تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام گفت: عرصه جهاد تبیین عرصهای بسیار وسیع و فراگیر است و هر کس در هر موقعیت و جایگاهی است وظیفه خاص خود را دارد.
حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، در جلسه بیست و هشتم از سلسله مباحث با موضوع ولایت فقیه، به ادامه مبحث جهاد تبیین و بررسی برکات جهاد تبیین، مخاطرات بی توجهی به آن و وظایف هریک از ما در عرصه جهاد تبیین پرداخت.
تولیت حرم مطهر در این جلسه که در سالن شهید آیت الله دستغیب برگزار شد، اظهار کرد: در دو جلسه گذشته ابعادی از جهاد تبیین را به بحث گذاشتیم. با اینکه قرار بود فقط یک جلسه به این بحث بپردازیم و مجددا به مبحث ولایت فقیه باز گردیم، اما پرسش های متعدد شما عزیزان باعث شد که این بحث ادامه یابد و اکنون جلسه سوم آن را برگذار کنیم.
وی تصریح کرد: بحث جهاد تبیین که بارها و بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) قرار گرفته است حقیقتاً بحث بسیار مهمی است. منظور از فرمایش مقام معظم رهبری(مدظله العالی) ورود همگان به عرصه جهاد تبیین به عنوان رزمندگان این جبهه است و نه صرفا برگزاری همایش و نشست. رهبر معظم انقلاب پس از اطلاع یافتن از تخصیص ردیف بودجه برای جهاد تبیین در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، در جلسه ای فرمودند که تخصیص بودجه سنگین برای جهاد تبیین کار غلطی است، در جهاد تبیین باید راه پیشرفت و تعالی مادی ملت از بیراههها جدا بشود. با کارهای مقدس و همگانی نباید در ریل و فضای دیگر بازی کرد. اگر در این نشست در مورد جهاد تبیین بحث می کنیم برای این است که همه این جمع دست به کار و وارد عرصه جهاد تبیین شوند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، پیرامون برکات جهاد تبیین گفت: اولین سوال این است که اگر جهاد تبیین آنگونه که شایسته است به انجام برسد چه برکاتی در پی خواهد داشت؟ رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این پرسش، در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام در سوم بهمن ۱۴۰۰، اینگونه پاسخ داده اند: «یک روز میدان، میدان نظامی است مثل دوران دفاع مقدّس، دوران دفاع از حرم؛ اینجا میدان، میدان نظامی است؛ آن روز خیلیها وظیفه را تشخیص دادند و حرکت کردند و رفتند و وظیفهشان را انجام دادند ـ البتّه واجب کفائی بود؛ واجب عینی نبود ـ که البتّه در همین جا هم هیئتها سنگ تمام گذاشتند که قبلاً عرض کردیم، و بسیاری از این رزمندگان ما و شهدای ما بچّههای هیئتها بودند که رفتند و به شهادت رسیدند؛ یک روز عرصهی علم است و جهاد، جهاد علمی است، باید علم را بالا برد؛ یک روز عرصهی فعّالیّتهای اجتماعی است؛ یک روز عرصهی خدمات اجتماعی است و خدمت به مردم. آن روزی که دشمن سعی می-کند جامعه را در فشار اقتصادی قرار بدهد برای اینکه مردم را در مقابل اسلام، در مقابل نظام اسلامی قرار بدهد، آن روز اگر شما خدمت اقتصادی و اجتماعی به مردم بکنید، جهاد کردهاید در مقابل دشمن؛ لکن از همهی اینها مهمتر عرصهی تبیین و روشنگری است. اگر روشنگری بود، همهی این عرصههای گوناگون در وقت خود و جای خود وضعشان روشن خواهد شد و مردان خودشان را پیدا خواهند کرد».
