حیات غرب - هنگامي كه رفتارهاي احمدينژاد مورد موشكافي و بررسي دقيق قرار ميگيرد اين حقيقت بيشتر هويدا ميشود كه وي نگاههاي كلان و بيشتر نامتعارفي نسبت به نحوه اداره جامعه دارد. درحقيقت همين نگاه منجر شد كه آسيبهاي بسيار زيادي به جامعه وارد شود. البته براي اثبات اين مساله صرف نظر از اقدامات وي دردوران رياستجمهوري اش با نگاهي به سخنرانيهاي او درسفرهاي استاني به خوبي ميتوان به اين مطلب پي برد. براين اساس پرسشي كه پس از نهی ورود احمدينژاد به عرصه سياست به ميان ميآيد اين است كه آيا او متوقف خواهد ماند يا همچنان درعرصه جامعه به تبليغ ديدگاه كلان خود و در نهايت تحقق و اجراي آن خواهد پرداخت. به نظر ميرسد رئيس دولت سابق ايده ونگاهي خاص و البته هنجارگريز نسبت به مسائل اساسی، نحوه اداره جامعه و مناسبات حاكم بر آن دارد كه تا حدي اين نگاه متفاوت از ديدگاههاي حاكم برجامعه است. به همين دليل به نظر ميرسد كه احمدينژاد و حامیان او مساله را تنها در دايره يك صحنه سياسي صرف يا انتخابات نميبينند، حتي افرادي كه از دور و نزديك سخنراني احمدينژاد را در سفرهاي استاني اش پيگيري ميكردند به اين مساله رسيدند كه او طرحهايي براي اداره كشور دارد و به دنبال تبليغ و پيگيري اين طرحها و درنهايت اجراي آن درجامعه است. درحقيقت ميتوان گفت او نگاهي فراتر از مديريت رسمي جامعه و كنش سياسي به مسائل دارد، به نحوي که وي به دنبال تفسيري جدید در جهان اسلام بود. بنابراين بديهي است كه به تبيين و تسري آن انديشه در ميان حاميان خود و جامعه خواهد پرداخت. بينش خاص او كه مبتني بر نگاهي از اسلام است در حد و اندازه يك نظر باقي نميماند و حتي اگر در كنش سياسي هم حضور نداشته باشد آن را مورد پيگيري قرار ميدهد؛ زيرا احمدينژاد معتقد است كه بايد براي آن نظر اقدامات عملي و ترويجي داشت. اما بسياري از ابعاد بينش رئيس دولت دهم در هالهاي از ابهام است. اگرچه در۸ سالي كه وي بر سركار بود به خاطر اين نوع از تفكراتش بخشهايي را ناديده يا حذف كرد. نمونه بارز آن تفكر احمدينژاد نسبت به مسائل جهاني بود؛ چنانچه در نظام بينالملل هم مشاهده شد كه وي در موقعيت اجرايي مسائلي را بيمحابا بيان ميكرد كه حتي نطق آن مسائل سبب شد يك ديدگاه خاص از مردم ايران در اذهان عمومي ايجاد شود. گرچه ايدههاي او روشن نيست اما اينكه ايدههاي احمدينژاد تا چه اندازه توان جذب بخش تاثيرگذاري از جامعه ايران را به دنبال داشته باشد در اين راستا چندان نميتوان با اطمينان سخن گفت، زيرا به نظر بخش مهمي از روحانيت و حتي شخصيتها و افراد ديگر نسبت به اين ايده نوعي مرزبندي و ابهامات جدي دارند. مرزبنديهاي شديدي در ميان برخي از علمايي كه در ابتدا از اين نوع كاراكتر حمايت ميكردند اكنون نسبت به ديدگاه احمدينژاد به وجود آمده است كه البته اين مساله را ميتوان با توجه به مواضع و مخالفتهاي برخي ازعلما نسبت به انديشه احمدينژاد به خوبي دريافت. به نظر در نهايت احمدينژاد به صرف حضور در سياست بسنده نكرده و در نهايت براي ساماندهي و تقويت بينش خود در سطح جامعه تلاش خواهد كرد.