آیا مدیران ما آرمان و چشم انداز سازمانی دارند؟یا دچار روز مرگی هستند؟

حیات غرب - آرمان سازمان یا بلند مدت ترین اهداف ممکن یک سازمان می باشد. آرمان سازمانی می تواند در اشکال مختلفی مانند اهداف ماموریتی، اهداف چشم اندازی، اهداف ارزشی و اولویت ها سازماندهی شوند.

آرمان سازمانی با چشم انداز سازمانی متفاوت است. چشم انداز تصویری است که سازمان دوست دارد با پیاده سازی استراتژی هایش به آن برسد اما آرمان سازمانی فراتر و بلند مدت تر از چشم انداز است.

چشم انداز منبع انگیزش کارکنان و چراغ راهنمای آنان در چگونگی ایفای نقش هایشان برای دستیابی به اهداف استراژیک می باشد.
اما آرمان سازمانی یک راهنما برای مسیر دور دست سازمان محسوب می شود.

آرمان فراتر از سازمان و افراد است و هدفی بزرگتر و والاتر را دنبال می کند.
آرمان آن چیزی است که به افراد داخل و خارج سازمان می گوید در نهایت ما چه هستیم؟ به کجا می رویم و چگونه این مسیر را خواهیم پیمود.
تفاوت میان آرمان و چشم انداز ظریف است اما کارکرد هریک متفاوت است. بیانیه چشم انداز بسیاری از شرکت های جهانی و فراگیر با ادبیات چشم انداز در مکتب برنامه ریزی استراتژیک فرق دارند.

در واقع این بیانیه ها، آرمان های سازمانی می باشند هرچند که ذیل بیانیه چشم انداز آمده باشند.

آرمان می‌تواند سبب شادی و نشاط شود و سازمان را از خمودی و روزمرگی نجات داده، شکل و محتوای روابط افراد با سازمان را تغییر دهد و احساس تعلق عمیقی را در درون افراد ایجاد کند. وجود آرمان متعالی می‌تواند شهامت و شجاعت افراد را در برخورد با مسائل و مشکلات به‌طور فزاینده‌ای افزایش دهد.

نمونه هایی از آرمان‌های سازمانی
شرکت تئودوویل، در آرزوی تحقق ایجاد شبکه جهانی تلفن بود؛ آرمانی که تحقق آن نزدیک به پنجاه سال به طول انجامید و طی مدت فوق همواره به‌عنوان عنصر حیاتی در حرکت و برانگیختن کارکنان عمل کرد. فورد، به دنبال آن بود که انحصاری بودن خرید خودرو را از دست گروهی ثروتمند و خواص خارج کندتا طیف وسیعی از مردم بتوانند آن را خریداری و از آن استفاده کنند. بنیانگذاران اپل می‌خواستند که قدرت کامپیوتر را به تمامی انسان‌ها نشان دهند و این توان را به خدمت مردم درآورند.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی