توسعه سیاسی والزامات آن

توضیحات

:::

دسته: مقالات |

منتشر شده در یکشنبه, 24 فروردين 1393 09:52 |

برشت می گوید: بدترین بیسواد، بیسوادسیاسی است.وی کوروکراست،درک سیاسی نداردونمی داندکه هزینه های زندگی ازقبیل: قیمت نان،مسکن،داروودرمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.اوحتی به جهالت سیاسی خودافتخارکرده،سینه جلومی اندازدومی گوید،که ازسیاست بیزاراست،چنین آدم سبک مغزی نمی فهمدکه بی توجهی به سیاست است که زنان فاحشه وکودکان خیابانی می سازد،قتل وغارت زیادمی کندوازهمه بدتربرفساددولتمردان می افزاید .

چه عامل یا عواملی باعث ایجاداین گونه نگرش درافرادپیرامون سیاست وسیاست ورزی شده است ؟مخالفان با مردم سالاری ونظارت مردم بر نهاد قدرت ،طرفداران یکه سالاری وقدرت مطلقه به صورت آشکاروپنهان تلاش می نمایند تا این نگرش روز به روز درجامعه گسترش یافته ودرراستای دست یابی به همین هدف است که توسعه سیاسی ونهادینه شدن احزاب وتشکل های سیاسی مستقل از قدرت رابه انحاء گوناگون نشانه می روند ، هزینه های فعالیت های سیاسی را باتوسل به روش های مختلف بالامی برند تاشهروندان یک جامعه را ازروی آوردن به کارتشکیلاتی گریزان نمایند.کارهیأتی ومحفلی را ترویج می نمایند.سرانجام احزاب وگروههای سیاسی را عوامل دشمن ومزدوران بیگانه وتفرقه افکنان دراتحادمردم معرفی می نمایند .می گویند :باداشتن هیأت ها ومحافل ومساجد چه نیازی به حزب وگروه سیاسی می باشد. ما امت واحده هستیم احنیاجی به این ره آوردغرب نداریم .آری چنین است سرنوشت غمبارافزون بریک صدسال تلاش برای ایجاد اجتماعی برپایه ساختار سیاسی،اتحادیه ها،گروههای سیاسی وحزبی وبه رسمیت شناخته شدن تکثر وتنوع اندیشه هادرسایه نظامی حزبی و تشکل هاسیاسی.

با کمال تأسف چنین تبلیغاتی سوء پیرامون سیاست ونهادهای سیاسی چنان زمینه ای درجامعه ایجادنموده که متولیان قانونی توسعه سیاسی نیزازپرداختن به این مقوله امتناع می ورزند. وجودجنین وضعیتی درمغایرت کامل با اهداف انقلاب شکوهمند ملت ایران است که براندازی حکومتی براساس آمریت ویکه سالاری وبنیان گذاشتن نظامی که درآن مردم محوراداره کشور باشند ، هدف اصلی آن بود.

توسعه ای دریک جامعه موفق خواهد بودوموجب ترقی وپیشرفت آن جامعه  می گرددکه،درابعادسیاسی ،اجتماعی،فرهنگی واقتصادی ،هماهنگ باهم صورت گیرد واین یعنی توسعه موزون وگرنه پرداختن به یک بعد از توسعه نه تنهاپیشرفتی رانصیب جامعه نمی نماید بلکه معضلاتی را درپی خواهدداشت که عواقبش نامعلوم است .توسعه اقتصادی برای ماامری است لازم وضروری اماتنها به اقتصادنگریستن ومعاش مردم را مدنظر قراردادن بدون توسعه سیاسی همان فسادی رادرمملکت ایجادخواهد نمودکه یک نمونه ی پی آمدش درهشت سال گذشته سه هزارمیلیاردبیت المال به حیب زدن بود.تآکید می نمایم که اقتصاددرزندگی یک اصل است ونباید بی تفاوت ازکنارآن گذشت به قول شادروان دکترشریعتی :خدایا به روشنفکران مابیاموز که اقتصادهدف نیست وبه مؤمنین ما نیز بیاموز که اقنصادیک اصل است.

بنابراین توسعه سیاسی زیربنای توسعه موزون وهمه جانبه است وبخاطر اهمیت این مقوله می باشد که درقانون شرح وظایف استانداران، آنان نمایندگان سیاسی دولت دراستان هاقلمدادواین بعدازوظایفشان پررنگ تر نشان داده شده است.البته براساس بعدنظارتی استانداران بردستگاههای اجرایی ابعاددیگر توسعه از جمله توسعه اقتصادی باید مدنظر قرارگیرد.متأسفانه پس ازپیروزی انقلاب تاکنون نمایندگان سیاسی دولت برنامه ای مدون درراستای این بعدازتوسعه ارائه نداده اند. در يك نگاه كلي مي توان گفت، احزاب، اتحاديه ها و نهادهاي غيردولتي آزاد، فرهنگ مدارا، تحمل نگرش های مختلف، مشاركت آزادگرايش هاي متفاوت سياسي و اجتماعي در عرصه سياست و قانون گذاري، مطبوعات آزاد و حق انتقاد، پيش شرط هاي ضروري توسعه موزون و پايدار در كشورهاي مختلف مي باشد.

محققان علوم سياسي براي سنجش و ارزيابي چنین توسعه ای شاخص هايي را معرفي مي كنند كه عبارتند از: وجود انتخابات،نظام انتخاباتي، وجود احزاب و نظام چند حزبي، وجود ساختار پارلماني، آزادي مطبوعات، قانون گرايي و قواعد مرتبط باآن و عمل در چارچوب وجود نظام رقابتي.(1)

دو گروه درتوسعه سیاسی نقش آفرینی می نمایند ووظیفه توسعه این بعد رادرجامعه برعهده دارند.دولت،بانیان احراب وتشکل های سیاسی . به نظرمی رسد عدم پیشرفت درامرتوسعه سیاسی به علت عامل نبودن .بی توجهی این دومتولی به وظیفه خویش می باشد.عامل نبودن هریک از این دونهاد به مسئولیت خود نه تنها امرتوسعه سیاسی را عقییم می گذارد بلکه سبب ناکارآمدی گروه دیگرخواهد شد.

وظیفه دولت درتوسعه سیاسی

دولت به عنوان نماینده مردم برای اداره امورجامعه که ابزارهاي مالي و قانوني رادراختیارداردواز اهرم های فراوان قدرت برخوردارمی باشد موظف است تا تمهیدات لازم را به منظور به وجود آوردن زيرساخت‌ها و تأسيس نهادهاي تخصّصي براي حمايت از فعاليت‌هايي كه به توسعه سیاسی مرتبط است فراهم نماید.این امر زمینه سازایجادجامعه ای دمکراتیک خواهد شد.

دیگر وظایف دولت درامرتوسعه سیاسی عبارتند از:(2)ایفای نقش حمایتی از افراد ونهادهای سیاسی غیردولتی به منظور تشویق وترغیب شهزوندان به فعالیت های سیاسی .جنین نقشی موجب خواهد شدتامیل به حضوردرعرصه سیاسی ومشارکت همگانی درتأسیس تشکل هاواحزاب سیاسی دربین آحادجامعه بوجودآید.تشويق آفرينش هنرفعالیت های سیاسی بدون كوشش براي كنترل آن با عنایت به دربرداشتن هزینه های مالی این گونه خلاقیت ها. ايجاد امكانات براي دستيابي آزادانه به زندگي سیاسی و تشويق به مشاركت مردم در چنین زیستنی .ایجاد امنیت برای فعالان سیاسی وفعالیت های سیاسی ومقابله با موانع وخودسری های مخالفان گسترش فعالیت های سیاسی زیرا تأمین امنیت درجامعه برعهده ی دولت می باشد.تجربه نشان داده است که هرزمانی که تلاشی برای نهادینه شدن کارهای سیاسی دراجتماع صورت گرفته جریانی هدایت شده وبا حمایت مخالفان ایجادجامعه مدنی مبادرت به برهم زدن برنامه ها وسدنمودن چنین تلاش هایی نموده است . تأسيس بنيادهاى قانوى به منظوربرنامه ريزى درابعادمختلف توسعه سیاسی با مشارکت فعالان عرصه سیاسی. کمک های مالی به احزاب وتشکل های سیاسی بوجودآمده ،چراکه امروزه هزینه فعالیت های تبلیغی وترویجی که لازمه گسترش نهادهای سیاسی است بسیاربالامی باشدوبا بودجه مالی اندک افرادعضو تشکل ها امکان پذیرنمی باشد. فراهم نمودن تمهیدات لازم برای توسعه مشاركت مردم درعرصه اجتماعی ودرراستای سپردن مسئولیت سرنوشت مردم به مردم .چنین اقدامی گریزانی مردم از حضور درتشکل های سیاسی که براثرتبلیغات سوء دست های پیداوپنهان دشمنان جامعه مدنی ایجادشده است خنثی وعلاقمندی به حضوردرفعالیت های سیاسی رادربین ملت شکوفا خواهدنمود.نظارت قانونی برتشکل های سیاسی ازجانب دولت امری است ضروری ولازم .عدم نظارت برهرنهادی به مرورزمان سبب انحراف درمسیرآن وایجادفسادخواهدشد .دولت باید ازطریق نظارت قانونمنداطمینان حاصل نماید که کمک های مادی ومعنویش درامر توسعه سیاسی به کارگرفته شده یاازآن هابرای اهداف دیگری بهره برداری گردیده است.آیا قوانین مربوظ به احزاب ازجانب اداره کنندگان تشکل های سیاسی رعایت می شودیانه؟تشکل های سیاسی به وظایف خودعمل می نمایند یانه فقط پروانه ای دریافت نموده واسمی ازآن هاباقی است؟

وظیفه بانیان تشکل های سیاسی درتوسعه سیاسی

توسعه سیاسی با احزاب وتشکل های تک نفره نه تنهاامکان پذیرنمی باشدبلکه موجب ایجادذهنیت منفی درجامعه نسبت به کارسیاسی خواهدشدکما اینکه شد ه است .وجود احزاب تک نفره ناشی از دوعامل می باشد ،عدم توجه دولت به توسعه نهادهای سیاسی ،عدم سعی وتلاش گردانندگان تشکل های سیاسی به وظیفه تشکیلاتی خود،لذا درراستای زدودن این اثرمنفی وتوسعه سیاسی درجامعه بانیان احزاب وتشکل های سیاسی باید به وظایف خود عمل نمایندکه عبارتنداز:سازمان دهی.هر تشکل سیاسی دارای سازمانی مشخص دراساسنامه اش می باشد که متناسب با فعالیت حزبی طراحی شده است .اجرای این سازمان دهی ازضرورت های کارتشکیلاتی می باشد. ترویج،تلاش به منظور گسترش وترویج زیرمجموعه های تشکیلات درمحدوده های جغرافیایی تعیین شده درراستای حضور همه جانبه نهادسیاسی لازمه  هر تشکیلات حزبی است. تبلیغ،برنامه ریزی تبلیغاتی واجرای این برنامه هابرای بالابردن آگاهی های عمومی مردم نسبت به تشکیلات سیاسی وفعالیت های سیاسی .ایفای نقش نظارتی براعمال حکومت،هرتشکل سیاسی نماینده تفکر وگرایش خاصی است که به نمایندگی ازطرف آن هانظارت برکارحکومت چه درسطح ملی وچه درسطح محلی برعهده دارد.بدیهی است باید این عمل را به دورازدرنظر گرفتن منافع مادی خود ودست یابی به مطامعی به طور مستمربارصد نمودن اعمال گردانندگان مملکت درهردوسطح انجام دهد.آموزش افرادوکادرسازی،آموز ش اعضاء درزمینه های مختلف اجرایی،تشکیلات،تئوری ونظری به منظورتربیت کادرموردنیاز تشکیلات متناسب بانیازمندی های تشکیلاتی ازطریق برگزاری کلاس ها وتهیه جزوات امری است زیربنایی برای احزاب .بالابردن آگاهی عمومی،باتوجه به این واقعیت که همه ی مردم درجریان تمامی رخ دادهای کشوری وجهانی نیستند یا تحلیلی برای آن ها ندارند،اطلاع رسانی به موقع به مردم درارتباط بااین روی دادهای وتحلیل وقایع موجب خواهدشد تا سطح آگاهی های عمومی ارتقاع یافته ونسبت به هرآنچه که دراطرافشان اتفاق می افتد حساس باشندوازحقوق شهروندی خویش مطلع ودفاع نمایند.فعالیت حزبی به طور مستمر ودائم نه فصلی ومقطعی که تشکیلات سیاسی را به تشکلی منفعل ونا کارآمد مبدل می نماید.

نگاه کلی به اینکه متولیان توسعه سیاسی چه دولت وچه مؤسسان تشکل های سیاسی تا چه حد به وظایف مطرح شده عمل نموده اند،بیانگراین است که متأسفانه ارزیابی مثبت نیست .چرایی وعلل منفی بودن این ارزیابی نیازمند نوشتاری دیگراست.به امیدفردایی بهتربرای ایران اسلامی.

نقش

تنقشرویجی