آقایمهندس وقتی مسوولان از بحران آب سخن میگویند، این بحران به چه معنی است؟
وقتی مسوولان آب میگویند بحران آب داریم، بیشتر افکار به سمت مشکلات آب شرب و کمبود آب پشت سدهای کشور میرود. در حالیکه منظور ما از بحران آب تنها این بخش نیست. مسوولان آب در شرایطی از بحران نام میبرند که تمام شاخصها نشان از بحران در سراسر کشور داشتهاند که ممکن است این مساله برای تامین آب شرب هم مشکل ایجاد کند. در این شرایط علاوه بر اینکه مردم به صرفهجویی دعوت میشوند، باید در مدیریت آب کشور هم تغییر رویکرد ایجاد کنیم. ما باید هم نقاط قوت خود را ببینیم و هم نقاط ضعف را که منجر به ایجاد بحران آب شده است تا این امر پشتوانهای برای حرکت پویاتر و نویدبخش آینده بهتر باشد. درحالحاضر در دنیا صحبت از توسعه پایدار است و ما هم در این راستا باید به فکر نسلهای آینده خود باشیم. باید در شرایط بحران به فکر وضع قوانین جدید باشیم.
آنطور که میگویند واقعا دلیل بحران آب خشکسالی است؟
شاید بهتر باشد اینگونه پاسخ دهم که یک موجود زندهای مشکلی دارد که یک ویروس آن را تشدید میکند. درست است که خشکسالی به عنوان یک عامل موثر برای بحران آب شناخته میشود، اما عامل ثانویه و تشدیدکننده بحران است. ما در وضعیت نامطلوب مدیریت آب قرار گرفتهایم و نمیتوان با قطعیت گفت که عامل اصلی بحران آب، خشکسالی است. بحران آب قبل از اینکه ناشی از کمبود آب باشد، بیشتر نمودی از بحران در مدیریت آب است که باید در جهت اصلاح آن قدم برداریم.
ایران جزو کشورهای کمآب محسوب میشود شاید به این جهت است که گفته میشود با بحران آب مواجه است؟
ایران کشور کمآبی است. ما در منطقه خشک و نیمهخشک قرار گرفتهایم. اینکه گفته میشود به اینجهت وضعیت بحرانی ایجاد شده، مورد قبول نیست. اتفاقا ما میتوانستیم میزان آبی که خدا به کشورمان ارزانی داشته را مدیریت کنیم. براساس آمارهای موثق میزان منابع تجدیدپذیر ایران ١٣٠میلیاردمترمکعب بوده که الان به ١١٥میلیاردمترمکعب کاهش پیدا کرده است. درحالحاضر جمعیت ایران ٧٥میلیوننفر است که سرانه هرفرد هزارو٥٣٠مترمکعب است. در صورتی که شاخص میزان آب برای تامین نیازهای یکنفر ازجمله تامین موادغذایی او هزارو٧٠٠مترمکعب در سال محاسبه شده است. بنابراین شاخصها نشان میدهند ایران کشوری کمآب است اما با اینحال بازهم بنده اعتقاد ندارم سرنوشت ما این است که کشوری در وضعیت بحرانی باشیم باید با شرایط اقلیمی کنار بیاییم و خود را با آن سازگار کنیم چراکه با مدیریت مناسب میتوان با همین میزان آب هم کشور را اداره کرد. در واقع مشکل اصلی کشور ما مدیریت منابع آب کشور است. متاسفانه طی سالیان گذشته مدیریت آب را فقط در اجرای سازههای آبی خلاصه کردهایم. تا جاییکه طی سالهای گذشته هم رویکرد و هم به تبع آن تخصیص منابع مالی به سمت پروژههای سازهای رفته است.
نمود واقعی بحران آب در چه بخشی است؟
یکی از شاخصهایی که نشان میدهد چه بر سر آب ایران آورده شده، بررسی میزان برداشت از آبهای زیرزمینی است. خوشبختانه در ایران دشتهای وسیع و منابع آبهای زیرزمینی ارزشمندی وجود دارد. درحالحاضر بیش از ٥٤درصد آب کشور از منابع زیرزمینی تامین میشود. بنابراین سفرههای زیرزمینی همیشه باید در تعادل باشند. به این معنی که به هرمیزانی که آب به سفرههای زیرزمینی در یک سال وارد میشود، میتوانیم برداشت داشته باشیم. وقتی برداشت بیش از میزان آب واردشده به سفرهها باشد، قطعا تعادل سفرههای زیرزمینی بههم میخورد و متاسفانه سفرههای زیرزمینی ذخایر استاتیکی دارند که در صورت برداشت دیگر تجدیدپذیر نیست.
طی سالهای گذشته ما چه میزان از آبهای زیرزمینی را برداشت کردهایم؟
در طول سالیان متمادی ١١٠میلیارد از ذخایر استاتیک سفرههای زیرزمینی آب کشور برداشت شده که بهطور میانگین پنج تا ششمیلیاردمترمکعب هرسال بیش از ظرفیت سفره آب برداشت کردهایم. این آمار نشان میدهد ٧٨درصد از دشتها و سفرههای آبهای زیرزمینی در مسیر زوال افتادهاند. اوج بحران در حدی است که آبهای زیرزمینی از لحاظ کیفی نیز رو به افت هستند. به نحویکه آبی که تا دیروز قابل استفاده در بخش شرب بود، امروز به درد بخش کشاورزی هم نمیخورد. براساس گزارش سازمان زمینشناسی، افت سفرههای آب زیرزمینی باعث نشست زمین شده است.
واقعا دلیل واقعی خشکشدن دریاچه ارومیه خشکسالی است؟
دریاچه ارومیه که زمانی ٣٢میلیاردمترمکعب آب داشت الان در حدود ١/٥میلیاردمترمکعب آب در پشت آن باقی مانده است. سطح دریاچه نسبت به گذشته که پنجهزارو٥٠٠کیلومترمربع بود، الان به هزارکیلومترمربع رسیده است. تراز دریاچه نسبت به میانگین درازمدت پنجمتر پایینتر آمده است. با بررسیهایی که در دانشگاه صنعتی شریف صورت گرفته نباید خشکشدن دریاچه را به گردن خشکسالی انداخت اصلا اینطور نیست. اگر مشکل را در یککلمه خلاصه کنم، باید بگویم ریشه مشکلات فعلی منابع آبهای زیرزمینی و هم آبهای سطحی کشور در مصرف بیش از اندازه آب در کشور خلاصه میشود. درحالحاضر بارگذاری منابع آب کشور حدود ٨٣درصد است، این عدد در خوشبینانهترین حالت به حداکثر ٦٠درصد باید برسد. به این معنی که درحالحاضر ٢٣درصد بیش از حداکثر قابلتصور به منابع آبی کشور فشار وارد میکنیم.
راهحل چیست؟
باید ٢٣درصد از فشار واردشده به منابع آبی چه در منابع آب سطحی و چه زیرزمینی را کم کنیم. قبول داریم در دوره ١٥ساله خشکسالی ممتد هستیم و شاید به همین دلیل است که متخصصان، این خشکسالیها را تغییر اقلیم میدانند. در سال آبی ٩٣-٩٢ میانگین بارندگی در کشور ٢١٨میلیمتر بوده در حالیکه متوسط درازمدت آن ٢٤٢میلیمتر برآورد شده بود. در صورت مقایسه این دو رقم، کاهش ١٠درصدی بارندگی کاملا مشهود است. ظاهرا این عدد تکاندهنده نیست اما همین مقدار بهدلیل تغییر الگوهای بارش کشور باعث کاهش ٢٠درصدی روانآبهای سطحی کشور شده است. روانآبهای سطحی ما براساس آمارهای بلندمدت باید حدود ٨٩میلیاردمترمکعب باشد، اما درحالحاضر با ٢٠درصد کاهش به ٧١میلیاردمترمکعب رسیده است.
آقایمیدانی! برای بهبود وضعیت آبهای زیرزمینی برنامهای دارید؟ یا اصلا چنین کاری امکانپذیر است؟
قبول دارم پروژه احیا و تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی پیچیده و دشوار است. اما در جلسات مختلف شورایعالی آب، پروژهای به همین منظور تایید شده که جنبه فنی، مهندسی، اقتصادی و اجتماعی دارد. این طرح مورد تایید معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری هم قرار گرفته و قرار است منابع مالی لازم برای این کار در اختیار وزارت نیرو قرار گیرد. براساس پیشنهاد ما برای بودجه ٩٤، ٨٠٠میلیاردتومان برای بهبود این شرایط باید اختصاص داد. اگرچه در طول برنامهششم توسعه هم قرار است اعتباری برای این بخش اختصاص داده شود، اما برای تحقق این هدف تنها منابع مالی لازم نیست. درحالحاضر ٤٥٠هزار چاه مجاز در کشور داریم که باید مصرفکنندگان این چاهها ما را همراهی کنند. پس از آن قوهقضاییه، مقننه، استانداران و رسانهها نیز باید در کنار ما قرار گیرند تا شاید با اجرای درست این طرح بتوانیم از سال آینده شاهد آن باشیم که به جای افت آبهای زیرزمینی، آب در این سفرهها بالا آمده است. البته باید یادآور شوم قسمتی از سفرههای زیرزمینیای که ساختار زمینشناسی آنها نشست کردهاند دیگر جبرانپذیر نیستند.
چنددرصد از دشتهای ما درحالحاضر ممنوعه اعلام شدهاند؟
٧٨درصد دشتهای کشور یا ممنوعه اعلام شدهاند یا در مقطع اعلام ممنوعیت قرار گرفتهاند به این معنی که زمینه نشست زمین در آنها فراهم شده و امروزوفردا نشست خواهند کرد. دشتهایی هم که ممنوعه اعلام شدهاند، فاصله چندانی تا نشست زمین ندارند. اگر فکری به حال آنها نکنیم، قطعا زمان نشست آن هم فرامیرسد. به هرحال فضای کشور آماده اجرای پروژه صیانت از آبهای زیرزمینی است و وزارت نیرو هم عزمی راسخ برای اجرای آن دارد.
بسیاری از کارشناسان از احتمال کویرشدن ایران طی ٥٠سال آینده با در پیگرفتن روال فعلی خبر میدهند. شما به عنوان معاون وزیر نیرو در بخش آب کشور تا چه اندازه به این تحلیل معتقدید؟
موافق تعبیر کویر نمیتوانم باشم. اما میدانم با ادامه روند فعلی ٥٤درصد از منابع آبی کشور از دست خواهد رفت. سفرههای زیرزمینی ما از بین رفتهاند. تنها کافی است سفری به کرمان داشته باشید و بهعینه شاهد از بینرفتن سفرههای زیرزمینی باشید. وزارت کشاورزی از بینرفتن هفتهزارهکتار باغ پسته در استان کرمان را اعلام کرده است.
ظاهرا طرحی در وزارت نیرو در حال بررسی است برای جایگزینی آب بستهبندی به جای آب شرب در مصارف خانگی و استفاده از آب لولهکشی برای مصارف بهداشتی، این طرح در چه مرحلهای است؟
این طرح، همچنان در مرحله «پایلوت» است. اجرای آن مطالعات و بررسیهای دقیق میخواهد چرا که با شبکه توزیع فعلی این تصمیم امکانپذیر نیست. باید استانداردی برای آب بهداشتی تعریف شود که اگر روزی شخصی از آب لولهکشی به جای آب بستهبندی استفاده کرد، آسیبی به سلامتی او وارد نشود. بنابراین باید روی این طرح مطالعات دقیقی صورت گیرد