حیات غرب - مجلس از اركان مهم و تعيينكننده كشور است و بحق بايد تاكيد كرد جامعهاي ميتواند پيشرفت را تجربه كند كه مجلسي مستقل و داراي قدرت علمي لازم و بدون حاشيهپردازي در اختيارداشته باشد. لذا براي به وجود آمدن يك مجلس مستقل بايد راه را براي ورود احزاب و جريانات مختلف به آن هموار كرد. سلایق مختلف بايد در مجلس حضور داشته باشند و با يكديگر محاجه كنند. اگر مجلس يكپارچه از يك حزب داشته باشيم تنها يك صدا از آن خارج ميشود اما اگر مجلس داراي اقليت و اكثريت باشد به شرط اينكه اكثريت بتواند نهاد اجرايي را تقويت كند، آنگاه بهترين شكل مجلس به وجود خواهد آمد. مشكلات مختلفي در ابعاد گوناگون دركشور وجود دارد و به هر ركني نگاه كنيم اشكالات متعددی در آن مشاهده ميكنيم لذا بايد نوعي رستاخيز و حركت عمومي در زمينههاي مختلف تاريخي، فرهنگي و اجتماعي به وجود آيد. درحقيقت بايد توجه داشت ايران سالها در معرض تهديد و تحريم بوده است و حتي با برداشته شدن تحريم هم نميتوان به یکباره مشكلات جامعه را برطرف كرد و نياز است برنامهريزي منظم، عالمانه و معقولي بهوجود آيد و با پديدههايي مانند فساد مالي و اداري مبارزه شود. اولويت كاري مجلس بايد مساله اقتصادي باشد. تورم دورقمي كه كمتر كشوري آن را داراست و همچنين ركود بيسابقه مهمترين مشكل اقتصادي كشور هستند كه براي برطرف كردن آن لازم است كار كارشناسي صورت گيرد و عقبماندگي چند سال گذشته جبران شود و رشد و توسعه پايدار در كشور به وجود آید. مسلم است اگر مجلس يك مجلس برازنده و كارشناسي باشد بسياري از مشكلات قانوني برطرف خواهد شد. اگر مجلس با دولت هماهنگ باشد با سرعت بيشتري ميتوان به سمت توسعه گام برداشت. همچنين مردم بايد با توجه به منافع ملي، نمايندگاني را به مجلس بفرستند كه بيش از هر چيز دغدغههای ملي داشته باشند و منافع شخصي براي آنها در اولويت نباشد. اگر برنامهريزي خوبي صورت گيرد آنگاه منافع شخصي هم در چارچوب منافع ملي حاصل خواهد شد. به نظر ميرسد با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و تغییر در فضای سیاسی کشور انگيزه بيشتري هم در ميان گروههاي مختلف جامعه براي حضور در انتخابات به وجود آمده است. گروها و احزاب اصلاحطلب و اصولگرا قصد دارند با هماهنگي لازم وارد انتخابات شوند تا آراي آنها شكسته نشود. اصلاحطلبان با توجه به بدنه كارشناسياي كه دارند و آن را ثابت هم کردهاند توانایی آن را دارند که در راه حل و فصل مشكلات كشور کمک كنند و بار فشار اقتصادي و ركود را از دوش مردم بردارند. اصولگرایان نيز هرچند در دولتهای نهم و دهم نتوانستند خواست اکثریت مردم را محقق کنند و شرایط اقتصادی به سمت ناصحیح و دشواری پیشرفت اما عقلای آنها متوجه اشتباهشان شدند و الان وقت آن است که به يك جمعبندي خوب و مفيد در درون خود برسند و بدانند كه تندروي تندروها بوده كه به ساختار آنها آسيب رسانده است. آنها بايد به فكر بقای خود در آينده سياسي ايران باشند و راه خود را از تندروها كه دغدغه منافع ملي ندارند، جدا كنند.