در این مرحله که زمینهها، علل و عوامل بروز چالشها مورد بحث و بررسی قرار گرفت، دکتر جواد منصوری، نظام آموزشی، نظام اداری و عدم حاکمیت قانون را سه عنصر بروز اهم چالشها عنوان کرد، که در گفتگوی زیر به صورت کامل مطرح شده است
فرهنگ نیوز : در گفتگوی پیش ، مبحث چالشهای پیش روی جمهوری اسلامی بررسی شد ، حال بحث این است که زمینهها و علل بروز این چالش ها در عرصه های مختلف فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی و غیره چیست؟ بفرمایید که ریشه های این چالش ها از چه علل و عواملی نشأت میگیرد ؟
هر گروهی برای بقاء و موجودیت خودش ، قطعاً می بایست که ، کلیه ی تهدیداتی که علیه موجودیت آن است ، کلیه ی امکانات و فرصت هایی را که در جهت موجودیت آن میباشد شناسایی کند . برای دولت ها این مسئله ، اهمیت و ضرورت بیشتری دارد. به عبارت دیگر ، یکی از مسئولیت های اساسی دولت ها این است که ، باید یک تحلیل واقع بینانه و کامل از وضع موجود داشته باشند و بعد ریشه ها ، علل و زمینه های وضع موجود را به طور کامل شناسایی کنند. در مرحله ی سوم جهت تغییر وضع موجود ، به سمت وضعیت مطلوب ، برنامه ریزی بکنند .
مشابه آنچه که یک پزشک باید انجام دهد. پزشک ابتدا وضعیت بیمار را بررسی میکند. فشارخون ، درجه ی حرارت بدن ، میزان قند ، میزان چربی و فاکتورهای دیگر؛ به عنوان شناخت واقعیت های بیمار، بعد، با توجه به این یافته های خودش از واقعیت موجود ، به ریشه یابی و یافتن علل این بیماری می پردازد ، زمانی که علل آن وضعیت را درک کرد ، به معالجه می پردازد .
مراکز مطالعات استراتژیک در دنیا به طور اساسی برای دولت ها ، همین کار را انجام میدهند. لذا یافته های خودشان را در زمینه ی ریشه یابی وضع موجود ، و بعد برنامه های خودشان را جهت تغییر وضع موجود به وضع مطلوب را به حکومت ارائه می کنند. لذا مهم ترین کار مراکز مطالعات استراتژیک ، این است که ، خطوط کلی حرکت ، از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب را مشخص کنند و در اختیار دولت ها بگذارند ، دولت ها بر اساس آن خطوط کلی ، که اصطلاحاً گفته می شود استراتژی تغییر ، برنامه ریزی اجرایی کنند و با اجرای این برنامه ها ، وضعیت موجود را به سمت وضعیت مطلوب تغییر بدهند، لذا سازمان های دیگری تحت عنوان سازمان برنامه وجود دارد. این سازمان برنامه در واقع ، هدفش آن است که ، استراتژی کشور را برای حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب تدوین کند و در اختیار دولت ها بگذارند. طبعاً در کشور ما هم باید این همین کار انجام شود و با توجه به ضرورت آنکه ما یک کشور بزرگ و نسبتاً پر جمعیت هستیم، مسائل زیادی دارد، فرصت های زیادی در مقابل ما است. همچنان که تهدیدات بزرگی در مقابل ما وجود دارد، بنابراین تمام این فرصت ها و تهدیدات ، باید دقیقاً شناسایی شوند ، و در برنامه ی تغییر و به عبارتی دیگر در استراتژی تحول کشور مورد استفاده قرار بگیرد و در برنامه ریزی های اجرایی ، به منظور حرکت از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب دقیقاً مورد توجه باشد.
فرهنگ نیوز : با توجه به آنکه سال جاری را مقام معظم رهبری تحت عنوان " اقتصاد و فرهنگ " نام گذاری کردند، علل بروز چالشها ، در دو موضوع اقتصاد و فرهنگ چیست ؟ به عنوان مثال در حوزه ی اقتصاد ، رکود اقتصادی ، تورم ، نازل بودن ارزش پول ملی و... و در عرصه ی فرهنگ، علل بروز برخی ناهنجاری ها در حوزه های گوناگون ، تأثیر تهاجم فرهنگی بر سیمای فرهنگ عمومی جامعه ، افزایش طلاق، کاهش ازدواج و ... چیست ؟
در قسمت قبلی این مصاحبه اشاره ای شد به ارتباط بین اقتصاد و فرهنگ ، عرض کردم که این دو یک رابطه ی تفکیک ناپذیر و گسست ناپذیر دارند. بنابراین غفلت دولت ها در گذشته باعث شد که مقام معظم رهبری تأکید کردند که امسال هم باید به اقتصاد کشور و هم به فرهنگ کشور توجه ویژه ای شود. اگر چه متأسفانه دولت ها ، معمولاً در بخش فرهنگ، جدیتی ندارند، بیشتر تلاش آنها در بخش اقتصاد است. علت آن هم آن است که در بخش اقتصاد میتوانند به صورت مادی و کمی اقدامات خودشان را نشان بدهند و دولت ها تمایل دارند که به این شکل توجه را مردم را برای گرفتن رأی در دوران انتخابات به خودشان جلب کنند. ولی در بخش فرهنگی کار به آن سادگی نیست ، به این دلیل دولت ها تمایلی به اجرای کار فرهنگی به معنای دقیق و عمیق خودش ندارند، این مسئله ای کاملاً روشن است ، تمام تحولات بعد از انقلاب این مسئله را نشان داده ، لذا ، ما باید حوزه های علمیه و رسانه ی ملی و مردم متدین و مردم مسئول و انقلابی را تشویق کنیم و در این مسیر حرکت کنیم که به مسائل فرهنگی توجه کنند ، بهاء بدهند ، وارد بشوند و کار کنند ، بنابراین همینطور که ملاحظه می کنید در دولت های گذشته هم گاهی به صراحت و گاهی هم به غیر صراحت گفتند که ما در بخش فرهنگی برنامه ای نداریم ، کاری نمیکنیم و این جمله ی معروف آقای رئیس جمهور که " ما نمی توانیم مردم را به زور به بهشت ببریم " دقیقاً به نوعی سلب مسئولیت از دولت در ورود به مباحث اساسی فرهنگی کشور است .
در ریشهیابی از وضعیت موجود کشور به چند بحث اساسی می رسیم ، البته همه ی وضعیت موجود کشور ، معلول این چند موردی که بنده عرض می کنم نیست ، بلکه دلایل دیگری هم دارد ، آنچه که در این گفتگو مطرح میشود ، مهم ترین عوامل وضعیت موجود است و به همین مهم ترین اکتفاء می کنیم .
1- عدم حاکمیت قانون
اولین دلیل وضعیت فعلی کشور ، این است که ما در مورد حاکمیت قانون و قانون گرا کردن مردم و دولت ، حقیقتاً کار جدی انجام ندادیم. در نتیجه، تخلف از قانون تا حدودی در کشور ما تبدیل به یک فرهنگ شده است، همین طور که برخی مسئولین به صراحت این واقعیت را مطرح کردند. حتی مقام معظم رهبری هم به صراحت این مسئله را گفتند. قطعاً این قانون گریزی ریشه ی بسیاری از نابسامانی های کشور است ، و تا زمانی که در این زمینه ما نتوانستیم وضعیت را تغییر بدهیم ، طبیعی است که هر اقدامی داشته باشیم ، به نتیجه ی مطلوبی نخواهد رسید. مگر آنکه قانونگرایی در کشور تبدیل به یک ارزش حاکم برای دولت و ملت بشود، تبدیل به یک گفتمان مسلط، تبدیل به یک احساس مسئولیت مشترک بین همه ی مردم بشود. نتیجهی عدم حاکمیت قانون این است که در کشور مسئول و مسئولیت نداشته باشیم. یعنی عملاً افراد در قبال کارهایی که می کنند پاسخگو نیستند. البته آنها هم نگاه میکنند و میبینند که هیچ کسی بخاطر عمل کردش مواخذه نمی شود.
در طول چند دهه ی گذشته ، ندیدید و نشنیدید که وزیری و یا حتی استانداری ، به دستگاه قضاء احضار بشود و در مورد عملکردش سؤال بشود و بخاطر تخلفاتش با او برخورد بشود، طبیعی است که اگر این وضعیت ادامه پیدا بکند، مسئولان کشور احساسشان این است که هر کاری را می توانند انجام بدهند، بنابراین بی قانونی یک امر رایجی در دستگاه حاکمیتی خواهد بود .
2- نظام آموزشی ناکارآمد
علت مهم دیگری که در واقع زمینه ساز وضعیت موجود میباشد نظام آموزشی کشور است. نظام آموزشی فعلی یک نظام التقاطی است. نظام اسلام محور و نظام اخلاق محور نیست، بلکه نظامی است که به نوعی سکولار پرور است ، تقویت کننده ی گرایشات مادی افراد است ، افراد را برای تسلط بر قدرت و ثروت تربیت میکند ، به همین دلیل است که ملاحظه میشود که برای رسیدن به پست های مختلف ، رقابت و تلاش به هر قیمتی ادامه دارد .
از طرف دیگر آنکه نظام آموزشی موجود ، افراد کار آمد تربیت نمی کند. مدرک گرایی مهم ترین مسئله ی حاکم بر نظام آموزشی کشور است ، در نتیجه ، نظام آموزشی کشور، می توانیم بگوییم که ، با اخلاق ، معنویت ، ارزشهای اسلامی دینی و خدمت خالصانه به مردم فاصله دارد .
3- عدم شایستهسالاری
سومین دلیل از علل مهم وضعیت موجود ما که در واقع می توان گفت نتیجه ی دو علت قبلی است و یا آنکه میتواند خودش دلیل مستقلی باشد ، این است که در شایسته سالاری حاکم نیست. بنابراین ، گروه گرایی ، جناح گرایی و باند بازی رایج است. متأسفانه هر چه جلوتر میرویم این وضع تشدید می شود ، اخیراً یکی از روزنامه ها در اعتراض به وزارت کشور نوشته بود که چرا همه ی فرمانداران خوب و بد را عوض نکردید ، شما باید همه ی فرمانداران را عوض کنید ، این حرف نشان می دهد که اصلاً بحث لیاقت ها ، کارآمدی ها ، قانون مطرح نیست . بحث حاکمیت باند و جناح است.
روایتی داریم از امیرالمؤمنین (ع) که در کتاب غررالحکم نوشته شده است که امام فرموده اند : "یُستَدَلُّ عَلی اِدبارِ الدّول بِاَربَعه" دولت ها ( فرهنگ ها ، ملت ها ، قوم ها ، تمدن ها ) به چهار دلیل از بین می روند. یک : تضییع الاصول ، اصول را از بین ببرند ، اصول اخلاقی ، اقتصادی ، دینی و قانونی و کلاً این که ، اصول را ضایع کنند ، دوم : "التّّمَسَّکُ بِالفُروعِ" مسائل فرعی برایشان اصل بشود . به عبارت دیگر اصول را رها کنند و بچسبند به فروع . سوم : تَقدیمُ الاَراذل : یعنی آدم های سطح پایین رو بیاورند بالا و کارهای بزرگ را به آنها بسپارند . چهارم "تَأخیرُالاَفاضِل" : آدم های برجسته را ببرند پایین و حذف شان کنند ، یکی از دلایل وضعیت موجود ما در حال حاضر قطعاً همین است ، چهار محور را اگر ملاحضه بکنید ، میبینید که در کشور وجود دارد.
4- نظام اداری ناهماهنگ با نظام اسلامی
چهارمین عامل و علتی که ، وضعیت موجود را در کشور به وجود آورده نظام اداری است. نظام اداری ما ، نه انقلابی و نه اسلامی است. نظامی است استعماری که برای کشورهای تحت سلطه طراحی شده ، از دوره ی قاجار مقدماتش فراهم شد ، در دوره ی پهلوی این نظام اداری به طور کامل مستقر شد و بعد از انقلاب هم ، این نظام اداری به طور اصولی و به طور کلی ، حفظ شد. حالا مقداری تغییراتی در آن داده شد ، و مقداری هم افرادی ، به هر حال بر سر دستگاه اداری آمدند که افراد شایسته ای هم بودند بعضی از آنها ، ولی این نظام اداری، جمهوری اسلامی را در زیر چرخ های خودش له خواهد کرد ، چرا که این نظام اداری به علاوه ی آن نظام آموزشی ، با هم دیگر ، بقول آیت الله حائری شیرازی : خنجر از پشت به نظام جمهوری اسلامی خواهند زد ، نظام اداری موجود ما چهار خصوصیت دارد و یا به عبارتی دیگر مختصات نظام اداری ما چهار ویژگی دارد :
اول - بدون ضابطه و اصول اداره می شود.
دوم- بسیار گسترده و پر خرج و ضد تولید است، نظام اداری ما عملاً مانع تولید علم ، مانع تولید نیاز های اساسی کشور ، مانع تولید برای صادرات و عملاً مصرف کننده است ، زیرا که نظام آموزشی ما ، به طور اساسی ، کارمند پرور است و لذا این نظام ، نظام مصرفی است ، و نظام اداری کشور ، دقیقاً در جهت مصرف است و لذا شما می بینید علی رغم امکانات فوق العاده و کم نظیری که در ایران برای تولید وجود دارد ، ما از لحاظ تولید وضعت خوبی نداریم ، بطوری که به عنوان مثال ، بعضی از کشورهای دیگر می آیند مواد اولیه ی ما را میگیرند و حتی روی کشتی روی آب ، این مواد اولیه را تبدیل میکنند به کالا و دوباره در بندر به خود ما می فروشند .
سوم- نسبت به مسائل اساسی و بلند مدت کشور بی اعتنایی می شود.
در داخل کشور هر ایرانی که ، لیسانس میگیرد ، فوق لیسانس میگیرد و دکتری میگیرد ، فقط دنبال کار اداری است ، این که آستینش را بالا بزند و برود در روستا یا برود در دورافتاده ترین نقاط مرزی کشور بایستد و کار بکند نداریم. در هند بزرگترین دانشگاه کشاورزی آسیا را دیدم و جالب این بود که برای دانشگاهیان ساختمانی در کار نبود. آنجا سوله هایی بود، فقط محل خواب آنها ، آنها صبح تا شب باید روی زمین کار میکردند ، استدلال شان هم این بود که کشاورزی روی زمین انجام میشود، در ساختمان که کاری ندارند ، ولی الان بزرگترین ساختمان های کشور ما متعلق به وزارت جهاد کشاورزی است ، معلوم است که کشاورزی این کشور پیش نمی رود .
فرهنگ نیوز : نظر حضرتعالی در خصوص طرحی که آقای محسن رضایی در خلال رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری دادند ، که کشور را به چند ایالات تقسیم کنیم. به عنوان مثال چند استان مرکز کشور بشود قطب صنعت کشور ، چند استان شمالی کشور بشود ایالات کشاورزی و نگاه ما در بحث کشاورزی متمرکز شود در این استان ها و استانهای دیگر هم تقریباً چنین شکلی تقسیم و طراحی شود ، پیشنهاد ایشان برای حضرتعالی چگونه قابل ارزیابی است ؟
حدود سی سال است که در ایران طرحی تحت عنوان "آمایش سرزمین" مطرح است . این طرح به ما میگوید که در هر نقطه ی کشور ، چه کاری مهم تر از کارهای دیگر است با توجه به شرایط. ولی تا به حال عملاً این طرح نه تکمیل شده است ، نه قانونی شده و نه اجرایی شده . یعنی یک نوع بی برنامه گی وجود دارد. به عنوان مثال عرض کنم، سه استان شمالی ما اگر قطب کشاورزی ما می شدند برای تغذیه ی کامل ملت کفایت میکرد و ما نیاز به وارد کردن هیچ یک از مواد غذایی در داخل کشور نداشتیم ، اما ما این کار را نکردیم ، ما نیامدیم سه استان شمالی کشور را متمرکز کنیم در بحث کشاورزی. اکنون هم که جنگل ها و مراتع کشور را از بین بردیم و آنها را به ویلا تبدیل کردیم، یک باران هم اگر بیاید همه جا را سیل میگیرد. در حالی که اینجا باید جنگل باشد تا سیل همه چیز را ویران نکند. در حال حاضر هر مسئول مملکتی را پیدا کنید، میگوید بله آقا، در بیست سال گذشته مثلاً، بیست میلیون متر از زمین های شمال را آدم ها دزدیدند و به نام خودشان کردند. چه کسی این کار را کرد ؟ چه شد؟ چه کردید؟ شما یقه ی چه کسی را گرفتید؟ یک عده ای به نام خودشان کردند و بعد با قیمت های کلان فروختند و رفتند یک عده هم آمدند ویلا ساختند! این وضعیت نتیجه عدم حاکمیت قانون، عدم شایستهسالاری و ناکارآمدی نظام آموزشی و نظام اداری است.
سومین خصلت نظام اداری ما این است که به مسائل اساسی و بلند مدت کشور ، بی اعتنا میباشد. هر مدیری احساس میکند دو یا سه سال بیشتر سر کار نیست و فقط به فکر همین دو سه سال است ، به فکر آینده ی مملکت نیست. نمونه ی این است که مسئله ی آب، هوا و محیط زیست ، مسئله ی جمعیت و بسیاری از مسائل اساسی دیگر، همچنان مانده. سی سال است هر وزیر کشاورزی آمده، گفته سی درصد از محصولات کشاورزی ما ضایع می شود. یک وزیر کشاورزی نگفت من این سی درصد را کردم بیست و هشت درصد، چون فقط همان وضعیت موجود را اداره میکند.
فرهنگ نیوز : جناب آقای منصوری در خصوص مسأله ی نقد و نقد پذیری، چرا هر شخصی انتقادیدلسوزانه نسبت به نظامکند ، سریع برچسب گروه های تندرو و یا بیسواد و.. را میزنند و اگر نقدی بشود تصور میکنند اینها معاندند یا مخالفند. در صورتی که چنین نیست ، نباید نقد منصفانه را بنا به فرمایش مقام معظم رهبری دشمنی با نظام بدانیم. علت آن چیست که اگر هر نقدی صورت بگیرد ، حتی اگر این نقد وارد باشد و منصفانه باشد برخی مقابل آن می ایستند؟
یکی از دلایلی که ما نقد پذیر نیستیم این است که مسئول نیستیم ، برای آنکه اگر قرار بود ما پاسخگو باشیم ، طبیعتاً باید به مسئولیتمان عمل میکردیم ، ولی تاکنون مدیران ما احساس نمیکنند که مؤاخذه خواهند شد، هر مدلی بخواهند عمل میکنند و بعد دوره ی خودشان هم که سپری شد به دنبال برنامه و فعالیتهای موردنظرشان میروند.
یعنی شما مدیر های دوره های گذشته را ببینید ، الان هر کدامشان برای خودشان ، شرکت ها و ثروت ها و امکانات فراوانی دارند. بنابراین بی توجهی به مسائل اساسی کشور یکی از مشکلات نظام اداری فعلی ما است.
چهارم- چهارمین ویژگی نظام اداری موجود، این است که برنامه ی مشخصی را متعهد نیست و بر اساس برنامه و طرح های کلان و بلند مدت عمل نمیکند. اصطلاحی رایج شده که در هیچ جای دنیا این اصطلاح نیست ، و آن اصطلاح چیزی نیست جز ، "عزم ملی" ، یعنی هر جا که دولت ها میخواهند هیچ برنامه ای را انجام ندهند و هیچ مسئولیتی را نپذیرند ، میگویند ، این مسئله باید با عزم ملی حل شود!! یعنی هیچ. عزم ملی یعنی هیچ کسی مسئول نیست ، به عنوان مثال میگوئیم مشکل جنگل ها و مراتع کشور چه می شود؟ ، میگویند حل مشکل جنگل ها و مراتع نیازمند عزم ملی است ، این عزم ملی یعنی چه ؟ یعنی همه ی مردم باید مسئول بشوند ، میگوئیم فرضاً مشکل آب مملکت چه می شود؟ می گویند نیازمند عزم ملی است!
5- ضعف فرهنگ عمومی
پنجمین ریشه ی وضعیت موجود، به ضعف فرهنگ عمومی مربوط میباشد. فرهنگ عمومی از علل مهم ، اساسی و موتور محرکه ی پیشرفت و تعالی یک کشور، همانطور که میتواند عامل عقبماندگی و انحطاط یک ملت باشد. ما در این زمینه ضعف جدی داریم .
فرهنگ عمومی لااقل شش مؤلفه مهم دارد که عبارتند از :
1ـ جمع گرایی
2ـ قانونگرایی
3ـ ادب اجتماعی
4ـ مسئولیت پذیری
5ـ نظم ، انظباط و برنامه ریزی
6ـ وجدان کاری
ما در تمام این مؤلفه ها ضعیف هستیم ، وجدان کاری ضعیف است . جمع گرایی، قانونگرایی و ...
بنابراین ما در مؤلفه های فرهنگ عمومی ضعف داریم ، دولت ها هم در این زمینه کاری نمی کنند. علت این است که کاری سخت و سنگین است . و دولت ها نمیخواهند با مردم برای اینکه با آنها چالش بکنند رفتار بکنند. اما اصلاح فرهنگ عمومی را قطعاً باید در چالش با مردم انجام بدهیم ، برای تربیت مردم باید سخت کار کرد. اگر بخواهید مردم را پایبند به قانون کنید ، باید برایشان سخت بگیرید ، ولی دولت های ما نمی خواهند، اگر شما بخواهید وجدان کاری مردم را بالا ببرید قطعاً باید با آنها برخورد کنید ، ولی متأسفانه این اتفاق نمی افتد .
مثلاً ما هنوز در بحث مربوط به استاندارد و کیفیت کالا، در مرحله ی الفبا است ، سازمان استاندارد ما ، با کارخانجات ، تولید کنندگان و غیره برخورد نمیکند ، تا در نتیجه کیفیت کار ما ، سلامت کار ما و ارزش کار ما بالا برود. لذا یک روز می شنوید در بحث غذا مشکلاتی هست. یک روز در بحث ماشین به همین شکل، یک روز گرفتار آلودگی ها هستیم. فرهنگ عمومی بحث بسیار مهمی است ، یک بار هم مقام معظم رهبری مطرح کردند ، چون دولت ها هیچگونه همکاری نکردند به تعطیلی و فراموشی کشیده شد .
فرهنگ نیوز : دلیل ضعف فرهنگ عمومی در چیست ؟
دستگاه قضاء ما با دولت ها برخورد نمیکنند و چون حاکمیت قانون وجود ندارد ، مجلس قانون تصویب میکند میدهد به دولت و بعد دولت قانون را به میل خودش اجرا میکند. مصوبه ی مجلس را دارم که آقای احمدی نژاد زیرش خط کشیده و گفته است که من اجراء نمیکنم! بله ، تعجب نکنید ! حالا این باز نوشته است ، دیگران ننوشته عمل نمیکنند، شما اگر بروید به دیوان محاسبات و یا سازمان حسابرسی آنجا هزاران تخلف قانونی دستگاه های دولتی را از رئیس جمهور تا پایین ترین کارمندان دولت مشاهده میکنید. رییس دیوان عدالت اداری دائماً میگوید ، ما از دست تخلفات دولتی خسته شدهایم. از بس که مردم آمدند شکایت کردند از بی قانونی در دستگاه های دولتی.
6- ضعف قوة قضائیه
قوه ی قضائیه ی ما به نظر من هنوز در جایگاه خودش قرار نگرفته ، قوه ی قضائیه ی ما قدرت بازدارندگی از جرم را ندارد، قوه ی قضائیه ما حاکمیت کامل قانون در کشور را برقرار نکرده ، قدرت پیشگیری از جرم را ندارد و ...
یک جمله حضرت امام ( ره ) در مورد قوه ی قضاء فرمودند: آنچه در دراز مدت وضع کشور را تعیین می کند ، قوهء قضا است . این موضوع خیلی مهم است .
7- ترکیب نمایندگان مجلس
و در آخر هم باید عرض کنم که ، ترکیب نمایندگان مجلس هم یکی از دلایل وضعیت موجود است. معمولاً در کشورهای مختلف دنیا ، اکثر نمایندگان مجلس ها متخصصین اقتصاد، حقوق و سیاست هستند. ولی متأسفانه در کشور ما به این شکل نیست. در بین نمایندگان مجلس حقوقدان ، اقتصاددان و سیاستمدار کمترین تعداد را دارند. این هم یکی از ضعفهای بزرگ است. در نتیجه این ها در قانون گذاری ، در نظارت ، در برخورد با قوه ی مجریه ، توان علمی و فنی کامل را ندارند .
ما یک سری متخصصین در رشته های دیگر – مثلاً پزشکی و مهندسی - را می خواهیم ، اما اکثریت نمایندگان مجلس یعنی بالای پنجاه درصد از نمایندگان مجلس باید تحصیل کردگان این سه رشته باشند. چرا که اصل حاکمیت کشور را اینها باید در مملکت پیاده کنند. کسی که می خواهد کشور را مدیریت و اداره کند، قطعاً باید سیاستمدار، حقوقدان و اقتصاددان باشد. علاوه بر شایستگی های فردی ، از لحاظ علمی باید در این رشته ها بالاترین تخصص ها را داشته باشند. اگر چه واقعیت این است که مجلس شورای اسلامی تاکنون خدمات فوقالعادهای برای نظام و کشور داشته است، ولی به علت ترکیب ضعیف آن زمینهساز بعضی مسائل شده است. نقد عملکرد مجلس خود بحث مهم و مفصلی است که باید توسط تعدادی از نمایندگان و اساتید حقوق، اقتصاد، سیاست و جامعهشناسی ارائه شود.