تولیت حرم مطهر خاطرنشان کرد: معنای این فرمایش این است که انسان های آگاه، خودشان به موقع تکلیفشان را کشف می کنند. یعنی آن روزی که وقت جهاد فیزیکی و دفاع از حرم است خودشان می فهمند که باید به آن سمت بروند و نمی خواهد برایشان استدلال آورد. آن روزی که جامعه به لحاظ اقتصادی مشکل پیدا کرده است و قشر مستضعف در مضیقه است، مردم خودشان پویش اجتماعی شکل می دهند و کمک می کنند و بسته های معشیتی برای نیازمندان تهیه می کنند و آن روزی که دشمن تلاش می کند عرصه علم را خراب کند، خودشان می دانند که باید به آن عرصه ها بروند و کار و جهاد کنند. نتیجه نهایی جهاد تبیین، آگاه شدن شهروندان جامعه است که وظیفه خودشان را می فهمند و عنداللزوم وارد وظیفه الهی خودشان می شوند. اگر ما در این عرصه، واقعیت ها را تبیین و روشنگری کنیم، آن جامعه مخاطب ما، موتورش روشن می شود و البته هدف این است که این موتور به موقع روشن شود و این ارزش جهاد تبیین است. یعنی اگر جهاد تبیین به درستی انجام گیرد این اتفاق می افتد و هر کس می داند که چه کار کند.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری، پیرامون مخاطرات بی توجهی به جهاد تبیین گفت: سوال دیگری که مطرح می شود این است که اگر به فریضه مهم جهاد تبیین بی توجهی کنیم چه مخاطراتی ما و جامعه ما را تهدید خواهد کرد؟ رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در بیاناتشان در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری در ۱۹ اسفند ۱۴۰۰، به این پرسش اینگونه پاسخ داده اند: «اگر جهاد تبیین به درستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیلهی هوسرانی و شهوترانی خودشان قرار خواهند داد؛ یعنی اگر من و شما کارمان را درست انجام ندهیم، آن که برایش صرفاً دنیا مطرح است ـ دنیای شخص خودش، یعنی هوس های خودش، آرزوهای خودش، خواستههای شخصی خودش ـ حتّی دین را هم در خدمت خواهد گرفت. این جمله در نامهی معروف امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) به جناب مالک اشتر است. حضرت شرح می دهند که کسانی را انتخاب کن که این خصوصیّات را داشته باشد؛ [به طور] مفصّل خصوصیّاتی را ذکر می کنند، می گویند اینها را برای همکاری خودت انتخاب کن؛ بعد که آن خصوصیّات را بیان می کنند می فرمایند: «فَانظُر فی ذلِکَ نَظَراً بَلیغا»؛ با دقّت نگاه کن، با دقّت نظر کن؛ «فَاِنَّ هذَا الدّینَ قَد کانَ اَسیراً فی اَیدِی الاَشرار». عجیب است! این را امیرالمؤمنین به مالک اشتر می گوید؛ یعنی بیست و چند سال بعد از رحلت پیغمبر؛ این اشارهی به همین تسلّط بنیامیّه و عناصر آنچنانی است دیگر؛ آن کسانی که نماز صبح را چهار رکعت یا شش رکعت می خواندند، بعد هم می گفتند که حالمان خوب است، خوش است، اگر بخواهید، بیشتر هم برایتان می خوانیم.»
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: وقتی آگاهی از جامعه رخت برمی بندد و آن هایی که به وظیفه تبیین آگاه هستند اما متاسفانه به وظیفه آگاهی بخشی خودشان به درستی عمل نمی کنند، آرام آرام جریانی حاکم می شود که نه تنها با دنیای مردم، بلکه با دین مردم هم بازی می کند. حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام در نامه ای می فرمایند: دین اسیر دست اشرار شده است. همان دینی که مخاطبان اولیه وحی الهی هنوز در جامعه زنده بودند. آن زمان این اتفاق افتاده است چون به وظیفه تبیینی خودشان به درستی عمل نکردند. فرمایش حضرت امیرالمومنین علیه السلام ریشه در آیات قرآن کریم دارد. در آیه ۱۲۰ سوره بقره می خوانیم: « وَلَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ... ». یعنی یهود و نصارا به راحتی از شما راضی نمی شوند. مگر این که شما دین آن ها را انتخاب کنید که راضی شوند. در زمان حال، بحث کشورهای غربی و دشمنان انقلاب اسلامی بر سر انرژی هسته ای و موشک های بالستیک و اشغال لانه جاسوسی آمریکا و تروریسم و حقوق بشر و حقوق زن نیست، بلکه بحث بر سر این است که می گویند کلاً این روند خلاف آن چیزی است که ما می گوییم و این ها را باید کلاً تعطیل کنید. به عبارتی دست از دینتان بردارید و تابع دین ما شوید. منظورشان لیبرالیسم است نه دین مسیحت. یعنی شما باید صددرصد به جریان ما بپیوندید وگرنه ضد ما هستید و این جنگ ادامه پیدا می کند.
