آسیب شناسی اصلاح طلبی در کرمانشاه (بخش دوم)

 

 

 

 

 

 

 

مصاحبه رضا منتظریانی با ابراهیم فتاحی بخش دوم

 استان کرمانشاه متاسفانه در بخش تشکلهای سیاسی و اجتماعی تا کنون تجربه موفقی نداشته و نمایندگان احزاب کشوری در این استان بصورت مستمر نتوانسته اند فعالیت چشمگیری از خود نشان دهند . این اتفاق مربوط به جناح خاصی نمی شود . اصول گرا و اصلاح طلب به یک میزان توان تشکیلاتی نداشته اند .این عدم موفقیت به عوامل متعددی بستگی دارد . حیات غرب در دو بخش سعی نموده است با یکی از فعالان سیاسی جناح معروف به اصلاح طلب مصاحبه ای داشته باشد . تجارب گرانقدر ایشان برای جوانانی که می خواهند در عرصه فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی تلاش کنند بسیار با ارزش  است .و عبرت آموز است .تجاربی در خصوص راه اندازی و انحلال حزب مشارکت . حزب کار گزاران . مجمع نیروهای خط امام . انجمن های اسلامی ادارت . کانون توحید اسلام آباد . ائتلاف نیرو های خط اما و سازمان مدافعین آزادی

ابراهیم فتاحی از زمانی که در دوره دبیرستان  با مرحوم جلالی مدیر آموزشگاه  به دلیل رای ندادن به  حزب رستاخیز  شاه به بحث برداخت تا اکنون که با کوله باری ارزشمند از تجربیات دولتی ، مدیریتی و فعالیتهای مدنی دوران بازنشستگی خدمت دولتی را سپری می کند، همیشه در گیر فعالیتهای تشکیلاتی ، حزبی و مدنی بوده است . در زمان اشتغال در پستهای اداری و دولتی این فعالیتها کمرنگ شده ولی هیچگاه قطع نشده است  .

ایشان پایه گذار تشکلاتی مستقل در کرمانشاه بوده و همچنین نمایندگی چند حزب کشوری را در استان کرمانشاه بر عهده داشته است .  هم اکنون نمایندگی شعبه ای از بنیاد باران محمد خاتمی در کرمانشاه را سرپرستی و مدیریت می کند .

خیابان مصوری و ساختمان بسیار قدیمی که ایشان در آن فعالیت دارد همواره پذیرای افرادی بوده است که دغدغه فعالیت تشکیلاتی داشته اند . سالهای فراوانی است که یک تنه مخارج و کرایه مکان را پرداخت می کند و همچنان بصورت خستگی ناپذیر و با اعتقاد قلبی به کار تشکیلاتی و امید فراوان برای فردای بهتر فرزندان این استان و کشور  به فعالیت خود ادامه می دهد .

بخش نخست مصاحبه با ایشان وبا عنوان :(آسیب شناسی حزب و فعالیت تشکیلاتی در کشور و استان کرمانشاه)  تقدیم شما گردید  بخش دوم :  تحت عنوان ( آسیب شناسی جناح چپ و اصلاح طلب و ناکامی تشکلها و احزاب سیاسی در استان کرمانشاه ) تقدیم می گردد.

بعنوان اولین سئوال از بخش دوم اگر موافق باشید به فعالیتهای تشکیلاتی شما از ابتدای انقلاب تا کنون بپردازیم . به عنوان یکی از نیروهای چپ سابق و اصلاح طلب فعلی  اولین اقدام تشکیلاتی شما بعد از  انقلاب چه بود ؟

اولین کار منسجم و تشکیلاتی ، ساماندهی نیرو های وفادار به انقلاب در شهر اسلام آباد غرب بود.  مجموعه ای را بنام ( کانون توحید اسلام آباد ) که کار تشکیلاتی و اعتقادی انجام می داد راه اندازی کردیم . البته تمام فعالیتهای بنده تا کنون بر مبنای اعتقادی بوده است . چون اعتقاد دارم در مذهب ما کار تشکیلاتی بعنوان یک اصل اساسی توصیه شده است .

 فعالیت های آن دوران خصوصا در شهرستانها در مواجه با گروه های کمونیست بیشتر احساسی و بعضا برخورد بود . فعالیت کانون توحید هم اینگونه بود ؟

 خیر ما بیشتر کار استدلالی و کلامی انجام می دادیم و از درگیریهای احساسی و فیزیکی پرهیز می کردیم . وقتی قرآن کریم ما را به مجادله احسن دعوت می کند ما هم از این اصل پیروی می کردیم .عمده فعالیت ما عقیدتی ، سیاسی و سازماندهی بود

کانون توحید اسلام آباد به چه سر انجامی دچار شد ؟

بعد از مدتی و با بروز جنگ تحمیلی عمده نیرو ها و اعضاء رهسپار جبهه های جنگ شدند و با انتقال اینجانب به کرمانشاه کار کانون خاتمه پیدا کرد .

در کرمانشاه مجددا کار تشکیلاتی را آغاز کردید؟

 بله در ابتدای انقلاب گروه های چپ و کمونیست و توده ای با بهره برداری از فعالیتهای قبلی حزب توده در درون ادارات و کارخانه جات پایگاه ها و انجمنهایی را تشکیل داده بودند. جو ادارات  را در دست گرفته بودند و اخلال بوجود می آوردند. ما با تعدادی دیگر از فعالان عرصه انقلاب برای مقابله بااین پدیده انجمن اسلامی ادارات را راه اندازی کردیم . روانشاد شهید بروجردی هم در مجموعه بودند .

 چه نامی برای آن تشکیلات انتخاب کردید و چگونه سازماندهی شدند ؟

نام این تشکیلات جدید اتحادیه انجمن اسلامی کارمندان و کارگران بود . نماینده آن انجمن ها که حدودا چهل اداره و کارخانه بودند به عنوان دبیر معرفی شدند و به این صورت اتحادیه شکل گرفت و ماهانه جلساتی را بصورت مرتب تشکیل می دادند . عمده فعالیت آنها سیاسی عقیدتی بود . این اتحادیه یک دبیر کل انتخاب کردند که تا آخر بنده افتخار این سمت را داشتیم

 آقای فتاحی نکند انجمن اسلامی هم به سرنوشت کانون توحید پیوست ؟

بله. ولی به شکلی سازما ن  یافته این تشکل از بین رفت . و خود اعضا هم نقش اساسی داشتند .

به چه صورت لطفا بیشتر توضیح میفرمایید ؟

 ببینید . بعد از جنگ بحث سازندگی پیش آمد و در تفکر سازندگی که آقای رفسنجانی سکاندار آن بود چیزی بنام انجمن اسلامی عدم پذیرشش فراهم شد . چون دیگر فعالیتهای چپ وجود نداشت . البته انجمن اسلامی هم علی رغم فعالیتهای خود اشتباهاتی داشت . خیلی از نیرو های توانا و با قابلیت بالا به علت نظرات اشتباه انجمن های اسلامی از گردنه خدمت خارج شدند . تقریبا این انجمن ها در کار جاری مدیران دخالت می کردند . تفکری از بالا نشات می گرفت که عقیده داشت دولت باید بتواند با قدرت کار خود را به پیش ببرد و انجمن اسلامی را مخل فعالیت می دانست . به مرور زمینه متلاشی شدن انجمن های اسلامی فراهم شد .

ظاهرا خیلی از دبیران انجمن اسلامی مسئولیت گرفتند و چون خود مدیر شدند آقا بالا سر را تحمل نمی کردند .این صحبت تا چه اندازه صحیح است ؟

بله درست است . تعدادی از دبیران انجمن اسلامی چون در گیر جبهه و جنگ شده بودند و دیگر خطر گرو ه های چپ را احساس نمی کردند از گردونه خارج شدند . تعداد دیگر هم مسئولیت گرفتند و همین که پشت میز قرار گرفتند محافظه کار و مخالف انجمن سلامی و تبدیل به ضد خود شدند .

 شما هم مسئولیت گرفتید و به ضد خود تبدیل شدید؟

در آن زمان بنده قائم مقام اداره کل ارشاد اسلامی بودم . اما فکر تشکیلاتی را همواره با خود داشته ام . و بعد بعنوان مدیر کل شیلات راهی بوشهر شدم و ارتباط من با تشکیلات انجمن در کرمانشاه قطع شد.

 طبق فرمایش شما دیگر چیزی از انجمن باقی نمانده بود.چه زمانی فعالیت انجمن اسلامی تعطیل شد ؟

در سال 65 تقریبا  دیگر چیز بنام انجمن اسلامی وجود نداشت و مرگش فرا رسید.

 بعد از مدیریت در بوشهر چه سمت و فعالیت تشکیلاتی داشتید ؟

 در سال 65 به سنندج آمدم و مدیر تولید سیما بودم . بعد به عنوان فرماندار گیلانغرب سمت گرفتم و بعد از شهادت شهید قلیوند به عنوان فرماندار به کنگاور رفتم و در سال 69 به کرمانشاه آمدم و مدیر کل برنامه ریزی استانداری شدم.

 سمت های متفاوتی داشته اید ظاهر در اوایل انقلاب تعهد برای اخذ مسئولیت کافی بوده است؟

کمبود نیروی متخصص در تمام عرصه ها وجود داشت ولی با فعالیت مضاعف بسیاری از کمبود ها جبران می شد و در حین فعالیت نیرو ها قابلیت لازم را کسب می کردند .

ظاهرا شما هم برای مسئولیت فعالیت تشکیلاتی را فراموش کردید؟

نه . ضرورت و کمبود نیرو باعث شده بود در بخشهایی که انقلاب نیاز دارد فعالیت کنیم ولی فکر تشکیلاتی را هیچگاه فراموش نکردیم. و در پی فرصت بودیم که دوباره بتوانیم آن فعالیت ها را شروع کنیم.

 این فرصت کی فراهم شد ؟

سال   69 بعد از اینکه در کرمانشاه مسئولیت گرفت . فرصتی فراهم شد با کمک تعدادی از دوستان  مجددا فعالیت اتحادیه انجمن های اسلامی را شروع کردیم . اولین فعالیت جدی سیاسی  اتحادیه ورود به انتخابات سال 76 و دوم خرداد بود .

تا آنجا که اطلاع داریم انجمن اسلامی دچار انشعاب شد .به چه دلیل این اتفاق افتاد  ؟

 بعد از دوم خرداد و مشخص شدن خطوط سیاسی چپ و راست این اتحادیه هم به دو بخش انجمن اسلامی ادارات و جامعه اسلامی ادارات تقسیم شد که این انشعاب سرنوشت خوبی نداشت و هم انجمن و هم جامعه  هردو تعطیل شدند .

بعد از آن چند گروه در مرکز تشکیلاتی را تحت عنوان ( ائتلاف نیروهای خط امام) راه اندازی کردند . در کرمانشاه ما نماینده آن ائتلاف بودیم تا اینکه تشکل جبهه مشارکت شکل گرفت .

 این ائتلاف با مجمع نیرو های خط امام که آقای هادی خامنه ای پایه گذار آن بود متفاوت بود ؟

 بله آن مجمع بعدا تاسیس شد .

 جبهه مشارکت در کرمانشاه چگونه شکل گرفت ؟

در شهریور سال 76 تعدادی از نیرو های اصلاح طلب استان ها به تهران دعوت شدند و پایه گذار تشکلی جدید به نام جبهه مشارکت شدند که تفکر اصلاح طلبانه داشت و دکتر معصومی به نما یندگی از استان کرمانشاه در مرکز حضور داشتند . بعد بعنوان عضو منطقه ای بنده و تعدادی دیگر از دوستان جبهه مشارکت در کرمانشاه را راه اندازی کردیم و شعبات آن در شهرستانها فعال شدند .

 با توجه به سوابق مثل اینکه خیابان مصوری و این ساختمان قدیمی برای حزب مشارکت خوش یوم نبود و این حزب هم در کرمانشاه تعطیل شد علت انشعاب و تعطیلی این حزب در کرمانشاه  چه بود ؟

فعالیت حزب تا انتخابات مجلس ششم ادامه داشت و شهرستانها فعال بودند . در بین هیئت مو سس و اعضا دو تفکر وجود داشت یکی تفکر سنتی و پایبند  به سنتهای مذهبی و تفکر دیگر قائل به برخی سنتها که ربطی به اعتقادات مذهبی نداشت .

شما جزء کدام گروه بودید و این تقابل چگونه نمود خارجی پیدا کرد ؟

بنده مدافع تفکر نوع دوم بودم . تقابل وقتی شدید شد که گروه اول اعتقاد داشت باید در گیلانغرب و قصرشیرین و سرپل ذهاب آقای شیرزادی بعنوان منتخب مشارکت انتخاب شود. زیرا اصول گرا است و تفکردوم اعتقاد داشت باید آقای عزیزی انتخاب شود. چون اصلاح طلب است . این مباحث به درازا کشید و مجموعه به توافق نرسیدند . از مرکز هم مرتب اصرار داشتند زود تر منتخب آن شهرستانها انتخاب شود . بنده را به تهران دعوت کردند در آنجا تحلیل شخصی خودم را گفتم و آنها قانع شدند . فردای آن روز در جراید عزیزی را بعنوان منتخب حزب مشارکت معرفی کردند . بحث بسیار بالا گرفت به گونه ای که اعضای مشارکت در کرمانشاه نامه ای را  مهر کردند و به برادر شیرزادی دادند که در منطقه منتشر کند . مبنی بر اینکه حزب مشارکت شاخه منطقه کرمانشاه از شیرزادی حمایت می کند و نظر شورای مرکزی حزب مشارکت در تهران را نخواهد پذیرفت . با این کار حزب مشارکت در کرمانشاه و شعبات آن در شهرستانها تعطیل شد . جلسه ای که با شکوری راد نماینده مرکز داشتیم اعلام کردیم مشارکت عملا دو تیکه شده و نمی توانند با هم کار کنند . حزب مشارکت در کرمانشاه پس از یک سال تعطیل شد .

 مجددا در همین خیابان مصوری انحلال حزب مشارکت را اعلام نمودید ؟

بله در همین مکان انحلال اعلام شد و با توجه به اینکه ما قصد فعالیت جدید داشتیم به دوستان اعلام کردیم مکان را نیاز داریم آنها هم وسایلشان راداخل یک ساک گذاشتند و رفتند .

فعالیت تشکیلاتی  بعدی شما چه بود ؟

فعالیت تشکیلاتی بعدی هم عجیب بود و هم عبرت آموز . به ما نشان داد یک نماینده مجلس برای حفظ موقعیت خودش دست به چه کار ها که نمی زند ؟ در کرمانشاه ما یک گرفتاری داریم که کمتر کسی کار تشکیلاتی انجام می دهد . اگر کسی این کار را انجام دهد و پیشقدم شود دوستان همشهری در تهران همه گونه تلاشی را می کنند که اگر حرکت به سود آنها نباشد آن تشکیلات را از بین ببرند .

این کار ها مسبوق به سابقه است برای جوانانی که می خواهند در این راه قدم بگذارند بدون سانسور، لطفا بیشتر توضیح بفرمایید.

بعد از حزب مشارکت دوستان گفتند تشکلی به نام (( مجمع نیرو های خط امام)) از سوی آقای هادی خامنه ای راه اندازی شده است . چون تشکلی اصلاح طلب است خوب است نمایندگی کرمانشاه راه اندازی شود . بعد از مقدمات افرادی به تهران معرفی شد و حکم آنها از سوی مرکز صادر شد . بعد متو جه شدیم نماینده کرمانشاه در آن زمان ( آقای الهیاری) به ترکیب اعضای مرکز اضافه شده و در آنجا برای لغو ابلاغ بنده تلاش دارند . تعدادی نیروی جدید را معرفی کردند و ما آنها را پذیرفتیم بعد از مدتی اعلام کردند . دبیر نمایندگی در کرمانشاه باید مجددا انتخاب شود اعضایی که از مرکز حکم گرفته بودند زیر بار این حرف نرفتند . کار بجایی رسید که ادامه فعالیت را به صلاح ندانستم و استعفا دادم .

سرنوشت مجمع هم مانند مشارکت شد ؟

دقیقا آنها هم ساکشان را جمع کردند و از اینجا رفتند و هیچ فعالیتی هم نداشتند .این مکان و اشیاء اگر زبان داشتند از خون دلهای فراونی حکایت می کردند .

این ساختمان قدیمی ، صبور و استوار شاهد وقایع تاسف باری بوده است . علت اختلاف شما با آقای الهیاری چه بود .؟

تشکل کارگزاران هم در این ساختمان قدیمی ساختمان شکل گرفت . اختلاف ما با الهیاری بر سر موضو عات مختلفی بود . ایشان تحمل نقد خود را نداشت . نزد ما چیزی می گفتد ولی در تهران برنامه خود را پیش می برد . همه بر سر استاندار بومی به توافق رسیده بودند . ایشان در جمع ما مدافع استاندار بومی بود. ولی در خفا تما م تلاش را برای استانداری ترک نژاد بکار گرفت . عمده اختلاف ما بر سر این موضوع و منش دوگانه ایشان بود . در آن زمان اصلاحات و اصلاح طلبی ضربه بدی خورد .

 بعد این همه بی مهری و سختی کار برای اصلاح طلبی را رها  کردید؟

نه . من بر سر عقیده خودم بسیار پا فشاری می کنم . به این نتیجه رسیدیم تشکلها و حزب های کشوری تشکیلاتی کار نمی کنند و اعتقادی به این کار هم ندارند . فقط در زمان انتخابات به یاد استان ها می افتند . به فکر افتادیم تشکلی استانی را پایه گذاری کنیم . اعتقاد پیدا کردیم که حزب از پایین باید شکل بگیرد .

مولود استانی چگونه شکل گرفت و چه نامی در شناسنامه اش درج شد ؟

 تشکلی به نام (( سازمان مدافعین آزادی )) را در استان راه اندازی کردیم . مراحل قانونی را طی کردیم . با زمان دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد همزمان شد . نقدی بر فعالیتهای ایشان نوشیم و پیش بینی کردیم در سالهای بعدی چه اتفا قاتی خواهد افتاد . همین مسئله برای ما دردسر ساز شد . بعد از کش و قوسهای بسیار زیاد توسط دمیاد که آن زمان معاونت سیاسی استانداری کرمانشاه بود غیر قانونی اعلام کردن سازمان به ما ابلاغ شد . تابلو سازمان از سر در این ساختمان پایین آورده شد . ولی ما هنوز فعالیت خود را غیر قانونی نمی دانیم چون تو جیهی قانونی به ما ارائه نشده است . سایت سازمان را به نام سما راه اندازی کردیم که فیلتر شده است.

با لغو فعالیت سازمان مدافعین آزادی چگونه شد دوباره به تشکلهای کشوری گرایش پیدا کرده اید  و نمایندگی بنیاد باران را در کرمانشاه پذیرفته اید مجوز نمایندگی چگونه صادر می شود ؟

گروه های NGO به دو دسته تقسیم می شوند گروه استانی مجوز آن در داخل استان صادر می شود ولی  NGO کشوری مجوز صدور نمایندگی در استانها توسط شورای مرکزی صادر می شود و مجوز ما اینگونه است .

فعالیت بنیاد باران  فرهنگی است . تعداد استانهای عضو این بنیاد در کشور بسیار محدود هستند .  امید واریم در این قالب بتوانیم خدمات مفیدی برای استان انجام دهیم و این نهاد به سرنوشت احزاب کشوری دچار نشود .

جناب آقای فتاحی ضمن تشکر از وقتی که به ما دادید و تقدیر از فعالیتهایی که برای استان کرمانشاه به جان خریده اید . امید وارم در فرصت بعدی بطور مفصل به فعالیت بنیاد باران در کرمانشاه بپردازیم.

تشکر از شما که حوصله بخرج دادید . امیدوارم این تجارب که ساده کسب نشده است برای جوانان عزیز این استان که می خواهند در این راه حرکت کنند مفید واقع شود

 

 

 

 

 

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی