اظهارات مقامات آمریکا بیانگر این موضوع است که دیگر برجام در اولویت نخست آنها در مقابل ایران قرار ندارد. این در حالی است که امیر عبداللهیان نسبت به انجام مذاکرات در آینده و احیای برجام خوشبین است. آیا در واقع برجام به پایان خود رسیده است؟
واقعیت این است که ما به پایان برجام رسیدهایم. کشورهای غربی و آمریکا متوجه شدهاند که برجام برای جمهوری اسلامی یک امر مختومه است و دیگر به دنبال به نتیجه رساندن آن نیست. خوشبینی و تمایل آقای امیر عبداللهیان به آینده مذاکره اتفاق جدیدی نیست و در15 سال گذشته همواره این مسائل مطرح شده است. این در حالی است که برجام اهداف و منافع ملی ایران را تضمین میکرد اما تمایلاتی در داخل ایران وجود داشت که با برجام مخالف بود و تلاش میکرد دستاوردهای آن را انکار کند. برجام امضا شده بود و اگر کلیت نظام با ادامه یا احیای برجام موافق بود این رویکرد را ادامه میداد. تهدیداتی در سطح منطقه صورت گرفته که زیربنای برجام همین مسائل بود باعث شد برجام آسیب ببیند و به قول مقامات دولت بایدن اقدام اشتباه ترامپ این بود که از برجام خارج شد. این در حالی است که اگر ترامپ از برجام خارج نمیشد این احتمال وجود داشت که طرفین به تفاهم نزدیکتری دست پیدا کنند. اینکه امیر عبداللهیان مانند وزرای گذشته امور خارجه ایران نسبت به آینده مذاکرات ابراز خوشبینی میکند مورد پذیرش مقامات کشورهای غربی و آمریکا قرار نمیگیرد. نکته دیگر اینکه فرض بگیرید ایران قصد دارد مذاکرات را دنبال کند تا برجام احیا شود. سوال این است که اگر برجام نیز به نتیجه برسد و ایران اف ای تی اف را نپذیرد احیای برجام هیچ سودی برای ایران ندارد. هدف برجام این بود که ایران بتواند در عرصه بینالمللی به مبادلات اقتصادی و تجاری خود به صورت آزادانه ادامه بدهد و از سیستم بانکی بینالمللی بهرهمند شود. این در حالی است که ایران با نپذیرفتن اف ای تی اف به دست خود این امتیازها را از دست داده است.
آیا احیای برجام نمیتواند زمینههای پذیرش اف ای تی اف را توسط ایران به وجود بیاورد؟
کشورهای غربی اقداماتی که جبهه مقاومت انجام میدهد را تروریستی به شمار میآورند. به همین دلیل نیز پولهایی که در این زمینه هزینه می شود برای کشورهای غربی حائز اهمیت است. از سوی دیگر جمهوری اسلامی اعلام کرده که به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهد. داشتن ذخیره بزرگ اورانیوم به مقیاس 60 درصد و غنیسازی بیشتر از60 درصد به امتیازی برای ایران تبدیل شده که در مذاکرات فی مابین از آن استفاده کند. این در حالی است که همین موضوع از نگاه کشورهای غربی سوال برانگیز است و این کشورها در مقابل آن مقاومت میکنند. کشورهای غربی موضوع پرونده هستهای ایران را در دولت حسن روحانی به یک تفاهم قطعی رساندند که منوط به پذیرش از سوی تهران شد که متأسفانه در آن مقطع زمانی چنین پذیرشی اعلام نشد. پس از آن نیز مذاکراتی که صورت گرفت با ادعاها و موضوعاتی همراه بوده که برای کشورهای غربی قابل قبول نیست. کشورهای غربی آخرین پیشنهادهای خود را به صورت کتبی نوشتهاند و روی میز گذاشتهاند. مقامات کشورهای غربی عنوان میکنند که جمع بندی ما درباره وضعیت پرونده هستهای ایران در آخرین پیشنهاد که روی میز قرار دارد وجود دارد. در چنین شرایطی اگر ایران تمایل دارد از تحریم خارج شود و یا تمایل دارد به روابط بینالمللی آزاد دسترسی پیدا کند و تعهدات بینالمللی را انجام بدهد و از قطعنامههای شورای امنیت تبعیت کند باید درباره پیشنهادی که امروز روی میز است پاسخ قطعی بدهد. ایران یا باید این پیشنهاد را قبول کند و آن را امضا کند و یا آنها را رد کند. در غیر این صورت ایران باید خود را برای اقدامات فرابرجامی که طرفین به دنبال آن هستند آماده کند.