تولیت حرم مطهر در ادامه به بررسی وظیفه افراد و دستگاه ها در عرصه جهاد تبیین پرداخت و گفت: پرسش مهمی که مطرح است این است که وظیفه ما در عرصه جهاد تبیین چیست؟ پاسخ به این پرسش این است که عرصه جهاد تبیین عرصه ای بسیار وسیع و فراگیر است و هر کس در هر موقعیت و جایگاهی است وظیفه خاص خود را دارد. در یک تقسیم بندی کلی می توان مخاطبان این ابلاغ و دستورالعمل ولایی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) را به دو دسته تقسیم کرد: یک دسته افراد هستند، یعنی تک تک ما بدون توجه به مسئولیت هایمان و دسته دوم دستگاهها و نهادهای متولی امور فرهنگی کشور هستند. این دستگاهها عبارتند از شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان صدا و سیما، حوزه های علمیه، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز هماهنگی امور مساجد، شورای سیاست گذاری ائمه جمعه، و .... نخست به وظایفی که بر عهده تک تک ما و کسانی که معتقد به وجوب شرعی جهاد تبیین هستند و می خواهند رزمنده این جبهه باشند می پردازیم.
وی پیرامون نخستین وظیفه افراد در عرصه جهاد تبیین گفت: اولین مظیفه ما کسب آگاهی لازم در حوزه هایی که مورد هجمه دشمنان قرار دارد، از قبیل باورهای اصیل اسلامی، اصول فرهنگ ایرانی و اسلامی است. قبلاً خدمت عزیزان عرض کردم به علت هجمه های شدید فکری و شبهات متعدد معرفتی، امروز یکی از کارهای اصلی این است که بحث های شیعه شناسی و اسلام شناسی را رایج کنیم. در دهه چهل شمسی بحث های اسلام شناسی اصیل و شیعه شناسی در کشور جدی شد و خیلی ها به این عرصه وارد شدند و کار کردند و خیلی ها هم به خطا رفتند. به عنوان مثال بحث تشیّع علوی و تشیّع صفوی که مرحوم شریعتی مطرح کرد، بحثی صددرصد انحرافی بود که اگر قرار باشد به تجزیه و تحلیل گذاشته شود ده ها ایراد اساسی در این نظریه است. شهید مطهری در مورد این بحث اسلام شناسی شریعتی می گوید: این که شما می گویید اسلام شناسی نیست، بلکه این اسلام سُرایی است. در آن زمان به دلیل بحث هایی که در جامعه به وجود آمد، جمع عظیمی از جوانان آن روزگار به دقت مبانی شیعه را کار کردند و تا امروز هم مدافع بوده اند.
وی ادامه داد: در کنار کسب آگاهی پیرامون باورهای اصیل اسلامی و اصول فرهنگ ایرانی و اسلامی، کسب آگاهی لازم در حوزه هایی مثل جایگاه ولایت در اندیشه ناب اسلامی، چرایی و چگونگی شکل گیری انقلاب اسلامی، دستاوردهای انقلاب اسلامی، گروه ها وخطوط فکری و سیاسی موجود در جامعه، حقوق زن در اسلام، حجاب مورد نظر اسلام، تاریخ سیاسی معاصر ایران، و... جزو وظایف همه ما است. معنای این سخن این است که جهاد تبیین را باید از خودمان شروع کنیم. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ» اول خودتان و بعد خانواده خودتان. با کسب آگاهی در این زمینه ها، حقایق را برای خودمان تبیین کرده ایم و این گام اول جهاد تبیین است.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، دومین وظیفه افراد را اینگونه بیان کرد: توجه و تمرکز بر خانواده، فرزندان، نزدیکان و دوستان خود، با محبت و مهرورزی و اختصاص فرصت مناسب برای تبیین حقایق و واقعیت ها، و با زبان و ادبیات قابل فهم به تناسب سن و سطح معلومات آنان.
روشنگری و تبیین حقایق به صورت مستند و عدم همراهی با سیاه نمایی های متعارف در نشست های خانوادگی و دوستانه، سومین وظیفه افراد در عرصه جهاد تبیین است که تولیت حرم مطهر به آن اشاره کرد.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری در توضیح چهارمین وظیفه افراد در عرصه جهاد تبیین گفت: تشکیل گروه دوستی از نوجوانان و جوانان آشنا و تشویق و سوق دادن گروه به سمت مطالعه و فضاهای سالم معنوی، دینی، معرفتی و گفت وشنود با چهره های مثبت و مورد علاقه آنان؛ وظیفه مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. این مورد کاری است که دشمن به وفور بر روی فرزندان ما انجام می دهد. جلسه قبل خدمتتان عرض کردم، زمانی است که یک نفر ضربه می زند ما هم با یک نفر در مقابل او می ایستیم و کار می کنیم. مثلاً کسی مجله زده و بر علیه اسلام کار می کند ما هم در جواب، مجله ای می زنیم که جواب هم می دهد. اما وقتی که جریان جهانی شکل گرفته باشد و تشکیلات و شبکه ها به میدان آمده اند، در اینجا باید گروه ها شکل بگیرد. این از نظر روان شناسی مهم است.
وی ادامه داد: از نظر تاریخی می توان به جریان حلف الفضول اشاره کرد که به معنای هم قسم شدن افراد فاضل برای دفاع از مظلومین است و قبلاً خدمتتان عرض کردم مربوط به زمان قبل از بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در شهر مکه می باشد و خود پیامبر(ص) هم عضو این جریان بود. به خاطر اتفاقی که افتاده بود گروهی از جوانان مکه جمع شده بودند و هم قسم شدند از ستمدیدگانی که به مکه وارد می شوند یا در مکه هستند با همه وجود دفاع کنند. همچنین عیّاران که در تاریخ ایران خیلی برجسته است، همین گونه بودند.آدم هایی که به ظاهر علیه السلام نبودند اما برای دفاع از نوامیس مردم تا پای جان می ایستادند و همیشه رئیسی داشتند و پهلوان بزرگی در رأس آنان بوده است. عیّاران، در واقع نوعی حلف الفضول بود. امروز خیلی از جوانان ما هستند که عضو گروهی می شوند و این گروه اینقدر بر روی این جوان اثر می گذارد که این جوان هر چه گروه بگوید قبول می کند، حتی اگر والدینش خلاف این را بگوید قبول نمی کند. یعنی وابستگی به گروه ایجاد شده است. در چهل و چهار سال گذشته بارها در جمهوری اسلامی ایران پیش آمده است که عده ای از آدم هایی که معرکه گیر بودند و با ادعای امام زمانی و یک عده ی زیادی را جذب خودشان کردند. وقتی سردسته های این ها را گرفته اند به صراحت اذعان کرده اند ما از سر تا پایمان دروغ بوده و این ادعاها برای سوء استفاده از مردم بوده است اما در کمال تعجب، پیروانشان می گویند اینطور نیست و دست از عقائد خود بر نمی دارند. این قدرت گروه و تشکیلات را می رساند. بعضی از این ها سال ها پیش اعدام شده اند ولی گروه هایشان هنوز هستند و دست از عقاید خود بر نمی دارند. قدرتِ گروه اینگونه است. در جمهوری اسلامی و در تاریخ ایران، بالاترین قدرت تشکیلاتی را مجاهدین خلق در ایران داشتند که هنوز هم ادامه دارد، یعنی هزاران نفر تحت لوای مختلف و با پست های خیالی مثل فرمانده، معاون فرمانده، منشی فرمانده و ... بدون هیچ حقوقی، به خاطر این که بتواند پستش را حفظ کند تا آخر در مسیر حرکت می کند.
حضور فعال و آگاهانه در گروه های اجتماعی در فضای مجازی و نشر و بازنشر مطالب و مستندات تهیه شده توسط مراکز و گروه های معتبر در فضای مجازی؛ پنجمین وظیفه افراد در عرصه جهاد تبیین است که تولیت حرم مطهر به آن اشاره کرد.
