ابراهیم فیاض، پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران در خصوص چرایی نامگذاری سال 93 از سوی مقام معظم رهبری و اشاره به مقوله فرهنگ اظهار داشت: از دیدگاه جامعه شناسی روح جامعه فرهنگ است؛ به طوری که اگر کلیت یک جامعه بخواهد در بعد کلان رشد کند باید فرهنگ آن جامعه رشد کند و رشد واقعی فرهنگ یک جامعه بدون رشد اقتصاد محال است و از این جهت رهبری، فرهنگ را در کنار اقتصاد نامگذاری کردند.
وی افزود: بنابراین اگر بخواهیم رشد واقعی و عمومی و به قول غربی ها رئالیزه داشته باشیم این امر بدون رشد اقتصادی ممکن نخواهد بود. پس رشد فرهنگ به علاوه رشد اقتصادی است که هم رشد کلان و هم رشد واقعی به وجود می آورد و نه رشد خیالی.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به دوره پیش از انقلاب اسلامی نیز گفت: اگر به این دوره توجه کنیم، رشد فرهنگی در کشورمان از دوره امیرکبیر به بعد به این دلیل واقعی نشد که همزمان رشد اقتصادی نداشته ایم حتی اگر فقط رشد اقتصادی هم داشته باشیم که به طور مثال در برخی کشورهای جهان سوم رخ داده است باز هم میبینیم که رشد واقعی را نداشته ایم چرا که بُعد فرهنگ نادیده گرفته شده است که نمونه آن را در برخی کشورهای آمریکای لاتین می بینیم. و بسیاری از بحران های فرهنگی ناشی از همین امر است.
این جامعه شناس در ادامه افزود: مثلا در کره جنوبی رشد عمومی و کلان فرهنگی وجود ندارد و فقط رشد اقتصادی را می بینیم. مقایسه بین کشورهایی مثل کره و ژاپن با کشوری مانند آلمان نشان میدهد که در کشورهای کره و ژاپن فقط رشد اقتصادی را شاهد بوده ایم و به همین دلیل می بینیم که بحران های فرهنگی و خانوادگی بیشتر در این کشورها نمود پیدا کرده است.
فیاض مهم ترین عنصر فرهنگی که موجب رشد فرهنگی میشود را دین دانست و گفت: دین مغز فرهنگ است و زبان قلب آن است. این دو باید با همدیگر و توامان رشد کنند. بدون اصلاح دینی هرگز نمیتوانیم به جایی برسیم. باید اصلاح دینی در رده نخست باشد به علاوه در دانشکده های علوم انسانی؛ اگر این امر رخ بدهد رشد فرهنگی به صورت عمومی و کلان پدید خواهد آمد و سرعت رشد فرهنگی نیز بیشتر خواهد شد.
وی با مقایسه عملکرد دولت های مختلف در مقوله فرهنگ بیان کرد: با نگاهی به عملکرد دولت های مختلف مشاهده می کنیم که به جز دولت اصلاحات بقیه دولت ها اقتصاد محور بوده اند تا فرهنگ محور، در دوره خاتمی هم مسئله فرهنگ به بن بست استراتژیک رسید و دولت اصلاحات اعتقاد به فرهنگ بدون اقتصاد داشت و می بینیم که رشد فرهنگی مورد نظر آنها به جای رشد تبدیل به بحران هم شد.
فیاض افزود: ما چون نفت داریم و راحت ترین کار این است که پول نفت را خرج کنیم بنابراین می بینیم که همه این دولتهای پیشین دچار یک تنبلی فرهنگی کامل شده اند و این به دلیل درآمدهای حاصل از فروش نفت است که باعث شد دولت ها به دنبال رشد اقتصادی (ساختمان سازی، سدسازی و پروژه های کلان و ...) بروند و این رشد اقتصادی بدون فرهنگ هم چیزی صوری و فرمالیته شد. بنابراین دیدیم که بازسازی اقتصادی تبدیل به یک بحران فرهنگی شد و بحران فرهنگی هم به خود اقتصاد بازمی گردد و خود اقتصاد هم دچار بحران می شود و همانطور که میبینیم در پایان دولت ها مردم از عملکردشان نارضایتی دارند و خود دولت ها هم ناراحتند که چرا مردم از آنها ناراضی اند.
وی ادامه داد: در دولت های هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد اینگونه بود و در دولت حاضر هم ممکن است که اینگونه شود، در دولت حاضر شاید مردم حالت خوشی و مستانه داشته باشند ولی این دولت اگر در آینده نتواند ترکیب فرهنگ و اقتصاد را به جایی برساند به همین مشکل برخواهد خورد. این یک بحث جدی است و به تحلیلی ریشه ای و کلان نیاز دارد.
