حیات غرب - حمید شجاعی: آن قدر خود را مطرح دانستهاند كه بر طبل جدايي ميكوبند. مشخص نيست برنامه آنها چيست؟ آيا تفكري متولد شده كه درصدد ايجاد انشقاق و متوقف كردن قطار پيروزي اصلاحات است يا واقعا دلسوز اين جريان بوده و قصد دارند به رشد فرهنگي و سياسي و تقويت تحزبگرايي كمك كنند؟ در هر صورت زماني كه بيانيه صادر ميشود تنها يك قصد و نيت از بيانيه آن دسته از احزاب مخالف شوراي عالي در ذهن منتقدان و مخالفان اصلاحات شكل ميگيرد كه آن هم سهم خواهي چند حزب كوچك است. عملكرد اين احزاب نمايانگر آن است كه به جايگاه واقعي خود در فضاي سياسي كشور آشنا نيستند يا بيش از آن را ميخواهند. درصورتيكه شوراي عالي سیاستگذاري درهاي خود را براي همه احزاب اصلاحطلب باز گذاشته و بنا به وزن و تاثيرگذاري آنها، در ليست انتخاباتي شوراي شهر، كرسيها را بين اين احزاب تقسيم خواهد كرد. برای بررسي ابعاد بيانيه اخير چند حزب مخالف شوراي عالي اصلاحات، «آرمان امروز» با علي صوفي عضو ارشد شوراي عالي به گفتوگو پرداخته است که در ادامه ميخوانيد
برخي از احزاب اصلاحطلب طي بيانيهاي اعلام كردهاند كه ماموريت شوراي عالي پايانيافته است. اين دسته از احزاب مدتي است كه درجبهه اصلاحات ساز مخالف میزنند. علت اصلي به وجود آمدن اين اختلاف درجبهه اصلاحات چيست؟
اختلاف به وجود آمده صرفا يك اختلاف داخلي و مربوط به اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات است. البته اين اختلاف چندان هم عميق نيست و بر سر نحوه اداره شوراي هماهنگي و كشمكشهاي داخلي است. درهرصورت شوراي عالي سیاستگذاري با همان ساز وكاري كه قبلا داشته قطعا به کارخود ادامه ميدهد و منتظر حل مناقشات داخلي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات نميماند. درچند روز آينده نيز اخباري درباره سازوكار شوراي عالي اصلاحات در انتخابات ۹۶ منتشر خواهد شد.
چند حزبي كه بيانيه را امضا كردهاند، درشوراي عالي داراي نماينده هستند. آیا انتشار اين بيانيه موجب نگرش منفي از سوي شورا به اين احزاب نخواهد شد؟
اصلاحطلبان در انتظار هستند كه ماموريت شوراي عالي درانتخابات پيش رو آغاز شود. چون شوراي عالي گذشته ماموريتش تمامشده است و هيچ منعي براي حضور احزابي كه به سازوكار شوراي عالي نقدي دارند در اين شوراي عالي آينده وجود ندارد. زماني كه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات عضو شوراي عالي خواهد بود بدين معني است كه تمام اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات ميتوانند نمايندگان خود را به شوراي عالي بفرستند وتمامي احزاب اصلاحطلب در شورا داراي نماينده هستند.
پس انتشار اين بيانيه كه به نظر ميرسد به نوعي در مخالفت با كار منسجم شوراي عالي است، منعي را عليه اين احزاب براي فعاليت در شورا به وجود نميآورد؟
خير، هيچ منعي براي احزاب منتشركننده اين بيانيه وجود ندارد. اين اختلاف درشوراي عالي در دوره گذشته هم وجود داشت و اين اختلافات طبيعي است. درشوراي عالي گذشته نيز برخي از دوستان در ابتدا حاضر شدند و بعد تمايلي به حضور در شوراي عالي به دلايل شخصي نداشتند، يا برخي نيز به ندرت در جلسات شوراي عالي سیاستگذاري شركت ميكردند. البته از ميان چند حزب ناهماهنگ فعلي چهار پنج نفر از اشخاص مطرح درشوراي عالي در زمان انتخابات گذشته حضور داشتند. البته اين مسائل امور داخلي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات است و از نظر شوراي عالي شخصيت حقوقي شوراي هماهنگي مطرح است و طبيعي است كه درآنجا اعضايشان مختار هستند كه در جلسات شوراي عالي حضور پيدا كنند يا تمايلي به حضور در شوراي عالي نداشته باشند.
حزب اراده ملت و حزب اعتماد ملي چند سالي است كنگره برگزار نكردهاند، ولي از سوي ديگر اعضاي آن چندان با شوراي عالي نيز مخالفتي انجام نميدهند. اين احزاب تا چه اندازه در انتخابات اثرگذارند؟
طبيعتا اين احزاب اصلاحطلب هستند و با گرايش اصلاحطلبي به فعاليت ميپردازند و دل در گرو اصلاحطلبان دارند و هركدام از آنها داراي تاثير در جريان اصلاحات هستند و موضعگيري اين افراد در درون حزب خود نسبت به شوراي عالي با چالش روبهرو خواهد شد و اينگونه نيست كه نظر آنها موضع دبيركل آنها باشد، مگر اينكه در جلسهاي تصويب كرده باشند كه موضع دبير كل موضع حزب است اما به نظر نميآيد كه درحال حاضر مواضع اين دوستان مواضع كليت اعضاي اين احزاب باشد و احتمالا از افراد شناختهشده اين احزاب هم تنها يكي دو نفر از آنها چنين موضعگيريای درباره شوراي عالي دارند. هرچند كه اين احزاب در شوراي عالي آينده نيزداراي جايگاه خواهند بود.
اين نگراني براي بدنه اجتماعي اصلاحطلبان وجود دارد كه اين اختلاف كوچك دروني منجر به عدم وحدت اصلاحطلبان در انتخابات بعدي شود، اين اختلافات منجر به دودستگي اصلاحطلبان در شوراي شهر نخواهد شد؟
در جريان انتخابات مجلس مشاهده كرديم كه ليستهاي مختلف با گرايشات مختلف مطرح شد ولي آنچه براي بدنه و عقبه اجتماعي اصلاحطلبان مطرح است، نظر شوراي عالي سیاستگذاري و نظر شخص رئيس دولت اصلاحات است؛ بنابراين من فكر نميكنم مشكلي ايجاد شود. احزاب ازنظر قانوني هركدام بايد در عرصه انتخابات دركشور براي خود كانديدايي را معرفي كنند و با هم رقابت داشته باشند اما مهم ليست نهايي است و قطعا ليستي كه اصلاحطلبان ميدهند، براي جامعه اصلاحطلبي ملاك و معيار است؛ يعني ليستي كه شوراي عالي سیاستگذاري به نمايندگي از اصلاحطلبان منتشر خواهد كرد ملاك جامعه اصلاحطلبي و بدنه اجتماعي اصلاحطلبان خواهد بود. از جانب رئيس دورهاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات اعلامشده كه شوراي هماهنگي با اكثريت آرا تصميم گرفت درانتخابات پيش رو با شوراي عالي اصلاحطلبان هماهنگ باشد و همكاري كند. حالا اينكه اين تصميم درست است يا نه يا قانونا بايد دو سوم آرا باشد يا عدد ديگري، بحث ديگري است. مهم اين است كه اين شورا بر اساس سازوكاري كه دارد بتواند تصميم رسمي بگيرد و آن را اعلام نمايد. طبعا در هر تصميمي ما انتظار نداريم اتفاق آرا وجود داشته باشد. ممكن است كه بعضيها مخالفتي داشته باشند، ممكن است كه برخي تكرويهايي داشته باشند و در انتها به شوراي عالي سیاستگذاري يا به ليست موردنظر شورا بپيوندند، يا نه تشخيص بدهند كه راه خود را ادامه بدهند و اين بستگي دارد به اعتبار اجتماعي كه هر حزبي براي خود دارد. واقعا اگر فكر ميكنند كه جداي از شوراي عالي يا اصلاحطلبان به نتيجهاي ميرسند راه براي آنها باز است و كسي جلوي آنها را نخواهد گرفت.
برخي بر اين باورند كه معترضان به تصميمات شوراي عالي با نقش رئيس دوره در شوراي عالي مخالف هستند و علت اصلي مخالفتشان همين است، تفسير شما چيست؟
من نيز شنيدهام برخي دوستان چنين باورهايي دارند. بايد ببينم واقعيت چيست؟ يعني آنچه را كه اين دسته از دوستان فكر ميكنند، صحيح است؟ يعني لیدر اصلاحات بدل دارد كه جايگزين وي شود؟ من فكر ميكنم ايشان بدلي ندارد. رئيس دولت اصلاحات به اعتبار كاريزمايي كه بين مردم دارد، با آنها صحبت ميكند. وي مدعي نشده كه من رهبر اصلاحات هستم. جامعه اين را به ايشان منتسب ميكند اما خودشان هيچگاه مدعي اين موضوع نبودهاند. ديگران هم اگر چنين كاريزما و اعتباري دارند اعلام كنند. اينگونه ادعاها واقعگرايانه، معقول و منطقي نيست و اين دسته از دوستان احساسات شخصي نسبت به رئيس دولت اصلاحات دارند اما مهم اين است كه جامعه اصلاحطلبي چه چيزي را ميپذيرد.
