حیات غرب -بهزاد خالوندی - ایجاد یک کریدور بزرگ گردشگری در مسیر تاریخی بیستون - تاق بستان از جمله ابرپروژه های پیشنهادی استاندار کرمانشاه است که طی این ماه ها به بهانه های مختلف مورد توجه قرار اهالی رسانه گرفته است و صاحبنظران نقدهای متعددی را در این زمینه مطرح کرده اند. اجرای یک پروژه بزرگ گردشگری در این مسیر با توجه به استعدادها و پتانسیل های جهانی مجموعه های تاریخی بیستون و تاق بستان و همچنین وضعیت ممتاز طبیعی و آب و هوایی، بسیار منطقی و تحسین برانگیز است. ولی اجرای این طرح جدا از دشواری های اجرایی و دغدغه جذب سرمایه گذاران معتبر، با موانع متعددی روبروست که سرنوشت این پروژه را با اما و اگرهایی روبرو کرده است.
طی این 5 دهه اخیر ده ها کارخانه ریز و درشت و شرکت های عریض و طویل از شرکت سیمان غرب گرفته تا نیروگاه برق، پتروشیمی و شهرک صنعتی در این مسیر برپا شده اند و در همین یک دهه اخیر نیز کلنگ احداث دو پروژه بزرگ پالایشگاه آناهیتا و شهرک صنعتی زاگرس نیز بر زمین زده شده اند که هنوز در مراحل ابتدایی اجرایی به سر می برند. این مجموعه واحدها علاوه بر آلایندگی های زیست محیطی معمول، سیمای دشت زیبای حاشیه این مسیر را به یک فضای صنعتی تغییر داده اند.
در یک نگاه منطقی برپایی این همه واحد صنعتی در یک مسیر گردشگری نوعی کم لطفی آشکار در حق مزیت ها و پانسیل های گردشگری و طبیعی کرمانشاه است و انگار تبدیل این مسیر به یک کریدور بزرگ صنعتی یک از برنامه اصلی و مستمر مدیران ارشد استان طی این 5 دهه اخیر بوده است!
به عنوان نمونه شرکت سیمان غرب در یکی از بهترین جاهای این کریدور گردشگری جانمایی شده است؛ مجموعه ای که سال هاست دود سفید حاصل از آن آسمان منطقه را سفیدپوش کرده و خود معضلی در راه اجرای هر طرح موفق گردشگری است. یا اینکه 570 هکتار از زمین های کشاورزی این منطقه به اجرای ابرپروژه پالایشگاه آناهیتا اختصاص یافته است. در حالیکه این طرح می بایست در جای دیگری مانند مناطق مرزی استان جانمایی می شد. همچنین1000 هکتار از زمین های مرغوب کشاورزی این محدوده به شهرک صنعتی زاگرس اختصاص یافته است؛ شهرکی که سال هاست هنوز یک واحد صنعتی در آن برپا نشده است.
این اتفاقات ناخوشایند در حالی رخ داده است که با یک بررسی ساده کارشناسی می توان دریافت مسیر تاق بستان - بیستون به دلیل برخورداری از مناظر زیبای طبیعی و دشت حاصلخیز کاملاً مستعد توسعه کشاورزی و گردشگری است و عقلانی تر بود طی دهه های گذشته در این مسیر زیبا به جای این همه کارخانه و شرکت های صنعتی، طرح های گردشگری، تفریحی و کشاورزی اجرا می شدند.
در دهه 40 شمسی مهندسان رومانیایی پس از پژوهش های فراوان دشت مقابل کوه پراو را به عنوان مناسب ترین مکان برای اجرای پروژه مرکز تحقیقات کشت دیم ایران انتخاب می کنند. ولی در سال های بعد مدیران ارشد استان کاملاً بی اعتناء به پتانسیل های کشاورزی منطقه، با تغییر کاربری هزاران هکتار از اراضی درجه یک کشاورزی موافقت می کنند، به گونه ای که هم اکنون مرکز تحقیقات کشت دیم سرارود در محاصره انبوهی از طرح های صنعتی قرار گرفته و خواه ناخواه مدیران ارشد کشاورزی کشور باید به زودی به دنبال یک جانمایی جدید برای این مجموعه تحقیقاتی ارزشمند باشند.
همه این اتفاقات ناخوشایند به دلیل نبود یک برنامه توسعه پایدار برای کرمانشاه رخ داده است برنامه ای همه جانبه که بر اساس پتانسیل ها و استعدادهای منطقه، نقشه راه توسعه کرمانشاه را مشخص کرده و مدیران ملزم باشند بر آن اساس حرکت کنند. متأسفانه به دلیل نبود چنین برنامه ای طی این سال ها هر مدیری بنا به سلیقه خود در این کریدور گردشگری نقشی به یادگار برجای گذاشته است! یکی مجوز ساخت پتروشیمی و اجرای پالایشگاه را صادر کرده و دیگری صدها هکتار زمین کشاورزی را به شهرک های صنعتی، کارخانه های ریز و درشت اختصاص داده است.
در واقع نداشتن یک برنامه کلان توسعه مهم ترین کریدور گردشگری استان را به این حال و روز انداخته است. بی گمان مدیریت ارشد استان در اولین گام باید یک برنامه مدون برای اجرای این طرح قابل تحسین تدوین نماید؛ برنامه ای که در آن دورنما و ابعاد این کریدور گردشگری و بایدها و نبایدهای آن – به ویژه موضوع توسعه صنایع و ساخت و سازها در این حوزه - را کاملاً روشن شده باشد و در ادامه در برنامه ششم توسعه استان گنجانده شود. در غیر این صورت روند اجرای ابرپروژه گردشگری بیستون - تاق بستان در درازمدت با دشواری های آشکاری روبروست و زحمات و فعالیت های صورت گرفته نیز با آمدن یک سلیقه ی مدیریتی جدید کم اثر می شوند.