كارتن خواب‌ها و عدالت اجتماعي


حیات غرب -
غلامرضا ظريفيان -قضيه موسوم به گورخواب‌ها كه رئيس‌جمهورنيز در ارتباط با آن سخنانی ایراد فرمودند چه طرح آن در اين زمان و چه واقعيت امر، دارای سطوح مختلف است. اساسا حكومت‌ها دو مسئوليت روشن ومشخص دارند يكي ايجاد امنيت و ديگري توزيع عادلانه ثروت، قدرت، منزلت وفرصت‌ها براي آحاد جامعه. بنابراين هر حكومتي با هر منطقي بايد بتواند اين دو اصل را اجرا نمايد. اين دو يك ارتباط ارگانيك با يكديگر دارند و به ميزاني كه جوامع عادلانه‌تر رفتار مي‌كنند امنيت پايدارتري را نيز براي جامعه خود فراهم مي‌آورند. بخش عظيمي ازنا‌امني‌هاي جامعه به بحث محروميت، حس محروميت وتصور محروميت مربوط مي‌شود. هرچقدر اين سه مقوله بتواند با شيوه‌هاي منطقي، درست وعلمي كاهش يابد طبيعتا احساس و اساس امنيت در جامعه پايدارتر خواهد بود. شايسته حكومت كردن جوامع را مي‌توان با اين۴ فاكتور عدالت و امنيت ناشي از آن مورد ارزيابي قرار داد. حكومت و جامعه ايران يك وظيفه بيشتر از ساير جوامع به عهده دارد و آن عدالت اجتماعي است. علاوه براين، اين مساله يك امر پسنديده انساني است و اسلام هم بر اين موضوع تاكيد ويژه دارد. يك بخش عظيم رسالت پيامبران اين است كه جامعه را به گونه‌اي تربيت كنند كه در آن جامعه عدالت در همه ابعاد مختلف رخ دهد. بنابراين از زاويه ديگر نيز مسئوليت مضاعفي بردوش مسئولان مترتب مي‌شود كه آن جنبه اعتقادي اين مساله است. اگر شاخص دينداري جامعه مورد ارزيابي قرارگيرد قطعا يكي از شاخص‌هاي جامعه شايسته‌‌ديني، نسبتي است كه آن جامعه با توزيع عادلانه ثرروت، قدرت، منزلت و فرصت پيدا مي‌كند. اينكه در جامعه ايران با وجود منابع سرشار زير زميني و ۴فصل بودن كشور و مهم‌تر از همه نيروي انساني سرشار، نبايد اين نوع نشانه‌ها مثل كارتن خوابي و گورخوابي در جامعه وجود داشته باشد. اينها پديده‌هاي عيني و ملموسي است كه مي‌شود آن را ديد اما، به‌ هر‌حال در همين جامعه كودكان‌كار وجود دارند كه بخشي از آنها دختر هستند و در سرما و گرما طلب پول يا غذا مي‌كنند كه عوامل پيچيده‌اي منجر به اين وضعيت شده است. شاخص‌هاي اقتصادي كشور نشان از اين دارد كه بخش مهمي از جامعه ايران با مشكل جدي معيشتي درگير هستند. براساس قاعده «مازلو» اگر انسان‌ها نيازهاي متعارف ماديشان تامين نشود طبيعتا به نيازهاي اساسي‌تر خود كه نيازهاي ديني و فرهنگي است نمي‌پردازند. بر اين اساس مي‌توان نتيجه گرفت كه يكي از دلايل مهمي كه جامعه به سراغ مسائل فرهنگي همچون كتاب خواني نمي‌رود، مشكلات مادي است. از اين جهت تصميمات كلان نظام بايد به اين سمت حركت كند كه براي داشتن يك جامعه شايسته، الگو و ديني به لحاظ انساني طبيعتا بايد شاخص‌هاي توزيع عادلانه ثروت، قدرت، منزلت و فرصت با توجه به امكانات خدادادي كشور بتواند در يك حد قابل قبولي ارائه شود. دولت‌ها بايد تلاش كنند خارج از شعارها و سخنان پوپوليستي براي داشتن امنيت پايدار و يافتن فرصتي كه جامعه به نيازهاي نرم افزاري خود بپردازد نيازهاي معيشتي جامعه را فراهم كنند. در غير اين‌صورت سرمايه‌هاي عظيمي از دست خواهد رفت. از طرف ديگر اين روزها اين نوع گزارش‌ها در جامعه خيلي برجسته شده و اين معضل پديده تازه‌اي نيست بلكه ساليان طولاني است كه جامعه با چيزي حدود ۱۱ميليون حاشيه نشين در كشور روبه‌رو است كه روز به روز در حال افزايش است. زماني كه جامعه دچار بحران معيشتي است خود را با مسكن‌هايي مانند اعتياد و امور ديگر درگير مي‌كند. بايد توجه داشت اين مسائل پديده‌اي نيستند كه فقط اين دولت مسئوليت آن را داشته باشد و نبايد اين مسائل استفاده ابزاري براي كوبيدن دولت‌ها باشد. اين مساله يك موضوع ملي است و همه بايد خارج از مباحث جناحي و مچ‌گيري‌هايي‌ كه بهانه‌اي براي محكوم كردن جناح‌هاست عمل كنند. بايد مراقب بود مساله عدالت اجتماعي ابزار درگيري‌هاي جناحي نشود وكساني كه دچار اين بحران هستند از اين مساله بي‌نصيب نمانند.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی