حیات غرب - قاسم محمدی - اندر حکایت درشتی کردن معلم. با سلام خدمت دوستان وهمکاران عزیز .اینجانب باز نشسته ای هستم میخواهم درد دلی را خدمت عزیزان ارایه نمایم و چون همواره خودم را بدهکار نظام میدانم انتظار هیچ کمک هم نیست.بنده 1-در تاسیس مدرسه و راه اندازی مدرسه نمونه همکاری داشته وسابقه مدیریت و تدریس را در این مدرسه دارم 2- در تاسیس مدرسه شاهد مدیر بوده ام ان زمان اقای نوبخت مدیر کل و اقای فانی مسول مدارس شاهد ایران که تعدادشان از نگشتان دست کمتر بود بود ه ام و تا پایان خدمتم در این مدارس تدریس داشته ام.3- در مراکز تربیت معلم سالیان دراز تدریس کرده ام4-در دوره های ضمن خدمت وتدریس و مسولیت داشته ام. بنده تصمیم گرفتم یکی از فرزندانم را به جای خودم کار تدریس را ادامه دهد. ایشان دوران تحصیلاتش را در مدارس نمونه گذراند و در رشته دبیری دانشگاه رازی فارغ التحصیل گردید. در دوران تحصیل اش کمک کار و حل مسله خودم در مراکز پیش دانشگاهی و حتی تربیت معلم ومراکز ضمن خدمت بود که گاهی مدرس معلم خودش در این کلاسها بود.خلاصه در ابتدای تدریسش با توجه به شناختی که از نامبرده داشتند در مدارس نمونه و پیش دانشگاهی مشغول تدریس گردید. همکاران مطلعند کار در مدارس خاص ده سال پیش نیاز به مطالعه وکلاسداری ویزه داشت.اول مهر سالجاری ایشان لغو ابلاغ وپس از مدتی سر گردانی بلاخره به عنوان معلم جانشین به اموزشگاهی فرستاده میشود.بنده پس از گذشت 5 ماه تلفنی با رییس محترم اداره که از دوستان خودم هست علت را جویا شدم ایشان فرمودند با همکاران اداری درشتی کرده.آموزش و پرورش باید جای فرهیختگی و دلایل منطقی باشد نه اینکه با ادله احساسی با موضوعات برخورد کنند