مصاحبه اختصاصی پایگاه خبری ایران 19 با دکتر رحیمی مدیر کل ارشاد اسلامی استان کرمانشاه

دکتر رحیمی زنگنه:اگر کسی اعتقادی به گفتمان یک دولت ندارد، نباید در آن مسئولیتی بگیرد

حیات غرب به نقل از ایران۱۹-ماهان ولی زاده -عادل سلیمانی: اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی جزء اولین اداراتی بود که بعد از تشکیل کابینه ی حسن روحانی در در استان دچار تحول مدیریتی شد. ابراهیم رحیمی زنگنه ابتدا به عنوان سرپرست و بعد مدیر کل این اداره شد. خواستگاه سیاسی او و حامیان اصلی او مربوط به اردوگاه اصولگرایان است اما اصلاح طلبان آگاه به اینکه اداره ی فرهنگ و ارشاد اداره ای غیر سیاسی است هیچ گاه با او برخوردی سیاسی نکردند. با او به گفتگو نشستیم تا با مرور کارنامه ی او به بررسی نقاط مثبت و منفی کارنامه ی او بپردازیم:

آقای رحیمی شما بعد از تشکیل کابینه ی آقای روحانی و قبل از انتصاب استاندار جدید، در زمان استانداری آقای دمیاد منصوب شده اید. حالتی بینابین دو دولت را دارید. این سوال به طور جدی مطرح است که چقدر شما به گفتمان دولت تدبیر و امید اعتقاد دارید و کارها را بر اساس آن پیش می برید؟

من معتقدم اگر کسی اعتقادی به گفتمان یک دولت ندارد، نباید در آن مسئولیتی بگیرد. من به عنوان سرپرست ا داره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از تشیکل دولت جدید منصوب شدم. در مصاحبه های قبلی هم اعلام کرده ام که ما اگر واقعا اعتقادی داریم به اعتدال و به همه ی سیاست های دولت تدبیر وا مید باید مسئولیت پذیریم، اگر اعتقاد نداریم درست نیست از دولت استفاده ابزاری در جهت منافع خود استفاده کنیم. البته این به این معنا نیست که اگر کسی به دولت تدبیر و امید اعتقاد ندارد، یعنی مثلا وابسته  به جناحی دیگر است نباید مسئولیت بگیرد، می تواند مسئولیت بگیرد؛ اما باید گرایش سیاسی خود را درکار اعمال نکند. دخالت دادن گرایش های سیاسی در کار خط قرمز ماست.

 بهتر است به نحوی تلاش کنیم دچار تناقض گویی نشویم. بالاخره یک گرایشی هست  که نگاه سفارشی و مراسماتی و فرمالیته به فرهنگ و هنر دارد؛ اما گرایش دولت تدبیر و امید چه در موضع گیری های رئیس جمهور و چه وزیر فرهنگ و ارشاداسلامی به نوعی جدی دیدن فرهنگ و عدم اعمال محدودیت در آن است، شاید منطقی نباشد که فکر کنیم هر کسی با هر گرایش سیاسی بتواند مجری خوبی برای سیاست های فرهنگی دولت باشد. به هر حال شما کدام طرف این معادله هستید؟

من خودم را یک فرهنگی اصلاح گر می دانم. فرهنگ موضوعی بسیار گسترده  و پرچالش است و هر کس تعریف خاصی از آن دارد. آنچه به فرهنگ ضربه می زند سلیقه ای برخورد کردن است. الگوی کاری من بر اساس سیاست های دولت استفاده از خرد جمعی است. معمولا کسی در عرصه فرهنگ می تواند موفق باشد که نگاهی اصلاح گرایانه داشته باشد و در جهت تحول تلاش کند. کار در حوزه ی فرهنگ آسان نیست؛ اما می توانیم از پتانسیل تمام گروه ها، اقشار و احزاب برای این تحول استفاده کنیم. طبق شعار اعتدال دولت، از افراط و تفریط هم باید پرهیز کنیم. تفریط منجر به تحجر می شود و دشمن دین، آزادی و تحولات فرهنگی  است. افراط هم که خدای نکرده از دلش بی بند و باری بیرون می آید و به ارزش ها ضربه می زند و اصلا آزادی را لوث می کند. بنده واقعا همه سیاستم این بود که در یک مسیری حرکت کنیم که نه دچار افراط بشوم و نه از آن طرف بام بیفتم و دچار تفریط متحجرانه بشوم. در بین همکاران بنده در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاشم این بود چه هم در بین مشاورین و هم بین مسئولین گرایش سیاسی را خیلی لحاظ نکنم و بر اساس سیاستی که واقعا دولت تدبیر و امید دارد حرکت کنم. اگر شما به چینش وزیران دولت روحانی هم نگاه کنید همه از یک طیف خاص نیستند. طیف های مختلف هستند اما همه بر اساس سیاست های دولت کار می کنند.

اتفاقا بر اساس همین آگاهی به سیاست های دولت است که بدون توجه به مسائل سیاسی اکثر اصلاح طلبان کرمانشاه تلاشی در جهت ممانعت انتصاب شما نکردند. اما چقدر انتصاباتی که شما انجام داده اید نشان از موازنه بین هر دو طیف داشته است؟

 ببینید من واقعا چه در زندگی شخصی و چه در رفتار اداری و چه در دانشگاه، مشی اعتدالی داشته ام. الان شما مجموعه مشاوران بنده را نگاه کنید. علیرغم تبلیغاتی که می شود، مشاوران من هرگز از یک طیف خاص نیستند. ما یک شورای هم اندیشی در اداره کل داریم متشکل از چهل نفر. در بین این چهل نفر هم از چهره هایی که در واقع اصول گرا شناخته می شوند هستند و هم بسیاری از اصلاح طلبان. من حتی اسامی را هم می توانم اعلام کنم. چون بنده خودم را یک آدم سیاسی نمی دانم، اگر دوستان بپذیرند یک فرد دلسوز خادم فرهنگی هستم.

IMG_9582

می شود چند نمونه از مشاوران خود را  نام ببرید؟

 خب مثلا دکتر پاپ زن مشاور من هستند.

ایشان که اصولگرا هستند.

بله، اما آقای دکتر دل انگیزان هم از مشاوران من هستند و اصلاح طلبند. آقای نیری که دبیر شورای هم اندیشی ماست اصلاح طلب است. دکتر پرنیان و آقای فاضلی که اصلاح طلبند. اگر لیست چهل نفر  مشاوران را به شما بدهم از این  چهل نفر بالای سی نفر آنها اصلاح طلبان هستند و شاید ده نفر از آنها مثلا اصول گرا باشند.

 بعضی از منتقدان شما در محافل مختلف مورد نسبت فامیلی شما با آقای دمیاد، استاندار سابق که در زمان او منصوب شدید، را پیش می کشند و می گویند شاید این نسبت در انتخابات آینده مجلس و … تاثیر داشته باشد؟

  ببینید اگر پیشینه خانوادگی بنده را بخوانید، بنده زنگنه هستم. زنگنه ها بیش از  چهارصد- پانصد سال است که در کرمانشاه حضور داشته اند. بسیاری از  آنها مسئولیت داشته اند. اگر ما از نظر پیشینه خانوادگی پیش برویم ممکن است وزیر نفت هم با من فامیل باشد. عده ای در مباحث دیگر حرفی ندارند، وقتی می بینند مدیری واقعا دنبال رانت شخصی نیست، دنبال مثلا مباحث مالی نیست، دنبال مسائل خدای ناکرده غیر اخلاقی نیست،  وقتی چیزی برای گفتن ندارند این مسائل را پیش می کشند. اینکه چه کسی با چه کسی قوم و خویش است و … اگر  این طور باشد چرا نمی گویند شاید فامیل مهندس زنگنه وزیر نفت هستید. این نسبت های فامیلی یا در واقع نسبت های قومی نباید ملاک تصمیم باشد.

چقدر افراد مختلف در تصمیمات شما برای انتصاب ها یا عدم انتصاب هایتان تاثیر دارند؟

واقعا مستقل عمل می کنم و تحت تاثیر هیچ جریانی نیستم.

آقای رحیمی شما می دانید که نوع نگاه دولت یازدهم با دولت قبل نسبت به همه ی زمینه ها و از جمله فرهنگ متفاوت بوده است؛ اما هنوز از چهارده شهرستان استان، ده شهرستان مدیران دولت قبل در اداره ی فرهنگ و ارشاد شهرستان ها تغییر نکرده اند؟

الان بیش از سه چهار تا رئیس شهرستان را نتوانسته ایم عوض کنیم؛ اما علتش این است که واقعا دچار مشکل هستیم. ما باید نیرو از بیرون اداره بیاوریم و اگر از بیرون بیاوریم برای پرداخت حقوق آن مدیران دچار مشکل می_شویم. مثلا از آموزش و پرورش اگر کسی را منتقل کنیم، آموزش و پرورش قبول نمی کند که آن شخص را مامور کند و حقوقش را قطع نکند. هر اداره ای می گوید به شرطی قبول می کنم که اداره ارشاد ،خود حقوق را پرداخت کند.الان دو نفر را برای مدیریت دو شهرستان آورده ایم و شش ماه است حقوق نگرفته اند؛ یعنی آموزش وپرورش پرداخت نمی کند، ما هم پول نداریم. در داخل اداره هم نیرویی که خودش قبول کند به شهرستان برود نداریم، تازه باید آن شخص هم متمایل به رفتن شهرستان باشد هم توان مدیریتی داشته باشد و هم دیدگاه اعتدالی. حالا معیارها سرجای خودش، ولی وقتی به همکاران در اداره کل پیشنهاد می دهم که آقا شما بیا برو این شهرستان، این پیشنهاد جذابیتی برای شخص ندارد و معمولا نمی پذیرند. مسافت راه و دوری را باید تحمل کنند، مزایای خاصی هم ندارد و رغبتی تولید نمی کند. با دانشگاه ها صحبت کردم که شما به ما نیرو بدهید، دانشگاه آزاد که نمی تواند کسی را مامور کند، دانشگاه های دیگر هم همینطور. این مشکل واقعا، مشکل ساختاری است، وگرنه مشکل سیاسی یا مسئله ی دیگری در کار نیست.

البته بین همین چهار شهرستانی هم که تغییر ایجاد کرده اید یکی سرپل ذهاب است که گویا مدیر آنجا رئیس ستاد آقای جلیلی بوده و همین ماه پیش هم در جلسه ای مطالبی خارج از گفتمان دولت اعتدال بیان کرده اند. البته شما بعد از آن جریان موضع گیری قاطعی داشتید؛ اما می شود برای روشن شدن افکار عمومی آن مسئله را روشن تر کنید؟

ببیند کسی که پیشنهاد می شود از یک سری کانال ها می گذرد تا منصوب شود. یک کمیته ی انتصاباتی در وزارتخانه هست که می آید از این ها مصاحبه می گیرند. به دستور آقای دکتر جنتی کمیته انتصابات در وزارت خانه تشکیل شده برای همین منظور، یعنی کسی که منصوب می شود حاشیه ای نداشته باشد. رزومه ها به دقت مورد بررسی قرار می گیرد و بعد از اینکه تایید شد به ما می گویند ابلاغ را بزنید. نظارت ها وجود دارد و حساسیت هایی هست که نکند یک مدیرکل تحت تاثیر جریان خاص یا فرد خاصی باشد. در بحث مدیر اداره ی سرپل ذهاب هم من موضع گیری کردم. ایشان را صدا زدم و تذکر هم دادم. در مصاحبه قبلی گفتم که این موضوع را باید دقیقاً آنطور که اتفاق افتاده ببینیم. چون گاهی فضاسازی ها واقعیت را بسیار بزرگتر از آن چیزی که هست نشان می دهد، بنده هم به همین خاطر از فرماندارسرپل خواستم که فیلم آن مراسم را برای ما بفرستند تا در جلسه ای با فرماندار و آقای آزرمی فیلم را ببینیم، مسئله را بررسی کنیم و  متناسب با اصل واقعیت برخورد کنیم. باز تاکید می کنم، واقعا اگر برای من محرز  شود که یک مدیری اندیشه های سیاسی را در کارش و در رفتارش اعمال می کند، قطعا با او برخورد می کنیم.

 از این مباحث که بگذریم، می خواهم بپرسم که چه برنامه ها و چه چالش هایی پیش روی خود دارید؟

دوست دارم وضعیت فرهنگی کرمانشاه را یک تکانی بدهم و تحولی ایجاد کنیم و آن هم ممکن نیست جز باعزم ملی، جز با همان که مقام معظم رهبری گفت مدیریت جهادی. این امکان پذیر نیست مگر اینکه مسئولین ، احزاب و مردم دارای مطالبات فرهنگی باشند. فرهنگ جای خودش را باید در جامعه ما پیدا کند. تاکنون متاسفانه این طور نبوده است. در جلسه ای که ما می نشینیم تا وقتی بحث اشتغال و  ازدواج هست و مباحثی از این جنس، مباحث فرهنگی خیلی جایی پیدا نمی کنند. در نگاه ما، یعنی در نگاه ما مسئولین، در نگاه تصمیم گیران کلان، فرهنگ در اولویت نیست اگر در اولویت بود الان این مشکلات را نداشتیم.

 ما الان چالش جدی در بحث بودجه داریم. مردم باید بدانند که ما واقعا با دست خالی کار می کنیم. توقعی که از ما در سطح جامعه وجود دارد هیچ تناسبی با امکاناتی که در اختیار داریم ندارد وقتی بودجه ی ما بسیار حقیر است، چون گفتید شفاف، من هم دوست دارم مردم شفاف بدانند. دو میلیون نفر جمعیت استان کرمانشاه با چهارده شهرستان، بودجه فرهنگی سال گذشته سیصد و پنجاه میلیون تومان و امسال شده پانصد میلیون تومان، اما تخصیص که صد درصد نیست: شصت و سه درصد تخصیص. من در مصاحبه قبلی با ایرنا هم گفتم که از اول سال تا الان بنده نزدیک به سیصد میلیون تومان بودجه فرهنگی داشته ام؛ اما در کرمانشاه برنامه هایی انجام داده ایم که در کشور بی نظیر بوده است. در کشور که می گویم تعریف از خود نیست این اطلاعات را شما از وزارتخانه بگیرید.

با این بودجه چطور کار کرده اید؟

صحت آمار بودجه ای که گفتم را می توانید از معاونت برنامه_ریزی و اشتغال استانداری جویا شوید. موافقت نامه رد و بدل شده و براساس آن عرض می کنم. شما مبلغ بودجه را به تعداد شهرستان ها تقسیم کنید، به هر شهرستانی ده میلیون تومان از اول سال تا حالا می رسد. یعنی اسلام آباد غرب بزرگترین شهر ما باید با ده تا دوازده میلیون فرهنگش تحول پیدا کند.البته باید گفت که از وزاتخانه ،از ردیف های متمرکز، بودجه های بسیار خوبی گرفته ایم و  بیشترین مبلغ دریافتی از ردیف های متمرکز استان کرمانشاه به دست آورده است. این را هم شما می توانید از وزارتخانه تحقیق کنید.

چه میزان از ردیف بودجه های متمرکز جذب کرده اید؟

ما نزدیک همین مبلغی که استانداری به ما داده از وزارتخانه گرفته ایم برای برنامه های خاص. مثلا ما هفتاد میلیون تومان برای کنگره احمد عزیزی گرفتیم. صد میلیون تومان گرفتیم برای اردیبهشت تئاتر که برگزار کردیم. بودجه ای گرفتیم برای نمایشگاه بزرگ کتابی که در کرمانشاه برگزار شد.

چقدر برای نمایشگاه گرفتید؟

برای نمایشگاه هم فکر کنم چیزی حدود شصت هفتاد میلیون تومان گرفتیم. نمایشگاه در مجموع صد و شصت میلیون هزینه داشته است و مجموعه اینها و با این جذب متمرکز و این جذب استانی باز ما الان رقم بسیار بالایی بدهکاریم. چقدر سعی کرده اید از نگاه فرابخشی برای جبران کمبود ها استفاده کنید. این واقعیت تلخی است که همه مطالبات فرهنگی به سمت اداره ارشاد است در حالی که شهرداری همین امسال چیزی  حدود سی میلیارد بودجه فرهنگی داشته است.

چقدر سعی کرده اید با ابزار حاکمیتی استانداری یا به هرشکل دیگری دستگاه های دیگر را متقاعد به مشارکت در جهت تامین هزینه ها کنید؟

متاسفانه در این زمینه موفق نبوده ایم. علیرغم اینکه  بسیار پیگیر شدم و جلساتی هم با رئیس کمیسیون فرهنگی شورا داشتم، حتی خودم در جلسه ی شورای شهر رفتم برای کنگره آیت اله نجومی که قرار شد مشترک برگزار کنیم؛ اما علیرغم همه پیگیری ها ما تاکنون هیچ مبلغی نتوانستیم از شهرداری کمک بگیریم. به هر حال بودجه فرهنگی شهرداری سی و دو میلیارد، حتی تا چهل میلیارد تومان را وقتی مقایسه می کنید با سیصد میلیون ما، فرقش خیلی معلوم می شود. با این وضع ما مشتاق و واقعا مایل هستیم همکاری کنیم. با هرکس که وارد این حوزه بشود و بخواهد با ما همکاری کند. بخشی از کارهای ما الان با ادارات همین است، یعنی ما داریم تفاهم نامه های مشترک همکاری را با دانشگاه آزاد، دانشگاه پیام نور آموزش و پرورش و .. امضا می کنیم. الان واقعا ممکن است بعضی از دانشگاه ها بودجه فرهنگی شان برابر اداره کل ما باشد.

در مقابله با چالش ها چقدر از رسانه های استان کمک گرفته اید؟

یکی از مشکلات کرمانشاه این است که به جای اینکه بیاییم به یک مدیر فرهنگی که حالا به هر شکل و دلیلی آمده و منصوب شده کمک کنیم و از او بپرسیم که مشکلت چیست، رسانه ها خیلی می توانند کمک کنند؛ اما نمی پرسند آقای مدیر مشکلت چیست؟ هرگز چنین سوالی مطرح نمی شود. فضاسازی و برچسب زدن خوب نیست. یکی نمی پرسد آقا تو با این بودجه چطور کار می کنی؟

شاید برخی نقدها هم مربوط به غیبت چند ناشرمطرح وبزرگ کشور مثل مرکز،ققنوس و…بود؟

اصلاً مسئول ثبت نام ناشران ما نیستیم. موسسه نمایشگاه های ایران که زیر نظر وزارت خانه  است فراخوان می دهد که ناشران بیایند. اداره کل دخالتی ندارد که چه ناشری بیاید چه ناشری نیاید. ناشران بر حسب سابقه از برگزاری کرمانشاه و استقبال مردم از تصمیم به آمدن یا نیامدن می گیرند. برای کرمانشاه پانصد ناشر آمد. شما خرم‌آباد را نگاه کنید. همین بیست روز پیش برگزار شد دویست و پنجاه ناشر نرفته است. پانصد ناشر برای کرمانشاه ثبت نام کردند. ناشرانی که خیلی از آن ها در کار خود حرف اول را می زنند. اگر به اتکاء بودجه خودمان حساب می کردیم باید اصلا این نمایشگاه را برگزار نمی کردیم. اما دیدیم واقعاخیلی ضروری است که این رویداد فرهنگی برگزار شود. در ضمن کمتر استانی به اندازه ما برنامه های جنبی در کنار نمایشگاه داشتند، از نمایشگاه عکس گرفته تا سخنرانی فرهنگی هنری، شب شعر، جنگ شادی و … تقریباً هر روز نمایشگاه سه برنامه داشتیم.

همکاری و همراهی استاندار با اداره ی کل فرهنگ و ارشاداسلامی طی یک سال گذشته چه میزان بوده است؟

استاندار از روز اولی که تشریف آوردند، نگاه مثبتی که به موضوعات فرهنگی داشته اند؛ خیلی ما را تشویق کرده اند. حمایت هایی در همه ی کارها، در برگزاری مراسمات و … داشته اند. همین که در مراسم ها حضور پیدا می کند. جلسه ای هم به اتفاق ایشان با وزیر داشتیم و نمایندگان مردم استان در مجلس هم حضور داشتند، در این جلسه در بحث جذب بودجه تصمیمات خوبی گرفته شد. به هر حال استاندار واقعا سنگ تمام گذاشت. این هماهنگی ها آسان نیست؛ ولی خوشبختانه با نگاه مثبتی که ایشان دارند کارها پیش می رود. الان هم بخصوص بحث کمک فنی اعتباری استانداری را داریم که در قالب آن وام هایی با بهره چهار درصد به اصحاب فرهنگ و هنر بدهیم.

استان ما بعد از انتصاب شما گشایش های بسیار خوبی در زمینه ی فضای موسیقی و برگزاری کنسرت های موسیقی داشته است. در همین دوره رشته ی موسیقی در هنرستان و فضای دانشگاهی استان افتتاح شد. دیدگاه وبرنامه های شما در این حوزه چیست؟

 الان موسیقی جایگاه مهمی در زندگی اجتماعی ما دارد و نمی شود آن را از زندگی مردم حذف کنیم؛ اما این به معنی این نیست که ما هر نوعی از موسیقی را هم تایید می کنیم. در بحث موسیقی ما باید از ظرفیت های بومی و محلی و سنتی که داریم حداکثر استفاده را داشته باشیم. من در بحث موسیقی معتقد به برخورد اثباتی هستم. اگر به صورت نفی برخورد کنیم و هر نوع موسیقی را طرد کنیم آب به آسیاب دشمن ریخته ایم و عرصه را رها کردیم برای نفوذ بیشتر آنها. اگر دست ما خالی باشد و تولیدات خوب نداشته باشیم طبیعتا جوان ما گرفتار موسیقی مبتذل می شود. اما برخورد ایجابی باعث می شود عناصر مثبت فرهنگی و هنری خود را تقویت کنیم. بنده بسیار راحت خواهم بود اگر به موسیقی نپردازم، یعنی به نفع یک مسئول فرهنگی است که اگر خرد سیاسی داشته باشد به آن معنی که بعضی ها تعبیر می کنند برای بقای خودش وارد این حوزه ی چالشی نشود اما من معتقدم باید به سمت و سویی برویم که جوانان ما ارزش های متعالی خود را در بستر اصیل آن کشف کنند و آنچنان از نظر غنای فرهنگی به یک سطحی برسد که خود بتواند مقابل هجمه ی بیگانگان بایستند.

آقای رحیمی حتی منتقدان شما نیز معترف به نوع نگاه مثبت شما در عرصه ی موسیقی هستند؛ اما یکی از نقاط مبهم توقف کنسرت های موسیقی پاپ بود که بیش از سبک های دیگر مورد توجه جوانان است. چرا کنسرت های پاپ متوقف شدند؟

خب قطعاً درهر جامعه ای سلیقه های متعددی وجود دارد. این سلیقه ها همه محترم هستند. ما باید به سلیقه ها احترام بگذاریم و دغدغه بزرگان دین را هم و در عین حال باید چیزی که به آن وظیفه داریم و قانونی است مردم از ما می خواهند هم عمل کنیم. جمع بین این دو شاید کمی دشوار باشد ولی امکان پذیر است. به هر حال الان کنسرت های پاپ متوقف شده اند.

گاهی شاید لازم باشد قدری برنامه ای را تعدیل کنیم. به هر حال گاهی فضا به طور موقت آماده ی اجرای برخی برنامه ها نیست.

برخی می گویند روش کاری شما کنسرت درمانی است. آیا همه ی برنامه های فرهنگی را در آن خلاصه کرده اید ؟

کنسرت موسیقی دراولویت ما نیست؛ اما بیشتر دیده می شود و با امکانات مالی ما می خواند. الان تنها برنامه ی هنری که نیاز به بودجه ندارد کنسرت موسیقی است. چون مردم حاضرند برای شنیدن یک موسیقی پول بدهند. من این را خدمت شما عرض کنم که در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی از وقتی که من بوده ام تا الان یک ریال برای موسیقی هزینه نشده است. هیچ نیازی به هزینه نیست آن مؤسسات درخواست می دهند و ما فقط مجوز می دهیم. تازه مجوز را هم وزارتخانه صادر می کند و ما با وزارتخانه و شورای تامین استان فقط هماهنگ می کنیم. خودِ مؤسسات بلیط می فروشند و هم هزینه خواننده را می_دهند و هم درآمد کسب می کنند. لذا این چرخه چون نیازمند بودجه ما نیست امکان فعالیت بیشتر دارد. اما برای تئاتر اینجوری نیست. ما بهترین تئاتر را با بهترین کارگردان و بهترین نمایشنامه روی صحنه ببریم کسی حاضر نیست بلیط ده هزار تومنی تئاتر را بخرد؛ اما مردم حاضرند هفتاد هزار تومان بدهند و در یک کنسرت موسیقی شرکت کنند. در حوزه هنرهای دیگر باید به سمت کیفی سازی برنامه ها برویم. گروهای مختلف هنری در زمینه های دیگر مثلاً تئاتر باید آنقدر خوب کار کنند که آرام آرام مخاطب جذب تئاتر ما بشود. الان تئاتر ما یک آسیب هایی دارد. نمایشنامه ها با مردم ارتباط برقرار نمی کنند و مخاطب شاید تئاتری را ببیند و کمتر از بیست درصد آن را بفهمد، اما وقتی شما مثلاً یک تئاتر بگذاری با موضوع شاهنامه موضوع فرق می کند. شما یک نقالی بگذار،  همه مردم استقبال می کنند، چون از آن کسی که حتی سواد هم ندارد  تا آن کسی که بالاترین مدرک را دارد آن را می فهمد و لذت می برد.

پس مشکل تئاتر ما جذب مخاطب و مخاطب شناسی از دید هنرمندان است؟

بله، متاسفانه این بحث هنوز در تئاتر ما حل نشده است. این مشکل ارتباطی که تئاتر ما با مخاطب دارد مانع از این شده که تئاتر ما مردمی بشود. در موسیقی ، مردم با هر موسیقی ارتباط برقرار می کنند، تازه با موسیقی پاپ بیشتر ارتباط برقرار می کنند. الان جوانان ما بیشتر خواستار موسیقی پاپ هستند تا سنتی. یعنی ما باید حتی درموسیقی سنتی هم نوآوری هایی را ایجاد کنیم تا خدایی نخواسته جوانان ما از آن رمیده نشوند.

در زمینه ی پژوهشی چه کارهایی کرده اید؟ الان بازار موسیقی های زیرزمینی داغ است. انتظار می رود که نسبت به آنها شناخت دقیق و علمی صورت گیرد. پژوهشی در این حوزه کلید خورده است؟

یکی از کارهایی که ما از بدو ورود به اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردیم، فعال کردن شورای پژوهشی دانشگاه بود. شورای پژوهشی دانشگاه الان با چندین نفر از اعضای برجسته ی هیات علمی طرح های برجسته ای را در دست دارد. مثلا آقای دکتر دل انگیزان‌،‌ آقای دکتر نادری، دکتر مومنی، دکتر احمدوند، دکترحجت سلیمی ،خانم دکتر اسلام پناه و آقای دکتر پرنیان اعضای شورای پژوهش ما هستند. این پژوهش ها  در حوزه های مختلف است، اتفاقاً یک طرح بررسی موسیقی پنهان و زیرزمینی کرمانشاه نیز در حال انجام است. طرحی که بعدا حتما نتیجه اش جالب خواهد شد طرح شناخت آسیب ها و چالش های فرهنگ عمومی است که در دست بررسی است.

