13 حربه ی مدیران و کارمندان ناکارآمد برای بدست آوردن و حفظ جایگاه شغلی

  

1. مدیران ناکارآمد بیشتر وقت حضورشان در سازمان را در اتاق مافوق میگذرانند بگونه ای که صبح، اول از همه جهت عرض سلام و صبح بخیر مشرف شده و آخر وقت هم مافوق را جهت ترک محل کار همراهی میکنند. این مدیران، در طول روز هم به هر بهانه ای به مافوق مراجعه کرده و اعلام حضور مینمایند.

این مدیران بجای اینکه به برنامه ریزی و ساماندهی امور مربوط به حوزه تحت سرپرستی بپردازند، بیشتر وقت خود را در محضر مافوق بوده و به انجام کارهای غیر ضروری اما فوری طرح شده از سوی او اختصاص میدهند.

2. مدیران ناکارآمد معمولاً بیشتر از حد معمول در سازمان حضور فیزیکی  دارند؛ این مدیران بدقت در تلاشند تا در زمان حضور رئیس در سازمان حاضر باشند و بمحض خروج رئیس، زمان مناسب جهت پرداختن به امور شخصی و ترک سازمان را مهیا میبینند. 

اینگونه مدیران معمولاً در خارج از زمان اداری و وقتی حتی یک کارشناس هم در محل کار نیست، جهت جلب توجه رئیس و سایرین و به دلایل واهی به محل کار خود سر میزنند. علاوه بر آن، در روزهای تعطیل هم بعضاً در سازمان حضور دارند مثلاً جمعه ها، تعطیلات عید نوروز و …

.3 مدیران ناکارآمد برای هر کار کوچکی یک گزارش مفصل به رئیس ارائه مینمایند و بصورت مبالغه آمیزی موضوع را برجسته و حل آن را بدون حضور خود غیر ممکن توصیف میکنند؛

اینگونه مدیران حل بحرانهای بوجود آمده را خارج از توان سازمان دانسته و تنها راه برون رفت از این بحران را استفاده از روابط برون سازمانی خود میدانند. اینها معمولاً از این عبارت استفاده میکنند:

"با توجه به لطفی که دوستان به بنده داشتند، همکاری لازم حاصل گردید و الا انجام این پروسه مدتها بطول می انجامید"

 

4. مدیران ناکارآمد وقت و انرژی بسیار زیادی را صرف برقراری روابط غیر ضروری و گاهاً نامرتبط با مسئولین محلی و دولتی میکنند تا جاییکه جهت معرفی رئیس خود به مسئولین، ایشان پیش قدم میشوند.

 

5. مدیران ناکارآمد اولویت کاری خود را برنامه ریزی و سازماندهی عنوان میکنند و گاهاً جلساتی فرمایشی نیز تحت این عناوین برگزار میکنند، اما در عمل، بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهای موردی و سفارشی میکنند. بعنوان مثال؛ استخدام افراد معرفی شده از سوی افراد ذی نفوذ در سازمان ، پیگیری مطالبات پیمانکاران طرف قرارداد، شرکت در کلیه مراسمات سنتی و مذهبی و ...

6. مدیران ناکارآمد بمحض احساس خطر نسبت به برکناری خود از سمتشان، بسرعت زمینه های برقراری تماسهای تلفنی و ملاقاتهای حضوری مسئولین و افراد ذی نفوذ در درون و بیرون از سازمان را با رئیس خود فراهم می آورند تا از طریق ایشان، موارد ذیل را به رئیس گوشزد کنند: 

الف) اعلان رضایت از عملکرد مدیر فعلی در مقایسه با مدیران قبلی

ب) وعده بهبود همکاریها با حضور ایشان در آینده

 ج) توسل به شخص ثالث جهت تثبیت جایگاه مدیر حاضر از سوی واسطین

د) تهدید به عدم حمایت در صورت دریافت پاسخ منفی و جابجایی مدیر فعلی

 

7. مدیران ناکارآمد رمز بقاء خود را در رضایت یک طرفه کارکنان زیردست و همتراز و هرگونه مشتری داخلی (همکاران) میبینند و هرگونه درخواستی را بدون توجه به منافع سازمانی و صرفاً جهت کسب رضایت همکاران و جلوگیری از نارضایتی میپذیرند؛ چرا که هدف را تنها بقای خود میدانند نه سازمان و تلاش خود را در این جهت متمرکز میکنند.

 

8  . مدیران ناکارآمد نه تنها به استقبال تغییر نمیروند، بلکه از هرگونه اقدام اصلاحی که موجب بر هم زدن شرایط فعلی سازمان شود پرهیز میکنند که مبادا شخصی متضرر شود یا گره ای در کار ایجاد شود که موجب عدم رضایت کارکنان و ناتوانی او در رفع بحران گردد.

بعنوان مثال؛ مدیر خدمات شرکتی مخالف نصب شیرهای آب الکترونیک بود و علت را قطع برق احتمالی و به تبع آن مشکلات استفاده کنندگان از سرویس بهداشتی بیان میکرد، بدون آنکه به استفاده از سیستم اضطراری فکر کرده باشد.

 

9 .  مدیران ناکارآمد علاقه ای به بکارگیری نیروهای توانمند ندارد. آنها تلاشی نیز برای توانمندساختن کارکنان خود نمیکنند تا از این طریق، با حضور کارکنان ناکارآمد و نبود شخص جایگزین، از عملکرد ضعیف ایشان نیز پرده برداری نشود.

 

10  . مدیران ناکارآمد نه تنها اقدام به جذب نیروهای کارآمد در مجموعه خود نمیکنند، بلکه جهت انتقال، مأموریت و حذف نیروهای ساعی نیز تلاش میکنند تا ناتوانی ایشان در کنار توانایی آنان دیده نشود.

11 . مدیران ناکارآمد به تفویض اختیار اعتقادی ندارد و در زمان عدم حضور در شرکت، ضعیف ترین فرد را بعنوان جانشین معرفی میکنند و در تفویض اختیار هم با رعایت احتیاط صرفاً امور ابتدایی را تفویض میکنند تا مبادا در نبود ایشان، مسئولین شاهد مدیریتی بهتر باشد.

 

12 . دیران ناکارآمد برای بقای خود هرگونه پیشنهاد دریافتی جهت بهبود وضعیت موجود را تحت عنوان تراوشات ذهنی خود در محضر مقامات مافوق بیان میکنند و هرگز نامی از ایده پرداز اصلی نخواهند برد.

13 . مدیران ناکارآمد برای بقای خود در زمانیکه مقامات مافوق تصمیم به برکناری او گرفته اند، حاضر به قبول هر عنوان پست پیشنهادی با پیشوند مدیر میباشد؛ چرا که نه تنها تخصص، بلکه تعهد و دلبستگی به کار قبلی نداشته و صرفاً جایگاه و مزایای شغلی مورد نظر او میباشد.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی