اعتراضات اخير در کشور با فراز و نشيبهايي همراه بود. ارزيابي شما از ريشهها و چشماندازي که پيشروي کشور قرار دارد، چيست؟
دلايل مختلفي در شکل گيري اعتراضات اخير در کشور نقش داشته است.در ظاهر اعتراضات به دليل درگذشت خانم اميني رخ داد اما در واقع ريشههاي داخلي اين اعتراضات را مي توان در زمينه هاي مختلف مورد تحليل و بررسي قرار داد.در سالهاي اخير مسائلي که در انتخاب سبک زندگي براي جوانان در نظر گرفته شده و توسط افرادي به عنوان جريان حاکميتي در زمينههاي مختلف مانند موسيقي،حجاب،حضور بانوان در استاديومهاي ورزشي نوع پوشش مطرح ميشود در به وجود آمدن اعتراضات اخير در کشور نقش داشته است. عامل ديگري که زمينه اعتراضات اخير را به وجود آورد مسائل و مشکلات اقتصادي بوده است.اين در حالي است که يکي از آرمانهاي اصلي انقلاب رفاه اقتصادي و زندگي مناسب مردم از نظر اقتصادي است. با اين وجود امروز فاصلهاي بين آرمانهاي انقلاب و زندگي مردم در زمينههاي اقتصادي به وجود آمده است.جامعه ما در دهههاي اخير همواره با بحران تورم مواجه شده و شرايط به شکلي شده که ميانگين تورم در کشوردر سالهاي گذشته حدود20 درصد بوده در حالي که در سالهاي اخير به 40 درصد نيز رسيده است.اين در حالي است که درآمدها و حقوق اقشار مختلف مردم از رشد متناسب با تورم و گراني در جامعه برخوردار نبوده است.اين اتفاق در حالي رخ مي دهد که کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس که زماني از نظر اقتصادي با ما قابل مقايسه نبودند امروز رشد زيادي پيدا کردهاند وتوليد ناخالص ملي آنها افزايش پيدا کرده است.اين در حالي است که ايران از وضعيت مطلوبي در اين زمينه برخوردار نيست.
مسائل سياسي و مدني به چه ميزان در شکل گيري اين اعتراضات نقش داشت؟
مسائل سياسي نقش مهمي در اعتراضات اخير داشته است. مهم ترين شعار و آرمان انقلاب اسلامي در سال57 استقلال آزادي جمهوري اسلامي بوده است. در نتيجه جمهوريت يکي از آرمانهاي اصلي انقلاب به شمار ميرود.جمهوريت نظام نيز با برگزاري انتخابات به وجود مي آيد.متأسفانه در سال هاي اخير شرايط مساعد براي حضور نخبگان و جريانهاي سياسي در انتخابات و نظام تصميم گيري فراهم نبوده و ما در اين زمينه با چالشهايي مواجه بودهايم.فعاليتهاي حزبي و مطبوعات آزاد از جمله مهم ترين مولفههاي جمهوريت است. اين در حالي است که ما در اين زمينه با چالشهايي مواجه هستيم احزاب نمي توانند به صورت جدي در عرصه سياسي فعاليت کنند.در زمينه اجتماعي نيز جامعه ايران يک جامعه متکثر است که از اقوام و مذاهب مختلف تشکيل شده است.امروز اقوام مختلف کرد،ترک،بلوچ و... تقاضاهايي براي مشارکت در مديريت کشور و تصميم گيريها دارند که پاسخ قانع کنندهاي به آنها داده نشده است. در نتيجه وضعيت امروز جامعه انباشتي از مطالباتي است که پاسخ مناسبي به آنها داده نشده و به همين دليل در شرايط کنوني براي کشور چالش ايجاد کرده است.در شرايط کنوني در حدود15 ميليون تحصيل کرده و3 ميليون دانشجو وجود دارد که اين افراد با جهان پيرامون خود در ارتباط هستند و زندگي جوانان کشورهاي ديگر را مشاهده مي کنند.در چنين شرايطي جوانان کشور وضعيت زندگي خود را با جوانان کشورهاي ديگر مقايسه مي کنند. اين مقايسه نيز حتمأ با جوانان کشورهاي توسعه يافته نيست و بلکه با کشورهاي منطقه صورت مي گيرد.به همين دليل ريشه اعتراضات اخير را بايد اجتماعي،فرهنگي،اقتصادي و سياسي قلمداد کرد و نبايد ريشه اين اعتراضات را به يک عامل تقليل داد.
مهمترين عواملي که بين آرمانهاي ابتدايي انقلاب و وضعيت کنوني فاصله انداخته چيست؟
در ابتداي انقلاب شعارهايي که مطرح ميشد مبتني بر اين بود که قرار است جمهوريتي در ايران شکل بگيرد که در تراز جمهوريهاي عالم باشد و انتخاباتي شکل بگيرد که در تراز انتخابات کشورهاي توسعه يافته باشد.پس از جنگ اين انتظار وجود داشت که عقبماندگيهاي سياسي و فرهنگي و اقتصادي اي که به دليل جنگ صورت گرفته بود جبران شود و در مسير صحيحي قرار بگيرد. اين در حالي است که در عمل چنين اتفاقي رخ نداد و کار به جايي رسيد که امروز جامعه با چالشهايي مواجه شده است..نکته ديگر اينکه حضرت امام همواره نسبت به خطر متحجرين هشدار مي دادند و آن را يکي از آفتهاي انقلاب ميدانستند. متحجرين اجازه تغيير و تحول به کشور نميدهند و اجازه نمي دهد نسل جديد دغدغه هاي خود را نسبت به سبک زندگي که خود دوست دارد دنبال کند.شرايط به شکلي است که يک جرياني در کشور وجود دارد که از صبح تا شب به جاي اينکه به فکر خلاقيت باشد تعارض و بحران ايجاد ميکند.هدف اين گروه نيز ايجاد تعارض براي جوان ايراني است که بين اين و آن يکي را انتخاب کند. اين گروه تلاش مي کند جوان ايراني را در شرايط قرار بدهد که بين اين و آن يکي را انتخاب کند در حالي که جوان ايراني فکر کرده هم مي تواند اين را انتخاب کند و هم آن را.اين گروه انتظار دارد رفتاري که در گذشته يک عارف و زاهد داشته امروز يک دانش آموز و دانشجو از خود بروز بدهد.
اصلاح طلبان به تازگي ديدارهايي با سران قوا و برخي از مديران ارشد نظام داشتهاند.اصلاح طلبان در اين ديدارها چه برنامهاي براي عبور کشور از بحران کنوني پيشنهاد دادهاند؟
جريان اصلاحات در زمان مناسب به چالش هاي اجتماعي وسياسي پي برده و تلاش خود را نيز براي مرتفع کردن اين چالشها انجام داده است.جريان اصلاحات در هشت سالي که دولت را در اختيار داشت تلاش کرد به مهم ترين مطالبات مردم پاسخ بدهد.به همين دليل نيز شاهد هستيم که بهترين عملکرد دولتها در زمينه اقتصادي متعلق به دولت اصلاحات است. اين در حالي است که شعار دولت اصلاحات اقتصادي نبود و بلکه بيشتر حول محور توسعه سياسي و تقويت احزاب و نهادهاي مدني قرار داشت.پس از دولت اصلاحات جريان اصلاحات با چالش ها و محدوديتهاي بيروني مواجه شد.در سال88 نيز شرايط به شکلي رقم خورد که جريان اصلاحات از قدرت رانده شود و به حاشيه رفت. پس از اين و در سال92 جريان اصلاحات براي منافع ملي دوباره به صحنه آمد با حمايت از آقاي روحاني زمينه را براي شکل گيري يک دولت اعتدالي به وجود آورد.با اين وجود جرياني در کشور وجود دارد که يکجانبه نگر است. اين جريان هرچه شکست است را به جريان هاي ديگر و هرچه موفقيت است را منتسبت به جريان خود مي داند. اين در حالي است که مسبب اصلي بحران هاي امروز کشور همين جريان است. اصلاح طلبان در ديدارهاي اخير خود اين نکته را به حاکميت گوشزد کردهاند که حاکميت بايد به برخي اصلاحات تن بدهد و برخي مطالبات جدي مردم را در اولويت نخست خود قرار بدهد.نکته ديگري که در اين ديدارها مطرح شده موضوع گفت وگوي ملي است.اين موضوع در گذشته نيز توسط اصلاح طلبان مطرح شد. در شرايط کنوني نيز به نظر مي رسد پاسخ مثبتي از سوي حاکميت نسبت به اصلاح برخي رويکردها،روش ها و ساختارها داده نشده است.
پاسخ نهادهاي حاکميتي نسبت به پيشنهادهاي اصلاح طلبان چه بوده است؟
واقعيت اين است که حاکميت پاسخ مشخصي به پيشنهاد اصلاح طلبان نداده است.نکته ديگر اينکه درخواست گفت وگو از طرف اصلاح طلبان بوده است. اين در حالي است که در شرايطي که کشور در وضعيت بحراني قرار دارد حاکميت بايد از جريان هاي فکري و سياسي براي عبور از اين بحران کمک بخواهد.برخي در کشور منشأ داخلي براي اعتراضات اخير قائل نيستند و معتقدند اين اعتراضات منشأ خارجي دارند.اين در حالي است که جريان اصلاحات بر اين باورند که ريشه اعتراضات داخلي نيز است و برخي از ريشههاي آن را بايد در داخل کشور جست وجو کرد.ما نياز داريم در زمينههاي اقتصادي،سياست خارجي اصلاحات جدي در کشور ايجاد شود.در شرايط کنوني بدنه جريان اصلاحات نسبت به اين جريان انتقاد دارند و عنوان مي کنند که جريان اصلاحات نمي تواند مطالبات مردم را نمايندگي کند. اين در حالي است که حاکميت از جريان اصلاحات انتظار دارد مانند احزابي چون موتلفه و جبهه پايداري رفتار کند و بيانيه اي به نام جريان اصلاحات صادر کند که متناسب با رويکردي است که آنها دنبال مي کنند. به هر حال اين درخواست عملي نيست و اصلاح طلبان نمي توانند برخلاف منش و مباني خود رفتار کنند.