حکیم باشی را دراز کنید!!

حیات غرب - این عبارت از نظر معنی و مفهوم استعاره ای با ضرب المثل معروف ((گنه کرد در بلخ آهنگری ز شوشتر زدندگردن مسگری)) مترادف است . مورد استفاده و استعمال آن هنگامی است که قادر زورمندی مرتکب جرم شود ولی ضعیف ناتوانی را مورد مواخذه قرار دهند

اما ریشه تاریخی آن : 
کریمخان زند که امیری تنومند و قوی هیکل بود " شبها مجلس عیش و نوش داشت  و اندک می خوابید " همین افراط گری موجب شد که غالباً اعتدال مزاج را از دست بدهد و بیماری بر او مستولی شود . از قضا روزی بیمار شد و پزشک مخصوص را که لقب حکیم باشی داشت بر بالینش حاضر کردند . 
حکیم باشی چون پادشاه را معاینه کرد بیماری را ناشی از امتلای معده تشخیص داد و بر طبق معمول و امکانات آن عصر و زمان برای مریض یعنی پادشاه زند اماله تجویز کرد . 
امله ظاهراً وسیله ای بود برای تنقیه و روانی مزاج . که درباره اطفال پرخور و شکمباره بخصوص آنهایی که غذاها و تنقلات ناجور می خوردند به کار میرفت . 
اماله آلتی به شکل قیف بود که بدان وسیله مایعات و داروهای آبکی را داخل امعاء و احشاء می کردند تا روده ها پاک شود و یبوست مزاج مرتفع گردد . 
بزرگسالانی که دچار بیماریهای داخلی و یبوست و امتلای معده می شدند بیشتر با انواع جوشانده خود را معالجه می کردند و اماله را به هر جهت و سببی که تصور شود خوش نداشتند و آن را بعضاً نوعی تحقیر و توهین تلقی می کردند . 
کریم خان به همین جهات و ملاحظات ، شیاف و این گونه معالجات را به زعم خویش در شان مردان سپاهی به ویژه سلاطین و امیران نمی دانست. به شدت برآشفت و با خشونت فریاد زد :" کی اماله شود ؟" طبیب ترسید بگوید شما ، گفت :" باید مرا اماله کنند تا شما خوب شوید ." کریمخان زند به قدری عصبانی بود که بدون مطالعه " " دستور داد " حکیم باشی را دراز و اماله کردند "!! 
از قضای روزگار کریمخان زند بهبود یافت و احتیاج به تنقیه و اماله پیدا نکرد زیرا مرض چندان حاد و دشوار نبود و همان جوش و خروش ناشی از ناراحتی اعصاب موجب مرض و بیماری شده باشد . در هر صورت این اقدام و تدبیر خان زند را به فال نیک ! گرفتند و از آن به بعد " هروقت کریمخان زند بیمار می شد طبیب نگون بخت باید اماله می شد !!" و یا به اصطلاح معروف حکیم باشی را دراز می کردند .

اکنون نیز برخی بر مسند پستهای دولتی و با سرمایه این مردم نجیب به سواری گرفتن عادت کرده اند وبرای دیگران خوب نسخه می پیچند و برای دفع بی کفایتی خود دیگران را محکوم می کنند . غافل از اینکه این حواله کردن ها دیگر درد آنها را درمان نمی کند و اگر نوبتی هم باشد نوبت کسی است که مدتها امیری کرده است .

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی