بههرحال، حرکت اربعین تباری طولانی و دیرینه دارد و در طول صدهاسال به تجربه مشترک زایران و میزبانان انجامیده است. بسیاری از طوایف، قبایل، بزرگان و بعضا فرق گوناگون در این مسیر طولانی موکب و جایگاهی را به خود اختصاص داده و احیانا تاسیساتی ایجاد کردهاند که به همان نام خوانده میشود. در این جایگاهها برای انواع و اقسام نیازهای زایران، حتی جزییترین حوایج آنها مانند دادن ماساژ، تعمیر و مرمت کفش و ترمیم لباس راهکارهایی پیشبینی شده است. نکته مهمتر آنکه باوجود صرف هزینههای فراوان نهتنها در برابر این خدمترسانی هیچگونه چشمداشتی ندارند، بلکه میزبانان که خود چندان شرایط مالی مطلوبی هم ندارند، در کمال جوانمردی و ادب و اخلاق در پذیرایی زایران از یکدیگر سبقت میگیرند. در بین میزبانان از گروههای مختلف سنی، جنسیتی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی حضور دارند. بهواقع ارادت به آستان حضرت، نقطه وصل ارادتمندان به اهلبیت و همه جریانهای حاضر در جوامع شیعی است.
این پذیرایی منحصر به جنبههای سازمانی و اداری نیست. بهعنوان مثال استاندار کربلا که به دیدار من و سایر همراهانم بهعنوان زایر امامحسین(ع) آمده بود، بیان میکرد که «نهتنها در سطح شهر وظیفه اداری خدمترسانی به زایران را دارد بلکه حتی در منزل شخصی خودش نیز این پذیرایی را باافتخار انجام میدهد.» قطعا پذیرایی اینهمه زایر محتاج برنامهریزی و پیشبینیهای لازم است.
از اینرو میزبان ما که از خاندانهای بزرگ کربلا و عتبات است، میگفت: تدارک اربعین سال آینده را از همین فردای اربعین امسال آغاز میکنیم و همه خانوادهها و عشایر و شهروندان با دغدغه به این مهم میپردازند. بهعنوان نمونهای دیگر، یکی از بزرگان نجف که میزبان هزاران زایر ایرانی بود، گفت: ما تنها برای تامین پتوی زایران پس از این ایام روزانه صد پتو میشوییم تا در اربعین سال آینده ٣٦هزار پتوی آماده برای زایران داشته باشیم و این مجموعهپتوها را با مواد ضدعفونی همراه و در محل مناسبی نگهداری میکنیم. شاید در تهران هیچ خشکشوییای ظرفیت چنین شستوشویی را نداشته باشد. به نظرم سولههای بحران بسیاری از کلانشهرهای ما ظرفیتهایی به مراتب کمتر از این ارقام دارد. چنین است که پذیرایی میلیونها زایر جز با اتکا به این همه توان و توانایی و علاقهمندی مردمی امکانپذیر نیست وگرنه برای حرکتی مانند حج در همه کشورهای اسلامی، سازمان و سازوکار و بودجه مشخص سالانهای وجود دارد و هرکدام از زوار سالها قبل از سفر همه هزینههای پیشبینی شده و نشده را پرداخت میکنند. در حالی که در این سفر بسیاری بودند که با کمترین هزینه در این مسیر گام گذاشتند. اینها همه بیانگر آن است که برخلاف آنچه ظواهر نشان میدهد، این حرکت سازوکار پیشبینیشده و پیچیدهای دارد که چندان ملموس نیست و هرگونه مشارکت تاثیرگذار در آن نیاز به درک درست این روال و روند دارد و با یک هفته حضور یکباره، قطعا تاثیر کارگشای چندانی نخواهی داشت.
حضور بیسابقه ایرانیان در اجتماع امسال میتواند پیامدهای متعددی را به همراه داشته باشد.
الف- مهمترین دستاورد این حضور، بیانگر این پیام است که جامعه شیعیان و دوستداران خاندان پیامبر(ص) نسبت به تحولات منطقه بیتفاوت نیستند. در شرایطی که حرکتهای تکفیری تلاش داشتند که بر میزان مشارکت در این راه و راهپیمایی تاثیر منفی بگذارند، با نتیجهای معکوس و خارج از انتظار مواجه شدند.
ب- دیگر دستاورد امسال، حضور مستقیم دستگاهها و نهادهای مدنی و عمومی و حاکمیتی به فراخور وظایف محوله در مرزها، مسیر و خدماترسانی در محل بود که از جمله به دلیل نخستین تجربهبودن با نارساییها و ناهماهنگیهایی همراه شد. به نظر میرسد نگاه آسیبشناسانه در این مرحله بیشتر میتواند کمک کار برنامهریزان برای آینده بهتر باشد. برخی از مهمترین این چالشها عبارتند از:
ضعف شدید اطلاعرسانی و عدم توجیه نیروهای عملیاتی که برای انجام مسوولیتی در محل حضور داشتند، نبود شرح وظایف و تقسیم کار بین گروههایی که بهمنظور خدمترسانی حاضر شده بودند، نشناختن جغرافیای منطقه بهویژه در شهر کربلا، تعداد بسیار زیاد گمشدگان ایرانی و بلاتکلیفی در رسیدگی به امور آنها بهویژه با توجه به عدم آشنایی آنها به زبان عربی، نارسایی شدید در خدماترسانی امدادی و پزشکی، ظرفیت حمایتی اندک در پشتیبانی از جابهجایی زایران ایرانی که در کنار آن باید به بارندگی فصلی نیز اشاره کرد.
ج- توجه به امور و مسایل زیربنایی شهر کربلا نیز ضروری است. بنا به نقل استاندار کربلا ٢١هزارتن، حجم زباله این روزهاست که کمک به جمعآوری، تفکیک و بازیافت آن، مستلزم داشتن برنامهای مشخص است. برخی از ما که برای پیداکردن مسیر ورود حضرت ابوالفضل به شریعه فرات رفته بودیم با انبوهی از آلودگیهای غیرقابل جذب در آنجا روبهرو شدیم، مقامات شهری از عدم توجه به اقدامات آنها درباره ایجاد فضای سبز گله داشتند که مثلا درخت نورسی را از جای بر میکنند و به جای آن چادری برای اقامت چندروزه برپا میکنند یا روی چمن و گل و گیاه بیتوته میکنند و هر چه آنها در طول یکسال رشتهاند پنبه میکنند.
با توجه به همه این امور لازم است که ستادی مشخص و با شرح وظایف روشن و متشکل از همه ارگانهای مرتبط در طول سال برای ساماندهی، آموزش و بهرهمندی مناسبتر از این رفتوآمدها تشکیل شود. بدیهی است که این ستاد با حضور و مشارکت و راهبری نمایندگان رسمی و مردمی عتبات عالیات نسبت به تصمیمات اتخاذشده بهتر میتواند راهکارهای ثمربخش و تاثیرگذار را جستوجو کند.
ناگفته نماند به دلیل جایگاه ویژه کربلا و نجف و ثباتی که برای آینده عتبات عالیات پیشبینی میشود، سرمایهگذاریهای بزرگی از سوی حتی سرمایهگذاران غیرشیعه برخی کشورهای اسلامی انجام شده است، بهنحوی که در همین سالجاری اماکن اقامتی در حد هتلهای مدرن با استانداردهای جهانی در اطراف حرم مطهر با هزینههایی هنگفت مملو از زایر بودند و این نشانگر آن است که سرمایهگذاری با برنامه، نهتنها مشکلات این شهرها و مسافران را کاهش خواهد داد بلکه به سودآوری مناسبی نیز میانجامد.
از دیگر مسایلی که میتواند در معرفی ابعاد این حرکت نقش موثرتری داشته باشد، ظرفیتهای رسانهای است. درست است که برخی سیاستهای تبلیغی مایل به نشاندادن عظمت و شکوه این حرکت آیینی نیست اما روی دیگر واقعیت آن است که تلاش چندانی هم برای شناساندن آن از سوی متولیان انجام نمیگیرد. نکتهای که خوشبختانه مورد توجه برخی موسسات و شخصیتهای دینی قرار گرفت و در سالجاری از سوی موسسه آلالبیت اقداماتی زیربنایی انجام شد که امید است تداوم یابد و بخش پنهانی این رویکرد معنوی- انسانی را بیش از پیش در معرض دید همگان قرار دهد.
احمد مسجدجامعی