به این وضعیت آشفته تلاش برای رسیدن به یک گفتمان کلان و فراگیر است گفتمانی که مورد توافق بخش های مختلف جامعه کرمانشاهی قرار گیرد.