حیات غرب - پاکزاد رستمی گوهر - یکی از مسائل روانشناختی درباره اینترنت، هویت ناشناس کاربر است. هویت، واجد سه عنصر است: عنصر شخصی، فرهنگی و اجتماعی، که هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمی را ایفا میکنند. در مقایسهها، هویت شخصی ویژگی بیهمتای فرد را تشکیل میدهد و هویت اجتماعی در پیوند با گروهها و اجتماعات مختلف قرار میگیرد. اینترنت صحنه فرهنگی و اجتماعی است که فرد خود را در موقعیتهای متنوع نقشها و سبکهای زندگی قرار میدهد. در این فضای عمومی، مهارت فرهنگی جدیدی لازم است تا با تنظیمات نمادین بتوان بازی کرد. پایگاه شخصی نمونهای مدرن است که چگونه کاربر اینترنت خود را برای مخاطبان جهانی معرفی میکند برای بیان افکار،احساسات، علایق و آراء،از متن مناسب، گرافیک، صدا و فیلم استفاده مینماید. «میلر» اهمیت و پیوندهای پایگاه شخصی را ذکر میکند و میگوید: «به من بگو لینکهایت چیستند تا بگویم که چه شخصی هستی.» (صادقی، 1384: 8 ).
با امکانات و گزینههای فراونی که رسانههای عمومی از جمله اینترنت در اختیار جوانان میگذارد، آنان دائماً با محرکهای جدید و انواع مختلف رفتار آشنا میشوند. چنین فضایی هویت نامشخص و دائماً متحولی را میآفریند، خصوصاً برای نسلی که در مقایسه با نسل قبل با محرکهای فراوانی مواجه است. همچنین از طریق رسانههای جمعی، افراد خط مفروض میان فضای عمومی و خصوصی را تجدید سازمان میکنند و این امکانی است که جوانان فعالانه از آن استفاده میکنند.
جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکلگیری هویت اوست و همواره به دنبال کشف ارزشها و درونیکردن آنها میباشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرت انگیز و گوناگون اطلاعات مواجه میشود و ناچار است که در این دنیای مجازی، هویت خویش را از این طریق پیدا کند. لذا ممکن است اینترنت در ایجاد هویتیابی جوانان اثر منفی داشته باشد.
از سوی دیگر، گاهی برخی از ویژگیهای شخصیتی مانند: سن، تحصیلات، محل سکونت و حتی جنسیت در اینترنت از بین میرود؛ به عنوان نمونه، بسیاری از افرادی که در اتاقهای چت مشغول گفتگو با یکدیگر میباشند، با مشخصاتی غیرواقعی ظاهر شده و از زبان شخصیتی دروغین که از خود ساختهاند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفی کردهاند، صحبت میکنند و همین شخصیتهای ناشناس تأثیرات شگرفی را بر یکدیگر مینهند.
چهارچوب نظری ومدل مفهومی:
جهانیشدن امیدهای فراوانی برای جهانیان ایجاد کرده است. اما تحقق این امیدها در گرو مدیریت صحیح فرایند جهانیشدن است و باید به پیامدهای منفی جهانیشدن هم توجه کرد. ساکنین دهکده جهانی باید با جدیت در جهت توزیع عادلانهتر مزایای «جهانیشدن» و کاستن از دامنه مضرات آن تلاش کنند.
محصولات فرهنگی امروز، به سرعت از بسترهای محلی خود رها و جهانی میشوند. پس فرهنگ جهانی هر چه باشد، صرفاً حامل هویت فرهنگی/ جغرافیایی یا ملی خاص نخواهد بود(Tomlinson, 1999:28) .
در طی فرایند جهانیشدن، انسان فارغ از قید و بندهای سنت و طبیعت دارای آزادی و استقلال عمل چشمگیری است و باید در فضای اجتماعی بسیار پهناور، دنیا و هویت خود را بسازد(Giddens,1994:7) .
جهانیشدن با نفوذپذیر کردن و تخریب حد و مرزهای موجود، پیوندها و ارتباطات جهانی را افزایش داده، انسانها را در فضای اجتماعی واحدی قرار میدهد، واکنش هایی را برمیانگیزد. این واکنشها به صورتهایی گوناگون پدیدار میشوند؛ از جمله خاصگرایی و عامگرایی فرهنگی.
در جریان جهانیشدن، یک جامعه بدون قلمرو بدون انسجام متشکل از جوانان پا به عرصه گذاشته است. این طبقه ظاهراً شامل گروه سنی خاصی است، هر چند در اصل در بر گیرنده شیوههای زندگی و مراحلی از رشد روانی است که تحت عنوان «جوانی» میشناسیم. بیشتر فرهنگ جهانی را فرهنگ جوانان تشکیل میدهد. مصرفگرایی جهانی و محصولات تولیدی غرب جوانان سراسر دنیا را از طریق فیلمها، موسیقیها و رسانه های دیداری – شنیداری جهانی پیوند میدهد (شولت، 1382: 222).
دوران معاصر دوران دلمشغولی انسان معاصر جدید در باب معمای «هویت» است. دانش و قدرت، توشه انسان در راه شناخت کیستی و چیستی «خود» در برابر «دیگری» است (تاجیک،1379) هویت موجودیتی پویا دارد، درون هویت یک ساز و کاری وجود دارد که انباشتی یا انباشت دهنده است. یعنی لزوماً وقتی میبینید که هویتی شکل میگیرد و تحت فشار بیرونی از بین میرود و نمیتواند تداوم پیدا کند، به این معنا نیست که این از بین رفتن یعنی از بین رفتن کامل و هویت بعدی که بهوجود میآید باید از صفر شروع کند.
باتوجه به نظریه دکتر محمدرضا تاجیک که معتقد است: هویت فرهنگی یعنی یک ملت در ذهنیت و ناخودآگاهش به کدام سمت، کدام زبان، کدام آداب و رسوم و کدام مذهب گرایش دارد مشترکات این مجموعه فرهنگ آن ملت میشود.