استراتژي اصلاحطلبان در كنار كثرت احزاب اصلاحطلب در انتخابات پيشرو چگونه است؟
گرچه جبهه اصلاحات متشكل از تعداد بسيار زيادي از تشكلهاي سياسي و صنفي است، اما همه احزاب جبهه اصلاحات وجه مشتركي دارند و آن وجه گرايش اصلاحطلبي در همه آنهاست. در سال 92 اصلاحطلبان تجربه شيريني را كسب كردند و آن تجربه اين بود كه همه هماهنگ و يكصدا شدند و اختلاف نظرها را كنار گذاشتند و از كانديداتوري آقاي روحاني حمايت كردند و نتيجه آن استقبال فوقالعاده مردم و پيروزي از كانديداي منحصر به فرد اصلاحطلبان بود. اصلاحطلبها قصد دارند از آن تجربه در انتخابات پيشرو استفاده كنند و به صورت واحد و منسجم وارد صحنه رقابت انتخابات شوند تا بتوانند بر تمامي كانديداها به صورت واحد به توافق برسند. اين استراتژي مورد نظر تمامي اصلاحطلبان و رمز پيروزي آنهاست و براي تحقق اين هدف راهكارهايي در نظر گرفته شده است.
اخيرا شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبها تشكيل شده است، نقش اين شورا در هماهنگي بين اصلاحطلبان در انتخابات چیست؟
شوراي عالي سياستگذاري اصلاحات براي تحقق استراتژيها و اهداف كلي اصلاحطلبها، براي رسيدن به وحدت و ارائه ليستهاي واحد در انتخابات پيشرو تشكيل شده است. اصلاحطلبان بيش از يك سال است كه به زمينهسازي براي حضور فعال در انتخابات مشغول هستند. احزاب و تشكلهاي سياسي از يك سو تحت عنوان شوراي هماهنگي احزاب اصلاحطلب، همچنين كميته انتخابات در مركز و استانها تشكيل شده بود و مشغول فعاليت انتخاباتي بودند. در كنار اين شورا، شوراي مشورتي رئيس دولت اصلاحات نيز كميتهاي تحت عنوان كميته راهبردي تشكيل داده بود. اين كميته نيز در حال برنامهريزي در جهت حضور فعال در انتخابات بود. فعالان سياسي احساس كردند در درون جبهه اصلاحات اين دو تشكيلات اجرايي كارهاي موازي انجام ميدهند و بيم آن وجود داشت كه در عمل دچار اختلاف شوند و وحدتي كه مورد نظر است تحقق نيابد. تلاش براي متحد كردن اين تشكل از چندين ماه قبل آغاز شد. خود بنده از كساني بودم كه روي اين مسأله تلاش كرده و جلسات و مصاحبههاي گوناگون و نامههاي متعدد در اين زمينه نوشتم و در نهايت با تلاش اعضاي شوراي هماهنگي اصلاحات و استقبالي كه دوستان ما در شوراي مشورتي رئيس دولت اصلاحات نشان دادند پيشنهاد شوراي هماهنگي اصلاحات در دستور كار قرار گرفت و اين يك شوراي عالي تشكيل شد كه سياستگذاري عالي را بر عهده دارد ولي كارهاي انتخاباتي بر عهده احزاب و جمعيتها در استانها و حوزههاي انتخابیه است و نيروهاي فعال سياسي و احزاب اصلاحطلب كارها را عهدهدار هستند اما در مركز سياستگذاريهاي كلان و كلي برعهده اين شوراست.
شوراي عالي از چه عناصري تشكيل شده است؟
شوراي عالي مركب از دبيران كل احزاب اصلاحطلب است و همچنين از چند حزبي كه هنوز به عضويت شوراي هماهنگي درنيامدهاند تشكيل شده و قرار است با رياست آقاي دكتر عارف جلسات خود را برگزار كنند. با توجه به شخصيت ممتاز و اثرگذار آقاي عارف و با عنايت به ايثار و فداكاري كه در سال 92 داشتند و با ملاحظه اينكه وي و همكارانش براي انتخابات مجلس به مدت دو سال است كه زمينهسازي ميكنند قرار بر اين شده كه آقاي عارف مسئوليت اين شورا را بر عهده بگيرند و همگي چه دبيران احزاب و چه اعضاي كميته راهبردي و شوراي مشورتي و شوراي هماهنگي از ریاست آقاي دكتر عارف بر اين شورا استقبال كردهاند و ميخواهند ايشان شوراي عالي را مديريت كنند. بنابراين شوراي عالي سياستگذاري براي تحقق وحدت و انسجام هرچه بيشتر در احزاب اصلاحطلب تشكيل شده است.
