مدیران تصادفی، مدیرانی هستند که بواسطه یک اتفاق، به پست مدیریت رسیدهاند. این مدیران دارای ویژگیهای ذیل میباشند:
1مدیران تصادفی، کارکنان سازمان را «تهدید» میدانند و همواره احساس میکنند که دیگران میخواهند جایگاه آنها را تصاحب کنند.
2مدیران تصادفی، تصمیمهای پراکنده میگیرند و روند یکسانی در تصمیمهای آنها مشاهده نمیشود. گاه، برای یک بخش به شدت هزینه میکنند و گاه، برای مدت طولانی، سرمایهگذاری روی یک واحد را فراموش میکنند.
3مدیران تصادفی، بسیار دهن بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزهی مدیریت خود ندارند، معمولا نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است.
4مدیران تصادفی، تصمیمهای تکانشی میگیرند؛ آنها به سادگی افراد را جذب کرده یا اخراج میکنند. همچنین، کارکنان را به سادگی ارتقاء میدهند یا تضعیف میکنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیمهای آنها غیر قابل پیشبینی است.
5مدیران تصادفی، به نظام جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها دوست دارند هر یک از کارمندان، دائما اطلاعات سایر کارکنان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاقتر کنند تا مطمئن باشند به ازای هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.
6مدیران تصادفی، معیار انتخاب اعضای تیم خود را «وفاداری» میدانند نه «تخصص»؛ زیرا وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سؤال میبرد، اما وجود متعهدان بیتخصص، میتواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد.
7مدیران تصادفی، تشنهی عنوان، مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینههای گزافی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت میکنند.
8مدیران تصادفی، سازمان را محل تفریح میدانند نه محل کسب و کار، لذا گاهی اوقات کارمندانی را در اطرافشان میبینید که هرگز نمیتوانید توانمندی خاصی را در آنها یافته یا دلیل خاصی را برای حضور آنها پیدا کنید.
9مدیران تصادفی، از کارکنان رده های پایینتر فاصله گرفته و خود را ایزوله میکنند؛ زیرا درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغهها و ... ندارند و عملا، زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.
10مدیران تصادفی، از جلسات متعدد استقبال میکنند. آنها با حضور در جلسات میتوانند مطالب جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظهی خود ثبت کنند تا در زمان مقتضی بتوانند از آنها استفاده کنند.
11مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانهایی که به آنها نیاز دارند، «میبینند». جالب اینجاست که بسیاری از همین مدیران، انتظار اولشان از کارکنانشان، دیده شدن است. آنها بیشتر از آنکه نگران کیفیت کار، خروجی یک جلسه یا سود سازمان باشند، میخواهند دیده شوند.
با تشکر از "جناب آقای دارابی فر"