برنامه نمایشی ماه عسل ، بازی با احساس مردم

 

حیات غرب - در پسِ آن چهره سراسر پلاستیکی مجری برنامه ماه عسل ،تنها لذتی برای موفقیت برنامه نهفته است .وقتی از دردناک ترین وجوه زندگی یک بچه 8 ساله می پرسد و دست محبت نمایشی   را به سرش می کشد و دوربین جوراب پاره اش را نشان می دهد و اشک های تمساح دروغین مجری را به نمایش می گذارد. حتی نمی داند بسیاری از بیچارگان را که برای اجرای نمایش دعوت می کند، به مجلل ترین مکانی برده است که تا کنون نشسته اند. کودک 8 ساله ای را که می آورد و مجسمه ترحم می کند فردا چگونه مرد شود؟ در کوچه و محله شان فردا چگونه راه برود؟ چگونه زیر خیل عظیم نگاههای ترحم آمیز سر بالا بگیرد؟ باید به دنیا بفهماند مادر و پدرش معتاد هستند؟ باید از مادری بپرسد بچه اش را شکنجه می کرده اند؟ تا گریه کند؟ بعد بگوید مادرم گریه نکن و اشک تمساح و کلوز آپ از صورت پلاستیکی مجری نمایش داده شود؟ باید حتما جزییات دردناک زندگی کودکان کار را بپرسد؟ اینها به لطف تحریم ها و کسانی که عرضه اداره یک نانوایی را ندارند جزء لاینفک شهر شده است .

اما بد ترین وجهه کار ماه عسل استفاده از عالم فراحسی است برای تجارت، این برنامه تاجرِ درداست، از سویی در ملکوتی ترین دقایق ممکن، خیل عظیمی از روزه داران را به ترحم، دعا و یاد خدا برای سوژه ای رسانه ای مجبور می کند و از سوی دیگر برای یک ماه دلالیِ درد، مبلغی بسیار هنگفت  و نجومی بابت دست مزد  می گیرد . آن پول از جیب همین محرومین که سوژه شده اند بیرون می آید.
شیادی به کاسبی مقدسات ختم نمی شود، این برنامه مردم را فریب می دهد، مجری اشاره ای به ساختارهایی که در یک دهه گذشته قرار بود نفت به سفره بیاورند نمی کند، همان ساختارهایی که روزانه 30 % از سر زنجیره غذایی هر ایرانی طبق آمار مستند بانک مرکزی کم کردند، نمونه ای تلخ را نشان می دهد و می گوید خدا را شکر کنیم که در این ساختارها، خیلی قابل ترحم تر از ما نیز هستند، به بیان بهتر امثال این مجری بازتولید کننده ساختارهای موجود هستند. 
وجهه دیگر برنامه نمایشی ماه عسل ، غم خوراندن به مردمانی است که شریان های شادی یکی پس از دیگری برایشان بسته می شود. در قرنی که آدمها باید با "حکمت شادان" راه هایشان را بر گزینند و غریو شادی انسانهای بسیار انسانی را سر بدهند علیخانی مجری این برنامه  از اخلاق سخت و خشن مسیحی و قسمت و پرودگار و خواست خدا می گوید. اخلاق مسیحی ای که متصدي واقعي بيزاري از زندگي اين جهان به نفع جهان ديگر است. 

 

 

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی