حقایقی تلخ از پشت پرده فوتبال

 

 

 


احسان انصاري: «گرز چشم همه خلق بيفتم سهل است/ تو مينداز كه معذور تو را ناصر نيست». اين شعر را مي‌خواند و مي‌گويد: «در هيچ باند و گروهي عضو نيستم و زير«علم» هيچ كس سينه نمي‌زنم. «عزت» و«ذلت» دست خداوند است و از هيچ بنده خدايي باك ندارم. صراحت لهجه و صداقتش در بيان حقايق به مردم مثال زدني است و اهل هيچ گونه مسامحه ومصلحت انديشي نيست. مي‌گويد: «دور شكم برخي مديران از پول‌هاي مردم بيشتر شده است»، «فساد در فوتبال ما به حداكثر رسيده» و« برخي با پول بيت المال در فدراسيون به سفرهاي خارجي مي‌روند». دكتر محمد دادكان بازيكن قديمي و رئيس سابق فدراسيون فوتبال كه برخي از آن به «گرگ باران ديده» فوتبال ايران ياد مي‌كنند به صراحت، بسياري از پشت پرده‌هاي فوتبال ايران را بازگو كرد. مصاحبه‌اي كه در ابتدا با اتفاقات ورزشگاه تبريز آغاز شد اما به حقايق تلخي در فوتبال ايران منجر شد كه خواندش براي هر شهروند ورزش دوستي ايراني لازم و ضروري است. در ادامه ماحصل اين گفت‌وگو را از نظر مي‌گذرانيد.

اتفاقات رخ داده در ديدار تراكتور‌سازي و نفت تهران با حواشي زيادي مواجه شد به شكلي كه رئيس‌جمهور دستور پيگيري اين اتفاق را به مسئولان مربوطه داده‌اند. به نظر شما اتفاقات تبريز برنامه‌ريزي شده بود؟
انسان بايد واقعيت‌ها را به مردم بگويد، چرا كه مردم خود فهيم هستند و تفاوت سخن درست و نادرست را متوجه مي‌شوند. من فكر نمي‌كنم اتفاقات ورزشگاه تبريز برنامه‌ريزي شده باشد، اما معتقدم عملكرد مسئولان در اين زمينه ضعيف بوده است. فدراسيون فوتبال مي‌توانست قبل از برگزاري بازي، بلندگوي استاديوم را در اختيار بگيرد و به صورت رسمي نتايج بازي‌ها و گل‌هاي رد وبدل شده در تمام بازي‌ها را با شفافيت به تمام افراد حاضر در ورزشگاه اعلام كند تا اين همه حرف و حديث به وجود نيايد. فدراسيون فوتبال حتي مي‌توانست در تمامي ورزشگاه‌ها اين كار را انجام بدهد. با اين وجود مصاحبه آقاي عسكري كه عنوان كرد فدراسيون داور را سپر بلاي خود كرده است تاحدودي فضا را «سنگين» كرد. آقاي عسكري در مصاحبه خود عنوان كرد بنده آقاي تركي را به عنوان داور اين مسابقه انتخاب كرده بودم اما فدراسيون آقاي فغاني را در نظر گرفته بود. با اين وجود به نظر من اتفاقات ورزشگاه تبريز برنامه‌ريزي شده نبوده اما به صورت حرفه‌اي مديريت نشد.
كيفيت ليگ امسال نسبت به ليگ‌هاي گذشته بهتر بود؟
خيلي ضعيف‌تر از ليگ‌هاي گذشته بود. در شرايط فعلي ما در ليگ برتر خود ستاره نوجوان، جوان و اميد مشاهده نمي‌كنيم. اين در حالي است كه در گذشته ستاره‌هاي جوان زيادي در ليگ حضور داشتند. در زمان مديريت بنده در فدراسيون فوتبال ما پايگاه‌هاي استعداد يابي زيادي را راه‌اندازي كرديم كه پس از ما همه اين پايگاه‌ها از بين رفت. روزي كه بنده از فدراسيون كنار رفتم براي آقاي كيومرث هاشمي نامه نوشتم و عنوان كردم كه شما تلاش كنيد دو چيز را از دست ندهيد؛ اول استقلال فدراسيون فوتبال را حفظ كنيد و دوم پايگاه‌هاي استعداد يابي‌ها را رونق بيشتري بدهيد. با اين وجود بدبختانه يا خوشبختانه هر دوي اين مساله نيز محقق نشد و هر دو از دست رفت. در نتيجه پايگاه‌هاي استعداديابي بسته شد و استقلال فدراسيون نيز از بين رفت.
وزير ورزش با انتقاد از آقاي «كي‌روش» عنوان كردند: « ما «كارفرما» هستيم و آقاي كي‌روش «كارمند» ما است. اما ايشان در كشور خودمان ما را تحقير مي‌كند». به نظر شما در ماجراي كي‌روش فدراسيون و مسئولان بيشتر مقصر است يا آقاي كي‌روش؟
به نظر من در مرحله اول آقاي وزير نبايد در اين مساله دخالت مي‌كردند. آقاي وزير بايد به صورت كلان به مساله نگاه كند و از فدراسيون كه زيرمجموعه وزارت ورزش است بخواهد كه در اين زمينه رفتار خود را اصلاح كند. مساله‌اي كه جاي انتقاد دارد اين است كه مسئول اول ورزش كشور در حالي كه بيست ماه از دوران مديريتش مي‌گذرد همه وقت خود را مشغول فوتبال كرده و از ورزش‌هاي ديگر غافل شده است. وزير ورزش با توجه به اين همه كارهاي نيمه تمام، همه وقت خود رامصروف باشگاه‌هاي پرسپوليس و استقلال و تيم ملي كرده است، كه كار صحيحي نيست. بنده معتقدم آقاي وزير بايد در كارهاي هم شأن خود ورود پيدا كند و نبايد
به صورت مستقيم درباره يك فدراسيون اظهارنظر مداخله جويانه داشته باشد. در مرحله دوم بايد عنوان كنم كه آقاي كي‌روش مربي كاربلد و با دانشي است. كساني كه با كي‌روش مخالفت مي‌كنند با روند روبه رشد فوتبال كشور مخالف هستند. با اين وجود اگر مخالفت اين عده در زمينه دخالت آقاي كي‌روش در بحث‌هاي مديريتي باشد بنده هم با آنها موافق هستم. اما در زمينه «فني» بنده صددر صد با آقاي كي‌روش موافق هستم. نبايد اجازه داد كي‌روش در زمينه‌هاي مديرتي چون انتخاب حريف تداركي، برپايي اردوها، انتخاب زمين و غيره دخالت كند. اين مسائل جزئي از وظايف فدراسيون فوتبال است. در هيچ كجاي دنيا اين مسائل در حوزه اختيارات سرمربي نيست. عملكرد فدراسيون در اين زمينه ضعيف بوده است. در گذشته فدراسيون اين اختيارات را به كي‌روش داده است اما در شرايط فعلي تلاش مي‌كند اين اختيارات را پس بگيرد. به همين دليل هم كي‌روش درمقابل پس دادن اين اختيارات از خود مقاومت نشان مي‌دهد. كي‌روش اگر فقط سرمربي تيم ملي باشد و تنها در مسائل « فني» دخالت كند، مي‌تواند به فوتبال ملي ما كمك كند اما امروز «پا را از گليمش فراتر گذاشته است» و در مسائل مديريتي دخالت مي‌كند.
آيا دخالت‌هاي كي‌روش در مسائل مديريتي از ضعف فدراسيون بوده است؟
بله؛ روساي فدراسيون نبايد از همان ابتدا به كي‌روش اجازه مي‌دادند در مسائلي كه به وي مربوط نيست دخالت كند. كي‌روش مسئول فني تيم ملي است و نبايد در مسائل مديريتي فدراسيون دخالت كند.
در دولت گذشته برخي از مسئولان سياسي در فدراسيون فوتبال دخالت مي‌كردند. حتي شائبه دخالت رئيس‌جمهور دولت‌هاي نهم و دهم در مسائل فوتبال به گوش مي‌رسيد. در دولت گذشته مسائل سياسي به چه ميزان در اداره فوتبال دخالت داشت؟
خيلي زياد. هم آقاي احمدي‌نژاد در مسائل فوتبال دخالت مي‌كرد و هم آقاي علي آبادي. آقاي دايي عنوان كردند كه احمدي‌نژاد ايشان را بركنار كرده است. بنده اين مساله را تاييد مي‌كنم. احمدي‌نژاد حتي مانع از اين شد كه آقاي قطبي در يك مقطع زماني سرمربي تيم ملي شود. بنده حتي در اينجا اين مساله را نيز علني مي‌كنم كه آمدن كي‌روش به فوتبال ايران نيز توسط رئيس‌جمهور دولت گذشته صورت گرفت و احمدي‌نژاد، كي‌روش را به فوتبال ايران آورد. در دولت گذشته يك ليست تهيه شده بود كه قرار بود از بين آنها سرمربي تيم ملي انتخاب شود. يكي از نزديكان رئيس‌جمهور اين ليست را پيش من آورد تا نظر من را نيز در اين زمينه جويا شود. بنده در همان جلسه به صراحت به ايشان گفتم كه انتخاب سرمربي تيم ملي جزو وظايف شما نيست و به شما مربوط نمي‌شود. در نهايت نيز مربي خارجي توسط دولت گذشته وارد فوتبال ايران شد. در شرايط فعلي نيز دولت آقاي روحاني كي‌روش را حفظ كرده و اجازه نداد از ايران برود. ماندن يا رفتن كي‌روش نه به آقاي كفاشيان مربوط مي‌شود و نه به وزارت ورزش و آقاي گودرزي. مسئولان دولت آقاي روحاني عامل اصلي ماندن كي‌روش در ايران بودند. آقاي فركي چند روز پيش در مصاحبه خود عنوان كرد كه فدراسيون فوتبال با من صحبت كرده بود و قرار بود من به جاي ايشان سرمربي تيم ملي شوم. درنتيجه مشخص مي‌شود كه فدراسيون از ماندن كي‌روش راضي نبوده و تلاش مي‌كرده كه شخص ديگري سكان هدايت تيم ملي را به دست بگيرد، اما دولت چنين اجازه‌اي به آقاي كفاشيان نداده است. هنگامي كه دولت متوجه شد افكار عمومي خواهان ماندن كي‌روش در ايران است، اين كار را انجام داد و اجازه نداد شخص مورد نظر فدراسيون هدايت تيم ملي فوتبال را برعهده بگيرد. دخالت‌هاي سياسي همواره در فوتبال ايران وجود داشته است. به عنوان مثال بنده در آلمان بودم كه توسط رئيس سازمان تربيت‌بدني وقت يعني آقاي علي آبادي بركنار شدم.
در بركناري شما هم آقاي احمدي‌نژاد دخالت داشت؟
آقاي علي آبادي بنده را بركنار كرد. اما بعدأ در جايي عنوان كرده بود مسئولان عاليرتبه دولت حكم بركناري بنده را صادر كرده بودند. با اين وجود اين حرف توسط خود آقاي احمدي‌نژاد تكذيب شد. وي در يك مصاحبه تلويزيوني به صراحت عنوان كرد كه بنده هيچگاه عنوان نكردم آقاي دادكان را بركنار كنيد چون شخص كاربلد و دلسوزي است. آقاي احمدي‌نژاد دوبار و در دو مصاحبه جداگانه به اين مساله تاكيد كرد. با اين اوصاف آقاي علي آبادي بنده را بركنار كرد. ايشان بنده را بركنار نكرد كه وضعيت فوتبال ايران بهتر شود بلكه پس از ما وضعيت فوتبال ايران روز به روز بدتر شد. در دوران آقاي كفاشيان كه دست نشانده آقاي علي آبادي بود فساد، ناهنجاري، هرج و مرج، نرفتن تماشاگر به ورزشگاه وبي اخلاقي در فوتبال به مراتب بيشتر از گذشته شد. بنده در زماني كه رئيس فدراسيون فوتبال بودم حتي يك روز هم عنوان نكردم كه با كسري بودجه و بي‌پولي مواجه هستم. ما با همه تسويه كرده بوديم و فدراسيون هيچ بدهي به هيچ كس نداشت. تغيير رئيس فدراسيون براي بهبود اوضاع فوتبال ملي نبود بلكه براي اين بود كه خودشان به «صندلي رياست» بچسبند. در نتيجه فوتبال ملي را فداي صندلي رياست كردند. در شرايط فعلي اگر تلويزيون يك نظر سنجي براي رياست آقاي كفاشيان برگزار كند عيار اين آقايان مشخص خواهد شد.
صدا و سيما از مردم نظر خواهي كند كه آيا با رياست آقاي كفاشيان بر فدراسيون فوتبال موافق هستند يا خير. من مطمئن هستم كساني كه فوتبال را مي‌فهمند و درك درستي از فوتبال دارند به رياست آقاي كفاشيان رأي منفي مي‌دهند.
اين مساله كه آقاي احمدي‌نژاد به صورت غيرمستقيم فدراسيون فوتبال را اداره مي‌كرد صحت دارد؟
خير؛ صحت ندارد. اما ايشان در مديريت فدراسيون فوتبال زياد دخالت مي‌كردند. مديري كه وارد ورزش كشور مي‌شود نمي‌تواند چهل كيلو اضافه وزن پيدا كند. امكان ندارد با اين همه حاشيه كه در فوتبال وجود دارد يك مدير دچار اضافه وزن شود. اين اضافه وزن‌ها از پول‌هاي مردم ناشي مي‌شود. هر چقدر بيشتر از اين پول‌ها استفاده كردند دور شكمشان بيشتر شد.
ضعف‌هاي آقاي كفاشيان در كجا بوده است؟
نخستين ضعف اين بود كه به كي‌روش اختياراتي بيش از محدوده خود داد و اجازه داد كه كي‌روش هر تصميمي دوست دارد درباره فوتبال ملي ما اتخاذ كند. دومين ضعف اساسي بي‌برنامگي در فدراسيون فوتبال است. سومين ضعف ناتواني در جذب منابع مالي مناسب براي فوتبال ملي است. فوتبالي كه از جذب منابع ملي ناتوان باشد روز به روز بيشتر به قهقرا مي‌رود. ضعف چهارم تغييرات زياد و بي‌نتيجه در مديران فدراسيون فوتبال است. ضعف پنجم «دست بسته بودن» و ناتواني در مقابل وزارت ورزش است. بسياري از مديران فعلي فدراسيون فوتبال توسط وزارت ورزش تعيين شده‌اند. اين مساله حتي بدون هماهنگي با رئيس فدراسيون صورت گرفته است.
ادامه روند مديريتي آقاي كفاشيان را در فدراسيون فوتبال چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟آيا ماندن آقاي كفاشيان در فدراسيون فوتبال به سود فوتبال ماست؟
بنده در گذشته هر تذكري كه به مسئولان ورزش و فوتبال كشور دادم در نهايت همان اتفاق رخ داد و فوتبال ما ضربه خورد. در شرايط فعلي نيز به صراحت به مسئولان ورزش كشور هشدار مي‌دهم برخي مديران تحصيل كرده ورزشي در اطراف فدراسيون فوتبال حضور دارند كه دغدغه ملي و حل مشكلات فوتبال ندارند و بلكه به دنبال اين هستند كه با پول فدراسيون به كشورهاي خارجي سفر كنند. اين عده به دنبال بزرگ كردن فدراسيون نيستند و تنها تلاش مي‌كنند منصب‌هاي فدراسيون را به دست بگيرند و صندلي‌ها را اشغال كنند. اين افراد از حضور افراد ورزشي و كساني كه عمرشان را در فوتبال كشور سپري كرده‌اند هراس دارند. اين عده مطمئن هستند كه اگر فردي به مانند محمد دادكان رياست فدراسيون را به دست بگيرد جايي براي آنها در فدراسيون نخواهد بود. در نتيجه تلاش مي‌كنند افراد ديگري را به فدراسيون بياورند تا بعدأ بتوانند از وي منصب مطالبه كنند. اين تحصيل كردگان «هنر مديريت» ندارند و تنها به دنبال «صندلي رياست» هستند.
آقاي كفاشيان چه برخوردي با اين عده داشته است؟
برخي از اين افراد هم‌اكنون در فدراسيون فوتبال حضور دارند و از نزديكان آقاي كفاشيان به شمار مي‌روند. سفرهاي خارجي كه هم‌اكنون در فدراسيون فوتبال اتفاق مي‌افتد هيچ كدام در تقويت فدراسيون تاثيرگذار نيست و اغلب براي منافع شخصي صورت مي‌گيرد.
هزينه سفرهاي خارجي اين افراد از پول بيت المال است؟
بله؛ همه اين سفرها از پول بيت المال تامين مي‌شود. اين افراد در تمام ورزش و فدراسيون‌هاي ديگر ما هم وجود دارند. به محض اينكه يك رئيس فدراسيون انتخاب مي‌شود اين افراد به سراغ وي مي‌روند و تلاش مي‌كنند صندلي‌هاي مديريتي را تصاحب كنند. اين عده منتظر هستند يك صندلي خالي شود كه بلافاصله جاي نفر قبلي را بگيرند. اينگونه افراد به هيچ عنوان به فكر خدمت به ورزش نيستند و رسيدن به صندلي رياست براي آنها در اولويت اول قرار دارد. اين عده براي هر مدير جديدي «سينه» مي‌زنند. اين افراد با همه گروه‌هاي سياسي رابطه و مراوده دارند. بنده از بيان اين سخنان هيچ گونه ابايي ندارم. در آغاز هر انتخاباتي اين افراد به سراغ كانديداها مي‌روند تا متوجه شوند كدام كانديدا بيشتر مي‌تواند منافع آنها را تامين كند. در نهايت هم براي اين عده هيچ فرقي نمي‌كند چه كسي مدير مي‌شود. مهم اين است كه چه كسي منافع آنان را تامين مي‌كند.
شما به وجود «مافيا» در ورزش و به‌ويژه فوتبال اعتقاد داريد؟
من اسم اين عده را«مافيا» نمي‌گذارم؛ اما معتقدم مديراني كه فاقد توانايي و وجاهت مديريتي هستند به دنبال منافع خود و تصاحب صندلي‌هاي رياست در ورزش ايران هستند. در فوتبال نيز افرادي حضور دارند كه تلاش مي‌كنند رنگ ولعاب ديگري به فوتبال ما بدهند.
از نظر شما اين شائبه كه برخي روي نتايج بازي‌هاي ليگ برتر و داوري‌ها تاثير مي‌گذارند صحت دارد؟
بله؛ اين مسائل در فوتبال ما وجود دارد.
در زمان مديريت شما بر فدراسيون فوتبال نيز اين مسائل وجود داشت؟
اگر بنده عنوان كنم نبوده است «دروغ» گفته‌ام. اما در حداقل وجود داشته است. در شرايط فعلي به حداكثر خود رسيده است. به عنوان مثال اگر كسي ليست تيم‌هاي ليگ برتري را مورد ارزيابي و بررسي قرار بدهد متوجه مي‌شود كه جاي نفرات بيست و دوم و بيست و سوم اغلب تيم‌هاي ليگ برتري خالي است اما براي آنها قرارداد ثبت شده است. مديري كه وارد يك باشگاه ورزشي مي‌شود براي سازندگي و دلسوزي به آن باشگاه نمي‌رود. برخي مديران براي بقاي خود و تامين منافع اطرافيان بر سر كار مي‌آيند.
اين عده به چه صورت روي نتايج بازي‌هاي فوتبال تاثير مي‌گذارند؟
در شرايط فعلي اين مساله شدت گرفته است. دليل اصلي اين مساله هم اين است كه عده‌اي احساس مي‌كنند پول مفتي بر سرسفره فوتبال ايران پهن شده كه هر كس به هر شكلي مي‌تواند بايد سهم خود را از آن بردارد. از نظر بنده بهترين بازيكن فوتبال ايران بايد صدو پنجاه ميليون تومان و بهترين مربي فوتبال ما پنجاه ميليون تمان درآمد داشته باشند. كسي نبايد به خاطر اين سخنان از من ناراحت شود و عنوان كند كه آقاي دادكان به فوتباليست‌ها و مربيان توهين كرده است. هر كسي چنين فكري كند دلسوز ورزش و فوتبال كشور نيست.
برخي از بازيكنان فوتبال بدون هيچ گونه ظرفيت اجتماعي و فرهنگي هنگامي كه با پول‌هاي كلان ميلياردي روبه رو مي‌شوند دست به رفتارهاي هنجار شكن و غير فرهنگي مي‌زنند. به نظر شما اين پول‌هاي زياد سبب معضلات عميق فرهنگي دربين فوتباليست‌ها نشده است؟
برخي از بازيكنان فوتبال ما ظرفيت دريافت پول‌هاي كلان ميلياردي ندارند. اغلب اين بازيكنان پول‌هاي دريافتي خود را عينك، ساعت و ماشين مي‌خرند و در خيابان‌هاي شهر «رژه» مي‌روند. اين بازيكنان در زندگي شخصي خودشان چنين شرايطي را تجربه
نكرده‌اند و به همين دليل خيلي زود خود را گم مي‌كنند. بازيكني كه «انگشت كوچك» امثال پروين و حجازي نيستند صد برابر اين افراد حقوق مي‌گيرند. مشخص است كه اين افراد ظرفيت اين پول را ندارند. به نظر من حتي ظرفيت همان صد و پنجاه ميليوني كه عنوان كردم هم ندارند. چنين بازيكني وقتي به جايي مي‌رسد در خود كمبود احساس مي‌كند و درمرحله اول براي خود يك ماشين گران قيمت خريداري مي‌كند تا كمبودهاي خود را جبران كند. وي گمان مي‌كند هنگامي كه ماشين‌هاي گران قيمت سوار مي‌شود «بزرگ» مي‌شود. اشتباه اين بازيكنان در اينجاست كه نمي‌دانند بزرگان ورزش ما با «منش» و رعايت اصول ورزشكاري و پهلواني در بين مردم به جايگاه بالايي دست يافتند. برخي از بازيكنان به شكلي لباس مي‌پوشند كه در شأن يك ورزشكار نيست. برخي بازيكنان ابرو برمي‌دارند و دماغ خود را عمل مي‌كنند، به گمان اينكه محبوبيت به دست بياورند. نتيجه اين مي‌شود كه در همه زمينه‌هاي فني و فرهنگي بازنده مي‌شويم.
چرا تماشاگران به ورزشگاه‌هاي فوتبال نمي‌روند؟
مردم از اين وضعيت خسته شده‌اند. مردم حاضر نيستند پول بدهند و فوتبال كسي را ببينند كه تنها هنرش برداشتن «ابرو» و «رژه» رفتن در خيابان‌هاي شهر باشد. مردم براي تماشاي فوتبال كسي به مانند «بيوك وطنخواه» پول مي‌دهند كه در زمين چمن به دنبال دندان‌هاي خود مي‌گشت. اين بازيكن به حدي متعصب بود كه تمام دندان‌هايش در زمين چمن شكسته مي‌شد.
نظر شما درباره خصوصي‌سازي تيم‌هاي استقلال و پرسپوليس چيست؟آيا اين مساله كه شخص متمول اما غير كارشناسي سكان هدايت دو تيم پر طرفدار پايتخت را به دست بگيرد به فوتبال اين دو باشگاه كمك مي‌كند؟
بنده با خصوصي‌سازي اين دو باشگاه موافق هستم. با اين وجود معتقدم كاري كه از عهده انسان خارج است، نبايد انجام بدهد. جامعه ما در شرايط كنوني پذيراي اين نيست كه هدايت دو باشگاه پرطرفدار به دست يك شخص خاص بيفتد. دليل اين مساله هم اين است كه اگر چند سال بعد براي آن شخص مشكلي پيش بياد و عنوان كند قصد ندارد تيم داري كند چه كسي پاسخگو خواهد بود. بنده با فرد موافق نيستم و اعتقاد دارم اگر اين دو تيم را به گروه‌هاي خودروسازي بدهند به سود فوتبال كشور خواهد بود. افرادي كه به دنبال خريد اين دو باشگاه هستند در واقع به دنبال بزرگ كردن خود و شهرت هستند و نه دلسوز پرسپوليس و استقلال. از كجا معلوم كه اين افراد بدهي به بار نياورند و به مانند دو مدير قبلي پرسپوليس به زندان نيفتند. از افراد ثروتمند بايد در كنار فوتبال استفاده كرد ونه مديريت را به دست آنها سپرد. اين افراد «بي هنر» براي اينكه «هنر» خود را نشان بدهند بازيكن پانصد ميليوني را يك ميليارد مي‌خرند و پول‌هاي زيادي را وارد فوتبال مي‌كنند تا به ضعف‌هاي مديريتي خود سرپوش بگذارند. در نهايت وضعيت مالي تمام باشگاه‌هاي فوتبال به هم مي‌خورد. كسي كه حاضر شده سيصد ميليارد تومان بدهد و يكي از اين دو باشگاه را خريداري كند به جاي اينكه سي ميليارد در ليگ برتر هزينه كند پنجاه ميليارد هزينه مي‌كند و تمام بازيكنان نخبه را خريداري مي‌كند. در نتيجه نظم ليگ برتر به هم مي‌خورد. اين افراد گمان مي‌كنند با پول مي‌توانند مديريت كنند. نبايد «گول» اين افراد را خورد؛ چرا كه اگر پس از مدتي پول وجود نداشته باشد هيچ مديريتي در كار نخواهد بود.
سياست‌هاي آقاي روحاني درباره ورزش به چه صورت بوده است؟
ايشان هم خوب عمل نكرده‌اند. شعارهايي كه آقاي روحاني در زمينه تحقق وعده‌هاي ورزشكاران عنوان مي‌كردند هيچ كدام محقق نشده است. آقاي ربيعي و صالحي اميري با بنده براي وزارت ورزش صحبت كردند و چهار شرط مهم و اساسي كه مدنظر رئيس‌جمهور بود را با من درميان گذاشتند اما در نهايت هيچ كدام از اين چهار شرط محقق نشد. اين چهار شرط اين بود: اول اينكه وزير جديد متخصص در مساله ورزش باشد، دوم «خوشنام» باشد، سوم با فساد در ورزش مبارزه كندو چهارم اينكه به «خصوصي‌سازي» اعتقاد داشته باشد. آقاي ربيعي و صالحي اميري با بنده صحبت كردند اما در نهايت شخص ديگري براي وزارت ورزش انتخاب شد. از قديم گفته‌اند: «تا يار كه خواهد و ميلش به كه باشد». ميل آقايان نيز به شخص ديگري بود. در نهايت هم از گزينه‌هايي كه براي وزارت ورزش انتخاب شدند هيچ كدام داراي اين چهار شرط نبودند. نكته جالب اينكه آقاي صالحي اميري در نهايت به عنوان وزير ورزش به مجلس معرفي شد. اين عمل به اين معنا است كه كسي كه براي ديگري شرط مي‌گذارد در نهايت خود را معرفي مي‌كند. بگذار مردم حقايق را بدانند. «گرز چشم همه خلق بيفتم سهل است/ تو مينداز كه معذور تو را ناصر نيست». عزت هر انسان دست خداوند است، بنده خدا كه توانايي ندارد.
عملكرد وزارت ورزش مطلوب بوده است؟
وظيفه وزارت ورزش نظارت بر كار تمام فدراسيون‌هاي ورزشي و ارزشيابي آنها است. در شرايط كنوني حواشي اغلب فدراسيون‌هاي ورزشي بيشتر شده است. مگر قرار نبود وزير جديد با فساد مبارزه كند. هم‌اكنون كه فساد در ورزش بيست برابر شده است. تاوان و هزينه اين سوءمديريت‌ها را بايد «مردم» بدهند. اگر دولت آقاي روحاني اين مسائل را شفاف‌سازي كند مطمئنأ هواداران زيادي در بين ورزشكاران پيدا خواهد كرد. من عضو هيچ باند و گروهي نيستم و براي كسي «سينه» نمي‌زنم. من كسي نيستم كه به مردم دروغ بگويم. همواره به صراحت حرفي را كه گمان مي‌كردم «حق» است مي‌زنم.
وزارت ورزش عملكرد مناسبي درزمينه مبارزه با فساد نداشته است؟
خير؛ نه در ورزش، مبارزه با فساد صورت گرفته است و نه در بخش‌هاي ديگر. كسي تاكنون عنوان نكرده كه پول‌هايي كه از اسپانسر ليگ برتر گرفته‌اند چه شده و كجا هزينه شد. فدراسيون فوتبال 160ميليارد تومان با اسپانسر ليگ براي دو سال قرارداد بسته است. سال اول هفتاد و سال دوم نود ميليارد تومان قرار داد بسته شده است. از هفتاد ميليارد سال اول تنها وضعيت 13ميليارد تومان آن مشخص شده است. مشخص نيست بقيه اين پول‌ها در كجا و توسط چه كساني استفاده شده است. چرا كسي اين مسائل را بررسي نمي‌كند. چرا برخي خود را مصون از پيگيري و حسابرسي مي‌دانند. عده‌اي فقط شعار مي‌دهند اما هنگامي كه بايد پاسخ مردم را بدهند ناتوان مي‌شوند. چرا برنامه «نود» مساله فساد درفوتبال و پول اسپانسر سازمان ليگ را بررسي نمي‌كند. آيا اين برنامه هم فقط براي سرگرمي مردم ساخته شده است؟. پدر آقاي فغاني چند روز پيش بنده را ديد و عنوان كرد اين چه بلايي است كه قرار است براي اتفاقات تبريز سر پسر من بياورند. من به ايشان گفتم اين مساله به «حق» يا «ناحق» بايد يك قرباني داشته باشد كه اين‌بار نوبت پسر شما شده تا يك بار ديگر سر همه را كلاه بگذارند.
به تازگي آقاي كفاشيان نايب‌رئيس كنفدراسيون فوتبال آسيا شده‌اند. به نظر شما اين جايگاه به چه ميزان به فوتبال ايران كمك خواهد كرد؟
نايب‌رئيسي كه هيچ كشوري به جز آقاي كفاشيان متقاضي آن نبوده است به هيچ درد فوتبال ايران نمي‌خورد. ايران كميته اجرايي كنفدراسيون فوتبال آسيا را توسط همين آقا و آقاي سعيدلو در چهار سال پيش از دست داد. كميته اجرايي كجا و نايب‌رئيسي آسياي ميانه كجا. چرا بااحساسات مردم بازي مي‌كنند. آقاي كفاشيان «صد» را رها كرده و «دو» را چسبيده است. من همان زمان به رئيس‌جمهور نامه نوشتم و عنوان كردم نگذاريد به راحتي كميته اجرايي از دست ايران خارج شود. اما آقاي سعيد لو و كفاشيان با يك بازي نخ نما شده اين جايگاه را از ايران گرفتند. مشكلات فوتبال ما با جايگاهي كه هيچ متقاضي به جز ايران نداشته حل نخواهد شد.
با توجه به اينكه شما هم پرسپوليسي هستيد و هم با آقاي برانكو ايوانكويچ كار كرده‌ايد، حضور آقاي برانكو را در پرسپوليس چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
آقاي برانكو كاربلد و با شخصيت هستند و من اميدوارم فصل بعد در پرسپوليس نتيجه بگيرد تا هواداران خشنود باشند.

 

 

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی