میگویند تهران از قدیمالایام هم آب نداشته، پس اینکه این مشکل از گذشته وجود داشته، درست است؟
درست است. تهران در قدیم روستا بود و از آب قناتها استفاده میکرد و آرامآرام توسعه پیدا کرد. اول پمپهای فشار سر کوچهها آمد و بعد تلمبهها به کنار حوضخانهها رفت و درنهایت لولهکشی، آب را به خانههای مردم برد. اما سال 1309 بود که آب کرج، همین بلوار کشاورز فعلی، منبع آب تهران شد. بعد که جمعیت زیادتر شد، شروع کردند به سدسازی. اول هم سد لار را ساختند و از این طریق آب رودخانه هراز را که برای برنجکاری شمال استفاده میشد، گرفتند. بعد هم سد لتیان را روی رودخانه جاجرود زدند. پیدا کردن آب برای تهرانیها ادامه داشت تا اینکه آخرین سدی که ساختند سد ماملو بود در جنوب دماوند. طبق برنامهریزی قرار بود ۷۰ درصد آب آن برای تهران، ۲۰ درصد برای پرند و ۱۰ درصد هم برای شهرهای ورامین و پاکدشت باشد البته برای مصرف خانگی نه کشاورزی. اما به دلیل کمآبی و بحرانی که برای تهرانیها بهوجود آمده بهزودی تمام این آب را تهران میگیرد و بقیه هیچ سهمی از این آب نخواهند داشت.
به نظر شما ریشه بحران آب تهران کجاست؟
از یک طرف مصرف بیرویه و آلوده کردن آب و از طرف دیگر ساختوسازهای بیرویهای که در تهران انجام میشود. امروز هر جای تهران را که نگاه میکنید برجها مثل قارچ در حال روییدن هستند. میدانید برای این ساختوسازها چه میزان زیادی آب مصرف میشود؟ تمام این عوامل دست به دست هم داد که امروز شاهد باشیم مسئولان وزارت نیرو اعلام کنند تهران دیگر آب ندارد.
وزارت نیرو قرار است مشترکان پر مصرف را جریمه کند. این تنها راهحلی است که در حال حاضر برای رفع بحران پیش رو، مد نظر قرار دادند؛ هر چند با حضور وزرا و مسئولان ذیربط برای بررسی مشکل آب، شورایی تشکیل شد اما هنوز هیچ خروجی و راهکار درستی ارائه نشده و قرار است از خارج آب وارد کنند.یعنی باید نفت بدهیم آب بگیریم و این یعنی فاجعه.
به نظر شما حل این مشکل از توان دولت خارج است؟
وزارت نیرو هیچگاه بهطور مستقیم اعلام نکرد که آب نداریم اما از وقتی کشاورزی تعطیل و تالابها خشک شدند، هر روز از مردم میخواهند کمتر آب مصرف کنند و هر روز هم میگویند باید صرفهجویی کنید که اگر نکنید فشار آب کم، قطع و گران میشود. اوضاع تهران از همهجا بدتر است.تهران بسیاری از استانها و شهرستانها را از لحاظ آب نابود کرد تا مشکل خودش را حل کند، اما هنوز هم تشنه است. از سوی دیگر دولت تا جایی که توانست از چاهها و آبهای زیر زمینی برای آبرسانی به تهران استفاده کرد اما دیگر نه چاهها آب دارند، نه آبهای زیر زمینی وجود دارند. هر چقدر هم ما درباره کمآبی و بحران گفتیم کسی جدی نگرفت، میدانید چرا؟ بگذارید با یک مثال راحتتر این موضوع برایتان توضیح دهم. پدر خانوادهای را در نظر بگیرید که تا چند وقت پیش با هر مشقت و دشواریای خرج خانواده و هزینههای گزاف دانشگاه فرزندان خود را پرداخت میکرد اما در حال حاضر شرایط بهگونهای شده که دیگر از پس هزینهها بر نمیآید و هر چقدر این موضوع را به خانواده میگوید کسی متوجه حرفهای او نمیشود حتی با پا در میانی فامیل نیز نمیتواند مشکل را حل کنند چون آنان تنها کاری که میکنند این است که پولی را جمع میکنند و به پدر خانواده میدهند تا مشکلاتش را حل کند اما غافل از اینکه این درمان مقطعی است و مشکل آن پدر بزرگتر از این است که با این پولها حل شود. بحران کمآبی تهران هم مصداق همین مساله است. هر چقدر مسئولان داد میزنند که آب نداریم، کسی متوجه حساسیت و عمق فاجعه نمیشود و تصور میکنند بالاخره پدر خانواده برای رفع این مشکل راهحلی پیدا میکند غافل از اینکه هیچ راهحلی وجود ندارد.
یعنی میخواهید بگویید هیچ راهحلی وجود ندارد؟
باید مثل کشورهای دیگر برویم سراغ تصفیه فاضلاب. یعنی باید آب فاضلاب را تصفیه کنیم و بخوریم. خیلی از کشورها هستند که سالها این کار را انجام داده و از این طریق بحران کمآبی خود را حل کردهاند و خوشحالند که زباله و فاضلاب زیاد دارند، چون منبع درآمدشان است.
اما ما چه کار کردیم؟ آیا فاضلاب را به وزارت نیرو دادیم؟ مصرف اول فاضلاب تصفیه شده را برای فضای سبز و مصارف صنعتی گذاشتیم.پیشبینی من این است که در آینده نزدیک آب فاضلاب را تصفیه میکنند و میخورند. مثل فضانوردان امروزی که ادرارشان را تصفیه میکنند و میخورند؛ یعنی باید برویم سراغ آبهای غیرمتعارف.
آبهای غیرمتعارف؟
بله. باید برویم سراغ آبهای غیرمتعارف. درست است که آب زیرزمینی از آب سطحی مهمتر است، اما پساندازی بود که تمام شد و رفت.یکسری کشورها آب زیرزمینی و سطحی برایشان مهم نیست، چون بارندگی زیادی دارند یا آب سطحی زیادی دارند و آن را با سدسازی مدیریت میکنند. اما در ایران آب زیرزمینی مهم است، چون بارندگی در ایران زیاد نیست. حتی در شمال هم در تابستان برای برنج باید آبیاری انجام شود. به همین خاطر در شمال هم چاه زیاد زدهاند. آنقدر چاه زدهاند که یا آب چاه شور شده یا به خاطر مصرف زیاد کود شیمیایی سرطانزا شده است. مناطق مرکزی ایران مثل یزد اوضاع بدتری دارند چون نه رود دارند، نه بارندگی.
گفتید بارندگی؛ گویا در کشورهای دیگر از آب باران نیز استفاده بهینهای میکنند. درست است؟
کشورهای اروپایی از تمام نعمتهایی که دارند به خوبی استفاده میکنند. برخی کشورها باران پشتبامها را جمعآوری و مشکل بیآبیشان را حل کردند و برخی از کشورها نیز آبهای سطحی مانند باران و برف را جمعآوری و از آن استفاده میکنند اما در ایران به هیچیک از این عوامل توجه نمیشود و آب برف و باران به راحتی هدر میرود.
نکتهای که شاید هیچکدام از ما به آن توجه نمیکنیم بحث فرهنگسازی و استفاده از امکاناتی است که میتواند مصرف آب را به حداقل برساند. نظر شما چیست؟
دولت باید کمک کند. مثلا شیر آب و دوش کم مصرف به مردم بدهد.در کشاورزی هم باید دولت سیستم آبیاری قطرهای را توسعه دهد اما این کارها را نمیکند. باید به کشاورز بگوییم فلان قدر حقابه داری، با همین قدر آب باید در نصف مساحت قبلی، بیشتر از قبل، محصول داشته باشی. علاوهبر این باید کنتورها آب هم مجزا باشد اما چون هزینهاش بالاست، این کار را نمیکنند؛ نه دولت و نه مردم.
نظرتان در مورد شیرین کردن آبهای شور کشور چیست؟ این مساله راه گریزی برای بهبود وضعیت آب نیست؟
شاید. در گرمسار، قم و سمنان آب شور است و مجبوریم از این آبها استفاده کنیم. کارخانهها باید دستگاههای آب شیرین کن تولید کنند البته نه اینکه آب دریا را بیاورند شیرین کنند؛ نه اینطوری مردم را بد عادت میکنند، چون فکر میکنند آب دارند و بیاندازه مصرف میکنند.
حرف آخر؟
اگر به همه این مسائلی که به آن اشاره کردیم بیتوجهی شود اوضاع آب آنقدر بد میشود که در آینده به جای تانکر نفت و بنزین، تانکر آب بین شهرها حرکت میکند.