- توضیحات
- :::
-
دسته: مقالات |
-
منتشر شده در پنج شنبه, 08 خرداد 1393 17:40 |
امنیت اجتماعی دارای ابعاد سیاسی و حکومتی بوده و به شدت آمیخته با مقوله اساسی قدرت است و در مطالعات و بررسیهای استراتژیک در ذیل امنیت ملی مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد. امنیت اجتماعی را از حیث شمولیت و فراگیری میتوان امنیت عمومی نیز قلمداد کرد که حوزههای امنیت جمعی و گروهی را میتواند پوشش دهد.
در میان نظریهپردازان امور امنیتی، ویور، امنیت اجتماعی را توانمندی جامعه برای مراقبت از ویژگیهای بنیادین خود در شرایط تغییر و تهدیدات عینی و احتمالی تعریف کرده و بر ارتباط نزدیک میان هویت جامعه و امنیت تأکید داشته و خاطرنشان میکند، جامعه، امنیت هویتیاش را میخواهد؛ بنابراین، امنیت اجتماعی، آرامش و آسودگی خاطری است که هر جامعه موظف است برای اعضای خود فراهم آورد.
امروزه تهدیدات امنیتی، بنا بر میزان، شدت و قدرت آسیبزاییشان نسبت به تمامیت و هویت ارزش نظام حاکم تعریف و طبقهبندی میشوند. از این منظر باید به تهدیدات امنیتی، نگاه دوباره کرد. سایه تهدید در همه جوامع بوده و مصالح و منافع ملی، کیان کشور، استقلال، ثبات، مشروعیت و مقبولیت آنها را به خطر میاندازد.
تهدیدهای امنیتی متناسب با وضعیت هر کشور و هر جامعهای متفاوت بوده و درجات آسیبپذیریشان متغیر است؛ برای همین، میتوان گفت، هر گونه رویدادی که ثبات، تعادل و انسجام جامعه را بر هم زند، «تهدید امنیتی» به شمار میرود؛ به عبارت دیگر، میتوان گفت: «تهدید امنیتی» به مجموعه کارهایی گفته میشود که بقای رژیمها، نظام شهروندی، ارزشهای حاکم و هنجارهای پذیرفته شده، حاکمیت قانون و شیوه زندگی آحاد جامعه را مختل و موجودیت آنها را به خطر میاندازد.
در این رهگذر، برای چندین دهه است که مسابقات و رویدادهای ورزشی به طور عام و جام جهانی فوتبال به طور خاص، کانون ضریب سلامتی جوامع، میزان شادی در جوامع، میزان توسعه یافتگی اجتماعی و اقتصادی کشورها، رونق کسب و کارها، احساس هویت ملی، انسجام اجتماعی، غرور جمعی و امنیت اجتماعی شناخته شده است؛ بنابراین، هیجان و قدرت نمادین فعالیتهای ورزشی و رخدادهای آن همچون ابزاری برای آشتی و اتحاد دوباره جوامع، مبارزه با نژادپرستی، مبارزه با فقر و گرسنگی، کاهش مرگ و میر کودکان، ترویج برابری جنسیتی و... در رخدادهای بین المللی ورزشی استفاده میشود.
مزایای اجتماعی و تربیتی ورزش، موجب گسترش آن در میان طبقات گوناگون اجتماع شده است. این قلمرو مقولهای است که با زنجیرهای از جاذبهها و تأثیرات، ایدهها را به واقیعت تبدیل کرده است؛ به عملکرد درست اجتماعی همراه با افزایش غرور ملی کمک میکند، ورزش یعنی تلاش مستمر برای اعتلا؛ بنابراین، این رشته میتواند در حکم یک نیروی پویا و رو به رشد در جامعه مطرح شود. در بعد کسب و کاری و حرفهای نیز امروزه ورزش در کشوری همچون ایالات متحده امریکا به عنوان یک صنعت۲۵۰ میلیارد دلاری با رشدی ۵۰ درصدی در طول یک دهه و اشتغال ۲۴۰۰۰ تن مستقیم و ۵/۴ میلیون شغل غیرمستقیم در میان صنایع این کشور پیشرفته، ششمین صنعت به شمار میرود و سبب گسترش موقعیتهای شغلی و افزایش گردش مالی و عدالت اجتماعی در اجتماع خود است (محمدکاظمی، ۱۳۸۶). در این راستا، شناسایی و تجزیه و تحلیل میزان تأثیر این عامل در افزایش امنیت اجتماعی در کشور خودمان میتواند اقدامی کارا برای برنامهریزی تلقی شود.
به طور کلی، سیاستگذاران ورزشی و پژوهشگران این حوزه در بسیاری از کشورهای محروم و در حال توسعه برای بهبود و گسترش زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی، پروژههای تحقیقاتی زیادی را از نقطهنظر توسعه فعالیتهای ورزشی همگانی و قهرمانی به عنوان یک ابزار نیرومند انجام دادهاند که در زیر به برخی از این تحقیقات اشاره میشود؛ مبارزه با نژادپرستی، برقراری ارتباطات اجتماعی، فرهنگی و قومی، مبارزه با بیماری ایدز، از بین بردن بیماریهای غیرواگیر، کمک به برابری جنسیتی، التیام آسیبهای روانی در میان قربانیان بلایای طبیعی، جنگ یا ناآرامیهای مدنی و امنیت اجتماعی.
با عنایت به تحقیقات گذشته مشخص میشود در مطالعات مرسوم در توسعه زیرساختهای اجتماعی-اقتصادی، به ویژه در جوامع در حال توسعه از جمله کشورهایی مثل ایران و برزیل به امنیت اجتماعی از طریق توسعه ورزشی باید توجه چندانی بشود. لذا، شناسایی معیارهای توسعه یافتگی جوامع با انجام فعالیتهای ورزشی همواره دغدغه بزرگ برای سیاستگذاران و مدیران ورزشی در توسعه زیرساختهای اجتماعی ـ اقتصادی جوامع مطرح بوده است.
به طور کلی، سیاستگذاران ورزشی و پژوهشگران این حوزه در بسیاری از کشورهای محروم و در حال توسعه برای بهبود و توسعه زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی، پروژههای تحقیقاتی زیادی را از نقطه نظر توسعه فعالیتهای ورزشی همگانی و قهرمانی به عنوان یک ابزار نیرومند انجام دادهاند که در زیر به برخی از این تحقیقات اشاره میگردد؛ مبارزه بانژادپرستی، برقراری ارتباطات اجتماعی، فرهنگی و قومی (Meier & Saavedra، ۲۰۰۹)؛ مبارزه با بیماری ایدز (Banda et al، ۲۰۰۸)؛ از بین بردن بیماریهای غیرواگیر (WHO، ۲۰۰۸a)؛ کمک به برابری جنسیتی (Meier & Saavedra، ۲۰۰۹)؛ التیام آسیبهای روانی در میان قربانیان بلایای طبیعی، جنگ یا ناآرامیهای مدنی (UN، ۲۰۰۳)؛
البته گویا استمرار زندگى عمومى همان بقاى حیات اجتماعى و تأمین سلامت عمومى است و احتمالاً با امنیت عمومى برابرى مىکند. به این دلیل که دورکیم مخاطرات علیه امنیت فکرى و امنیت اخلاقى جامعه و بدبختىهاى ناشى از آن را با همبستگى اجتماعى و حیات عمومى پیوند مىزند (آرون ریمون، ۱۳۷۰).
احتمالاً به باور دورکیم سلامت اخلاقى، فکرى و جسمانى جامعه نشانهاى از امنیت عمومى است و هر جا امنیتى باشد، سعادت هم در کار است. بدبختىهاى بشر، ناامنى هستند چون در این حالت مرگ بر زندگى غلبه کرده است. وى از شاخصهاى غلبه بدبختى بر سعادت وخوشبختى را تعداد خودکشىها مى داند. به عبارتى، امنیت عمومى و اجتماعى با میزان دگرکشى و خودکشى به مخاطره مى افتد.، به ویژه که اگر دگرکشىها و به طور عام جرایم بدون مجازات بماند. به این ترتیب، وجود مجازات (نظیر قصاص)، امنیت تولید مى کند. البته برخى بدبختىها، مشکلات و جرایم مجازات سرکوبگرانه ندارند (نظیر بحران هاى اقتصادى، ورشکستگى، رفتار ضدّ رسوم اجتماعى) ولى نیروهایى علیه امنیت جمعى و اجتماعى تلقى مىشوند و به طور کلى به دلیل اینکه ناسامانىها و جرایم، حیات جمعى را به خطر مى اندازند، ضدّ امنیت اجتماع هستند (دور کیم امیل، ۱۳۸۱: ۷۱ و ۲۰۹ تا ۲۱۸).
ورزش به عنوان یک زبان بینالملل این توانایی را دارد که در میان فرهنگهای گوناگون، برنامههای مربوط به ورزش را به مانند پلی ارتباطی در میان جوامع با قومیتهای گوناگون مرتبط سازد. در نتیجه، ورزش میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای ارتقای آسایش و امنیت هم به صورت نمادین در سطح جهانی و خیلی خاص در جوامع به شمار میرود (UN، ۲۰۰۳).
قدرت ورزش میتواند ابزاری برای جلوگیری از تعارضات اجتماعی و نیز ساخت آسایش و امنیت پایدار مورد استفاده قرار گیرد و هنگامی که کاربردی میشود، برنامهها و فعالیتهای ورزشی موجب ارتقای سطح انسجام اجتماعی و سطح تحمل (تلرانس) اجتماعی میگردد. این ارزشهای اساسی همانهایی هستند که برای ایجاد صلح پایدار ضروری هستند، به ویژه در محیطهای دارای تعارض این ارزشها میتوانند برای کاهش تنشها به کار گرفته شوند (UN، ۲۰۰۳).
ارتقای امنیت اجتماعی، به سامان اجتماعی و به دنبال آن کاهش نرخ جرایم و آسیبهای اجتماعی میانجامد؛ جامعهای که به توسعه پایدار و همه جانبه میاندیشد (جامعه سالم)، باید زیرساختهای توسعه و تأمین حقوق شهروندی را در دستور کار اولویتدار خود قرار دهند. در چنین جامعهای حقوق شهروندان، امنیت عمومی، جانی، مالی، احساس امنیت (ارتقای شاخص امنیت روانی) مورد توجه و احترام پایهای قرار م یگیرند. برقراری چنین وضعیتی، عزم، اهتمام و اراده دولت و مردم را بسیار میخواهند.
دولت با فراهم سازی زیرساختهای محوری در برقراری نظم و امنیت، تدوین راهبردها و طرحهای امنیتی، اجرا و ارزیابی این طرحها و مردم نیز با مشارکت فعال و مؤثر خود میتوانند به مدیریت بهینه نظم و امنیت و افزایش میزان احساس امنیت کمک شایانی نمایند. در نتیجه، میزان امنیت و آسیبهای اجتماعی با میزان توسعه یافتگی، شاخص امنیت، مشارکت عامه مردم، کارآمدی نهادها و دستگاههای امنیتی و مرتبط با امنیت ملازمه دارد.
اضافه کردن نظر