هنوز بحران تجرد را جدي نگرفته‌ايم

حیات غرب - آب رفتن رقم ازدواج، مساله‌اي است كه هر ساله در آمارهاي ثبت احوال مشهود است. از سوي ديگر افزايش نجومي آمار طلاق نگراني‌ها را در اين زمينه چندين برابر كرده است. در بررسي علل عدم گرايش جوانان به ازدواج به سراغ محمد زاهدي‌اصل، مددكار اجتماعي و استاد دانشگاه رفته است. زاهدي اصل علل عدم گرايش جوانان به ازدواج را در دو دسته سخت افزاري و نرم افزاري دسته‌بندي مي كند و مي‌گويد: «در صورتي كه برنامه‌اي براي وضع موجود انديشيده نشود در آينده تجرد قطعي به ميزان زيادي در جامعه بالا مي‌رود». 

 

با توجه به اهميتي كه ازدواج در بقاي جامعه دارد وضعيت جامعه ما را در سال‌هاي اخير از اين نظر چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ ازدواج در جامعه ما در چه جهتي در حال حركت است؟

ازدواج و تشكيل خانواده يك ضرورت و نياز فطري است كه در همه جوامع وجود دارد و به عنوان تكميل فلسفه زندگي، يك امر حياتي و مهم است كه بايد بسترهاي آن در جامعه فراهم شود. با وجود اهميتي كه ازدواج دارد اما در جامعه ما متاسفانه هر ساله شاهد هستيم كه اين پيوند مقدس دچار فراموشي مي شود و از آمار ازدواج در جامعه كاسته مي شود. در دوره اي كه سن ازدواج دختران به 25 سال و سن ازدواج پسران به 30 سال رسيده بود نگراني هايي در اين زمينه شكل گرفتند و ادامه اين شرايط به جايي رسيده است كه در بعضي از مناطق سن ازدواج آقايان به 40 سال و سن ازدواج خانم ها به 35 سال رسيده است. به دليل عدم گرايشي كه به ازدواج وجود دارد هر ساله آمار تجرد بالاتر مي رود. تجرد كه آمار آن سال به سال بالاتر مي رود در آينده مشكلات زيادي را براي كشور به وجود مي‌آورد و جامعه ناچار خواهد بود با پيامدهاي آن دست‌وپنجه نرم كند. يكي از پيامدهاي تجرد در آينده، فروپاشي خانواده است. زماني كه اين شرايط روي دهد نوع خانوار تغيير پيدا مي‌كند و خانوارهاي تك نفره جاي خانواده را مي‌گيرند. افزايش خانواده‌هاي تك نفره مشكلات متعددي را ايجاد مي‌كند و اين مساله به ويژه در جامعه ما كه مبناي همه‌چيز خانواده است بيش از هر جايي مشكل‌آفرين خواهد شد. در جامعه ما خانواده محور اصلي براي آينده است، زيرا خانواده جايي است كه نسل بعدي در آن تربيت مي‌شود و شيوه رفتار در جامعه را مي‌آموزد. هنگامي كه خانواده‌هاي تك نفره رواج پيدا كنند، خانواده نقش محوري خود را از دست مي‌دهد و مشكلات متعدد ديگري براي آن به وجود مي‌آيد. اهميت نهاد خانواده به حدي است كه در اصل دهم قانون اساسي كشور ما به نقش دولت در كمك به افراد جامعه براي تشكيل خانواده تأكيد شده است. كمك‌هايي كه در قانون به آنها اشاره شده است در عين حال كه به تشكيل نهاد مهم خانواده كمك مي‌كنند براي بقا و انسجام آن نيز اهميت دارند. خانواده مهم است و از آن مهم‌تر اين است كه خانواده حفظ شود كه اين نياز به توجه ويژه اي در برنامه‌ريزي‌هاي مختلف اجتماعي دارد.

به نظر شما دليل گريز جوانان جامعه ما از ازدواج چيست؟

يكي از دلايلي كه باعث فرار جوانان از تشكيل خانواده مي‌شود اين است كه آنها واقعيت جامعه را مي‌بينند و ديدن سرنوشت ازدواج هاي ديگر باعث مي‌شود آنها هم از ازدواج فراري شوند. زماني كه از هر چهار يا پنج ازدواج، يكي از آنها به طلاق مي‌رسد اين باعث شكل‌گيري نوعی هراس در ساير افراد جامعه مي‌شود كه آنها را از ازدواج دور مي‌كند. جوانان امروزي شاهد هستند كه كساني كه جرات تشكيل زندگي يافته‌اند عمر زندگي آنها كوتاه است و بيشتر از دو، سه يا چهار سال نمي‌شود و همين باعث مي‌شود آنها هم نسبت به ازدواج دلسرد شوند. هنگامي كه از جوانان دليل عدم تمايل‌شان به ازدواج را جويا مي‌شويم مي‌گويند كه دوستمان تجربه كرد و براي ما پند شد. اين مساله بيانگر اين موضوع است كه آمادگي و آگاهي براي ازدواج در جامعه ما به اندازه كافي مهيا نشده است. يكي از ضعف‌هاي مهم در اين زمينه به آموزش‌هايي بازمي‌گردد كه به افراد منتقل مي‌شود. كتاب‌هاي درسي مهارت چندانی كه به درد زندگي بخورد به آنها نمي‌آموزند. از دبستان تا دانشگاه چيزي به نام مهارت زندگي وجود ندارد.

با توجه به آنچه مطرح شد، براي بهبود شرايط چه بايد كرد؟

بايد همه نهادها دست به دست هم بدهند و بسترهاي لازم براي ازدواج جوانان را فراهم كنند. براي فراهم كردن بسترها لازم است كه قبل از هر چيزي عواملي كه باعث مي شوند جوانان از ازدواج گريزان باشند شناسايي شوند. در علت‌يابي اين مساله از زمينه‌هاي سخت افزاري و نرم افزاري سخن گفته مي‌شود. زمينه‌هاي سخت افزاري اين مساله مواردي مانند نداشتن شغل، نداشتن سرپناه و نداشتن امكانات براي ازدواج را شامل مي‌شود. چشم و همچشمي‌هايي كه در ازدواج‌ها بيداد مي كنند از جمله عوامل بازدارنده‌اي هستند كه از تمايل جوانان به ازدواج مي‌كاهند. از سوي ديگر، بايد به زمينه‌هاي نرم افزاري هم توجه شود و عواملي كه جسارت را از جوانان براي ازدواج مي‌گيرد شناسايي كرد. بايد بررسي كرد كه چرا جوانان مشكلات مجردي را به تشكيل زندگي مشترك ترجيح مي‌دهند. كاهش آمار ازدواج و عدم تمايل جوانان به ازدواج مشكل جدي جامعه ماست كه هنوز آن را جدي نگرفته‌ايم و اين مي‌تواند عواقب مساله را بيشتر كند. كافي است نگاهي به لايحه ششم توسعه بيندازيم تا اين جدي نگرفتن را به خوبي مشاهده كنيم. دولت و نهادهاي مسئول توجه چنداني به كاهش آمار ازدواج ندارند و براي آن برنامه خاصي در پيش نگرفته‌اند. در لايحه ششم بعد اجتماعي مورد غفلت است و بسياري از بندهاي آن حذف شده‌اند و اين به مشكلات بيشتر در جامعه دامن مي‌زند. اين غفلت زمينه را براي گسترش آسيب‌هاي اجتماعي به وجود مي‌آورد، زيرا زماني كه يك انسان نيازهايش از راه‌هاي طبيعي ارضا نشوند زمينه براي روي آوردن به راه هاي نادرست براي برآوردن نيازهايش به وجود مي‌آيد. به همين دليل لازم است همه نهادها در كنار نهاد خانواده دست به دست هم دهند و شرايط را براي ازدواج جوانان فراهم كنند. لازم است كه از همان دوران كودكي مهارت‌هاي مختلف مورد نياز براي زندگي به افراد آموخته شود و اين آموزش‌ها در مراحل مختلف زندگي ادامه پيدا كنند. در غير اين صورت در آينده سن ازدواج از اين هم بالاتر خواهد رفت، به بالاي 40 سال و 50 سال هم خواهد رسيد و كار به جايي مي رسد كه آمار تجرد قطعي به‌شدت در جامعه بالا مي‌رود. بالا رفتن تجرد قطعي به معناي انقراض نهاد مهم خانواده است كه بقاي جامعه به آن وابسته است.

شما به مساله افزايش تجملات در ازدواج ها اشاره كرديد. با توجه به همه گير شدن اين تجملاتي شدن به نظر شما از چه راهي مي توان از تجملات در ازدواج كاست و ساده زيستي را در اين امر مهم ترويج کرد؟

يكي از آفت‌هاي مهم ازدواج و تشكيل زندگي همين تجملات هستند كه علاوه بر شهر تهران در شهرستان‌ها هم افزايش پيدا كرده‌اند. اين روزها بيش از دو سوم هزينه اي كه براي ازدواج ها صورت مي‌گيرد زائل و اسراف است. از سوي ديگر، نهاد‌هاي مسئول به جاي اينكه با برنامه هاي فرهنگي بهبود شرايط را فراهم كنند با وام‌هاي ناچيزي كه تأثيري هم در حل مشكل ندارند، تلاش مي‌كنند به ازدواج جوانان كمك كنند. راه حل درست براي كاستن از تجملات رشد ساده زيستي در خانواده‌هاست كه در اين زمينه نقش رسانه ملي اهميت دارد، زيرا مي‌تواند خانواده ها را نسبت به غيرلازم بودن تجملات آگاه كند.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه سازی