به نام خدایی که رئوف و رحیم است «أَحْبِبْ حَبیبَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَعْصِیَکَ یَوْمًا ما. وَ أَبْغِضْ بَغیضَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَکُونَ حَبیبَکَ یَوْمًا ما.»
با دوستت آرام بیا، بسا که روزى دشمنت شود، و با دشمنت آرام بیا، بسا که روزى دوستت
شود.
گاها فکر می کنم ما عجب آدم هایی هستیم و خودمان را به چه کارهایی که مشغول نمی کنیم اما وقتی تعمق می کنم ،می بینم مشکل ما این است کمی می فهمیم و کمی هم هوش داریم. بعد می گویم نکنه دچار نارسیسم گرایی شده ایم و خود شیفتگی هم دست از سر هیچ کس بر نمی دارد، اما گویا کمی اعتماد به نفس هم بد نیست . یک وقت می اندیشم که حالا مشکل اصلی و اساسی کشور ما یا استان چیست ؟ در همین حال وهوا نگاهی به سایت ها و نظرات افراد می اندازم جلسه ی دلواپس ها ، سخنرانی رئیس جمهور، مصاحبه زیبا کلام و نطق علی مطهری نماینده ملت و سپس نظرات ارائه شده کاربران را می خوانم که چگونه بی محابا به هم پرخاش می کنند و چهره ها و شخصیت های سیاسی کشور را به باد هتاکی قرار میدهند، این وضع دلم آدم را خون می کند که این همه تفرق نظر و دشمنی با هم برای چیست ؟ کمی تامل می کنم می بینم مشکل اصلی ما در تبین مسائل سال 88 است . نان خورهای این حادثه تلخ چه کسانی هستند ؟ چرا نفوذهای دشمن و ضد انقلاب که بهره برداران اصلی هستند را غفلت می کنیم و فقط به فکر تسویه حساب های سیاسی در خودمان هستیم ؟ چرا بعضی ها نمی خواهند در این کشور آرامش به وجود آید ؟ چرا ما نمی توانیم با غرب بازی یاسی کنیم ؟ چرا گروه های فشار فقط در غرب خوب است و ما نداشته باشیم ؟ چرا هیچکس نقد را نمی پذیرد اما همه از آن دم می زند؟ چرا احزاب توانمند در کشور شکل نمی گیرد و کارکرد احزاب را باید شخصیت هایی سیاسی به تنهایی انجام دهند؟ چرا همیشه توهم توطئه وجود دارد ؟چرا مخالفین دنیا عزیزند و ما مدافع آنانیم؟ چرا نمی توانیم منتقد باشیم ،لیکن تخریب نکنیم؟ چرا همه از وضع موجود ناراضیند و هیچ کس مسئولیت نمی پذیرد؟ چرا دولتی ها که حاکم هستند خود نقش اپوزیسیون را بازی می کنند؟ چرا معلوم نیست مسئول اجرایی کیست و همه می گویند باید بشود؟....
اندیشیدم که بالاخره در این استان به ظاهر کلان شهر این درد دلم را با برادران وخواهران همشهریم مطرح کنم شاید ما در این شهر منشا خیری شدیم و برای کشور مدلی ارائه کردیم . به قول بوعلی سینا تا کی ما بایداز علم دیگران رونویسی کنیم . لذا موضوع انتخابات 88 را از دو منظر مورد بررسی قرار دادم و سپس برای برون رفت پیشنهادی ارائه نمودم گرچه می دانم مورد عقاب و عتاب قرار خواهم گرفت . امید که همه با حسن نیت به آن بنگرند ونظرات خود را دوستانه مطرح کنند تا از این وضعیت عبور کنیم و دوستی و برادری جای تفوق و دشمنی را بگیرید.
1-هرمنصفی به روزهایی قبل از انتخابات88 نگاه کندو اقدامات دولت وقت را بررسی نماید خواهد یافت انچه در آن ایام می گذشت بسیار مشکل ساز و شائبه دار بود از سهام عدالت گرفته تا کمک های مختلف ، پخش سبدهای دانشجویی ،گونی های سیب زمینی ،اخبار دروغ و غلو در خصوص خدمات دولت مثل راه اهن شیراز به بندرعباس و..... اما این واقعیت را باید بپذیریم که تقلب در انتخابات نشد بلکه سمت سوی رای دادن مردم هدایت شد و به عبارتی تزویر بر نظر مردم حاکم شده بود . اگراز فرمانداران های وقت سوال شود که تا چه ساعتی از روز قبل ازانتخابات سهام عدالت را در خانه به خانه تحویل داده اند این موضوع روشن خواهد شد .از سوی دیگر رسانه ها بی انصافی را به اوج رسانند و آتش اختلافات را شعله ور ساختند و متاسفانه مجریان و ناظران مرتکب اشتباه استراتژیک رفتاری شدند.
2-نکته دوم اعتراض اصلاح طلبان به انتخابات بود. که شاید بخش اعظم آن ناشی از تحلیل همان وضعیتی بود که در بند اول ذکر شد. اما وقتی فرصت طلبان وارد عرصه شدند و بحث از اعتراض گذشت و به اقدامات تخریبی کشیده شد، اصلاح طلبان بعد از صحبت هایی مقام معظم رهبری در خیابان حضور نیافتند و به اعتراض خود پایان دادند و بخشی عظیمی از جمعیت 9 دی را اصلاح طلبان تشکیل دادند . بعد از آن کسانی که در اعتراضات حضور یافتند عناصر ضدانقلاب عمومی بودند. واز این به بعد دیگر بحث اعتراض به انتخابات نبود بلکه تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی بود. اما متاسفانه رسانه ملی و بعضی از نشریات و سخنرانان در تلاش بودند و هستند و قائل به هیچ تفکیکی بین این زمان ها و افراد نیستند و همه را منتسب به اصلاح طلبان می دانند و همه ایام را تخلف می شمارند و به همین علت همه شخصیت ها و افراد را مورد حمله قرار دادند و میدهند و حتی به شخصیتی همچون ایت الله جوادی املی و مراجع معظم هم رحم نکردند کاری که تاثیرات منفی آن حالا حالاها ادامه خواهد داشت . و برای تحریک احساسات مذهبی مردم هر از گاهی با نشان دادن چند زن که در حال فرار هستند و روسریهایشان افتاده است تا به مردم وانمود کنند که این ها اصلاح طلبان هستند و جالب تر این است که برای محکوم کردن فتنه سراغ خانم هایی می رود که در مقابل دوربین بیشتر موی سرش پیدا است و این استفاده ابزاری بلای جان این مملکت شده است.
اما باید بپذیریم عدم تمکین به قانون هر چند قانون بد و ضعیف کاری بدتر بود که سیاسیون ما انجام دادند و متاسفانه هزینه های زیادی را به نظام تحمیل کرد و نظام از جمعیت کثیری از فعالین سیاسی که چهره های شاخصی بودند محروم شد. و به جای خدمت به نظام سر از زندان در آوردند .
حال سوال اینجاست آیا کسانی که در ستادهای اقایان موسوی و کروبی فعالیت داشته اند و از آنان هواداری کرده اند تا قبل از سخنرانی مقام معطم رهبری خلاف بوده است یاخیر ؟
آیا به تعبیر بعضی ها این افراد مستحق اعدام و زندان هستند؟ ، آیا این افراد به نظام اعتماد کرده اند و از کاندیداهای که مورد تائید شورای نگهبان و نظام بوده اند طرفداری ویا در ستادها حضور یافته اند تخلف بوده است؟
آیا افرادی که از آقای احمدی نژاد در دور اول یا حتی دوم حمایت کرده اند باید از این کشور رانده شوند؟ یا باید اجازه دهیم به عنوان منتقد در جامعه حضور داشته باشند و فعالیت سیاسی کنند .
آیا آزادی فقط مال یک جناح یا گرایش سیاسی است و ملزم به رعایت هیچ قانونی نباشند ؟ ما ژیرو امامی هستیم که عبور از یک چراغ قرمز را هم جایز نم شمارند .
پس بیاید تکلیف را روشن کنیم بالاخره جمع زیاد یا 99درصدی اصلاح طلبان بعد از مسائل ایجاد شده و سخنان مقام معظم رهبری هیچ حرکت خلافی انجام نداده اند و همه را به آرامش دعوت کرده اند و لذا ما در استان هیچ تجمعی اعتراضی نداشتیم .پس چرا امروز با این افراد اینگونه برخورد می شود؟
من از مسئولین استان سوال می کنم ما در استان چه تعداد افراد بازگشتی یا به عبارت درست تر تسلیمی احزاب ضد انقلاب دمکرات ، کومله و یا منافقین داریم؟ چند درصد آنان در نهادهای نطامی و امنیتی و دولتی مشغول بوده اند و یا در جبهه حضور داشتند و بازنشسته شدند؟ و هم اکنون هم مشغول کار اقتصادی هستند. به عنوان مثال خرید تمام تولیدات سیمان یک کارخانه را در انحصار دارند. ایا اصلاح طلبان را به همین اندازه قبول ندارید؟ اینان که سالها در سنگر ها هم دوش شما بودند و بعضی از آنها در کسوت فرماندهی بودند. و لحظه ای دفاع از نظام را با هیج چیز عوض نکردند و نمی کنند. پس این همه تلاش برای بیرون راندن آنان چیست؟. این همه ترس از آنان برای چیست ؟مشکل کجاست چگونه به آن تسلیمی اعتماد می کنید اما به این همسنگر روزهای سخت اعتماد نمی کنید؟ . گیرم در جایی هم غفلتی از نطر سیاسی کرده باشد ولی مثل آن تسلیمی که اسلحه علیه نطام به دست نگرفته است و رو در رو شما نجنگیده است(البته من به همه کسانی که به اشتباه خود پی برده اند و به دامن کشور برگشته اند احترام می گذارم و آنان هم حق زندگی آبرومندانه در این کشور را دارند). گیرم جایی هم موصع گیری کرده است . لیکن او تصورکرده اینجا تصمیمش برای بقا نطام است فکر کرده این کارش استمرار راه امام(ره) است نیتش خدمت به جمهوری اسلامی بوده اما ما چگونه با انان برخورد کردیم به جای اینکه محبت کنیم هوشیارش کنیم باورهایش را تقویت کنیم. می خواهیم از هستی ساقط شان کنیم ، دوستان هیچ میدانید بعضی از این افراد که برادر شهید هستند و خود سالها در جنگ حضور داشتند خبر شهادت برادرشان کمر پدر و مادرش را خم نکرد اما وقتی به جرم ناکرده ،امام جمعه ای که باید منادی اخلاق باشد اعلام می کند من سوابق فرزندشان را منتشر می کنم قلب هایشان را اتش می زند.و یا نمایندگان محترمی که از هیچ تلاشی برای انتصاب یا ابقاء مدیری دریغ نمی کنند اما برای گرفتن بودجه های مالی در طول سال یکبار صدای اعتراضاشان را نمی شنویم این ذهنیت را در ما تقویت می کند که هرکس به فکر منافع و انتخابات اسفند 94 است تقویت می کند و این باورهایمان را آسیب می رساند.... به هر حال نمی دانم تا کی می خواهیم از این ماجرای انتخابات 88 و دولت 8ساله نان بخوریم . تا کی می خواهیم تخلفات مالی افراد را در پشت این دعواهایی سیاسی مخفی کنیم تا کی می خواهیم ناتوانی هایی اجرایی را به این بهانه ها بپو شانیم .
پس بیاید به جای این بهانه ها، افراد را از حیث پاک دستی ، پاک دامنی و توانایی و تخصص خدمت به نظام و مردم برررسی کنیم . آن وقت است که بودجه های 400میلیارد تومانی یا 95 میلیارد تومانی در این استان حیف و میل نمی شود و آمارهای دروغ در پوشه مسئولین قرار نمی گیرد. مدیران بی کفایت جرائت نمی کنند در پشت دعواهی سیاسی ما مخفی شوند و رانت خواران زالو صفت عرصه را برای خود مهیا نمی بینند. بیاید کاری کنیم مردم طعم خدمت را بچشند و به این نظام مباهات کنند. اما اگر اینگونه نکنیم مطمئن باشید ره به جایی نخواهیم برد و فرزندان ما در مورد ما بسیار بد قضاوت خواهند کرد . امروز مشکل اصلی جامعه ما بیکاری و فقر است و روایت ما مملو از مدمت این پدیده است امروز استان از بیکاری رنج می برد مبادا گرفتار اشتغال آماری بشویم و سازمان ها همان بلایای را که سر دولت اقای احمدی نژاد آوردند بیاورند اشتغال را درست تعریف کنیم و مردم را فریب ندهیم.اگر واقع نگر باشیم و واقعیت ها را ببینیم و تاکید می کنم از افراد متعهد و متخصص استفاده کنیم مشکلات قابل حل است .
پیشنهاد
من به عنوان فرزند این استان و از سر عجز نه از سر نصحیت یا موعظه همه شما را به این روز عزیز( ولادت مولود کعبه) قسم میدهم که دینداری و انصاف را بر گرایش های سیاسی اولویت دهید نظام ما آسان به دست نیامده است . عزیزان بسیاری برای حفظ ان خون داده اند جانباز و آزاده شده اند. حالا خواسته یا ناخواسته دشمن برون و درون ما را تکه تکه کرده است وحدت مان را از هم پاشیده اند و سوء استفاده کنندگان جولان می زنند . نگاهمان را از سیاسی به خدمت به مردم و نظام تغییر دهیم . برای توسعه استان سراغ کسانی که توانایی دارند و می دانیم می توانند استان را به توسعه برسانند برویم از آنان خواهش کنیم تا به کمک بیایند > کسی حق قهر کردند با این نظام را ندارد ، کسی حق خانه نشینی را ندارد فردا در مقابل شهدا شرمنده خواهیم بود ، اگر نتوانیم برای فرزندان این استان شغل وزندگی آبرومند درست کنیم در مقابل آنان شرمنده خواهیم بود. استاندار و معاون سیاسی و دیگران رووزی از این استان خواهند رفت می توانند نام نیکی از خود به جای بگذارند و یا خود ناکرده اگر ناموفق باشند استان متضرر خواهد شد پس همه ی مردم ،نخبگان و احزاب باید هوشیار باشند هم بر عملکرد مدیران نظارت کنند و مانع انحراف شوند و هم منادی وحدت و همدلی باشند تا انشاالله شاهد خدمات نظام به مردم باشیم. انگاه مطمئن باشید اعمالمان مرضی رضای خداوند متعال خواهد بود و عنایت حضرت حجت (عج) ما را از انحراف باز خواهد داشت و شرایط ظهور آن عزیز مهیا خواهد شد.
خدایا به ما عمری عنایت کن که رضای تو در آن باشد.