بدنه اين احزاب منتقد شوراي عالي درشهرستانها تا چه اندازه با شوراي عالي موافق هستند؟
در جريان انتخابات گذشته هم نتوانستيم در همه استانها شوراي واحدي را تشكيل دهيم و تا انتها هم شوراي هماهنگي و هم شوراي عالي به وظايف خود مشغول بودند، ولي مهم اين بود كه درتمام کشور اصلاحطلبان ضمن داشتن اختلافات بسيار جزئي همواره با هم متحد بودهاند. وجود اختلاف درجامعهاي به وسعت ايران طبيعي است و نبايد انتظار داشت همه سلايق در كنار هم جمع شوند، اما اينكه چند حزب بتوانند جرياني را در كشور به وجود آورند كه آن جريان، اصلاحطلبان را چند تكه كند، محال است.
درانتخابات اسفندماه اصلاحطلبان تجربه ائتلاف با اعتداليون را داشتند. آن تجربه را چگونه ارزيابي ميكنيد و تكليف ائتلاف اصلاحطلبان با دولت در انتخابات شوراها چگونه خواهد شد؟
دولت از نظر اصلاحطلبان يك كل واحد نيست و سلايق مختلفي در دولت وجود دارند. اكثريت اعضاي حزب اعتدال و توسعه كه نزديك به دولت هستند با اصلاحطلبان هماهنگ هستند، ولي برخي از اعضاي اين حزب نيز اين مورد را به مصلحت حزب اعتدال و توسعه نميدانند. درحال حاضر ما با آقاي روحاني، كانديداي مطرح جريان اصلاحات در انتخابات آتي مواجه هستيم كه مورد تاييد اصلاحطلبان هستند و هيچ زمزمهاي در جامعه اصلاحطلبي درباره عبور از آقاي روحاني در انتخابات سال آتي وجود ندارد. آقاي روحاني در راس دولت هستند و طرف ديگر حزب اعتدال و توسعه وجود دارد. در سال ۹۴ اصلاحطلبان بايد حزب اعتدال و توسعه را حتي با تركيب موجود ميپذيرفتند اما با وجود اينكه اختلافنظر داخلي در اين حزب هم وجود داشت طرف مذاكره اصلاحطلبان قرار گرفت. درنتيجه ائتلافي بين اصلاحطلبان و اعتداليون شكل گرفت؛ اما در اين انتخابات اصلاحطلبان از حمايت از روحاني عدول نميكنند و نسبتي را كه آقاي روحاني با جامعه اصلاحطلبي دارند همان نسبت را در انتخابات شوراي شهر ادامه خواهند داد و درنتيجه اجازه نخواهند داد كه برخي از مسائل گذشته موجب انشقاق شود.
آزموده را آزمودن خطاست. فكر نميكنيد اصلاحطلبان بايد مستقل در شوراي شهر وارد شوند و رياستجمهوري را به اعتدال و توسعه بسپارند؟
اصلاحطلبان با تجربه قبلي قصد ندارند از هويت خود عبور كنند. در انتخابات آتي اصلاحطلبان با روحاني به تفاهم خواهند رسيد. البته اداره ستادهاي انتخاباتي بايد توسط خود آقاي روحاني اعمال شود و رئيس ستاد بايد توسط ایشان انتخاب شود و البته با چهرههاي ذينفوذ استانها و اصلاحطلبان اثرگذار اصلاحطلبان در استانها تعامل خواهند داشت؛ اما به مصلحت نيست اصلاحطلبان انتخابات رياستجمهوري را به حامیان نزدیک دولت واگذار کنند و اين ريسك بزرگي است. قطعا اصلاحطلبان اين ريسك را نخواهند كرد.
اگر اصلاحطلبان در انتخابات شوراها شركت كنند، براي تصدی شهردار تهران چه برنامهای دارند؟
درحال حاضر زود است كه درباره انتخابات شوراي شهر گمانهزني شود. قطعا اگر نمايندگان اصلاحطلبان در شوراي شهر حضورداشته باشند، سعي خواهند كرد برنامههايي كه از سوي شوراي عالي سیاستگذاري اعلامشده است را به اجرا بگذارند و با عقبه راي خود ارتباط مستمري را خواهند داشت. لذا شوراي عالي سیاستگذاري همانطور كه براي مجلس برنامهاي را اعلام كرد در انتخابات شوراي شهر نيز در زمان انتخابات برنامه لازم را براي اداره شهر تهران ارائه خواهد كرد اما اينكه از اكنون شهردار مدنظر تهران مطرح باشد، اينچنين نيست و چنین موضوعی فعلا در ميان اصلاحطلبان وجود ندارد.
اصلاحطلبان در صورت پيروزي براي مشكلات شهر تهران به لحاظ قانوني چه خواهند كرد؟
احتمال اينكه در قانون شوراها اصلاحاتي شود، وجود دارد.