حیات غرب - تا چند هفته ديگر روحي تازه در زمين دميده خواهد شد و طبيعت جامه بهاره خود را بر تن خواهد كرد. اين نو شدن طبيعت در كشور ما با يك مراسم تاريخي و باستاني به اسم مراسم نوروز در هم تنيده شده است. مراسم نوروز با آيينها، نمادها و نشانههاي مختلفي عجين شده كه فرهنگ اصيل ايراني را نمايان ميسازد. محمد بهشتي، رئيس پژوهشگاه ميراث فرهنگي شكوه رسم باستاني نوروز را اينگونه بيان ميكند: «نوروز يك رسم منحصر به فرد است، زيرا از يك سو پاي در زمين دارد و همگام با نو شدن طبيعت است و از سوي ديگر روي به آسمان دارد، زيرا معاني فرهنگي باارزشی را در خود دارد.»
اهميت نوروز را در فرهنگ ايراني چگونه ارزيابي ميكنيد و به نظر شما چه ويژگيهايي در اين رسم باستاني وجود دارد كه آن را تبديل به يك رسم منحصر به فرد در شناخت فرهنگ ايراني كرده است؟
در بين آثار مادي و غيرمادي كه مظاهر فرهنگي جامعه به شمار ميآيند، آثاري وجود دارند كه فاخرتر هستند و اهميت بيشتري دارند. اين آثار آينهاي هستند كه فرهنگ اصيل و قديمي جامعه در آنها نمايان ميشود. در بين آثار ادبي كشور ما، شاهنامه، ديوان حافظ و مثنوي معنوي واجد اين خصوصيت هستند. در بين آثار مادي آثاري نظير ميدان نقش جهان اصفهان، چغازنبيل و تختجمشيد اين خصوصيت را دارند. در بين آثار غيرمادي، شاخصترين اثري كه اين خصوصيت را دارد و فرهنگ ايراني را در خود منعكس ميكند نوروز است. نوروز از يك سو قدمتي بسيار كهن دارد و از سوي ديگر هر جايي در جهان كه نوروز در آن جشن گرفته شود نشانهاي از وجود فرهنگ ايراني در آنجاست. به عبارتي ميتوان گفت نوروز شناسنامهاي است كه براي يافتن ردپاي فرهنگ ايراني در يك نقطه ميتوان از آن استفاده كرد. اگر در منطقهاي نوروز جشن گرفته شود اين نشانهاي از وجود فرهنگ ايراني در آنجاست. نوروز قلمرو فرهنگ ايراني را نشان ميدهد و به همين دليل از اهميت ويژهاي برخوردار است. نوروز در عين اينكه در يك محدوده جغرافيايي رواج دارد در آن يك تنوع گسترده فرهنگي به نمايش گذاشته ميشود. نوروز به حدي اهميت دارد كه حتي افرادي كه در فرهنگ ايراني تلاش دارند بر وجوه تمايزبخش آن تأكيد كنند هم نميتوانند منكر آن شوند. نوروز يك وجه اشتراك فرهنگ ايراني است كه با تنوع زيادي در مناطق مختلف كشور برگزار ميشود. نوروزي كه در گيلان برگزار ميشود با نوروزي كه در كرمانشاه برگزار ميشود تفاوت دارد. اين تفاوتهاي كوچك از تنوع فرهنگي در جامعه ايران حكايت دارند. با وجود اين تفاوتهاي كوچك كه در نحوه برگزاري مراسم وجود دارند در تمامي نقاط اين مراسم را نوروز و نشاني از فرهنگ باستاني ايراني ميدانند كه با آداب و رسوم ويژهاي در هم تنيده شده است. به همين دليل نوروز در عين اينكه به تنوع فرهنگي دلالت ميكند وحدت ملي را هم دربرميگيرد. در عين حال، برخي از خصوصيات منحصر به فرد فرهنگ ايراني وجود دارند كه ميتوان آنها را در نوروز مشاهده كرد، براي نمونه زماني كه نوروز برگزار ميشود يك زمان تقويمي مشخصي دارد و اين بدان معناست كه نوروز همزمان با يك تحول در زمين برگزار ميشود. پاي نوروز روي زمين است و اين بدان معناست كه نوروز با يك تحول در طبيعت همگام است. از سوي ديگر سر نوروز به آسمان وصل است و دليلش هم اين است كه مضامين باارزشی را به نوروز ارتباط ميدهند. اين مساله صرفا يك باور عاميانه در بين مردم نيست بلكه ریشه در تاریخ دارد. اين نشان ميدهد كه نوروز معنايي در اعلاترين درجه دارد و از نظر مادي هم در نقطه تحول طبيعت قرار دارد و از اين جهت نشان ميدهد كه در فرهنگ ايراني از زمين تا آسمان براي مردم موضوعيت دارد. همين باعث شده است كه نوروز از جايگاهي ويژه در شناخت فرهنگ ايراني برخوردار باشد.
اهميت مراسم نوروز را در انتقال نشانههاي فرهنگي به نسلهاي بعد چگونه ارزيابي ميكنيد و به نظر شما اين مراسم تا چه حد توانسته است در بين نسلهاي مختلف جا باز كند؟
برخي از تحصيلكردههاي كشور ما متاسفانه تصور ميكنند كه صحبت از سنت به معناي نوعي جمود در گذشته است، در صورتي كه يكي از اركان مهم سنتهاي ما نو به نو شدن است كه يك گواه واضح براي آن نوروز است كه در آن خانه و جامه نو ميشوند. در چهارشنبه سوري كه يكي از مراسمهاي مرتبط با نوروز است كوزه گذشته را ميشكنند و جاي آن را به كوزه نو ميدهند و اينها همه نشانههاي نو به نو شدن و تازه شدن هستند. هيچ چيزي به اندازه نوروز اين نو به نو شدن را گواهی نميدهد. همين بار معنايي بالا و تأكيد بر نو شدن باعث شده است كه نوروز در طي قرون مختلف برقرار بماند و هنوز هم رسمهاي مختلف آن پاس داشته شود. در عين حال هر فرهنگي با اينگونه مقولات و مراسمهايي كه دارد به نسل بعدي منتقل ميشود. زماني كه جامعه با اين مظاهر در تماس قرار ميگيرد امكان انتقال فرهنگ در بين آحاد جامعه به وجود ميآيد. به همين دليل اگر ما قرار است ايراني باشيم، ايراني بمانيم و از ايراني بودن خودمان بهره مند شويم بهترين كار اين است كه ارتباط تنگاتنگي با مظاهر فرهنگي مان برقرار كنيم. در اين زمينه نوروز بنابر جايگاهي كه دارد از اهميت ويژهاي برخوردار است و ميتواند نقش زيادي در انتقال ارزشهاي فرهنگي ايراني به نسلهاي بعدي داشته باشد. هنگامي كه صفحات تاريخ كشور را ورق ميزنيم، ميبينيم كه در تمام فراز و نشيبهايي كه تاريخ كشور داشته است نوروز همچنان به قوت خود باقي مانده و تدوام پيدا كرده است. هزاران سال از عمر نوروز ميگذرد، با اين وجود اين مراسم باستاني همچنان به قوت خود باقي است و به حيات خود ادامه ميدهد.
با توجه به نكات مطرح شده، راهيابي برخي تجملات به مراسم نوروز، آيا اين مراسم را اصالت خودش دور ميكند و ميتواند لطمهاي به برگزاري اين مراسم در كشور ما بزند؟
راهيابي تجملات به اين مراسم خيلي هم مهم نيست، مهم اين است كه ما هر كاري هم كه ميكنيم بالاخره بوي نوروز و عطر نوروز ميدهد. هر كسي بنابر وسع خود اين كار را انجام ميدهد. يك روستايي ممكن است اين مراسم را با سبزه كوچكي برگزار كند و از اين طريق آمدن نوروز را نشان دهد و فرد ديگري كه تمكن مالي دارد به صورت ديگري. چيزي كه در اين زمينه اهميت دارد اين است كه خبر نوروز به گوش همگان برسد و اين مراسم توسط اقشار مختلف برگزار شود. نوروز احتياجي به تجملات ندارد و مختص به طبقه خاصي نيست. هر كسي در هر طبقهاي كه هست ميتواند موقعيتي را فراهم كند كه خبر آمدن نوروز را از زبان و رفتارش بشنويم و ببينيم. به همين دليل برگزاري مراسم نوروز اهميت بيشتري از راهيابي تجملات به آن دارد.