مهمترین پیامدهای پایان برجام چیست؟ در صورتی که برجام به پایان برسد ایران از نظر سیاسی و اقتصادی در چه وضعیتی قرار میگیرد؟
کشورهای غربی برجام را ابزاری برای بقای اسرائیل در مقابل ایران قلمداد میکردند. جمهوری اسلامی بر این اعتقاد است که رژیم اسرائیل نامشروع است و به همین دلیل باید نابود شود. به همین دلیل رسیدن ایران به امکانات هستهای بالاتر از دید آنها به منزله تهدید بیشتر بقای اسرائیل قلمداد خواهد شد. اسرائیل نیز به دلیل شرایط بحرانی در منطقه و هم کشاندن پای کشورهای غربی به دعوای خود با ایران به دنبال ارتباط با کشورهای عربی است که در گذشته همواره طرف دعوا با اسرائیل بودهاند. از سوی دیگر اسرائیل با کمک کشورهایی مانند آذربایجان و یا حتی ترکیه و کمک برخی گروهها در منطقه مانند کردها به دنبال این است که شاید به صورت نظامی با رویکردهایی که جمهوری اسلامی در منطقه دنبال میکند مقابله کند. البته این برخوردها در شرایط کنونی نیز در کشورهایی مانند سوریه و لبنان و مناطق دیگر به شکلهای مختلف وجود دارد. با این وجود ادامه داشتن این وضعیت این احتمال را تقویت میکند که این تنشها به داخل خاک ایران و در نهایت به صورت شدیدتر به داخل خاک اسرائیل کشیده شود. این واکنشهای متقابل میتواند یک وضعیت مصیبت بار را در کل منطقه به وجود بیاورد.
اعتراضات و التهاباتی که پس از آن در کشور به وجود آمد چه تأثیری در روند احیای برجام و موقعیت ایران در عرصه بینالمللی داشت؟
یکی از ریشههای اصلی اعتراضاتی که در ایران صورت گرفت اقتصادی بود. دلیل اصلی این موضوع نیز تحریمهایی که علیه ایران صورت گرفته و باعث شده فشارهای اقتصادی به مردم وارد شود. این اتفاق در شرایطی رخ داد که مردم نسبت به ناکارآمدی بخشهایی از مدیران کشور و همچنین اختلاسها و فسادهایی که در کشور وجود داشت انتقاد داشتند و با ناامیدی نسبت به آینده نگاه میکردند. از سوی دیگر ایرانیان خارج از کشور که اعتراضاتی داشتند نیز نارضایتیهای خود را اعلام کردند. همزمانی این اتفاقات با زمانی که کشورهای غربی برجام را مختومه اعلام کرده بودند روی سرنوشت برجام تأثیر گذاشت. از سوی دیگر تبلیغاتی که تندروها در داخل ایران و اسرائیل و عربستان علیه برجام انجام میدادند به این فکر افتادند در شرایطی که ایران در داخل و خارج از کشور با بحران مواجه شده است میتوانند ضربه سنگینی به ایران وارد کنند. هدف از این رویکرد نیز این بود که به ایران فشار وارد کنند و ایران را به پذیرش تعهدات بینالمللی و برجامی وادار کنند. من فکر میکنم حداکثر امتیازی که ایران میتواند در این شرایط به دست بیاورد پذیرش همان متن نهایی است که آماده شده است. به همین دلیل بهتر است که با همان برجام که نتیجه مذاکرات طولانی بوده و حداکثر امتیازات را برای ایران بههمراه داشته بپذیریم. ایران دارای منابع گسترده طبیعی و انسانی است که با استفاده از این ظرفیتها میتواند به دنبال توسعه اقتصادی باشد. توسعه اقتصادی نیز قدرت بیشتری را برای ایران بههمراه خواهد آورد. همچنان که آلمان و ژاپن پس از شکست در جنگ جهانی دوم به مرور زمان به بزرگترین قدرتهای اقتصادی جهان پس از آمریکا و چین تبدیل شدهاند. اگر ایران از ظرفیتهای داخلی خود به خوبی استفاده کند و در مسیر توسعه اقتصادی قرار بگیرد میتواند چشم انداز روشنی برای خود متصور شود در غیر این صورت شرایط برای ایران سختتر از گذشته خواهد شد.