اين شورا نقش احزاب در انتخابات پيشرو را تحتالشعاع قرار نميدهد؟
خير، اين شورا تنها قصد هماهنگي دارد و هرگز قصد مداخله در حوزههاي انتخابيه را ندارد. تشكيل اين شورا به معناي ناديده گرفتن احزاب و تشكلهاي سياسي نيست. هر حزبي كار خود را انجام ميدهد و هر حوزه انتخابيه هم موظف است تلاش كند و كانديداهاي اصلح را شناسايي و به مردم معرفي كند. اين شوراي سياستگذاري، سياستگذاريهاي كلان را برعهده دارد و احيانا اگر اختلاف نظر به وجود بيايد اين شورا ميتواند داوري كند. بنابراين اين تشكلات، تشكيلاتي است كه اگر فعال شود گام بلندي براي تحقق وحدت و انسجام هرچه بيشتر اصلاحطلبان است.
با تشكيل اين شورا تجربه بد انتخابات 84 تكرار نخواهد شد؟
با پرهيز از تجربه تلخ سال 84 و بهرهگيري از تجربه شيرين 92 و تلاشهاي صورتگرفته، شوراي عالي اصلاحطلبي تشكيل میشود تا ديگر اختلافي در كار نباشد.
آيا وحدت موجود در ميان اصلاحطلبان ميتواند آنها را به سمت تشكيل حزب واحد اصلاحات حركت دهد؟
دو ديدگاه در كشور ما درباره احزاب وجود دارد؛ يك ديدگاه طرفدار تكثر و تعدد احزاب است و بنا بر این دیدگاه ما نبايد به طرف فضای تكحزبي حركت كنيم. بايد تلاش كنيم كه افراد مختلف بتوانند همفكرها و همسليقههاي خود را جلب كنند و تحت عنوان حزب يا تشكل فعاليت كنند. بين تشكلهاي متعدد و متكثر همواره يك رشته وجود داشته باشد كه اسم آن را جبهه يا هسته مركزي ميگذارند كه بتواند حلقه وصل ميان احزاب باشد تا احزاب از مدار اصلي خارج نشوند، يعني اگر فرض كنيد كه ما 50 حزب اصلاحطلب داشته باشيم و همه در يك اصل با هم مشترك باشند، آن گرايش اصلاحطلبي و پذيرش اصول اصلاحطلبي است. در عين حال احزاب باید آزاد باشند كه سليقههاي شخصي و گروهي خود را اعمال كنند تا تصميمات مغايرتي با آن اصل كلي و وجه اشتراك نداشته باشد. نظر دوم اين است كه ما نميتوانيم با تكثر احزاب به وحدت برسيم. اين تكثر، خطرآفرين است و ميتواند جبهه اصلاحات را از هم بپاشد. لذا ما بايد به سمتي حركت كنيم كه جبهه اصلاحات به صورت يك حزب درآيد و اين حزب واحد بتواند بر تمام اعضاي احزاب متكثر فعلي سايه بيفكند. هر كدام از اين دو نظريه دلايل و استدلالهاي گوناگوني دارند. اين دو نظريه در حال حاضر وجود دارد كه هر كدام از صاحبنظران ديدگاههاي مربوط به خود را دارند و ممكن است شق سومي هم به نظر كسي برسد كه من الان در ذهن ندارم. در مجموع عدهاي طرفدار تك حزبي هستند و عدهاي طرفدار تكثر و تعدد احزاب هستند.
از آقاي عارف به عنوان سرليست اصلاحات ياد ميشود. تا چه ميزان احتمال دارد وي سرليست اصلاحات شود؟
در ميان مجموعه دوستاني كه در معرض كانديداتوري هستند و انگيزه كانديدا شدن دارند آقاي دكتر عارف بهترين و جامعترين شخصي است كه ميتواند به عنوان سرليست اصلاحطلبان در تهران بزرگ معرفي شود، به اين دليل كه شخصيت آقاي دكتر عارف شخصيت ممتازي است و سابقه مسئوليتهاي متعددی همچون وزارت، رياست دانشگاه و معاون اول رئيسجمهور را در كارنامه خود داشتهاند. در حال حاضر وي عضو شوراي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص مصلحت نظام است. علاوه بر اين ويژگيهاي اخلاقي آقاي دكتر عارف از وي شخصیت معتدل و مورد علاقه مردم ساخته است. وانگهی آقاي عارف در سال 92 ايثار و فداكاري تاريخي انجام دادند كه منجر به پيروزي اصلاحطلبها شد كه خدمت بزرگي به ملت بزرگ ايران محسوب ميشود. در زماني كه بعضي از صاحب نظرها اين احتمال را ميدادند كه در رقابت انتخاباتي شانس آقاي دكترعارف از بسياري از كانديداها بيشتر باشد اما زماني كه بحث وحدت كانديداها پيش آمد آقاي دكتر عارف اين پيشنهاد را پذيرفتند و كنارهگيري كردند و ايثار ايشان باعث شد اصلاحطلبان پيروز شوند. اگر وي كنارهگيري نمي كرد قطعا رأی اصلاحطلبها تقسيم ميشد و به احتمال قریب به يقين شكست ميخوردند. لذا اين ايثار و فدا كاري جايگاه و موقعيت وي را ممتازتر كرد. بعد از اين پيروزي در انتخابات 92 آقاي دكتر عارف حضور موثرتر و فعالتري در عرصههاي گوناگوني داشتند و بنيان ايرانيان تشكل و دفاتري در استانها احداث كرده و كميتهها و شوراهايي را تشكيل دادهاند و لذا ميتوانيم به صراحت عرض كنيم كه آقاي عارف در ميان كانديداهاي اصلاحطلب شايستگي و شانس بيشتري براي سرليستي دارند.
برخي بر اين اعتقادند که هرچند آقاي عارف شخص شايستهاي براي رياست مجلس هستند ولي افرادي مانند آقاي ناطق نوري قدرت چانهزني و تعامل بيشتري دارند. تحليل شما درباره اين موضوع چيست؟
آقاي ناطق نوري تاكنون نپذيرفته كه در انتخابات حضور داشته باشد. ايشان يك شخصيت باسابقه، مدير و مدبر هستند اما آنچه مسلم است اين است كه آقاي ناطق در جبهه اصلاحات نميگنجند. آقاي ناطق هنوز هم يكي از مهرههاي موثر اصولگرايان هستند ولو اينكه با برخي از تندروهای اصولگرا اختلاف نظر دارند. نه خود ايشان اعلام كردهاند كه اصلاحطلب هستند و نه افكار و انديشه و سوابق ايشان اين مسأله را ثابت ميكند. لذا آقاي ناطق نوري يك اصولگراي منصف و معتدل هستند كه در سال 92 از آقاي روحاني حمايت كردهاند و الان هم از وي حمايت ميكنند. آقاي ناطق شخصيت مورد احترام مردم هستند و ترديدي در اين مورد نيست. آقاي عارف به عنوان يك شخصيت اصلاحطلب در انتخابات 92 در تمامي سخنرانيهاي خود از مواضع اصلاحات دفاع ميكردند. آنچه در اينجا مطرح است مسأله چانهزني است. در حال حاضر قدرت چانهزني آقاي عارف از بسياري از شخصيتهاي ديگر حتي آقاي ناطق بيشتر و موثرتر است، زيرا آقاي ناطق نوري ضمن اينكه اصولگرا بوده و هستند ولي مورد بيمهري قرار گرفتهاند و انتقادهايي را به جبهه اصولگرايي و برخي از دوستان سابق خود دارند. لذا رابطه بين آقاي ناطق با اصولگرايان به تيرگي گراييده است. آقاي دكتر عارف روابط خود را با بيت مقام معظم رهبري و رؤساي قوا و نهادهاي مختلف تنظيم كرده است و هيچ گونه حساسيتي بر روي ايشان وجود ندارد و علاوه بر ارتباطهاي ايشان قدرت چانهزني خوبي دارند و داراي قدرت نفوذ هستند. ما بر این باوریم كه آقاي عارف در رابطه با تاييد صلاحيتها هم ميتوانند قدرت چانهزني داشته باشند و از حقوق برخي از كاندیداها دفاع كنند.
آقاي ناطق در رياست مجلس مديريت قويتري دارند يا دكتر عارف بهتر ميتوانند مجلس برخاسته از آراي مردم را مديريت كنند؟
آقاي عارف به دليل اينكه قدرت و تجربه مديرتي بالايي دارند و به خوبي ميتوانند قوه مقننه را با وجود سلايق گوناگون مديريت كنند و با ساير قوا از جمله قوه مجريه هماهنگ باشند، زيرا به خوبي ميتوانند با ساير نهادها رابطه برقرار كنند و رايزني و ارتباطات خود را تنظيم كنند.
استراتژي حزب شما، «اعتماد ملي»، در چه وضعيتي قرار دارد؟
همانطور كه اطلاع داريد بهرغم مشكلات زيادي كه براي حزب اعتماد ملي در سالهاي گذشته به وجود آمده هيچگاه اين حزب بهطور كامل تعطيل نشده است. در سختترين شرايط و به صورت كمرنگ در صحنههاي گوناگون حزب اعتماد ملي حضور داشته است. حتي در انتخابات 92 كه اكثر احزاب حضور فعال نداشتند حزب اعتماد ملي بدون تابلو در استانها حضور فعال داشت. لذا بيشترين حضور تشكيلاتي در سال 92 متعلق به حزب اعتماد ملي و اعضاي اين حزب بود. در بسياري از استانها مسئولان حزب اعتماد ملي مسئول ستادهاي انتخاباتي آقاي روحاني بودند و در بسياري از شهرستانها هم حزب مسئوليت ستادهاي انتخاباتي آقاي روحاني را برعهده داشت. اين سطح از فعاليت در شرايطي بود كه اوضاع براي فعاليت حزبي وجود نداشت. بعد از انتخابات 92 حزب اعتماد ملي فعاليت خود را گسترش داد و با حمايت وزارت كشور توانست فعاليت خود را تقويت و توسعه دهد. حزب توانسته است در اين مدت ظرفیت خود را در مركز و استانها بازسازي كند. در تمام استانها حزب اعتماد ملي را بازسازي كردهايم و اگر برخي از مسئولان استانها مشكلي داشتند جايگزينهايي براي آنها انتخاب شده است. در حال حاضر چشمانداز حزب، چشمنواز است.
استراتژي حزب اعتماد ملي در انتخابات پيش رو چگونه خواهد بود؟
قرار است كه حزب اعتماد ملي در جبهه اصلاحات و با هماهنگي با ساير احزاب فعاليت خود را در انتخابات آغاز كند. حزب در شوراي عالي سياستگذاري حضور دارد و تصميم دارد كه حضور موثرتري در انتخابات داشته باشد. هماهنگ بودن حضورحزب اعتماد ملي به اين معنا نيست كه به صورت مستقل بر انتخابات مجلس كار تشكيلاتي انجام ندهد. ما به شعبههاي استاني و مناطق اعلام كردهايم كه بر روي كانديداها كار كرده و افراد شاخص و مطرح را شناسايي و معرفي كنند و تلاش كنند در استانها و حوزههاي خود با ساير احزاب به توافق برسند و اگر نتوانستند به توافق برسند آنگاه در مركز از فرايندهاي وحدتآفرين استفاده خواهيم كرد. در مركز هم تلاش بر اين است كه كانديداهای حزب در ليستهاي انتخاباتي حضور فعال داشته باشند و آنها را با هماهنگي كامل با ساير احزاب اصلاحطلب به مردم معرفي كنيم.
بازسازي شوراي مركزي در دستور كار حزب اعتماد ملي قرار دارد؟ حزب قصد ندارد در سال جاري كنگره برگزار كند؟
براساس اساسانه بايد كنگره برگزار شود ولي چون سال جاري، سال انتخاباتي است لذا در شرايط فعلي نميتوانيم تركيب شوراي مركزي را متحول كنيم. بعد از برگزاري انتخابات حزب قصد دارد بازسازي شوراي مركزي را در دستور كار خود قرار دهد.
جايگاه جوانان در حزب اعتماد ملي چگونه است؟ اصلاحطلبان قصد ندارند در انتخابات آينده از جوانان در ليستهاي انتخاباتي خود استفاده كنند؟
جوانان در حزب اعتماد ملي و خصوصا در فصل جديد، بيش از ساير اركان حزب درخشيدهاند. شاخه جوانان حزب در سطح بالايي فعال است. حدود 10 روز قبل شاخه جوانان در استان يزد همايشي براي هماهنگي ساير جوانان در سراسر كشور برگزار كرد كه همايش مفيدي بود و من نيز در آن همايش شركت كردم. از ساير احزاب نيز در اين همايش دعوت به عمل آمده بود. تا به حال سه همايش از سوی شاخه جوانان برگزار شده است. بنابراين شاخه جوانان حزب اعتماد ملي جزو فعالترين اركان حزب است و حزب نيز تصميم به تقويت اين شاخه دارد و حتي پيشنهاد شده که شاخه حزب به صورت مستقل و زيرنظر دبيركل در آينده عمل كند. وانگهی حزب به شاخه بانوان نيز توجه ويژهاي دارد و شاخه بانوان حزب نيز فعال است و اعضاي خوبي را جذب كرده است. حزب قصد دارد در انتخابات آينده از ظرفیت و پتانسیل زنان و جوانان استفاده كند.