سيد مجيد امامي-در تعاليم اسلامي، اميد و اميدواري، كه از معرفت و شناخت نسبت به مبدأ و معاد حاصل ميشود، اساس همه تلاشهاي مفيد و پرثمر انساني و نيز منشأ اصلاح امور جامعه و رسيدن شخص به سعادت ابدي است؛ همانطور كه نااميدي و قطع اميد از خداوند و روز جزا، منشأ فسادها و تبهكاريها و منتهي شدن كار انسان به شقاوت ابدي است. در واقع با اميد انسان به آيندهاي روشن، احساس نيكو و حالت شادماني به وي دست داده، نشاط اجتماعي وي دو چندان شده و انگيزه كار و تلاش در او شدت ميگيرد كه اين مهم به نوبه خود، وي را به انجام فعاليتهاي صحيح زندگي وادار ميكند. (داوودي، 1383: 45)
با نگاهي به آموزههاي ديني درمييابيم كه اساس زندگاني بر اميد بنا شده است. همچنين ميتوان گفت تمامي تلاشهاي پيامبران و اولياي الهي با محوريت اميد صورت گرفته است. با توجه به اين آموزهها، انسان و جامعهاي رشد يافته و متكامل خواهد بود كه با توكل بر خداوند بتواند بر مشكلات غلبه نمايد. اميد در زندگي انسان، موجب انجام كارهاي شايسته و تلاشهاي مفيد و پرثمر ميشود. در برابر اميد، نااميدي قرار دارد كه زيانهاي فراواني براي فرد و جامعه به دنبال دارد. انسان نااميد، به كار مهمي دست نميزند و هيچ اقدام مثبتي انجام نميدهد و چون اميدي به آينده ندارد، مرتكب كارهاي لهو و بيهوده ميگردد. (مرداني نوكنده، 1390: 33)
در قرآن كريم نااميدي از صفات گمراهان دانسته شده و به شدت تقبيح شده است: «قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمة رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ؛ گفت چه كسي جز گمراهان از رحمت پروردگارش نوميد ميشود؟» (حجر: 56) همچنين در آيه 53 سوره زمر، بر ضرورت اميد به خداوند تأكيد شده و از هرگونه نااميدي به خداوند نفي شده است: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَي أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمة اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛ بگو اي بندگان من كه بر خويشتن زيادهروي روا داشتهايد، از رحمت خدا نوميد مشويد. در حقيقت خدا همه گناهان را ميآمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است.» از بعضي از آيات قرآن معلوم ميشود كه يأس و نااميدي از رحمت خداوند، از صفات كافران بوده و خود موجب كفر است. در آيه 87 سوره يوسف آمده است كه: «...إنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ؛ جز گروه كافران كسي از رحمت خدا نوميد نميشود».
به طور كلي در اسلام، اميد و آرزو جايگاه رفيعي دارد تا جايي كه در روايات معصومان از اميد به عنوان رحمت الهي ياد شده است كه منشأ همت و كار به شمار ميرود. حضرت رسول صلي الله عليه و آله در اين باره ميفرمايند: «الامل رحمه لأمتي و لولا الأمل ما رضعت والده ولدها و لا غرس غارسٌ شجراً؛ اميد و آرزو، رحمت براي امت من است و اگر اميد و آرزو نبود، هيچ مادري فرزندش را شير نميداد و هيچ باغباني نهالي نميكاشت.» (مجلسي، 1404ق، ج74: 172؛ به نقل از مرداني نوكنده، 1390: 26) امام علي عليه السلام هم در خصوص نقش اميد و آرزو در زندگي ميفرمايند: «الامل رفيق مونس؛ آرزو همنشيني است كه موجب انس و آرامش انسان است». (محمدي ريشهري، 1389: 31)
رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز بارها بر اهميت اميد و اميدواري در حركت يك ملت به سوي رشد و تعالي تأكيد نمودهاند. ايشان در اين زمينه فرمودهاند: «...يك ملت با اميد ميتواند به پيش برود. يك سرباز در جبهة جنگ، فقط با اميد ميتواند بجنگد. اگر اميد را از او گرفتند، همه چيز را از او گرفتهاند... .»1 در واقع يكي از مهمترين شاخصهاي منابع انساني و كنشگران اجتماعي در نظام اسلامي با همه موانع و محدوديتزاييهاي نظام كفر، اميد و يقين است.
ايشان در جاي ديگر با يادآور شدن اهميت اميد در مجاهدت و ظلمستيزي يك ملت خاطرنشان كردند كه: «اميد موجب ميشود انسان تلاش و حركت كند، پيش برود، مبارزه كند و زنده بماند. فرض كنيد ملتي در زير سلطه ظالمانه قدرت مسلّطي قرار دارد و هيچ اميدي هم ندارد. اين ملت مجبور است تسليم شود. اگر تسليم نشد، كارهاي كور و بيجهتي انجام ميدهد. اما اگر اين ملت و جماعت، اميدي در دلشان باشد و بدانند كه عاقبتِ خوبي حتماً وجود دارد، چه ميكنند؟ طبيعي است كه مبارزه خواهند كرد و مبارزه را نظم خواهند داد و اگر مانعي در راه مبارزه وجود داشته باشد، آن را بر طرف خواهند كرد».2
ازاينرو، اميد و اميدواري نقشي اساسي در نشاط و پويايي جامعه اسلامي و تلاش و كوشش مفيد و مستمر آن در جهت نيل به اهداف متعالي داشته و رشد، پيشرفت و بقاي جامعه مسلمانان را تضمين ميكند.