حیات غرب - موضوع تعیین قیمت بنزین با ارائه لایحه جدید دولت به مجلس، یک بار دیگر مطرح شده است و آنچه در طرح این موضوع اهمیت دارد، مساله سهمیهبندیهاست که در پایان عمر مجلس نهم، ذیل یک مصوبه اجرای آن به دولت تکلیف شده، اما دولت و البته وزیر نفت با این استدلال که سهمیهبندیها منجر به معضلات عدیدهای میشود با آن مخالف هستند. البته در این مورد نظرات مختلفی هم در کمیسیون انرژی مجلس در جریان است؛ به عبارت دیگر برخی از اعضای این کمیسیون اعتقاد ندارند که سهمیهبندی منجر به مشکل و مفسده شود، بلکه حتی اعتقاد دارند با اعمال سهمیهبندی مصرف سوخت بهینه شده و این خود علاوه بر صرفهجویی در مصرف بنزین، تاثیرات مثبتی هم بر محیط زیست و ترافیک شهری میگذارد. در کنار سهمیهبندی، علیالقاعده موضوع تعیین قیمت بنزین هم مطرح میشود. دولت استدلال میکند از آنجا که اساسا با سهمیهبندی مخالف است، در نتیجه موضوع بنزین دونرخی هم منتفی است، چرا که بنزین آزاد و بدون سهمیه در نهایت باید با یک قیمت مقطوع و ثابت عرضه شود و بنابراین اساسا دونرخی بودن بنزین محلی از اعراب ندارد. به همین دلیل هم هست که دولت لایحه جدیدی به مجلس آورده تا بنزین با یک نرخ قیمتگذاری شود. در ارتباط با شیوه قیمتگذاری بنزین هم نظرگاههای متفاوتی وجود دارد؛ در حالی که برخی از نمایندگان معتقدند، بنزین دونرخی باعث میشود تا مصرفکنندهها در مدیریت سوخت سهمیهای خود دقت بیشتری داشته باشند تا ناگزیر نشوند برای مازاد مصرف قیمتی بیش از قیمت بنزین سهمیهای بپردازند، برخی دیگر از نمایندگان معتقدند بنزین دونرخی باعث ایجاد بازارهای سوداگری میشود که در نهایت فسادهای پیچیدهای را به دنبال میآورد. به هر روی، نکته اساسی در این است که هم کمیسیون انرژی و هم دولت، تا به اینجا دستکم در مورد عدم افزایش قیمت بنزین تا پایان امسال توافق دارند، اما اینکه در نهایت در مورد سهمیهها، چندنرخی بودن یا تکنرخی بودن بنزین و حذف کارتهای سوخت، چه تصمیمی اتخاذ شود، موضوعی است که بعد از انجام بررسیها در کمیسیون انرژی مجلس، سویههای آن تا حدودی مشخص خواهد شد. با این همه، نتیجه نهایی منوط به تصمیمگیری کلیه نمایندگان در صحن علنی مجلس است و از این رو، تا آن زمان باید منتظر ماند و نتیجه را دید. اما فارغ از اینکه در نهایت، موضوع بنزین، سهمیهها و قیمت تعینشده آن، چه مسیری را طی میکند و به چه نتیجهای میرسد، موضوع مهمی که باید مورد توجه همه (دولت، مجلس و مردم) قرار داشته باشد، این است که حاملهای انرژی و از جمله بنزین در واقع سرمایههای ملی این کشور هستند و ما در مقابل نسل آینده باید پاسخگوی مصرف خود باشیم. بنابراین تمامی تلاش مجموعههای درگیر در این موضوع باید بر این اساس باشد تا با هر شیوه ممکن، اضافه مصرف و اتلاف انرژی از بین برود. باید تلاش کنیم این ثروت ملی همچنان حفظ شده و به نسلهای بعدی هم منتقل شود. مضاف بر اینکه، کنترل و مدیریت مصرف سوخت، علاوه بر مبانی قانونی، به فرهنگسازی و تکیه بر فرهنگ عمومی هم نیاز دارد. یعنی اینکه مردم نیز باید در این فرایند مشارکت کنند و توجه داشته باشند که حفظ محیط زیست به معنای حفظ سلامتی آنهاست. یکی از راههای حفظ محیط زیست هم مصرف بهینه سوخت است. به دیگر معنا به هر میزان که مصرف سوخت در شهرهای ما کمتر شود، به همان میزان سلامت افراد جامعه ارتقا پیدا میکند. بنابراین، لازم است در کنار تمهیدات قانونی، مردم هم مشارکت داشته باشند که در واقع این مشارکت به معنای حراست از منافع ملی است.