هیچ کدام از پژوهش ها به پایان نرسیده اند؟

پژوهش هایی داشته ایم که الان به ثمر رسیده اند از جمله پژوهشی توسط پروفسور همزه ای انجام شد در مورد تصحیح شاهنامه ی کردی که به عنوان پژوهش برتر فرهنگی کشوری انتخاب شد و از آن تجلیل شد. انشاءا… که بتوانیم گروه مطالعاتی فرهنگ و هنر کرمانشاه زیر مجموعه_ی پژوهشگاه فرهنگ و هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را راه اندازی کنیم موافقت اولیه اش انجام شده است و پیگیرهستیم. چون واقعا ما در بحث فرهنگ شفاهی، ‌فرهنگ عمومی،‌ فرهنگ عامه اصلا کاری متناسب با پتانسیل های استان نکرده ایم. هنوز کتاب دانشنامه ی کرمانشاه را نداریم. اگر مشکلات مالی باز مانع نشوند ما پیگیر هستیم که این کارها را به نتیجه برسانیم.

در مورد انجمن های هنری تاکنون چه اقدامی صورت گرفته است؟ این انجمن ها اوضاع خوبی ندارند؟

متاسفانه تمام انجمن های ما در یک حالت گذار هستند. یعنی از یک طرف وابسته اند به بودجه ی دولت و از طرفی هنوز به جایی نرسیده اند که اقتصاد خودشان شکوفا بشود. نیاز هست که مثلا انجمن سینمای جوان، انجمن نمایش کمک و حمایت شوند تا به مرحله ی تولید برسند. الان یکی از بحث هایی که خوب مطرح نمی شود بحث اقتصاد هنر است. تا می گوییم پول، می گویند نداریم و بحث اقتصادِ هنر را پیش می کشند. می گویند خودِ گروه های هنری پول در بیاورند. نمی شود، باید ابتدا زیرساخت ها و سرمایه گذاری های اولیه اتفاق بیفتد تا مثلا انیمیشن ما به یک جایی برسد که فروش داشته باشد. الان انیمیشن ما چطور می خواهد مثلا با انیمیشن ساخت هالیوود رقابت کند؟ وقتی سی دی ها و دی وی دی های محصولات خارجی با بهترین کیفیت وجود دارد چطور مخاطب سراغ انیمیشنی که مثلا یک جوان دانشجو با هیچ هزینه ای تولید کرده و کیفیتش ابتدایی است، می رود. توان رقابت وجود ندارد. آیا آن محصولات فرهنگی که آنها به این شکل تولید می کنند یک باره به اینجا رسیده یا با حمایت ها و سرمایه گذاری های خاص به این مرحله رسیده است؟ در این زمینه، اصلی ترین چالش ما چالش مالی است.

برنامه های »بر امواج فرهنگ و هنر« به کجا رسیدند؟

یک ایده ی ابتکاری بود تحت عنوان »بر امواج فرهنگ و هنر«. ما دیدیم سالن هایی داریم مانند تالار انتظار، ‌آوینی و …که خاک می خورند و ممکن است هفته ای یک برنامه در آن اجرا شود. گفتیم می شود در یک زمان بندی های خاص برنامه هایی را برای تقویت فرهنگی این مجتمع ها بنویسیم. مثلا ما روزهای یکشنبه را برای نشست تخصصی گذاشتیم و ‌نزدیک به پانزده نشست تخصصی برگزار شد(حافظ شناسی،‌ سعدی شناسی،‌ بررسی مفهوم شادی، مباحث خانواده و… ) روزهای سه شنبه را برای تئاتر گذاشتیم. روزهای پنج شنبه موسیقی. خب هزینه ی بسیار بالایی صرف این برنامه ها می شد و الان که قدری کند شده به همین خاطر است. این طرح »بر امواج فرهنگ و هنر« را که به وزارتخانه دادیم باعث شد استان های دیگر از ما بگیرند و اجرا کنند؛ اما ما باز مانده ایم. شهری یک میلیون نفری با نزدیک به هزار نفر هیئت علمی و تحصیلات حوزوی آیا نباید دست کم هفته ای دو ساعت مناظره ی علمی داشته باشد. از این نشست ها در تهران کم هست؟ در تهران زیاد؛ اما اینجا هیچی نیست. در مورد موسیقی این طرح تقریبا دارد انجام می شود. تقریبا هفتگی یا دو هفته یک بار کنسرت موسیقی هست ولی برنامه های دیگر به خاطر همین امکان مالی عملا حذف شده اند.

در همین مدت، انتخابات پر چالش خانه ی مطبوعات برگزار شد، این انتخابات چه روندی را طی کرد؟

برای ما مهم بود که قانون و آیین نامه رعایت شود. عامل اصلی تاخیر، وزارتخانه بود که می گفت دست نگه دارید تا ما اساسنامه را اصلاح کنیم.

اساسنامه بعد از آماده شدن شش ماه روی سایت بود تا در مورد آن نظرداده شود. نهایتا اساسنامه تصویب شد. خب این اساسنامه بندهایی داشت که محدودیت ایجاد می کرد؛ اما ما موظف به اجرای قانون هستیم. یکی از بندها مربوط به بیمه بود. یعنی خبرنگار کسی قلمداد شده بود که دارای بیمه باشد. اتفاقا در مورد این بند چالشی، دکتر انتظامی معاون وزیر می گفت مهم این است که ما آرام آرام به خبرنگار جایگاه بدهیم. یعنی اگر شما یک نفر را آ‌وردید و دو ساعت در نشریه شما کار کرد و پولی به او ندادید آن شخص خبرنگار نیست. خبرنگاری باید یک شغل با بیمه باشد. این در درازمدت به نفع جامعه ی رسانه ای ما است. همین بند باعث شد خیلی ها نتوانند عضو خانه مطبوعات شوند. خانه ی مطبوعات صد و شصت نفر عضو داشت که صد نفر به خاطر بیمه کنار گذاشته شدند و حدود سی و چند نفر افراد جدید وارد شدند. ما در این روند فقط نظارت می کردیم که در هنگام ثبت نام یا در واقع هنگام عضوگیری خدایی نخواسته اتفاقی نیفتد. نهایتا حتی دوستان استانداری که من باید تشکر کنم از جناب آقای مهندس آزرمی و جناب آقای شاه آبادی که به مسئله ورود پیدا کردند. به کمک ما آمدند و  ما در حضور آنها و حتی منتقدان پرونده ها را بررسی کردیم. نتوانستیم هیچ گونه ایرادی بر روند عضوگیری بگیریم. به همین خاطرانتخابات برگزار شد.

در بحث مطبوعات، سیاست دولت بی طرفی است. در بحث پرداخت یارانه نشریات اداره ارشاد استان هیچ دخالتی ندارد. این سیاست وزارتخانه است تا خدای ناخواسته مثلا ما نیاییم نشریه ای که احیانا از ما انتقاد می کند را کم بدهیم و نشریه ای دیگر را زیاد تر. براساس معیارهایی که وزارتخانه دارد در تهران ‌تیراژ و چاپ و کیفیت و … را بررسی می کنند و وزارتخانه در مورد مبلغ یارانه هر نشریه تصمیم می گیرد و رقم ها را شفاف بیان می کند.

چند سال پیش سینما آزادی بازسازی شد. سینما استقلال هنوز تعطیل است، چه برنامه ای برای آن دارید؟

الان متاسفانه سینماهای ما درآمدزایی ندارند. چرا سینما تعطیل می شود. مردم دی وی دی فیلم ها را با ناچیز ترین قیمت تهیه می کنند و رغبتی به سینما ندارند. سینماها چون درآمدزایی ندارند، بخش خصوصی در آن ورشکست می شود. موضوع سینما استقلال را با وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح کردیم و قرار شد بصورت مشترک با استانداری، آن را از مالکش خریداری کنیم و چون کاربری فرهنگی دارد فقط برای کار فرهنگی از آن استفاده خواهیم کرد.

در مدت فعالیت شما تحولی در بحث تبلیغات  و اطلاع رسانی دیده نشده، حتی در شیوه های اطلاع رسانی خودِ اداره ی ارشاد. بماند که پلاکارد و بنر ابزار های منسوخی هستند؛ اما اگر از این روش ها هم استفاده می شود دست کم مسائل گرافیکی و فونت و .. آن رعایت شود.

این نقص را قبول دارم. برای رفع آن هم یک شورای تبلیغات و اطلاع رسانی تشکیل داده ایم که به زودی فعال خواهد شد که انشا‌ء ا… یک تحولی هم در حوزه اطلاع رسانی اداره کل و هم در بحث تبلیغات شهری انجام بدهیم؛ چون کانون های تبلیغاتی شهر هم زیرنظر ما هستند ما وظیفه داریم که ورود کنیم. در این زمینه واقعا تا حالا کاری انجام نداده ایم. طرح های خوبی داریم و امیدواریم از طریق شهرداری و شورای شهر به سمت اجرایی شدن آنها برویم.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی