اهل سنت عراق بازندە بزرگ جنگ کنونی هستند

حیات غرب - متن کامل بخش دوم مصاحبه مسعود بارزانی با الحیات 

خبرنگار روزنامه «الحیات» لندن پیش از انتشار بخش دوم مصاحبه خود با مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان می نویسد: اگر اشتباهات در تعامل با عرب های اهل سنت در عراق موجب تسهیل ظهور گروه داعش در این کشور شده، مسعود بارزانی از آن نگران است که عرب های سُنی بزرگترین بازنده جنگی باشند که این گروه آغاز کرده است.
 
به گزارش خبرگزاری کردپرس، مسعود بارزانی در بخش دوم مصاحبه خود با روزنامه «الحیات» می گوید: هر روزنامه نگاری که از بغداد یا اربیل دیدار کند، احساس می کند که ظهور داعش در عراق به فروپاشی عراق عمق بیشتری داده و تلاش هایی که اخیرا" حیدر العبادی برای جلوگیری از آن (فروپاشی عراق) انجام می دهد تنها با توافق تشکل های عراقی با سامان دادن مجدد اوضاع عراق می تواند مثمر ثمر باشد.
متن کامل بخش دوم این مصاحبه به این شرح است:
آیا بیرون راندن داعش از کوههای کردستان که اگر موفق به رسیدن به آنها می شد، دشوار بود؟
- بدون تردید این مسئله بر ثبات و اقتصادی که بوجود آورده ایم، تاثیر می گذاشت. اما اینکه داعش بیاید و در کردستان مستقر شود، غیرممکن است. از دوران «زینفون»* هیچ اشغالگری نتوانسته است در کردستان مستقر شود. نه بعث توانست و نه در دوران پادشاهی عراق توانستند و نه عثمانیها و نه عباسیان و نه اموی ها. نه کسی توانست و نه کسی می تواند. من این را از روی غرور نمی گویم، بلکه به تجربیاتم استناد می کنم. کردها به تنهایی قادر به تحقق ثبات در کردستان هستند.
من منکر این نیستم که آنچه در ماههای گذشته روی داده بر اوضاع اقتصادی و روند توسعه و معیشتی تاثیر گذاشته است. هیچ اشغالگری نمی تواند در کردستان دوام بیاورد، مگر اینکه ملت کُرد نابود شود و این غیرممکن است.
 
*شما در مصاحبه های قبلی از وجود ثبات و نشانه هایی از پیشرفت خوشحال بودید، آیا انتظار بازگشت دوباره به مدیریت جنگ را داشتید؟
- یک احساس دوگانه است. من اگر احساس کنم که خطری کردها را تهدید می کند، آمادگی همیشگی برای بازگشت به میدان های جنگ را دارم. این تصمیم من و این وظیفه من است. ولی آرزو می کردم به روزهای جنگ باز نگردیم. ملت ما جنگ ها را تجربه کرده و از بهای آن آگاهیم. من صادقانه می گویم که برای اینکه به اینجا نرسیم، بسیار تلاش کردم ،ولی متاسفانه کسانی بودند که گوش ندادند.
ما در طول قرن ها فجایعی را پشت سرگذاشتیم و هدف ما بهبود شرایط زندگی مردم و پایه گذاری اقتصادمان و همکاری با همسایگانمان و قرار گرفتن به عنوان نقطه تماس و ترقی و پیشرفت بود، ولی به نظر می رسد که دشمنان ما همچنان اسیر سوء نیت ها هستند و باید با آنها مقابله کرد.
 
آیا مجددا" به ایفای نقش ژنرال بازگشتید؟
)می خندد) من ژنرال نیستم، من سربازی در نیروی پیشمرگ هستم.
 
* اما بیشتر وقتتان را در رفت و آمد بین جبهه ها و دیدار با نظامیان می گذرانید؟
- رئیس اقلیم فرمانده کل نیروهای پیشمرگ هم هست. این جایگاه و این وظیفه من است.
به حکم تجربیات گذشته ام نوعی توانایی دارم. به همین دلیل با فرماندهان محورها و افسران ارشد، دیدار می کنم. اوضاع را پی گیری و برنامه هایی را تهیه می کنیم. برخی چیزها را حذف، اصلاح و اضافه می کنیم، سپس به مرحله اجرا می گذاریم. امانتی که بر دوش فرماندهان پیشمرگ است، آموزش، انضباط و تجربه و آمادگی نامحدود برای جانفشانی است.
 
* اکنون از تجربه های خارجی هم بهره می برید؟
- بله برخی از کارشناسان و مشاوران از کشورهای مختلف هستند. آنها گاهی نظرات مفیدی می دهند. همچنین هماهنگی خوبی با نیروی هوایی ائتلاف داریم. یک مسئله مهمی که وجود دارد. تا این لحظه حتی به یک هدف غیرنظامی حمله نشده است. البته اشتباهاتی در جنگها روی می دهد، اما ائتلاف حملات خود را به دقت و احتیاط شدید انجام می دهد تا خساراتی به صفوف غیرنظامیان وارد نشود. ائتلاف گاهی هم از حمله به داعش اگر در بین غیرنظامیان پناه گرفته باشد، امتناع می کند.
 
* آیا شما هم زمان می توانید دوست جوبایدن و قاسم سلیمانی باشید؟
- من مسئله ملتم را دارم، دوستی من با دیگران بر اساس موافقت آنها با این مسئله انجام می گیرد. این هرگز مسئله ای شخصی نیست. برای من مسئله ام مهم است و هرگز بخشی از مشکل آمریکا با ایران یا مشکل ایران و آمریکا نیستم. من درحال جنگی سرنوشت ساز با دشمنی سرسخت به نام داعش هستم. اگر سلیمانی یا بایدن به من کمک کنند، لازم است از آنها تشکر کنم.
 
* آیا اسرائیلی ها پیشنهادی برای کمک به اقلیم کردستان ارائه نداده اند؟
- نه آنها پیشنهاد کردند و نه ما درخواست کردیم. هیچ رویدادی از این نوع رخ نداده است. اگر چیزی از این نوع روی داده بود، شما از سواستفادە هایی در این خصوص مخصوصا" از کسانی که با اسرائیل مخفیانه در تماس هستند و آشکارا به کسانیکه با اسرائیل تماس می گیرند، حمله می کنند، با خبر می شدید.
 
* تعداد کشته شدگان داعش در جنگ با نیروی پیشمرگ را چند نفر برآورد می کنید؟
- فکر می کنم کمتر از سه هزار کشته نباشد. شاید هم بیشتر.
 
* نبرد ارتش عراق با داعش را چگونه ارزیابی می کنید؟
- متاسفانه ارتش متحمل خسارات زیادی در الانبار شد، زیرا مالکی بدون برنامه ریزی جدی و مطالعه شده نیروهای ارتش را به جنگ می فرستاد. واقعیت ها مشخص است. تعدادی از لشکرها در معرض کشتار قرار گرفته و در دام تروریست ها گرفتار شدند و ستون هایی در ارتش موردحمله قرار گرفته و آسیب های زیادی به آنها رسید. ارتش عراق با فاجعه روبرو شد و شش لشکر نظامی آن هنگام ورود داعش به موصل و گسترش و استقرار در آن از هم فروپاشیدند.
 
* گفته می شود که چهار لشکر بودند؟
- نه، شش تا، لشکرهای دوم، سوم، چهارم، پنجم و لشکر پلیس فدرال. همچنین ارتشی که آمریکا آن را آموزش داده بود و میلیاردها دلار برای آن هزینه کرده بود، فروپاشید. الان یادم آمد شش بیلیون دلار. سالها تلاش در 24 ساعت پایان یافت. به نظرم فقط دو لشکر برای محافظت از بغداد باقی ماندند. واقعیت این است که در اکثر عملیات نظامی نیروهای داوطلب مردمی یا شبه نظامیان به عنوان پشتیبان مشارکت می کنند.
 
*ولی مشارکت نیروهای داوطلب مردمی با اشکالاتی روبرو است و آنها به عملیات نسل کشی مذهبی در دیالی و دیگر مناطق متهم می شوند.
- مشکلاتی هست، ولی ارتش عراق تاکنون به تنهایی قادر به تحرک نیست و به بازسازی و سازماندهی نیاز دارد. در عملیات کنونی یگان های کوچکی از ارتش در کنار داوطلبان مردمی مشارکت می کنند.
 
*به نظر شما چه کسی بغداد را از سقوط نجات داد، پیام آیت الله سیستانی؟
- بدون شک (این پیام) تاثیر زیادی داشت. ارتش در آستانه فروپاشی کامل قرار داشت. پیام آیت الله سیستانی نقش بزرگی را ایفاء کرد. سپس ایرانی ها حمایت زیاد و سریعی از ارتش عراق و داوطلبان مردمی و کارشناسان و مشاوران به عمل آوردند. اطلاعاتی در خصوص مداخله یگان های رزمی ندارم.
 
* احساس می شود که کردها می خواهند بالاترین امتیاز ممکن را از عراق جهت آماده شدن برای جدا شدن دریافت کنند؟
- اگر تصمیمی در خصوص جدا شدن از عراق اتخاذ شود، نخستین طرفی که با آن گفتگو می کنیم عراق خواهد بود و بهتر است که این موضوع از طریق تفاهم صورت گیرد.
 
 *طلاق مخملی در این بخش از جهان رایج نیست؟
- دنیا تغییر کرده و همه چیز امکان پذیر است. چرا خودمان را فریب دهیم؟ عراق عملا" تجزیه شده و وظیفه ما این است که یا باید شیوه جدیدی را که در آن همزیستی اختیاری باشد، بر اساس پذیرش دیگران و مساوات جستجو کنیم، یا همچنان به انکار واقعیت ها از جمله اینکه عراق عملا" تجزیه شده، ادامه دهیم. ما برای تفاهم با دولت جدید عراق از خود نرمش نشان داده و نشان خواهیم داد، اما غیرممکن است که تا ابد منتظر بمانیم. ما باید ثبات را پایه ریزی کرده و به حل مشکلات توسعه و آموزش و رفاه بپردازیم و امکان ندارد همچنان اسیر کشمکش های بی پایان باقی بمانیم.
 
 آیا ممکن است عراق پس از این فروپاشی متحد باقی بماند؟
- این مسئله ساده ای نیست، اما اگر شیوه جدیدی برای سامان دادن به اوضاع عراق یافت شود، این مسئله امکانپذیر خواهد بود. عراق برای اینکه متحد باقی بماند به این شیوه جدید نیاز دارد.
 
* در بغداد شنیدم که عرب های سُنی بازنده بزرگ جنگ کنونی که در مناطق آنها جریان دارد خواهند بود؟
- بله و به صراحت می گویم بازنده بزرگ در این جنگ عرب های اهل سنت هستند. همه این درگیری ها در مناطق آنها روی می دهد. مناطق زیادی ویران شده اند. بدون تردید بازنده بزرگ آنان هستند.
آنها باید برای وحدت و تصمیم گیری صریح شتاب کنند و اجازه ندهند به هیچ بهایی مناطق آنها به عنوان پناهگاهی برای تروریست ها قرار گیرد.
واقعیت این است که سیاستمداران عرب اهل سنت پس از سقوط موصل با ایستادگی در برابر پروسه سیاسی عراق دچار اشتباه شدند. اکنون داعش آمده و سنی ها را بیش از دیگران کشته است. به نظر من (داعش) در اعدامها و کشتار جمعی در الرمادی، موصل و همچنین سوریه از سنی ها بیش از شیعیان و کردها کشته است.
 
 *شما چه توصیه هایی برای عرب های اهل سنت عراق دارید؟
- واقع نگر باشند و مشارکت را بپذیرند و برای مشارکت واقعی تلاش کنندو تصمیم نهایی خود را برای جنگ با تروریسم بگیرند و در نظامی که برای اساس منافع متقابل و قبول دیگران پایه گذاری شده بتوانند مشارکت داشته باشند. من تنها یک طرف را مسئول اشتباهات گذشته نمی دانم و دیدگاهم در خصوص دولت مالکی و سیاست آن مشخص است. مشکل بزرگ اهل سنت مربوط به طیفی از آنها است که همچنان نگاهی مخالف به تحولات، موازنه های قدرت و نیازهای زندگی و ثبات دارند. تصور کنید هنوز گروهی هستند که کمترین حقوق کردها را انکار می کنند. این نوعی تعصب کشنده است. آنها ( اهل سنت) باید دیدگاه جامعی داشته باشند که به طور کلی و قاطعانه آنان را از تکفیری ها و تروریست ها دور کند و باید یک رهبری واحدی داشته باشند که افکار و تصورات آنها را بیان کند. من از سالها پیش این مسایل را به آنان توصیه کرده ام.
با تاسف بسیار می گویم که ما با خیانت بزرگی از سوی عشایر عربی که آنها را نه تنها همپیمان، بلکه برادر می دانستیم و با آنها دوستی قدیمی داشتیم مواجه شدیم. متاسفانه برخی از آنها از پشت به ما خنجر زدند. طبعا" وجود عشایری که دارای مردمی خوب هستند و عشایری را که ارزش دوستی و همزیستی را حفظ کردند، انکار نمی کنم. همچنین کسانی هم بر این باور بودند که دوران «داعش» دوام می آورد و چه کارهایی را که نکردند.
 
* آیا نظام سوریه هیچگونه پیشنهادی در خصوص کمک یا هماهنگی علیه داعش به شما پیشنهاد نکرد؟
- نه.
 
 *آیا تماسهایی با آن ندارید؟
- نه. از ولید المعلم وزیر خارجه سوریه نقل قول شده که آنها به طرفهایی در کوبانی برای شکستن شوکت مسعود بارزانی کمک خواهند کرد. اگر این نقل قول صحیح یا دقیق باشد، پاسخ من این است که او (ولید المعلم) کوچکتر از آن است که بتواند شوکت مسعود بارزانی را بشکند.
 
* قصه کوبانی با توجه به موقعیت و طرفهای آن پیچیده است؟
- فعلا" قصه ای پیچیده، دردناک، زیبا، غم انگیز و خوشحال کننده است. کوبانی شهری کاملا" کردنشین است. اسم آن را به «عین العرب» تغییر دادند. می خواهند همه آثار کُردی آن را از بین ببرند. آیا این یک اقدام متعصبانه نیست؟ کوبانی از مرزهای ما نزدیک به 300 کیلومتر فاصله دارد و مانند «سنجار» منطقه ای جدا است. مناطق دیگری مانند «قامشلی» و «حسکه» وجود دارند که عربی سازی آنها به جدایی کوبانی از این دو منطقه انجامید و همچنین موجب جدایی کوبانی از منطقه «عفرین» شد. هنگامیکه کوبانی با تهاجم وحشیانه داعش روبرو شد ما بسیار متاثر شدیم، اما نمی توانستیم از راههای زمینی خود را به آن برسانیم و امکاناتی برای رفتن به آن از راههای هوایی نداشتیم. همه راهها دربرابرمان بسته بود و تنها پیامهای کمک دریافت می کردیم.
با دوستان آمریکایی خود تماس گرفتیم. آمریکایی ها از طرف ما و از طریق هوا سلاح در اختیار آنها (کردهای کوبانی) قرار دادند. سپس تماسهایی بین من و جان کری وزیر خارجه آمریکا صورت گرفت. او (کری) از من سئوال کرد آیا ممکن است نیروهای پیشمرگ را به کوبانی اعزام کنید؟ من به او پاسخ دادم اگر زمینه هموار شود ما این آمادگی را داریم. او قول داد برای یافتن راه حلی در این خصوص با طرف ترکیه ای تماس خواهد گرفت. ترک ها با ما تماس گرفتند و به ما گفتند اگر مایل به اعزام نیرو هستید تسهیلاتی در اختیار تان قرار خواهیم داد.
واقعیت این است که من هرگز انتظار نداشتم که ترک ها به ما اجازه دهند از طریق خاکشان خودمان را به کوبانی برسانیم. موافقت ترکیه به مثابه یک مژده بود. بر اساس قانون اساسی نمی توانستم بدون موافقت مجلس به خارج نیرو بفرستم. پارلمان تشکیل جلسه داد و این اجازه را به من داد. با برادرانم در کوبانی تماس گرفتم. پیش از آن نشستی از سوی طرف های کُرد های کوبانی در دهوک برگزار شد و آنها گفتند: ما به نیرو برای مشارکت در جنگ نیاز نداریم، بلکه به پشتیبانی نیازمندیم. به آمریکایی ها و ترک ها اطلاع دادیم که برای اعزام سه هزار نفر از نیروهای پیشمرگ به کوبانی آمادگی داریم، ولی مسئولان کوبانی می گویند تنها نیروهای پیشتیبانی می خواهند. ما یک یگان پشتیبانی مجهز به توپخانه را اعزام کردیم که با همکاری هواپیماهای ائتلاف پشتیبانی آتش خوبی ارائه دادند.
الحمدلله داعش در اشغال کوبانی ناکام ماند و شکست بزرگی خورد. از نیروهای پیشمرگ هنگام حرکت به سوی کوبانی استقبال گرم و دوستانه ای به عمل آمد. تصور کنید جوانانی مبادرت به بوسیدن خودروهای حامل نیروهای پیشمرگ می کردند و در بین آنها کسانی بودند که زمینی را که این خودروها از آن عبور می کردند، می بوسیدند.
 
* اوضاع کردهای سوریه را در بحران کنونی چگونه ارزیابی می کنید؟
- اوضاعی بسیار پیچیده است. در حد توان خود برای کمک به آنها با کسب امتیازاتی و لااقل بدون متحمل شدن خساراتی برای برون رفت از این بحران تلاش خواهیم کرد.
 
* به اعتقاد شما سوریه به کجا خواهد رفت؟
- به نظر من راه حل نظامی بسیار دشوار و راه حل سیاسی دشوار تر است. متاسفانه به نظر می رسد که اوضاع کنونی در سوریه که کشوری دارای مرزهایی با ما است، همچنان به این منوال پیش می رود.
 
* بارزترین مسئله در پیچیدگی اوضاع کردهای سوریه چیست؟
- اصل این مسئله خود سئوال برانگیز است، آیا نظام سوریه برای به رسمیت شناختن موجودیت کردها در سوریه آمادگی دارد؟ آیا اپوزسیون سوریه نیز برای چنین کاری آمادگی دارد؟ اما طرفین تاکنون آمادگی خود را برای اعتراف به موجودیت ملت کرد، اعلام نکرده اند.
 
* آیا به نظر شما کردهای سوریه بازگشت به وضعیت قبل از وقوع انقلاب سوریه را می پذیرند؟
-خیلی سخت است که بپذیرند. واقعیت این است که نمی دانم اوضاع به کجا پیش خواهد رفت.
 
* آیا تماسهایی بین شما با عبدالله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان که در ترکیه زندانی است، وجود دارد؟
- بله گاهی تماسهایی وجود دارد. از طریق خواهر مبارزمان لیلا زانا نماینده پارلمان ترکیه پیام هایی را مبادله کردیم و او (اوجالان) تمایل خود را برای همکاری در همه مسایل اعلام کرده است. طبعا" توافقی کلی در خصوص برگزاری کنفرانس فراگیر نیروهای کُردی در همه بخش های کردستان در منطقه وجود دارد. این کنفرانس به تدارک خوب نیاز دارد. درآن کردهایی از ایران، سوریه، ترکیه و عراق شرکت خواهند کرد و هدف از برگزاری آن رساندن پیام صلح و همزیستی و محبت است نه پیامهای تحریک آمیز.
 
* آیا حوادث کوبانی روابط شما را با ترکیه پیچیده تر کرد؟
- اگر موافقت ترکیه نبود نمی توانستیم به کوبانی برسیم.
 
 *آیا عناصری از داعش همراه شما از مرزهای ترکیه می گذرند؟
- چنین اتفاقی دشوار است.
 
* اوضاع در مرزهای ترکیه – سوریه متفاوت است؟
- روزی یک ایتالیایی برای ورود به اقلیم از طریق ترکیه تلاش کرد. او به طور قانونی و با گذرنامه می خواست وارد شود. سیستم امنیتی کردستان متوجه شد که او با هدف پیوستن به داعش قصد ورود به اقلیم کردستان را داشت. او که تابعیت ایتالیائی داشت بازداشت شد. داستان عجیبی بود. همراه با ویزای ورود آمده بود.
 
* کردها به جدایی و متفرق شدن در برابر خطرات بزرگ شهرت دارند. آیا شما هم چنین مشکلی دارید؟
- اگر برخی سیاستمداران چنین تفکرهای دارند من مطمئن هستم که ملت آنها را از حرکت در چنین مسیری منع خواهد کرد. هر سیاستمداری که این راه را طی کند، اعتبار مردمی خود را از دست می دهد و همه چیز را ازدست خواهد داد.
 
* آیا شما توانایی تحمل هزینه این جنگ را دارید. آیا اکنون از چاههای نفت موجود در مناطق مورد مناقشه بهره برداری می کنید؟
- اکنون توافقی با بغداد در خصوص نحوه تعامل با این موضوع وجود دارد. واقعیت این است که اگر کمک های ملت کُرد نبود، فاجعه ای روی می داد. الحمدلله برغم قطع بودجه اقلیم مردم تاخیر در پرداخت حقوق و مشکلات را تحمل کردند. کمک ها ادامه دارد و ملت کُرد از هرگونه جانفشانی دریغ نمی کند.
 
 *آیا روند رسیدن حقوق ها (بودجه از سوی بغداد) آغاز شده؟
- فکر می کنم دو مرحله دریافت کردیم و انتظار می رود که این روند ادامه یابد.
* توافق جدید با دولت حیدر العبادی را چگونه خلاصه می کنید؟
- شامل صدور مقداری نفت از اقلیم و چاههای قدیمی کرکوک در حدود 550 هزار بشکە در روز است. درآمدهای آن به شرط دریافت سهم 17 درصدی اقلیم از بودجه عراق به بغداد تحویل می شود.
واقعیت این است که عراق از بحران مالی سختی بویژه پس از کاهش بهای نفت، رنج می برد. دولت قبلی در وضعیتی ورشکسته کنار رفت و دولت جدید با خزانه ای خالی روبرو شد.
 
* گفته می شود میلیاردها دلار در پیچ و خم ها (ی اداری)  گم شده است؟
- میلیاردها هدر رفته و هیچ مشکلی وجود ندارد.
 
*آیا ممکن است در کشوری میلیاردها (دلار) گم شود؟
- بله. برخی سیاست ها به گم شدن میلیون انسان و میلیاردها دلار می انجامد. ما انسان ها را ارزشمندتر می دانیم، اما میلیاردها دلار متعلق به ملت است. متاسفانه اوضاع عراق فاجعه آمیز است.
 
* شما جنگ های سختی را علیه نیروهای صدام حسین فرماندهی کردید و اکنون نیز بر ضد داعش فرماندهی می کنید، درباره انتقال از جنگی به جنگ دیگر چه می گویید؟
- احتمالا" منظور شما جنگی است که در «خواکورک» در سال 1988 و جنگ دیگری که در ماه آوریل 1991 روی داده که سرنوشت ساز بودند. این جنگ در تنگه «کوری» بین شقلاوه و صلاح الدین روی داد و بقایای تانک های منهدم شده هنوز وجود دارد.
طبعا" من ترجیح می دهم که تلاشهایمان را روی روند توسعه و آینده فرزندان و نوه هایمان متمرکز کنیم، اما منطقه بحرانی است. گاهی احساس می کنم که این مسئله به قسمت و سرنوشت کردها و قسمت من به عنوان یکی از فرزندان ملت کُرد مربوط می شود.
ما امیدوار بودیم که بستن صفحه رژیم صدام به بستن صفحه قتل و آوارگی و تهدید و سیاست های نامناسب و گزینه های ویران کننده بیانجامد، اما متاسفانه خیلی ها از حوادثی که در عراق روی داد و بهایی که عراقی ها پرداخته اند، درس نگرفته اند.
من اصلا" یک جنگجوی پیشمرگ هستم. نمی توانم وقتی می بینم خطرهایی ملتم را تهدید می کنند، از آن دور شوم. این وظیفه من است. با جنگ آشنایی دارم و حال و هوای آن را تجربه کرده ام. اجساد، خانه های سوخته، گازهای سمی، آوارگی و درخواست های کمک. اما هنگامیکه موجودیت تهدید می شود، گزینه ای غیر از رویارویی با دشمنان به هر بهایی که باشد، ندارید.
من نمی توانم میزان دردی را که هنگام دریافت خبر شهادت نظامیان را به من می دهند، توصیف کنم. تنها می توانم به حسرت های مادرانشان و فاجعه ای که برای همسران و کودکان آنها روی داده بیاندیشم. متاسفانه همچنان فرهنگ حذف، ابطال، تروریسم و نفرت از دیگران پابرجا است.
ما برای توسعه بیشتر و ساخت مدرسه ها و دانشگاهها و پیشرفت اقتصادی تلاش می کردیم، ولی گمراهانی که برای نابودی همه چیز تلاش می کنند، آمدند و اگر این افرادی که به شهادت رسیده اند نبودند، ملت کُرد با فاجعه جدیدی روبرو می شد.
 
*شما به این همه ایثارگری برای رویارویی با رژیم صدام دست زدید و امروز هم با داعش چنین می کنید، آیا می توانید بپذیرید که روزی فرا خواهد رسید که شما دیگر رئیس اقلیم کردستان نخواهید بود؟
- با آغوش باز می پذیرم.
 
 *آقای رئیس من پاسخ دیپلماتیک نمی خواهم.
- این احساس واقعی من است. دوست دارم این امانت را به شخص دیگری واگذار کنم. غیرممکن است که من مادام العمر رئیس باشم. ممکن نیست به خودم اجازه دهم تجربیات دیگران در مورد من تکرار شود.
می خواهم پیش از آنکه مردم از من بخواهند، (ریاست) را ترک کنم. متواضعانه می گویم تاریخ مبارزاتی و اعتبار من خیلی بالاتر از تختی است که برآن تکیه کرده ام.
 
* آیا این نخستین بار در تاریخ کردها است که آنها سالها در پرتو علم و دانش و نهادهای خود زندگی می کنند؟
- بله.
 
 *چه اهداف و آرمانهایی برایتان باقی می ماند؟
من آرمانهای شخصی ندارم. آرزویم این است که کردستان را کشوری مستقل ببینم.
 
* کردستان عراق یا همه بخش های کردستان که بین چهار کشور توزیع شده اند؟
- من الآن از کردستان عراق سخن می گویم.
 
* آیا شما مشکلات همزیستی در این منطقه و دشواری آن را بین اقوام و مذاهب احساس می کنید؟
- این موضوع برغم برخی دشواری ها پیش از ( تهاجم) داعش ساده تر بود. ظهور داعش اکنون حادثه ای گذرا نیست، بلکه نمایانگر مشکلاتی عمیق است.
 
*مسعود بارزانی ریاست اقلیمی را به عهده دارد که نقطه جذب کردها را تشکیل می دهد، میزان نارضایتی کشورهای منطقه از نقش شما چقدر است؟
- اگر منطقی بیاندیشند، باید از من تشکر کنند. اقلیم به عنوان عاملی برای ثبات عمل کرد. دست های ما اکنون برای برقراری بهترین روابط همکاری و مبادلات تجاری به سوی همسایگانمان دراز است. من از سیاستی که از آن پیروی کردم و نتیجه بخش بوده سخن می گویم. ما فعلا" به ارزشهای همزیستی و قبول دیگران و رد خشونت و تهدید، ایمان داریم. ما به عنوان عامل ثبات و نه عامل تهدید ظاهر شده ایم.
 
 
* تعداد کردها در منطقه چقدر است؟
- کمتر از چهل میلیون نفر که بین چهار کشور تقسیم شده اند، نیست.
 
* آیا نگرانی از احتمال درگیری در آینده بین شیعه ها و کردها در عراق وجود دارد؟
- کشمکش شیعیان و کردها در خصوص ماهیت حکومت است، ولی من تصور نمی کنم که به خاطر زمین و نفت بین آنها درگیری صورت گیرد. من به امکان تفاهم در خصوص یافتن راه حل هایی برای همه مشکلات خوشبین هستم.
 
*در سالهای گذشته از اینکه نوری مالکی ممکن است برای شکستن شوکت نیروی پیشمرگ تلاش کند، نگرانی نداشتید؟
-من مطمئن بودم که او تمایلی به این کار دارد، اما در عین حال از اینکه او توانایی اینکار را ندارد اطمینان داشتم.
 
* آیا او تمایل داشت؟
- بله، گاهی خود را به این کار وادار می کرد و اوهامی در وجودش بود، فریب خورد و باورکرد که این توانایی را دارد، اما من مطمئن بودم که او قادر به این کار نبود.
 
* این احساس در من وجود دارد که حیدر العبادی نخست وزیر کنونی عراق آخرین تلاش های خود را برای نجات وحدت در عراق تجربه می کند، آیا این درست است؟
- بله. من بر این باورم که این آخرین فرصت برای عراق است. نه تنها در مورد روابط اقلیم کردستان با عراق، بلکه برای کل عراق است.
 
* اقدامات دولت را چگونه می بینید؟
- تاکنون اقدامات خوبی بوده است. من بارها با برادرم عبادی تماس گرفتم و آمادگی خود را برای حمایت و کمک به او اعلام کردم. او اقدامات خوبی انجام داده است.
 
* مثلا" چه اقداماتی؟
- تعطیل کردن دفتر فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق که غیرقانونی بود. موضع او در برابر گفتگوهای مربوط به توافق نفتی و بودجه مثبت بود. به نظر می رسد که به یافتن راه حل ها اهمیت می دهد. در گذشته به دنبال یافتن مشکلات و بحران ها بودند.
 
* چه کسی نقش سرنوشت ساز را در کنار زدن مالکی از دولت ایفاء کرد؟
- واقعیت این است که جزئیات آن را نمی دانم. احساس کردم که نوعی دوگانگی در موضع ایران در برابر این موضوع بوجود آمده بود. یعنی از دو جناح قوی در ایران یکی از بقای مالکی دفاع می کرد و دیگری خواستار تغییر او بود. به اعتقاد من آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران با حمایت از تغییر مالکی به این موضوع پایان داد. طبعا" آیت الله علی سیستانی با تاکید بر تغییر وی (مالکی) نیز نقش بزرگی را در هموار کردن زمینه این تغییر و برون رفت از بحران ایفاء کرد. موضع ما نیز در برابر این موضوع روشن بود و آن اینکه در دولتی که ریاست آن را مالکی در بغداد برعهده داشته باشد و در عراقی که مالکی برآن حکومت کند، باقی نخواهیم ماند.
 
* آیا شما در تسهیل پیروزی مالکی در دوره دوم نخست وزیری او نقشی داشتید که بعدها به تنفر متقابل بین شما تبدیل شد؟
- اینها احساسات شخصی نیست. ما از منافع کشور و مردم سخن می گوییم. من از میزان نفرتی که او (مالکی) از ملت کُرد برغم روابط سابق ما با یکدیگر داشت، متعجب شدم. قدرت مطلقه، مفسده مطلق است. کوتایی هایی در هیئت وزیران، مجلس و ریاست جمهوری بروز کرد، و راههای سلطه گری بر روی او (مالکی) گشوده شد. همه اختیارات را در دست گرفت. خود را حاکم مطلق تصور کرد. من خالصانه می گویم که شیوه هایی را که او علیه اقلیم به کار گرفت را از او انتظار نداشتم. این شیوه از دشمنی آشکار و کینه قدیمی سرچشمه می گرفت. صدام حسین کُشت، ولی رزق و روزی مردم را قطع نکرد.
برخی او (مالکی) را متوهم کرده بودند که اگر بودجه اقلیم را قطع کند، مردم علیه حزب دموکرات کردستان و ریاست اقلیم قیام خواهند کرد و اوضاع جدیدی در اقلیم بوجود خواهد آمد و به مالکی امکان خواهد داد آنطور که بر دیگر مناطق تحکم می کند، بر اقلیم کردستان نیز تحکم خواهدکرد.
 
* آیا وحدت کامل بین کردها غیرممکن است؟
- امروز می توانم بگویم که کردها متحد هستند و احساس مسئولیت می کنند و در مقابل خطرات می ایستند. آنها اعتماد به نفس کاملی دارند و اگر در سیاست اختلافاتی بروز کند، هرگز جای هیچگونه نگرانی نیست. اگر کسی از این احساس عمومی خارج شود، ابتدا به خودش آسیب می رساند.
 
* از فساد در بغداد زیاد سخن گفته شده، اما آنها گاهی اوقات با صحبت در مورد فساد در اربیل پاسخ میدهند. نقش شما چیست؟
- این ها تنها قطره ای از دریاست. من وجود فساد در اقلیم را انکار نمی کنم، ولی این فساد با آنچه که در بغداد روی داده قابل مقایسه نیست. مبارزه با فساد (در اقلیم) اقداماتی همیشگی است.
 
* آیا برای پسرانت که در کارهای نظامی و امنیتی فعالیت می کنند، نگران نیستید؟
- آنها جزء این ملت هستند و این وظیفه آنان است . آنها عزیزتر از بقیه نیروهای پیشمرگ نیستند.
من روابط ویژه ای با نیروهای پیشمرگ دارم. آنها و پدرانشان را می شناسم. آنها را می شناسم و آنها من را می شناسند. من حق ندارم که دیگران به جبهه های جنگ بروند و پسرانم نروند. خود آنها نمی پذیرند. یکی از پسرانم نزدیک بود در درگیری های اخیر به شهادت برسد.
 
 *آیا پس از نزدیک شدن داعش تدابیر امنیتی را برای خود چند برابر کرده اید؟
- غیرممکن است که داعش به من برسد.
 
* چرا، به خاطر اینکه حلقه (نیروهای امنتی) اطراف شما کاملا" وفادار هستند؟
- همه حلقه ها کاملا" وفادارند. من به ملتم و نیروهایمان اطمینان دارم. من برای این موضوع هیچ حسابی باز نکرده ام. تدابیر امنیتی ما تدابیری ضروری است.
 
*شما در لیست اهداف القاعده قرار داشتید؟
- بله. الآن نیز هدف قرار دارم، ولی مطمئنم که آنها موفق نخواهند شد.
 
*ولی اگر جوانی که ادعا می کند کُرد است و به شما دست بدهد و در کردستان یا خارج منفجر شود، چه؟
- اگر اسیر اینگونه تفکرات شوید، دیگر نمی توانید تحرک داشته باشید و ایفای نقش کنید. من به قضاء و قدر خداوند ایمان دارم.
 
*آیا از این بحران احساس ترس ندارید؟
- هرگز. من مطمئن بودم که می توانیم این خطر را پشت سر بگذاریم و آن را به خارج از مناطق خود هدایت کنیم. من از پیروزی برغم فجایع اطمینان داشتم.
 
* کدام روزها دشوراتر بودند، روزهای نخست؟
-بله. دو هفته نخست.
 
* آیا شما ابتدا از اینکه آنچه برای ارتش عراق روی داد برای نیروهای پیشمرگ روی دهد، نگران نبودید؟
- من از احتمال بوجود آمدن نوعی وحشت در برخی مناطق بیم داشتم، ولی از فروپاشی کلی نگران نبودم. به سرعت برای استقرار و توزیع مجدد نیروهایمان اقدام کردم. به چند روز وقت برای اشکالاتی که بوجود آمده بود و ما برای برطرف کردن آنها تلاش می کردیم نیاز داشتیم.
 
 *آیا حادثه اخیر کرکوک بسیار خطرناک بود؟
- نمی گویم حادثه آسانی بود، ولی تا این حد هم خطرناک نبود. آشکارا می گویم کرکوک هرگز سقوط نخواهد کرد. ممکن است در برخی از مناطق مشکلاتی بر اثر بی توجهی و سهل انگاری بوجود آید، ولی کرکوک هرگز به دست داعش سقوط نخواهد کرد.
 
* من امروز (خبری) در خصوص درخواست ها برای اعزام 5 هزار نیروی داوطلب مردمی برای مشارکت در دفاع از کرکوک خواندم؟
- ما به نیروهای داوطلب مردمی نیاز نداریم و اجازه نمی دهیم هیچ نیرویی وارد کرکوک شود. اگر نیاز پیدا کنیم از دوستان و همپیمانان خود درخواست نیرو خواهیم کرد. اکنون به نیروهای داوطلب مردمی و هیچ یک از نیروهای امنیتی نیازی نداریم.
 
 *اگر ارتش عراق خواست دوباره در کرکوک مستقر شود، چه خواهید کرد؟
- باید در این خصوص تفاهم صورت گیرد. چگونه بازگردد؟ چرا بازگردد؟ و چه باید کرد؟ جای نیروی پیشمرگ کجا خواهد بود؟ ارتش در کجا مستقر خواهد شد و هر دو در کجا باهم باشند؟ از این به بعد مسایل باید شفاف و با تفاهم همراه باشد.
* آیا اینطور می فهمم که شما برای باز گشت به ابهاماتی که پیش از این حوادث حاکم بود، آمادگی ندارید؟
- بله. نه ملت کُرد و نه من این آمادگی را نداریم. ادامه ابهامات به مصلحت عراق نیست. نمی خواهیم تا ابد در ابهام و نگرانی و تنش زندگی کنیم.
 
* آیا به نظر شما آمریکا و ایران به سوی توافق در خصوص موضوع هسته ای پیش می روند؟
 -تقریبا".
 
*آیا روابط شما با ایران خوب است؟
- بله هیچگونه مشکلی وجود ندارد.
 
 *با آمریکا؟
- بله به ما کمک کرده و کمک خواهد کرد.
 
* آیا اگر توافقی بین آمریکا – ایران صورت گیرد بر اقلیم کردستان تاثیر می گذارد؟
- به نظر من تاثیر مثبت خواهد گذاشت، زیرا تنش بین دو کشور را در منطقه از بین خواهد برد.
 
 *آیا می توانیم بگوییم نقش بزرگ ایران در بغداد بیش از اربیل است؟
 - طبعا".

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی