حکایت حرف مفت زیاد می گوید

 

 

 

حیات غرب - افرادی که مجبور هستند سخنان شفاهی را به نوشتار مکتوب تبدیل کنند، بیشترمواقع نصف و یا بیشتر سخنان را حذف می کنند . زیرا بیشتر حرف و سخن تکراری ، بدون ضمانت اجرایی است . کاش در سخنرانی ها و جلسات سخنوران زبردست که کلمات را یک ریز سر هم می کنند ، مجبور شوند فرمایشات خود را ابتدا بنویسند و بعد در جلسات فقط روخوانی کنند تا عیب سخن خود را قبل از دیگران حذف و رفع نمایند .

همه حرف و همه حرف وهمه حرف 
به حرف مفت وقت ما شود صرف 
روزی که تلگرافخانه در تهران افتتاح شد مردم باور نمی کردند که از شهری به شهر دیگر امکان مخابره تلگرافی باشد و مقاصد و منویات افراد را بتوان از مسافات دور متوجه شد. مهمتر آنکه بی سواد و خرافاتی که به وجود ارواح شیاطین! در سیمهای تلگراف معتقد بودند مردم را از مخابرات تلگرافی مطلقاً برحذر می داشتند . 
به همین جهات و ملاحظات و با وجود تشویق دولت که مطالب مهم و فوری را مصلحت آن است که به وسیله تلگراف انجام دهند مع هذا مردم زیر بار نمی رفتند و این موضوع را بیشتر به شوخی تلقی می کردند . 
وزیر تلگراف وقت مرحوم علیقلی خان مخبرالدوله چون از تشویق و تبلیغ پیرامون مخابرات تلگرافی نتیجه ای نگرفت ، تدبیری به خاطرش رسید و با اجازه شاه یکی دو روز را به مردم اجازه داد که مجانی با دوستان یا طرف خود که در شهرهای اصفهان یا شیراز و تبریز و نقاط دیگر بودند صحبت کنند . چیزی بپرسند و جواب بخواهند تا مردم یقین کنند که تلگراف شعبده بازی نیست . مردم هم ازدحام کردند و سیل مخابرات به ولایات روان شد . هرکس هر چه در دل داشت از سلام و تعارف و احوالپرسی و گله و گلایه و شوخی و جدی بر صفحه کاغذ آورده به طرف مخاطب مخابره نمود زیرا حرف مفت بود و فطرت آدمی به سوی هر چه که مفت باشد گرایش پیدا می کند . 
چون چندی بدین منوال گذشت و مقصود دولت در جلب تلگرافی حاصل گردید مخبرالدوله در پاسخ متصدیان تلگرافخانه ها که از مراجعات متقاضیان و طومارهای سلام و تعارف و احوالپرسی آنان برای مخابره .البته حرف مفت و مجانی  به ستوه آمده بودند دستور دادند این جمله را بر روی صفحه کاغذی بنویسند و بر بالای در ورودی تلگرافخانه الصاق نمایند " از امروز به بعد حرف مفت قبول نمی شود " و برای هر کلمه مثلاً یک عباسی  یک پنجم ریال حق المخابره باید پرداخت کنند . 
پیداست برای آنهایی که به حرف مفت عادت کرده بودند به هیچ وجه قابل قبول نبود که متصدیان مربوط به آنها بگویند حرف مفت نزن و حرف مفت نگو زیرا حرف قیمت دارد و بی تامل نباید به گفتار دم زد و به همین جهت از آن روز به بعد کلمه حرف مفت در اذهان مردم جزء کلمات ناخوشایند تلقی گردید و افرادی را که بدون تامل و اندیشه مطلبی اظهار کنند با عبارت ((حرف مفت نزن یا حرف مفت نگو)) مواجه می شوند .

ولی مدتها است این تذکر خیر از بین رفته و متملقان و چاپلوسان با تایید و تشویق سخنرانان باعث می شوند حرف مفت بیشتر زده شود . از قدیم گفته اند مستمع صاحب سخن را بر سر شوق آورد . ای کاش این شوق برای شنیدن حرف مفت از بین برود . زیرا بسیاری از این حرفهای مفت اعتماد عمومی را سلب می کند .

 

 

 

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی