- توضیحات
- :::
-
دسته: مقالات |
-
منتشر شده در یکشنبه, 12 مرداد 1393 22:05 |
در عصر حاضر، رسانههای مختلف اعم از مکتوب یا غیرمکتوب، دیداری یا شنیداری در حال شکلدهی به ارزشها و افکار عمومی جامعه هستند. قرار گرفتن مداوم و پیدرپی اعضای جامعه در معرض پیامهای رسانههای مختلف، به رسانهها این توانایی را میدهد که با دستکاری اطلاعات و افکار عمومی اعضای جامعه، به ایجاد تجربیات و ذهنیات یکسان و مشترک بپردازند. رسانههای امروزی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین ابزارها بر اجتماع و فرهنگ هستند و در مدیریت و آموزش چگونگی رفتار در جامعه، اعتقادات، احساسات و تمایلات بشری سهم زیادی دارند.بر اساس آمار، حدود 85 درصد کاربران ایرانی عضو شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک، گوگل پلاس و... هستند اما، محتوای مفید تولید شده از سوی کاربران ایرانی در این شبکهها کمتر از 30 درصد است. از سوی دیگر ضریب نفوذ خبرگزاریها و شبکههای اطلاعرسانی در میان مخاطبان ایرانی بسیار بالاست و تمامی این شواهد اثبات این مدعاست که ایرانیان در حوزه تولید محتوا حرف چندانی برای گفتن ندارند. هر چند در سالهای گذشته نظرات ضد و نقیضی در این باره وجود داشته است که محتوای رسانهای در آسیبها و مشکلات اجتماعی تاثیر دارد اما، از یک منظر میتوان با قطعیت عنوان کرد که محتوای غیر بومی و ناسازگار با فرهنگ و عرف، شهروندان را دچار دوگانگی و در نتیجه گرفتار آسیبهای اجتماعی و روانی میکند. در نظر بگیرید در فضای واقعی سبکی از زندگی تبلیغ میشود اما، در دنیای واقعی به هیچ وجه نمیتوان آن سبک را پیاده کرد. در این صورت فرد در بسیاری موارد اعمال نابهنجار انجام میدهد.
عدم آشنایی با مفاهیم اجتماعی
مدیرکل پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی در گفت و گو با آرمان در رابطه با محتوای رسانههای کشورمان میگوید: رسانههای کشور ما کپی کننده و کپیبردار محتواهای کشورهای دیگر هستند و این نشان دهنده این موضوع است که ما در راستای فرهنگسازی هزینه نکردهایم. مدتهاست سریال های کرهای ارزان قیمت و سطح پایین از رسانه ملی ما پخش میشود و فرهنگ کشور کره را در بین مخاطبان جا میاندازد.فرهاد اقطار میافزاید: کشورهای پیشرفته در زمینه فرهنگ سازی در درازمدت و با هدف تاثیر فرهنگ غربی بر فرهنگ کشورهای مصرف کننده برنامهریزی میکنند بنابراین، به نظر میرسد آنچه حائز اهمیت است فرهنگ سازی مرتب و طولانی مدت است نه اینکه سال به سال و با تغییر یک مدیر، مساله و طرحی که مطرح شده بود به دست فراموشی سپرده شود. از سوی دیگر رسانهها و مطبوعات در کشور ما اگر هم محتوایی تولید کنند، در راستای مخالفت با عده و گروه خاصی است که این موضوع به جای اینکه روابط و سرمایه های اجتماعی را تقویت کند آن را تخریب میکند.او تصریح میکند: اگر رسانهها و مطبوعات و صدا و سیما میخواهند در آینده فرهنگی را در بین افراد جامعه نهادینه کرده و به عبارتی تاثیرگذارتر باشند، باید هم جهت و همسو با یکدیگر برنامهریزی بلندمدت داشته باشند.او ضمن بیان این مطلب که در کشور به رسانه و مطبوعات به صورت یک علم نگاه نمیشود، میگوید: کارگردان، خبرنگار، مجری و سایر اصحاب رسانه باید با مفاهیم اجتماعی آشنا باشند تا بتوانند محتوای مناسب تولید کنند. مدیر یک رسانه ملی باید در کنه جامعه حضور داشته باشد و بداند چه خبر است، نه اینکه در اتاقش و پشت میزش بنشیند و بخواهد محتوا تولید کند.
نبود نگاه ایجابی
رئیس مرکز رسانههای دیجیتال هم در گفت و گو با آرمان در رابطه با نقش رسانهها بر افکار عمومی میگوید: اینها مسائلی هستند که در حال حاضر غربیها هم گرفتار آن هستند؛ به عنوان مثال هالیوود در حال تغییر دادن سبک زندگی غربیهاست، به این موضوع تاکید کردم که بدانید این مساله فقط در کشورهای جهان سوم مطرح نیست و همه افراد در سراسر دنیا در معرض پیامهای رسانهها قرار دارند.حسن نجفی سولاری میافزاید: در هرحال رسانهها به نسبت مصرفی که افراد از آن میکنند روی آنها تاثیر میگذارد. در این تاثیرپذیری هرآنچه با شرایط و اقتضائات بومی، جغرافیایی و تمدنی افراد در تضاد باشد اساسا ناهنجاری ایجاد میکند. همچنین تعارضات بومی تعارضات فرهنگی و اجتماعی را به همراه دارد و سبب بروز ناهنجاری میشود.نجفی در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا واکسینه کردن جامعهای که در مراحل ابتدایی بهرهبرداری یا سواد دیجیتالی است و توجه به محتوای رسانهها در این جوامع، ضروری نیست، میگوید: اعتقاد من بر این است که اساسا در انتقال و دسترسی اطلاعات، دو وجه ایجابی و سلبی وجود دارد. باید ببینیم در حوزه ایجابی چه کردهایم. چقدر توانستیم فرهنگ افراد جامعه را برای فعالیت در این حوزه ارتقا دهیم که اینک دیگر نیازی به فیلترینگ و نگاههای سلبی نداشته باشیم؟ به گونهای که کاربران هم دچار آسیب جدی از سوی رسانهها نشوند. اگر این کارها را انجام دادیم و خوراک فرهنگی مناسب در اختیار کاربران گذاشتیم دیگر دلیلی برای اعمال فیلترینگ و ممنوعیت انتقال اطلاعات وجود ندارد. واقعیت این است که در حوزه تولید محتوای مناسب برای رسانههای بومی عملکرد مناسبی نداشتهایم و برای همین مسئولان مجبورند از راههای مختلف راه ورود محتواهای دیگر کشورها به کشورمان را ببندند. به عبارت دیگر در صورت نبود نگاه ایجابی مجبوریم نگاه سلبی را اعمال کنیم.
نباید از رسانه ها انتظار تولید محتوایی بیش از این داشت
یک کارشناس دیگر حوزه رسانه در این باره به آرمان میگوید: بحث محتوای رسانهای به زیرساختهای رسانه در کشور برمیگردد. به عبارت دیگر میتواند از حوزههای آموزشی روزنامه نگاران شروع شده و بعد حوزه منابع و کتابها و سرفصلهای دوره آموزش رسانهای در کشور را در برگیرد و در نهایت به قانون استخدام و بهکارگیری افراد در رسانهها منتهی شود. علاوه بر این آموزشهای ضمن خدمت اصحاب رسانه از جمله خبرنگاران و تولیدکنندگان محتوا و...می تواند در این امر تاثیر بسزایی داشته باشد.حمید ضیایی پرور در ادامه صحبتهایش میافزاید: طی تحقیقی که توسط اساتید علوم ارتباطات انجام شد، مشخص شد 80 درصد افراد شاغل در رسانهها مدرک تحصیلی مرتبط با شغلشان ندارند و از سوی دیگر، 80 درصد فارغ التحصیلان این رشته هم در مشاغل غیر مرتبط با تخصص خودشان مشغول به فعالیت هستند. طبیعی است که در این شرایط وارونه محتوای رسانههای ما هم ضعف خواهند داشت.این محقق رسانههای اجتماعی، ادامه میدهد: از سوی دیگر در حوزه سواد رسانهای و اعتماد مخاطبان به رسانهها به ویژه رسانههای مکتوب دچار ضعف هستیم، مسلما وقتی مخاطب از رسانه ملی و داخلی استقبال نکند، در رسانهها هم محتوای مناسبی تولید نمیشود.او نبود دانش و فناوری در کشور را از دیگر دلایل نبود محتوای مناسب در رسانهها دانسته و تصریح میکند: وقتی خروجی دانشگاههای کشور برای رسانهها و مطبوعات صفر است و همچنین ضعف ساختاری در حوزه دانش و تکنولوژی داریم. بنابراین آن چیزی که در ایران داریم مصداق یک رسانه ایرانی است که با سایر بخشهای جامعه تناسب دارد.
اضافه کردن نظر