این استاد حوزه و دانشگاه پیرامون ششمین وظیفه افراد در عرصه جهاد تبیین گفت: مطالعه و کسب آگاهی لازم در حوزه دشمن شناسی، به ویژه شناخت استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل و توطئه های شوم آنان در مقابله با اسلام راستین و ملت ایران، و معرفی دشمن آنگونه که هست نه آنگونه که خود را معرفی می کند. قبلاً خدمتتان عرض کردم که شاید کار سختی باشد که بچه ها را پای این بحث ها بنشانیم، ولی بعضی وقت ها با ادبیات داستانی می شود این کار را انجام داد. کتاب ریشه ها را که معرفی کردم مصداق این موضوع است. اگر این کتاب را جوان دبیرستانی ما بخواند شعار مرگ بر آمریکا می دهد و شما هم نمی توانید جلویش را بگیرید. داستانی که بر اساس متن واقعیت است و در اینترنت هم قابل دانلود است و هزینه ای ندارد. با هر کسی با ادبیات و ابزارهای خودش می شود کار کرد. داستان صبرا و شتیلا به صورت کتاب مستند و داستانی چاپ شده است. همین را به بچه ها بدهیم تا بخوانند و ده ها کتاب دیگر در این زمینه موجود است. از کارهای خوبی که در سال های پیش از انقلاب انجام می گرفت، الگوگیری از مبارزان انقلاب های دیگر بود، چندین کتاب راجع به انقلاب الجزایر و داستان آن دختری که در الجزایر دست به مبارزه زد و حتی کتاب هایی مربوط به انقلاب های آمریکای لاتین بود که ترجمه و منتشر می شد و بچه های ما این ها را می خواندند و انقلابی می شدند.
وی در ادامه به موضوع فراگیری فرهنگ اشاره کرد و گفت: گوشه گوشه ی زندگی فردی و اجتماعی خود را که ملاحظه می کنیم نشانه ها و علامت هایی از «فرهنگ» را به روشنی در آن می بینیم؛ گر چه این نشانه ها گاهی برجسته و چشم گیرند و گاهی خفته و کم فروغ. سخن گفتن، خوردن، نوشیدن، پوشیدن، استراحت و خواب، کار و تلاش، بی کاری و فراغت، رانندگی و سفر، هنر و معماری و شهرسازی، بازی و تفریح، مطالعه و تحصیل، ورزش، خرید و فروش وتجارت، سیاست و مدیریت، تعلیم و تربیت، ازدواج و سبک زندگی و هر آنچه زندگی خود را با آن به سامان می رسانیم، همگی در خود نشانه و نمایی از فرهنگ دارند.
این استاد حوزه و دانشگاه، خاطرنشان کرد: فرهنگ بستر گسترده و میدان وسیعی است که هویت انسان ها در آن متولد می شود، نشو ونما می یابد، هدف و آرمانی را برمی گزیند، به سمت مقصدی حرکت می کند، خود را متعلِق به سرزمین و ملّیت و جامعه ای بشمار می آورد، برای حفظ سرزمین خود تلاش و ایثار می کند و با بدخواهان و دشمنان وطن به مقابله و معارضه و دفاع بر می خیزد.
وی ادامه داد: فرهنگ حوزه ای کاملاً وسیع است که بر همه ابعاد زندگی ما پرتو می اندازد. ابعاد سه گانه انسان که قبلاً عرض شد یعنی حوزه شناخت ها، باورها و عمل ها، فرهنگ در آنجا هم نقش دارد. جمله ای را مقام معظم رهبری (دامت افاضاته) به کار بردند به نام جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و فرمودند در مقابل جبهه فرهنگی غرب باید جبهه ای عمل کرد. جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی یک جبهه فراگیر است که همه افراد دغدغه مند و همه گروه ها، تشکل های مردمی، دستگاه ها و نهادهای فرهنگی را شامل می شود. حوزه های علمیه، دانشگاه ها، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی و مساجد همه در این جبهه هستند. البته کمتر عمل می کنیم و بیشتر حرف می زنیم. واقعیت این است که بیشتر این بخش ها عملا در صحنه حضور ندارند. ۸۵۰۰۰ هزار مسجد در کشور است، ۲۵۰۰۰ الی ۳۰۰۰۰ کانون فرهنگی هنری مساجد در کشور است و هزاران دفتر بسیج در کل محلات کشور وجود دارد، حوزه های علمیه، سازمان تبلیغات، ائمه جماعات و همه این ها روی هم، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را تشکیل می دهند. اگر این جبهه به معنای واقعی کلمه به ندای رهبری لبیک بگوید، ببینید چه اتفاقی می افتد. تمام شبکه های صدا و سیما، تمام دانشگاه ها جزو جبهه فرهنگی انقلاب هستند. خیلی ها در این لیست هستند اما متاسفانه برعکس عمل می کنند، یعنی در کشتی انقلاب هستند اما به سمت عقب حرکت می کنند. اگر این جبهه به معنای واقعی کلمه متشکل عمل کند و تابع فرمانده ارشد این جبهه یعنی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) باشد، ببینید چه اتفاقی می افتد.
تولیت حرم مطهر گفت: در جلسه قبل، یکی از دوستان گفتند شورای عالی انقلاب فرهنگی دچار سیاست زدگی شده است. اصلاً بنده نظرم این نیست. دلیلش را برای شما می گویم. شورای عالی انقلاب فرهنگی جزو منصوبین حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) بودند و بعد از آن هم منصوب مقام معظم رهبری(دامت برکاته) هستند. چه اعضای حقیقی و چه اعضاء حقوقی واقعاً در این حوزه خوب کار کرده اند و حقیقتاً حوزه فرهنگ به لحاظ سند های بالادستی کارش بی نظیر است. به عنوان مثال سند مهندسی فرهنگی کشور آیا چیز کمی است؟ در دنیا، چند کشور سند فرهنگی دارد؟ سند تولید علم، سند سلامت، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و سند اسلامی شدن مراکز آموزش عالی و دانشگاه ها، این ها همه نشانه ی تلاش های شورای عالی انقلاب فرهنگی است. اگر دقت کنید متوجه می شوید چقدر دقیق و کارشناسانه است.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، گفت: ایراد شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه ها نیست. همه روسای قوای سه گانه کشور در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارند. این شورا یکی از بزرگترین و عالی ترین شورا ها است. ایراد این شورا این است که حلقه واسط بین این شورا که قرارگاه مرکزی فرهنگی است با خط مقدم جبهه فرهنگی قطع است. شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ شورای منصوب رهبر معظم انقلاب و عالی ترین شورا در جمهوری اسلامی با کارهای شاخص و فاخرِ است که شکی در آن نیست اما اشکال کجاست که در فرهنگ سازی با مشکل مواجه می شویم؟ بنده معتقدم حلقه واسطه و رابطه بین این قرارگاه مرکزی و خط مقدم، یعنی تک تیراندازها و خمپاره اندازه ها و کسانی که توپ شلیک می کنند برقرار نیست. لذا شورای عالی انقلاب فرهنگی سند مفصّل و خوب می نویسد ولی در خط مقدم جبهه فرهنگی هر کسی کار خودش را می کند و گاهی هم به یکدیگر تیر می زنند. مقام معظم رهبری(دامت برکاته) در آخرین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند: شورای عالی به هوّیت جمعی اش چندان در جامعه تاثیر گذار نیست. هوّیت جمعی یعنی به عنوان شورای عالی انقلاب فرهنگی نه به عنوان هوّیت فردی افرادِ شورای عالی فرهنگی که تک تک اعضاء همه کار می کنند.
وی اضافه کرد: سند اسلامی شدن دانشگاه ها یکی از بهترین سند ها می باشد که نوشته شده است. بنده و صدها نفر دیگر در نوشتن این سند هزاران ساعت کاری حضور داشتیم و وقت گذاشتیم. اگر روسای دانشگاه ها را در این سالن جمع کنید و سوال کنید که چند نفر سند اسلامی شدن دانشگاه ها را خوانده اید، شاید نود درصد نمی دانند این سند چه می باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه، تصریح کرد: قطع شدن حلقه واسط این گونه است. یعنی ضمانت اجرایی کلان دارد اما عملیاتی نمی شود تا در خط مقدم جبهه قرار گیرد. قرارگاه برای خودش طرح های عملیاتی ریخته است ولی در خط مقدم جبهه هر کسی برای خودش کاری می کند. پس تعبیر سیاست زدگی شورای عالی انقلاب فرهنگی درست نمی باشد و برای آن نمی توانیم نمونه ای ذکر کنیم. امّا عدم تأثیرگذاری اش مثل روز روشن است و دلیلش هم به اعتقاد من این است که حلقه میانی نیست و شورای عالی انقلاب فرهنگی، دستگاه نظارتی ندارد که فلان دستگاه را بازخواست کند که چرا به قانون پایبند نیستید و به سلیقه خودتان عمل می کنید.
حجت الاسلام والمسلمین کلانتری اظهار کرد: یکی از برادران در جلسه پیشین فرمودند که آنچه جلوی تهاجم فرهنگی را می گیرد یکی غِنای فرهنگی و دیگری شناخت فرهنگ می باشد. گزینه سومی هم وجود دارد و آن انتقال صحیح فرهنگ به نسل های بعد است. الان موضوع بحث تهاجم فرهنگی این است که این فرهنگ منتقل نشود. یعنی همه هم و غم دشمن این است که نسل جدید، فرهنگ نسل قدیم را رها کند و جلوی انتقال آن گرفته شود و گسست نسل ها شکل گیرد. تمام تلاش دشمن این است که گسست نسلی بوجود بیاید. راهکار مقابله با این موضوع، انتقال صحیح فرهنگ است.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: یکی از برادران در جلسه قبل گفتند که دو جریان سیاسی وجود دارد که چهل سال کشور را معطّل و گرفتار کرده است و باید کاری کرد که این دوجریان از میان برداشته شوند تا کشور درست شود. پاسخ این است که این دو جریانی که در کشور وجود دارد، سبقه آن از پیش از انقلاب اسلامی تا امروز بوده است و در یک مقطعی رسمیت پیدا کرده است، یعنی وقتی مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت انشعاب پیدا کرد، به حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) نامه نوشته اند و حضرت امام(قدس سره) اجازه دادند که این اتفاق بیافتد. پس از آن، آقای محمد علی انصاری نامه ای نوشتند که این بعداً خطرناک می شود و حضرت امام(ره) پاسخی خیلی جدی به ایشان دادند که پاسخ قابل مطالعه و خیلی دقیقی است. ایشان فرمودند چه اشکالی دارد دو جریان درون نظام باشد که اگر مردم از هر کدام خسته شدند، کار را به جریان دیگری واگذار نمایند. این جداً آینده نگری خیلی عظیمی است. دویست سال است که آمریکا به این شکل پیش می رود و دو جریان دائماً قدرت را دست به دست می کنند. دیروز در کنگره آمریکا حزب جمهوری خواه و حزب دموکرات به صورت ید واحده به نفع اغتشاشگران در ایران رای مثبت دادند که فقط یک رای مخالف داشته است. ما باید یاد بگیریم که وقتی می خواهند با دشمن مشترک مقابله کنند همه ید واحده هستند. موقع انتخابات چنان به یکدیگر ناسزا می گویند که آدم تعجب می کند ولی در مقابل دشمن خود، فقط یک رای مخالف وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: اگر دو جریان سیاسی در کشور این گونه باشند بسیار ارزشمند است و هیچ شکی وجود ندارد اما اگر خدای نخواسته جریانی با خارج از مرزها همسو شد این خیلی خطرناک است. تا جایی می شود مماشات کرد و کوتاه آمد ولی از یک جایی به بعد باید برخورد جدی شود. یعنی این جریانی که می خواهد داخل نظام فعالیت کند باید مرزش با اسرائیل و آمریکا و اتحادیه اروپا شفاف باشد، نه این که گاهی هم با رنگ ایرانی، حرف آن ها را در بیانیه اش بزند. تا جایی می شود کوتاه آمد ولی از یک جای دیگر نمی شود کوتاه آمد و باید برخورد جدی کرد چرا که این رفتار معنایش خروج از حاکمیت یا خروج بر حاکمیت است. اما کسی که بگوید هر دو جریان را بزنیم این حرف اصلاً منطقی نیست و این دو جریان برای نظام اسلامی خیلی خوب است.