نورالدین زرین کلک نامی آشنا برای تک تک هنر دوستان است و هر یک از ما به نوعی با یکی از آثار این نقاش، تصویرگر، انیماتور، که پدرانیمیشن ایران نام گرفته است خاطره دارند. کمتر پیش آمده که سخن از هنر به میان آید و نامی از او برده نشود. حاصل سالها فعالیت این هنرمند که در عرصه بینالمللی نیز شناخته شده آثار متعددی است؛ کتابهای او بارها و بارها تجدید چاپ شدهاند و به نوعی او با آثارش سهم بسزایی در پیوند نسلها با هم داشته است.
او مهربان است و هربار که صحبت از فعالیتی انسان دوستانه به میان میآید پیشقدم میشود و عده زیادی را نیز با خود همراه میکند. برای همین است که بسیاری از او به عنوان پدر مهربان خود یاد میکنند.
نورالدین زرین کلک در سالهای گذشته؛ پس از بازنشتگی اجباری خانهنشین شد و سالها در خانه فعالیتش را ادامه داد؛ اما مدتی پیش به یکباره تصمیم گرفت تا جلای وطن کند. زرین کلک پس از ماهها دوری به ایران بازگشت تا بالاخره هنگام تولد یکی از فرزندانش کتاب "خر برفت، خر برفت،خر برفت" در ایران باشد.
این کتاب دربرگیرنده 38 حکایت مثنوی معنوی به قلم و تصویرگری نورالدین زرین کلک است که توسط نشر نظر منتشر شده و قرار است همزمان با نخستین روز نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رونمایی و عرضه آن آغاز شد. این گفت وگو درحالی انجام شد که زرین کلک مشغول گردآوری باقی مانده وسائلش و بسته بندی آنها و بازگشت مجددش به دیگر سوی جهان بود.
نورالدین زرین کلک درباره کتاب "خر برفت، خر برفت، خر برفت" گفت: این کتاب دربرگیرنده 38 حکایت مثنوی معنوی است که توسط من بازنویسی و تصویرگری شده است و نشر نظر نیز مسئولیت انتشار این کتاب را برعهده داشته است. این کتاب پیشتر قرار بود با 40 حکایت منتشر شود اما پروسه دریافت مجوز و انتشار کتاب بسیار طولانی شد و در نهایت نیز با حذف 2 حکایت آن مجوز انتشار آن صادر شد.
به گفته زرین کلک؛ این کتاب در مقایسه با دریای عظیم مثنوی معنوی بسیار کوچک است و قطرهای از دریای بیکران مثنوی معنوی است اما بدون اغراق باید بگویم که کتاب مثنوی معنوی مولانا یکی از غنیترین کتابها هم از نظر مفهوم و حکایت و هم از منظر تصویری است.
او افزود: با این که مثنوی معنوی منبع غنی برای به تصویر درآمدن است؛ اما تاکنون کم به آن توجه شده است و باید در سالهای آتی امیدوار بود که تصویرگران نگاه ویژهای به این کتاب بکنند. خود من نیز با این که جسته گریخته داستانهای مثنوی معنوی را تصویرسازی کردهام اما این برای نخستین بار است که من مجموعهای از حکایتهای این کتاب را تصویرسازی کردهام و در قالب کتاب منتشر شده است.
این تصویرگر پیشکسوت ادامه داد: با این که خیلی دیر؛ بخشی از حکایتهای کتاب مثنوی را تصویرسازی کردهام و شاید با نگاهی که به این اثر دارم؛ تاخیرم، کم کاری و بی توجهای من تلقی شود اما اصلا ناراحت نیستم و اتفاقا خوشحالم که این اثر را در روزگاری تصویر سازی نکردم که کارهایم به پختگی کامل نرسیده بودند و فکر میکنم که از جای خوبی شروع کردهام و قصد دارم در آینده نزدیک حکایتهای دیگری را از مثنوی انتخاب، بازنویسی و تصویرسازی کنم.
زرین کلک با بیان این مطلب که تخیل در داستانهای مثنوی معنوی موج میزند گفت: یکی از بزرگترین آرزوهای من این است که هنرمندان سایر رشتهها نه تنها به مثنوی معنوی بلکه به سایر متون کلاسیک و معاصر فارسی توجه ویژهای بکنند و برای بهرهگیری از این منابع عظیم تلاش کنند، خود من که دوست دارم نه یکی، نه دوتا، بلکه 100 کتاب از مثنوی معنوی بیرون بکشم و پس از بازنویسی و تصویرسازی به دست علاقمندان برسانم.امیدوارم که عمرم کفاف چنین کاری را به من بدهد.
به گفته زرین کلک ما ایرانیها به ادبیاتمان بسیار بدهکار هستیم و در ایران یکی از معدود رشتهها که به خوبی توانسته ببالد و بزرگ و پهناور شود و به ما اعتبار بدهد ادبیات غنی فارسی است. ما هنوز نتوانستیم دین خود را به ادبیاتمان ادا کنیم و با همین بیتوجهای مان است که از همان آغاز بسیاری از ملتها نوابغ ما را مصادره به نفع خود کردهاند و مثلا مولانا را رومی میخوانند.
او ادامه داد: با این که ما همواره میگویم ملت ایران؛ بخشی از اعتبارش به دلیل اثر ارزشمند و بزرگ فردوسی است؛ اما متاسفانه با همه کارهایی که میگویم برای شاهنامه فردوسی کردهایم، هنوز آن گونه که باید یک قدم هم برای معرفی شاهنامه فردوسی برنداشتهایم.
زرین کلک ادامه داد: اگر از آغاز شعر فارسی همین طور فقط اسامی شاعران را ردیف کنیم تا امروز؛ میبینیم که نه تنها در عرصه نقاشی و تصویرسازی بلکه در سایر رشتهها نیز هنوز نتوانستهایم گامی کوچک در حد و اندازه ادبیات فارسیمان برداریم.
این تصویرگر یکی از برزگترین آرزوهای خود را تصویرسازی "بوف کور" هدایت عنوان کرد و گفت: رمان "بوف کور" یکی از آثاری است که هرگز از خواندن آن سیر نمیشوم؛ هدایت در این رمان واقعا نقاشی کرده است و هر تصویری که در این کتاب ارائه میدهد قابلیت این را دارد که یک نقاشی عظیم شود اما سیاه. من سالهاست که دلم میخواهد این رمان را صحنه به صحنه تصویرسازی کنم و امیدوارم چنین فرصتی داشته باشم.
به گفته زرین کلک پیشینه نقاشی و تصویرسازی در ایران به پیش از ظهوراسلام باز میگردد و حتی مانی پیامبر ایرانی نقاش بوده است؛ اما بعدها به دلیل مسائل سیاسی، حکومتهای که در ایران روی کار آمدهاند ریشههای نقاشی را خشک کردهاند و اگر در تمام این دورانها فعالیتی انجام شده انفرادی و گاه در خفا بوده است.
او افزود: دوران صفویه یکی از دورانی است که نقاشی و تصویرسازی در آن مورد اقبال قرار میگیرد و پس از آن دوباره به نقاشی در ایران بیاعتنا می شود و برای همین است که بسیاری تاریخ نقاشی را در ایران به 100 اخیر نسبت میدهند. برای این که بتوانیم از بیاعتنایی که به فرهنگ و هنرمان شده بگذریم و هنر واقعیمان را به همه نشان بدهیم باید سوار قایق نجات شویم و نسلهای مختلف را به هم پیوند بزنیم و فضایی را به وجود آوریم که همه متعهد شوند تا کاستی که نسبت به فرهنگ و ادبیاتمان به ویژه در بخش نقاشی و تصویرسازی شده است؛ را برطرف کنیم.
زرین کلک ادامه داد: ضربالمثلهای ایرانی بسیار غنی هستند و در تمام دورانها میتوانند راهگشا باشند؛ حافظ غزلی دارد که در سطری از آن میگوید” سالها دل طلب جام جم از ما میکرد، آن چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد" واقعا این شعر وضع حال و روز ماست چرا که نقاشان و تصویرسازان ایرانی بیاعتنا به ادبیات فارسی در پی منابعی هستند که آنها به تصویر بکشند. ما تصویرگران و نقاشان اگر هم دور هم جمع شویم و 1000 سال هم یک ریز کار کنیم اما باز هم نمیتوانیم دین خود را نسبت به ادبیات فارسی ادا کنیم و باز هم کم کاری کردهایم چون آثار درخشان جدیدی که در این مدت خلق شدهاند را از دست دادهایم.
او با اشاره به غزلیات حافظ گفت: غزلهای حافظ، از جنبه بصری بالایی برخوردار هستند و این غزلها را اگر تصویرسازی کنیم و مثلا 100 تابلو از غزل حافظ را ارائه دهیم در جهان بسیار با اقبال روبرو میشود، جهان شعر حافظ آن قدر عمیق است که ما میتوانیم تنها با تصویرسازی سطری از شعر او جهان را زیر رو کنیم.
این تصویرگر با اشاره به شعر شاملو و سیمین بهبهانی گفت: در تمام این سالها ما فقط شعر این شاعران را خواندهایم اما دین خود را نسبت به آنها ادا نکردهایم شعر شاملو تنها در چند مورد تصویرسازی شده این اتفاق با وجود جهان تصویری سیمین بهبهانی هنوز برای شعر او اتفاق نیفتاده است.
زرین کلک ادامه داد: البته نباید حرف من کج فهمی شود؛ منظور من این نیست که هر شعری را میشود تصویرسازی کرد، نه؛ اگرچنین بود خیلی شعرهای زیبا اصلا سروده نمی شدند.
او با بیان این مطلب که در جوانی به صورت پراکنده بخشی از شعر معاصر را تصویرسازی کرده است گفت: در دوران جوانی ما، من و هم نسلانم بخشی از شعر معاصر را تصویرسازی کردیم و آن زمان اصلا ما به فکر گردآوری آرشیومان نبودیم این موضوع را میتوانید از زبان سایر هنرمندان هم نسل من بشنوید. ما پس از این که این آثار را برای انتشار به چایخانه میبردیم بعد دیگر به دنبالشان نمیرفتیم و در چایخانه هم این آثار پس از چاپ داخل سطل زباله ریخته میشد و این گونه بود که ما بخشی از آرشیومان را از دست دادیم البته اگر کمی جستجو کنیم تعداد معدودی از آنها در نشریات آن سالها می توانیم بیابیم.
این هنرمند در پاسخ به این پرسش که آیا زبان تصویری ما میتواند با توانایی شعرمان رقابت کند گفت: این سوال واقعا دشوار است و پاسخ دادن به آن زمان میبرد اما به نظر من در نقاشی و تصویرسازی در مقایسه با ادبیات ما کودک نابالغی هستیم و ادبیات ما بسیار سالخورده و کهن است اما نقاشی ما با این که پیشینه قدیمی دارد اما قرنها تاریخ و تحولات آن زیرزمینی و مخفی بوده و همین موضوع موجب شده در شرایط فعلی در مقایسه با ادبیات بتوان به جرات از آن به عنوان طفل نوپا یاد کرد. طفی که تازه میخواهد تاتی تاتی کردن را یاد بگیرید.