این جامعه شناس گفت: در این میان مسئله مهم بحث اصلاح دینی است که یکی از مهم ترین مباحثی است که باید دنبال کرد، بدون اصلاح دینی هرگز اصلاح فرهنگی اتفاق نمی افتد. از سال 1363 و چند سال پس از انقلاب هم میبینیم که امام خمینی (ره) هم این اصلاح دینی را شروع کردند. به نظرم اگر اصلاح دینی در حوزه های علمیه رخ ندهد ما به رشد فرهنگی نخواهیم رسید و دچار بحران های فرهنگی خواهیم شد.
فیاض با اشاره به جمله مشهوری از مارکس اظهار داشت: مارکس جمله مشهوری دارد که به نظرم بسیار مهم است، وی میگوید "نقد اجتماعی هرگز رخ نمیدهد مگر با نقد فلسفه جامعه و نقد فلسفه جامعه هم رخ نمیدهد مگر با نقد دینی"، مبحثی که مقام معظم رهبری هم در سخنرانی اخیرشان در مشهد به آن اشاره کردند و این بحثی بود که مارکس در ایدئولوژی آرمانی اش مطرح کرد.
وی در ادامه گفت: آن چیزی که الان مورد بحث است این است که آیا آن مذهبی که الان ما در جامعه داریم مذهب محرک اجتماعی و رشد اجتماعی است یا خیر؟ مثلا مذهب مداحی که یک مذهب غیرعقلانی است موجب رکود اجتماعی نخواهد شد؟ حتی شریعتی هم در نقد اجتماعی می گوید "خون امام حسین به جای اینکه تبدیل به ارزش اجتماعی شود موجب رکود اجتماعی شده است" و البته این بحثی است که ÷یش از انقلاب مطرح کرده است.
فیاض در ادامه گفتگوی خود بیان کرد: بنابراین تبیین اخلاقی مذهب در این میان از همه چیز مهم تر است و این ریشه در علم کلام دارد، باید انقلاب کلامی در حوزه های علمیه رخ بدهد. مهم ترین بحث در حوزه های علمیه بحث های کلامی است و این بحث های کلامی بی ارتباط با علم و فلسفه نیست ولی این بحث های کلامی باید تبدیل به بحث های روش شناختی در اصول فقه شود و بعد در اصول فقه انقلاب درون شناختی رخ بدهد و ما در اصول فقه متاسفانه مشکل داریم. تازه پس از رخ دادن چنین اتفاقی به خود فقه میرسیم و اینکه انقلاب باید در خود فقه رخ بدهد و همه اینها موقعی اتفاق می افتد که رابطه حوزه با علوم انسانی درست شود.
وی گفت: مشکلی که ما الان داریم این است که به شدت در حوزه های علمیه علوم انسانی در حاشیه است و وارد متن نشده است. در دانشگاه های اسلامی هم چیزی که به شدت مرسوم شده است خطر غرب گرایی است، آنها عاشق غرب شده اند ولی متاسفانه دیدگاه نقادی غرب را ندارند. دانشگاه های غیر اسلامی یکبار به سمت غرب رفته اند و اتفاقا در حال حاضر یک تحول نقادی نسبت به غرب را در دانشگاه های غیر اسلامی می بینیم.
فیاض در ادامه با اشاره به تاثیرگذارترین حوزه فرهنگی برای پیشبرد اهداف فرهنگی نظام گفت: بلافاصله پس از دین، نهاد خانواده قرار دارد. یعنی همه تحولات فرهنگی در جامعه چه از نوع پیشرفت و چه پسرفت آن در نهاد خانواده متجلی می شود که الان می بینیم که نهاد خانواده به شدت دچار مشکل شده است و این بحران در امار طلاق، بالا رفتن سن ازدواج و .... مشخص است.
این جامعه شناس در پایان سخنان خود افزود: خانواده اولین سلول اجتماعی است و پس از خانواده نهاد آموزشی قرار دارد که تاثیر مستقیمی روی بحران یا فرهنگ سازی خانواده نیز دارد. بنابراین ما باید برنامه ریزی منسجمی برای سه عامل مهم دین، خانواده و آموزش داشته باشیم تا تبدیل به یک ساختار رشد فرهنگی واقغی شود که البته در هر سه این عوامل هم باید نقش اقتصاد پررنگ باشد