“کلان نگری” گمشده بزرگ رسانه های کرمانشاهی

 
ایران۱۹-بهزاد خالوندی: “کلان نگری” گمشده بزرگ این سال های رسانه های کرمانشاه است؛ رویکردی که به دلایل گوناگون تا به امروز از سوی این طیف تأثیرگذار کمتر دنبال شده است. اگر مطالب منتشره در رسانه های مجازی و مکتوب کرمانشاه را دنبال کرده باشید به سادگی می توانید دریابید این مجموعه پرتعداد و پردامنه از یک رویکرد کلان و همه جانبه در قبال مسایل، مشکلات، ظرفیت و پتانسیل های استان خویش برخوردار نیستند و اغلب به طرح دغدغه ها و مطالباتی می پردازند که دایره به نسبت محدودی را در برمی گیرند. این فعالیت های  تک بعدی و جزیره ای رسانه های کرمانشاهی، بسته به سیاست ها و رویه های مدیران و سردبیران آن ها، اغلب در یکی از حوزه های فرهنگی، ادبی و یا سیاسی دنبال می شود و  خواسته یا ناخواسته حوزه های دیگر هر چقدر هم مهم و قابل اعتنا باشند باز نقشی حاشیه ای و کمرنگ خواهند یافت. البته در این میان هستند رسانه هایی که تلاش های ارزشمند و قابل اعتنایی در حوزه_های مورد علاقه خویش انجام می دهند، ولی با همه این ها فعالیت های صورت گرفته اغلب یک نگاه کلان و همه جانبه را دنبال نمی کنند و یا از تداوم خاصی برخوردار نیستند. شاید اغراق نیست اگر بگوییم هر رسانه در واقع علایق و سلایق فرد یا افراد تصمیم گیر و تاثیر گذار خویش را دنبال می کند و کمتر رسانه ایی به شکل جدی دنبال پرداختن به مسایل کلانی است که منافع عموم کرمانشاهیان در آن نهفته می باشد. حتی در حوزه های مورد علاقه نیز توافق خاصی وجود ندارد و ممکن است دو رسانه که در یک حوزه مشترک به فعالیت می پردازند، هر کدام رویکرد خاص خود را داشته و آرمانشهرهای کاملاً متفاوتی را آرزو کنند. در واقع هر رسانه ای سبک و سیاق خاص و زاویه دید مختص به خویش را دارد، بی آنکه انگیزه خاصی برای هم افزایی و هماهنگی با دیگر نشریات به منظور پیشبرد دغدغه های مشترک داشته باشد.

در این میان اگر یک غیر کرمانشاهی  بخواهد دغدغه ها و مطالبات کلان و یا ظرفیت ها و پتانسیل های بزرگ و ارزشمند و بیشمار این دیار را از لابلای رسانه های استان دریابد، آخر کار چیز خاص و روشنی عایدش نخواهد شد. در پیش گرفتن این رویه موجب تک بعدی شدن فعالیت ها، هرز رفتن انرژی ها و کمرنگ شدن میزان اثرگذاری معدود فعالیت های ارزشمندی شده که در سطح رسانه های استان در حال انجام هستند.

وضعیتی که مختص همه جاست

البته این پراکندگی آراء و نظرات و رویکردها تنها مختص رسانه های مجازی و مکتوب کلاسیک نیست و ردپای آن را  آشکارا می توان در شبکه های اجتماعی جدید مانند “وایبر” و “واتس آپ” نیز به سادگی دید. اعضای پرشمار این شبکه های اجتماعی شاهد بروز و ظهور اتاق های گفتگویی هستند که به دلیل اختلاف سلیقه ها و دیدگاه ها تبدیل به اتاق های تهاجم و تخاصم می شوند و در کمتر از یک هفته از هم می پاشند. در این اتاق ها اغلب توافق خاصی بر سر موضوعات، مطالبات و دغدغه هایی که مطرح می شوند وجود ندارد و اغلب مباحث مطرح شده با هجمه های خاصی روبرو می_شوند. همین امر باعث شده که اعضاء عطای حضور در این اتاق های گفتگو را به لقایش ببخشنند و یا اینکه تبدیل به یک ناظر بی_طرف شوند.

البته در این میان کسانی هم ابتکار به خرج داده و اتاق های گفتگویی بر مبنای یک علاقه مشترک ادبی و یا فرهنگی تشکیل داده اند تا با محدود شدن دایره سلایق، با آرامش بیشتری به فعالیت در این شبکه های اجتماعی بپردازند.

کلانگری حلقه مفقوده رسانه ها

شاید دلیل بسیاری از این عدم همگرایی ها و میل به تفرق و گریز از فعالیت های جمعی را در عدم وجود گفتمان کلان، فراگیر و همه جانبه در استان کرمانشاه به شکل کلی، جستجو کرد. گفتمانی که بر مبنای منافع کلان استان و با در نظر گرفتن هویت ایرانی اسلامی و بومی کرمانشاهی ها در حوزه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، تجاری، اجتماعی، فرهنگی و هنری تعریف شده باشد و مورد توافق کلی جامعه قرار گرفته باشد. عدم وجود چنین گفتمان کلان مورد توافقی باعث شده همان اندک فعالیت های ارزشمند انجام گرفته در سطح رسانه های استان به شکل پراکنده و در سطحی محدود دنبال شده و از حداقل اثرگذاری ها نیز برخوردار نباشند. در این میان گام اول برای سر و سامان بخشیدن به این وضعیت آشفته  تلاش برای رسیدن به یک گفتمان کلان و فراگیر است گفتمانی که مورد توافق بخش های مختلف جامعه کرمانشاهی قرار گیرد.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی