حیات غرب - يكي از چالشهايي كه دنياي تجدد براي انسانها ايجاد كرده و امروز بيش از گذشته خود را به اشكال مختلف زندگي و چارچوب كلان اجتماعي تحميل كرده، ديده شدنهايي است كه روزانه در حوزه عمومي جامعه بهطور روزافزوني شاهد آن هستيم. يكي با حلقهاي كه به گوش دارد،يكي با خالكوبيهايش، ديگري با مدل موهايش و خلاصه اشخاص ديگر با لباس و نوع آرايش يا حركات خاصي كه انجام ميدهند. اين اتفاق زماني به يك چالش بدل ميشود كه به جهل ميگرايد. آنجا كه تعهد شهروندان را نسبت به جامعه خدشهدار ميكند. کارمندی كه براي ديده شدن، مافوق خود را با بياني نامناسب خطاب ميكند يكي از همان دست ديده شدنهاي عجيب و غريب است. فوتباليستي كه براي حفظ محبوبيت خويش داور را بز بلاگردان مسابقه ميكند. اينها نمونههايي از جنون ديده شدن در عصر كنوني است كه در جامعه ما بازخوردي كلان داشته است. ساختمان ذهني چنين افرادي و عادتوارههاي جمعي چنين جوامعي، ترقي را برابر با ديده شدن تفسير ميكند. همگان چشم بسته پيرو يكديگر ميشوند. اينگونه چالشهاي شخصيتي و بيقوارگيهاي اجتماعي محصول يك خردِ عليل است. خردي كه نتوانسته جايگاه، هويت و روايت مشخصي از شخصيت افراد را براي آنها تعريف كند و جا بيندازد. يكي از مصاديق همين خرد عليل هم سويي بيچون و چرا با جريانهايي است كه در جامعه به نفع عدهاي در حال رخ دادن است. افرادي كه منافعشان هويتشان را رقم ميزند، حاضرند براي آنكه غريزه ديده شدن خويش را ارضا كنند، از هر موقعيتي بهره ببرند و اين همسويي خود را به نمايش گذارند. عروسكي را در نظر بگيريد كه در فلان برنامه به طنازي ميپردازد و با الفاظي كه در گفتوگوهاي خود به كار ميگيرد توانسته جمع گستردهاي از مردم را با خود همسو كند. در اين همسويي براي ديده شدن، خرد، عليل خواهد شد هرچند جنون ديده شدن ارضا ميشود. در زمان حاضر و حتي در جامعه خود ما كودكان بسياري هستند كه فلان فوتباليست را دوست دارند و رفتار این ورزشکار برای آنها الگوست. اين به دليل آن است كه به كودك خود و به جوان الگوي رفتاري مناسب و جامعهپذيري مطابق با شأن و هويتشان را القا نكرده و به او جسارت خود بودن ندادهايم و به جاي آن تقليد صرف و همسويي بيچون و چرا و نان به نرخ روز خوردن را تا آنجا كه توانستهايم جزئي از الزامات شخصيتي دانستهايم و به او خوراندهايم.
محمد زارعی