اولین حکمی که آقا کریم بلافاصله پس از اینکه پایش را روی رکاب میگذاشت تا برود و پشت فرمان بنشیند، این بود که: «نشستن خانوما پشت صندلی شوفور، قدغن!» وقتی علت را از او جویا میشدی، با همان کلاه شاپو و سیگار زری که از گوشهٔ لبش آویزان بود. نگاهی چپکی در آینه میانداخت و میگفت: «بشین سر جات» و تو هم مینشستی سر جات.
اما واقعیتش این بود که دو دسته از مسافران، آقا کریمِ راهبلد و کارآشنا را میآزردند و اگر هم اختلالی در کارش ایجاد نمیکردند، دستکم موجب سلب اعتماد دیگر مسافران به او و تجربهٔ طولانیاش میشدند.
دسته اول، زنان مسنّی بودند که از روی نگرانی، چارچشمی تمام جاده را میپاییدند و صلوات میفرستادند و تسبیح میانداختند. آنان در سر هر پیچ و هر سبقت و هر چاله، از تسبیح انداختن باز میماندند و شروع میکردند به خواندن ذکر و توسل به ائمه. اگر هم کار زیاد بالا میگرفت، امامزادهای را واسطه میکردند و نذر میکردند تا سلامت به مقصد برسند. گاهی هم میگفتند که: «آقا کریم، خدا خیرت بده، یه کم یواشتر برو، اون چایی خوردن را حالا ولش کن، جلوتو نیگا کن».
دسته دوم، جوانان شاد و سردماغی بودند که ته اتوبوس مینشستند و آواز و ترانه میخواندند. آنان دائماً از آهسته رفتن اتوبوس گله داشتند و معتقد بودند که آقکریم باید تندتر و تندتر برود و از همه ماشینهای دیگر جلو بزند. اینان کف میزدند و رِنگ میگرفتند که: «آقکریم تندترش کن، آقکریم مَنترش کن!»
هر دو دسته البته حق داشتند. دسته اول، رنج و شکنج روزگار را زیاد دیده بودند. جوانان زیادی را از دست داده بودند و حالا هم بیش از آنکه به فکر خودشان باشند به فکر کودکانی بودند که بر دامنشان خوابیده بودند. دسته دوم هم طبیعت جوانی و اشتیاق فراوان خود برای زودتر به مقصد رسیدن را نشان میدادند.
اما آقا کریم هم حق داشت. میگفتند که نزدیک چهل سال است که این راه را گز میکند. از تمام گردنهها و پیچوخمها و چالههای راه آگاهی دارد و ماشینهای زیادی را دیده که چهارچرخشان به هوا رفته. میداند که در کجاها میتواند تندتر رود و در کجاها باید آهسته رود و سرعتش را بکاهد. میداند که در کجاهای جاده بیشتر تصادف شده و در کجاهای جاده غولی ایستاده است. میداند که کاروان مسافران را چگونه باید هدایت کند.
حرکتهای اجتماعی- چه کوچک و چه بزرگ- نیاز به راهبلدهای پرتجربه و سرعتسنجهای دقیق دارد. دخالت کردن احساسیِ اشخاص کمتجربه (بجای نقد و پیشنهادهای آگاهانه)، به کارِ راه بلدها و ابزارهای دقیق آسیب میرساند.