طلاق به افراد مسن رسید



حیات غرب -  متاسفانه طی سال های اخیر شاهد افزایش آمار میزان طلاق در سطح جامعه هستیم که این خود می تواند نشان از نبود آموزش های لازم و یا تعمیق یافتن بسیاری از مشکلات زناشویی داشته باشد. گفتنی است بنا به اظهار نظر روانشناسان بسیاری از طلاق ها طی دو سال اول زندگی مشترک روی می دهد که این مهم می تواند بیشتر به دلیل نبود شناخت کافی و یا عدم آگاهی لازم برای نحوه برخورد مناسب زوجین با یکدیگر می‌باشد ،چرا که تحقیقات نشان می دهد بسیاری از افرادی که به تازگی ازدواج کرده اند بیشتر به دادگاه‌ها برای طلاق و یا شکایت از طرف مقابل مراجعه می کنند. حال این سوال مطرح می شود که جوانی که با عشق و علاقه پا به زندگی جدید و نوپایی گذاشته است چگونه می تواند به این سرعت از همسر خود خسته و یا دلزده شود؟ بسیاری از مشاوران خانواده بر این باور هستند که نبود شناخت کافی و همچنین عدم مدیریت هیجانات در زندگی اصلی ترین علت مراجعه افراد برای طلاق طی سال های اول زندگی مشترک می باشد چرا که در حال حاضر افراد در شرایطی با هم به زیر سقف مشترک پا می گذارند که در عمل هیچ گونه شناخت واقعی و مناسبی نسبت به یکدیگر ندارند، هر چند طول دوران نامزدی و یا آشنایی قبل از ازدواج در آنها نیز زیاد باشد. آمارهای منتشر شده نشان می دهد که حدود نیمی از طلاق‌های ثبت شده در ۵ سال نخست زندگی مشترک رخ می‌دهد به گونه ای که می توان پنج سال اول زندگی مشترک را، سال بحران نام گذاری کرد.

از سوی دیگر باید در نظر داشت که امروزه دیگر علت درگیری‌ها و دعواهای میان زن و شوهرها تغییر یافته است .همچنین خانواده‌ها نیز دیگر نقش چندانی در کاهش درگیری ها و دعواهای میان زوجین ندارند تا جایی که حتی امروزه برخی از خانواده ها مدت ها بعد از جاری شدن صیغه طلاق متوجه جدا شدن فرزند خود می شوند که این خود می تواند نشان از تضعیف کارکرد خانواده داشته باشد. بدیهی است بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان دلایل متعددی را برای افزایش آمار طلاق عنوان کرده بسیاری از طلاق‌ها برای این رخ می‌دهد که افراد هنوز نمی‌توانند مستقل شوند و وابستگی شدیدی به والدین و یا دوستان خود دارند به گونه ای که برای انجام هر کاری در زندگی مشترک والدین و یا دوستان خود را دخیل می کنند، همچنین سعی دارند تا بیشتر زمان خود را با آنها بگذرانند که این خود می تواند برای طرف مقابل آنها( همسر) دردناک و غیر قابل باور باشد. شایان ذکر است که شبکه‌های مجازی را نمی توان در افزایش طلاق نادیده گرفت چرا که بسیاری از افراد به دلیل چشم و هم چشمی، گذراندن ساعت های طولانی در شبکه های مجازی و یا وجود روابط مجازی دیگر از همسر خود غافل می شوند و یا به راحتی به آن خیانت می کنند که این خود می تواند در افزایش آمار طلاق بسیار تاثیرگذار باشد.

افزایش چشمگیر طلاق توافقی

همان گونه که می دانیم امروزه بسیاری از زوج ها تنها به دلیل عدم تمایل برای گذراندن وقت خود در دادگاه‌های خانواده به طلاق توافقی روی می آورند که البته در بیشتر موارد در این نوع طلاق ها حق و حقوق زن نادیده گرفته می شود که این خود می تواند در آینده تبعات منفی بسیاری را برای او به دنبال داشته باشد. بر اساس آمار منتشر شده امروزه نزدیک به 80 درصد از طلاق‌ها به صورت توافقی صورت می گیرد که در بیشتر موارد طلاق توافقی زنان خواهان جدی پایان یافتن زندگی مشترک هستند از این رو با چشم پوشی از بسیاری از حق و حقوق خود در کوتاه ترین زمان ممکن به زندگی مشترک خود پایان می دهند.پر واضح است که امروزه قوانین خاصی برای طلاق توافقی در کشور وجود دارد که خود می تواند پروسه زمانی طلاق را بسیار کوتاه‌ و آسان ‌کند به گونه ای که در سایه طلاق توافقی یک آرامش روانی بین دو طرف به‌وجود می‌آید.

چرا آمار دقیق طلاق منتشر نمی شود؟

یکی از معضلات جامعه شناسان و روانشناسان برای تبیین دلایل طلاق و ارائه راهکارهای مناسب برای این مشکل عدم دسترسی به آمار دقیق طلاق در کشور است، متاسفانه امروزه آمار دقیقی از میزان طلاق های ثبت شده در دسترس نیست و بیشتر آماری که منتشر می شود حدودی و تقریبی است که این خود می تواند مانعی برای حل نشدن ریشه ای و اصولی مشکل باشد.

تمایل زنان به طلاق افزایش یافته است؟

بسیاری از افراد بر این باور هستند که در بیشتر موارد زنان برای طلاق پیش قدم می شوند هر چند نمی توان به دلیل نبود آمار دقیق این قضیه را رد و یا تائید کرد اما در این مجال باید متذکر شد که دلایل مختلفی مانند مساوی نبودن حقوق میان زن و مرد، دستیابی به استقلال مالی، مشاهده خیانت های متعدد طرف مقابل و مواردی از این دست دیگر تمایلی به ادامه زندگی ندارند و از آن جایی که دیگر امروزه بیشتر زنان از نظر مالی به همسر خود وابسته نیستند بنابراین بدون ترس از آینده برای جدا شدن پیش قدم می شدند که البته در این مهم تغییر خرده فرهنگ ها در جامعه مانند شکستن تابوی طلاق در خانواده ها نیز بسیار تاثیرگذار می باشد.

مقایسه نرخ طلاق در ایران و کشورهای دیگر

باید در نظرداشت که‌ به‌رغم افزایش آمار طلاق در کشور باز هم نرخ طلاق در مقایسه با کشورهای دیگر چندان بالا نیست، چرا که به عنوان مثال نرخ طلاق در فرانسه و روسیه نزدیک به 50 درصد می‌باشد اما این در حالی است که در ایران نزدیک به 20 درصد است که جامعه شناسان دلایل متعددی را مانند وجود بافت سنتی و مذهبی در بسیاری از اقوام و همچنین وجود خرده فرهنگ‌های ایرانی را عاملی برای افزایش نیافتن آمار طلاق عنوان کرده اند هر چند به این موارد می توان وجود قوانین سخت و دست پاگیر طلاق را نیز اضافه کرد.

بالا بودن سن خانم عاملی برای کاهش طلاق

بر اساس تحقیقات به عمل آمده بسیاری از ازدواج‌هایی که خانم حتی یکسال از همسر خود بزرگتر است احتمال طلاق به طرز چشمگیری کاهش می یابد به گونه ای که هرچه این اختلاف بیشتر باشد یعنی خانم بزرگتر بوده است، آمار جدایی‌ها به نحو معنادار و قابل ملاحظه‌ای کمتر خواهد شد.با این اوصاف می توان این ادعا را داشت رسیدن به بلوغ فکری در زنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که خانمی که از همسرش بزرگتر است با درایت بیشتری زندگی را می چرخاند و در مقابل بروز مشکلات واکنش‌های بهتری را از خود نشان می دهد.

رواج پدیده جدایی در سالمندی

متاسفانه طی سال های اخیر شاهد رواج بیش از اندازه طلاق در میانسالان و سالمندان هستیم که این خود می تواند نشان از تغییر نگرش فرهنگی، مشکلات اقتصادی، تغییر سبک و الگوی زندگی در دوران بازنشستگی و یا از بین رفتن قبح طلاق داشته باشد. امروزه دیگر افراد مسن مانند گذشته نقش ریش سفیدی خانواده را عهده دار نیستند از این رو به راحتی برای جدایی اقدام می کنند و بر این باور هستند که دیگر با سر و سامان گرفتن فرزندان باید به زندگی خود نیز سروسامانی بدهند و تحمل شرایط و مشکلات برای آنها سخت و دشوار خواهد بود از این رو به راحتی به طلاق روی می آورند هر چند این اقدام بر روی زندگی فرزندان آنها نیز تاثیرگذار خواهد بود. باید یادآور شد که ارائه درخواست طلاق در میان افراد مسن بیشتر از سوی آقایان مطرح می شود که این خود می تواند نشان از جاری بودن مردسالاری در خانواده ها باشد چرا که برخی از مردان با آغاز دوران بازنشستگی دیگر تحمل خانه و زندگی را ندارند و تحمل شرایط جدید برای آنها سخت است از این رو برای رهایی از شرایط موجود به طلاق روی می آورند. در پایان باید خاطرنشان کرد که برای کاهش طلاق در جامعه باید اقدامات بسیاری را انجام داد، چرا که ادامه داشتن این روند در ابتدا به جامعه آسیب وارد می‌کند و همچنین می تواند باعث افزایش بیماری های روحی و روانی در جامعه شود ازاین رو ارائه راهکارهای مناسب برای کاهش آمار طلاق اقدامی ضروری به نظر می رسد.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی