اصلاح‌طلبان باید به تصمیم مشترکی برسند

حیات غرب - مرتضی حاجی متولد 1327 تهران است. او در دولت آيت‌ا...‌هاشمی استاندار مازندران و پس از آن در دولت اول اصلاحات وزیر تعاون و در دولت دوم اصلاحات نیز وزیر آموزش و پرورش بود. او درحال حاضر عضو هیات‌امنای دانشگاه علوم و فنون بابل و همچنین عضو هیات‌مدیره کانون جهانگردی و اتومبیلرانی است. وی همچنین به مجموعه صندوق ذخیره فرهنگیان مشاوره فکری می‌دهد. مرتضی حاجی به مازندنومه گفته است که «من خوشبین هستم که اصلاح‌طلبان با هم به یک تصمیم مشترکی خواهند رسید و اجماع اصلاح‌طلبان در هر حوزه انتخابیه است که کاندیداها را مشخص می‌کند و از این جهت من نگرانی را احساس نمی‌کنم». این اظهارات یعنی حال اردوگاه اصلاحات خوب است که مرتضی حاجی با پاسخ به سوالاتی این مولفه را تائید می‌کند:

  چه خبر تازه از بنیاد باران؟
آخرین جلسه بنیاد باران سه‌شنبه 25 فروردین‌ماه 94 برگزار شد. بنیاد باران حزب و نهاد سیاسی نیست، یک نهاد اجتماعی و مطالعاتی است که کار مطالعاتی خودش را انجام می‌دهد؛ یعنی مثل یک دانشگاه یا مرکز پژوهشی می‌تواند شرایط را تحلیل سیاسی کند و اطلاع رسانی هم انجام دهد، اما کار انتخابات و سازمان دادن انتخابات، کار بنیاد باران نیست. 
  درخصوص انتخابات آینده مجلس استراتژی اصلاح‌طلبان به چه شکل است؟
اهمیت مجلس آینده برای تحقق اهداف دولت تدبیر و امید بسیار زیاد است. اینکه مجلسی داشته باشیم که با هدف‌های تعریف شده آقای دکتر روحانی در دوره انتخابات و بعد از آن هماهنگ باشد، همدل و همزبان به تعبیر مقام معظم رهبری باشد، بسیار ضروری است. بنابراین همه دلسوزان کشور و جمهوری اسلامی اعم از اصلاح‌طلب و اعتدالگرا باید کوشش کنند مجلسی تحقق پیدا کند که این اهداف را محقق کنند. من بسیار خوش‌بین هستم با تدبیری که در مجموعه اصلاح‌طلبان وجود دارد، چه اصلاح‌طلبانی که در تشکل‌های سیاسی سازمان‌یافته‌اند و چه اصلاح‌طلبانی که عضوی تشکیلاتی نیستند اما دل‌شان همراه اصلاح‌طلبان است و هوادار اصلاح‌طلبان هستند، که اینها با هم به یک تصمیم مشترکی خواهند رسید و اجماع اصلاح‌طلبان در هر حوزه انتخابیه است که کاندیداها را مشخص می‌کند و از این جهت من نگرانی را احساس نمی‌کنم.
  یعنی اصلاح‌طلب‌ها و اعتدالیون لیست واحد می‌دهند؟
انتخابات مجلس و انتخابات ریاست‌جمهوری با هم متفاوت است. مجلس در حوزه‌های انتخابیه است که در شهرستان‌ها و مناطق تصمیم‌گیری می‌شود و خیلی هم ضرورت ندارد که بیاییم بگوییم یک لیستی در کل کشور است که اصلاح‌طلبان زیرش را امضا کنند. در هر منطقه‌ای باید لیستی باشد که اصلاح‌طلبان زیرش را امضا کنند و حمایت کنند. من فکر می‌کنم به‌طور قطع این اتفاقات در مناطق رخ خواهد و اصلاح‌طلبان کاندیدای مشترک اصلاح‌طلب و اعتدالی ارائه خواهند کرد.
  عملکرد استانداران دولت آقای دکتر روحانی را به چه شکل ارزیابی می‌کنید؟
اگر بخواهیم عملکرد استانداران را ارزیابی کنیم باید بررسی کارشناسی و دقیقی از این امر داشته باشیم. استاندار نقش اصلی دارد و مهم‌ترین نقشش هماهنگی نیروها و مدیران در استان برای اجرای برنامه‌های دولت است. اما غیر از این نقش توقع و انتظارات از استانداران، تلاش در حوزه عمرانی، توسعه‌ای، پیشرفت استان و همه مواردی است که در سطح ملی بین وازرتخانه توزیع شده و در استان نیز ادارات تابعه آنها وظیفه اجرایی کردن را به عهده دارند، اما استاندار مدیر مشترک همه این کارها تلقی می‌شود. من خیلی اشرافی بر روی اینکه کدام استان، به چه شکل بوده است ندارم اما فکر می‌کنم در جهت عمومی با یک ارزیابی خیلی کلی و غیرکارشناسانه، مسیر حرکتی دولت و استاندارها هم جهت به سمت توسعه ملی، استانی و کاستن از فشارهای اقتصادی و معیشتی مردم است. 
  درخصوص بعضی از انتصاب‌ها، مخصوصاً در حوزه فرماندارانی که مجری سیاست‌های دولت هستند، متاسفانه مواردی وجود دارد که با شعار تدبیر و امید دولت اعتدال هماهنگی ندارد. اخیراً هم شخص رئیس‌جمهوری و هم وزیر کشور در این مورد واکنش نشان دادند. بفرمایید با توجه به اینکه امسال انتخابات را هم پیش رو داریم، رئیس‌جمهوری و وزیر کشور در این خصوص چه اقداماتی را باید انجام دهند؟
فرمانداری به‌دلیل اینکه یک پست سیاسی و تاثیرگذار در پیشبرد اهداف دولت در منطقه است، دارای اهمیت بسیاری است. فرماندار باید با دولت از نظر فکری هماهنگ و همراه باشد. زمانی که من خودم در استان مازندران مسئولیت داشتم وقتی فشارها و توقعات برای عزل و نصب‌ها زیاد بود، یک معیارهایی نوشتم و به مراکزی که تلاش داشتند در مدیریت‌ها به نوعی اظهارنظر یا اعمال سلیقه کنند، ارائه کردم. در معیارها، پست‌ها را چند دسته کردم؛ یک دسته پست‌هایی که جنبه سیاسی دارد و به لحاظ اهمیت، پست بسیار مهمی تلقی می‌شود و یکسری هم پست‌هایی که خدماتی‌اند و جنبه سیاسی‌شان کم است. اما فرماندار و بخشدار، ازجمله پست‌هایی است که پست سیاسی است، درحالی که شهردارها جزو پست‌های خدماتی محسوب می‌شوند. با آقایان مطرح کردیم که اگر روی این معیارها نظر دارید، بفرمایید که معیارها اصلاح شود، ولی روی مصداق، تصدیقش با استاندار است. به اتفاق نظر دادند که این معیارها درست است. حالا درخصوص این فرماندارانی که از دولت قبل باقی مانده‌اند، باید وزارت کشور ارزیابی داشته باشد. اگر با دولت و سیاست‌های رئیس‌جمهور هماهنگی نداشته باشد، طبیعتاً نمی‌توانند ادامه دهند، چون نمی‌توانند نماینده خوبی برای دولت باشند. 
  درهمین موضوع فشار سیاسی نمایندگان نیز تاثیرگذار است. بالاخره وزیر کشور فصل مشترک دولت و مجلس کنونی بوده است و ما در اکثر استان‌ها شاهد هستیم که این انتصابات به واسطه فشار نماینده‌ها صورت می‌پذیرد.
 فرقی نمی‌کند. من هم شنیدم که اعمال نفوذ می‌کنند نمایندگان، اما در واقع وزیر است که مسئولیت با اوست و برای ایفای مسئولیت هم باید مدیری را انتخاب کرد که همراه باشد نه‌اینکه در مقابل بایستد. هماهنگی با نمایندگان یک معناست و تسلیم بودن در برابر خواست آنها معنای دیگر. اینکه نمایندگان موضع براندازانه نسبت به یک مدیر نداشته باشند امری است که لازم است رعایت شود چون بالاخره باید کار با هماهنگی پیش رود، اما اینکه حتما آنکه نماینده می‌گوید، انتخاب شود، درست نیست.
  موضوع استیضاح هم یکی از موضوعاتی است که در مجلس بر اثر همین فشارهای سیاسی به آن دامن زده می‌شود. برای مثال یکی از نمایندگان به‌دلیل تغییر در ریاست آموزش و پرورش یک شهرستان، از این اهرم استفاده کرد.
اکثریت استیضاح‌ها، استیضاح کاری نیست، یعنی ضعف کاری نیست، اگرچه بهانه‌ها ممکن است به این موضوع باشد. معمولاً استیضاح‌ها با بهانه‌های کاری انجام می‌شود که یکی از علت‌های عمده آن می‌تواند موضوع انتصابات باشد که مورد همان سوال قبلی است. این همدلی و همزبانی برای همین است که هرکس درجایگاه خودش قرار بگیرد و در جایگاه خودش با هم تعامل کند. این به‌معنای این نیست که وزیر مثلاً از موضع خودش خارج شود و بیاید در قالب نماینده و اختیاراتش را به او واگذار کند یا برعکس اگر واقعا نماینده می‌آید حق قانونگذاری‌اش را به وزیر تفویض کند، وزیر هم حق انتصاب مدیرش را با او شریک شود، اگر نه که هرکس باید در جایگاه خودش، کار خودش را انجام دهد، منتها استدلال و گفت‌وگو باید وجود داشته باشد. 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی